بی‌سر و سامانی نظارت بر مهدکودک‌ها تا کی ادامه دارد

هر روز کودکان خردسال پشت درهای مهدکودک جا می‌مانند و والدینی که نمی‌دانند در غیابشان چه بر سر فرزندشان می‌آید، دلشان را پیش او می‌گذارند. روایت پیش رو، تجربهٔ مادری است که از تجربهٔ چندبارهٔ عوض کردن مهدکودک فرزندش به یک سؤال جدی می‌رسد؛ مسئول نظارت بر مهدکودک‌ها کیست؟

این خبر حاوی محتوای صوتی یا تصویری است. برای جزییات بیشتر به منبع خبر مراجعه کنید
خلاصه خبر
گروه زندگی: هر صبح، بسیاری از مادران شاغل کودکشان را تحویل مهدکودک می‌دهند و می‌روند؛ با کیف کار در دست و دلی که جا می‌ماند پشت درِ مهد. جایی که قرار است امن‌ترین پناه کودک باشد، اما گاهی به محیطی تبدیل می‌شود که ترس، جای بازی و محبت را می‌گیرد.روایت پیش‌رو، تجربهٔ مادری است که از دل همین اضطراب‌های روزمره، پرسشی ساده اما جدی را مطرح می‌کند؛ مسئول نظارت بر مهدکودک‌ها دقیقاً چه نهادی است و چرا وقتی پای امنیت و سلامت روان کودکان در میان است، این نظارت چندان به چشم نمی‌آید؟

این «خاله» است یا زن‌بابا؟!

یک پسر ۶ ساله دارد که تقریباً از ۱۸ ماهگی او را به مهدکودک سپرده است. هر مهدکودکی که برای پسرش انتخاب می‌کرد، مشکلات خاص خودش را داشت. اما سعی می‌کردند تحمل کنند و خودشان را با شرایط مهد وفق دهند.اما این اواخر دیگر کار به جاهای باریک کشیده بود. پسرک به مادرش می‌گفت مربی در مهدکودک دست او و بچه‌های دیگر را می‌پیچاند یا نیشگون می‌گیرد.آن وقت بود که علی‌رغم میل باطنی خودش و کودکش، که سه چهار سال در آن مهد بود و دوستان قدیمی داشت، مجبور شد مهدکودک جدیدی پیدا کند.به مسئولان مهد جدید گفت تأکیدی بر آموزش ندارد و همین که با فرزندش مهربان و خوش‌رفتار باشند برایش کافی‌ست. اما باز هم ماجرا خلاف انتظارش پیش رفت.باز هم وقتی پسرک از مهد برمی‌گردد به مادرش شکایت می‌کند که «خاله بهم حرف بد می‌زنه»، «خاله به ما میگه زیپ دهن‌تون رو ببندید!» یا اگر دیر به مهد بروند مربی به شدت آنها را توبیخ می‌کند.این مادر می‌گوید «بارها شده چیزی از پسرم خواسته‌ام، مثلاً گفته‌ام میوه‌ها را این طوری بخور؛ و او گفته “مامان، ما از خاله می‌ترسیم. ما نمی‌تونیم به خاله حرفی بزنیم. اگه طوری که میگه رفتار نکنیم، ما رو دعوا می‌کنه.” و این من را به شدت اذیت می‌کند.»

کودکم را ترسانده‌اند...

بسیاری از مادران شاغل، به هر دلیلی، ناچارند کودک خود را به مهد بسپارند. اما هر روز که بچه را به مهد می‌رسانند، دلشان را کنار او جا می‌گذارند. چون خاطرشان جمع نیست که چه رفتاری با او می‌شود.این مادر می‌گوید «به نظر من این‌ها ابتدایی‌ترین موضوعاتی است که یک مهدکودک باید به آنها توجه کند. چون این بچه‌ها کوچک و بی‌دفاع هستند. شاید نتوانند حتی مشکل‌شان با مربی‌شان را با پدر و مادرشان در میان بگذارند.»او احساس می‌کند مهد و مربیان فرزندش، آن‌قدر بچه‌ها را ترسانده‌اند که گاهی حتی در خانه، وقتی پسرک می‌خواهد انتقادی از آنها بکند، حرفش را قورت می‌دهد یا وسط حرفش منصرف می‌شود و می‌گوید «هیچی! هیچی اصلاً! خانوم‌مون خیلی باهامون خوش‌رفتاری می‌کنه.»

نمی‌خواهم کودکم کارتون نامناسب ببیند

مشکل دیگری که این مادر دغدغه‌مند با مهدکودک پسرش دارد، به موضوع کارتون‌ها برمی‌گردد. او می‌گوید «برای بچه‌ها کارتون‌هایی می‌گذارند که اصلاً مناسب سن‌شان نیست. مثل کارتون‌های دیزنی که تم ترسناک یا عاشقانه دارند و من اصلاً برای بچه‌ها مناسب نمی‌بینم.»او از عوارض تماشای این کارتون‌ها به ترس‌های شبانهٔ کودک، بی‌خوابی و بی‌تابی و ترس از تنهایی اشاره می‌کند و اینکه کودک مدام احساس می‌کرد شخصیت‌های کارتونی دارند به او نگاه می‌کنند.این مسائل باعث شد این مادر از مربی مهد بخواهد که فرزندش کارتون نبیند. اما همین موضوع، آغاز مشکل دیگری بود.

دوراهی بین سلامت روان و خواب!

«پس مجبوره موقع کارتون دیدن بچه‌ها بخوابه!» این پاسخی بود که بعد از درخواست این مادر برای کارتون ندیدن کودکش، به او دادند. مادر هم بر خلاف میلش، قبول کرد.چون کودک را بعد از ناهار ساعات زیادی می‌خوابانند. به طوری که روزهایی که کودک به مهد می‌رود، تا ساعت نیمه‌های شب خوابش نمی‌برد. با این حال مادر ترجیح می‌دهد برای حفظ سلامت روان فرزندش، به جای تماشای کارتون‌هایی که کودک را می‌ترساند، او را بخوابانند. اما نه واقعاً آن‌قدر که کودک تا ۵ ساعت بعد از وقت خوابش سرزنده بماند و برنامهٔ خوابش به هم بریزد!

ناخن‌کاری واجب‌تر از رسیدگی به کودکان!

رها کردن بچه‌ها در مهد بدون مربی، موضوع دیگری است که باعث نگرانی این مادر شده است؛ «بارها شده که غیر از ساعتی که باید بچه را از مهد تحویل بگیرم، به آنجا رفته‌ام و دیده‌ام که مربی در اتاق مدیریت مشغول رسیدگی به ناخن‌هایش است یا قهوه و چای می‌خورد و بالای سر بچه‌ها نیست. نمی‌توانم این میزان از بی‌مسئولیتی را تحمل کنم. اما چاره‌ای هم ندارم.»او نمی‌خواهد کودکش از محیط آموزشی دلزده، یا نسبت به آموزگار و مربی‌اش بی‌اعتماد شود. چون تازه ابتدای مسیر آموزش است و باید دست‌کم ۱۲ سال در این محیط و با معلم‌های مختلف درس بخواند. دوست دارد فرزندش به معلمش اعتماد و حس مثبت داشته باشد و او را مادر دوم خودش ببیند. ولی به گفتهٔ این مادر «متأسفانه بعضی از مربیان مهدکودک آن‌قدر با بچه‌ها بدرفتاری می‌کنند و مسائل اخلاقی و تربیتی را نادیده می‌گیرند که این موضوع برای من بسیار مشکل‌ساز شده است.»

کودک جذب محبت می‌شود

با تمام این اوصاف، روزهای شنبه برای این کودک بسیار دلپذیر است. چون یک مربی خوش‌اخلاق برای شاهنامه‌خوانی به مهدکودکشان می‌آید؛ «خاله شاهنامه» که بچه‌ها بسیار دوستش دارند و همین محبت و علاقه باعث شده بچه‌ها ترغیب شوند که شاهنامه‌خوانی را خارج از مهدکودک هم دنبال کنند.همین نکته نشان می‌دهد کودک با روحیهٔ پاکی که دارد، به محبت جذب می‌شود و مربیان مهد به سادگی می‌توانند از این مسیر بین خودشان و کودک، اتصالی قوی برقرار کنند.

سالی دو بار افزایش شهریه، زیاد نیست؟!

گرانی و افزایش مداوم شهریهٔ مهدها هم مسئلهٔ دیگری است که بار سنگینی بر دوش خانواده‌ها می‌گذارد. سالی دو بار افزایش شهریه، آن هم هر بار تقریباً به میزان ۴۰ درصد، جهش زیادی در قیمت محسوب می‌شود که چندان عادلانه به نظر نمی‌رسد.البته این غیر از مبالغی است که هر از گاهی بابت هزینهٔ لوازم‌التحریر و سالی دو بار بابت کتاب‌های مهد از خانواده‌ها دریافت می‌شود.

اینجا مقام مسئول کیست؟

با تمام این تفاصیل، این مادر نمی‌داند شکایتش از مهدکودک‌های فرزندش را باید پیش چه شخص یا نهادی ببرد. آیا به والدین اطلاع‌رسانی کرده‌ایم که مسئولیت نظارت بر عملکرد مهدکودک‌ها بر عهدهٔ چه نهاد یا مسئولی است و آنها در صورت انتقاد یا شکایت باید با کجا تماس بگیرند؟ و آیا اعلام کرده‌ایم این نظارت و اعمال قانون، تا کنون به چه نتایجی منجر شده است؟اشتباه نشود! هدف، نقد اصل و اساس مهدکودک نیست. حتماً مهدهای خوبی هم داریم که مسئولانش از کودکان مثل فرزند خودشان مراقبت می‌کنند. همان طور که مادر دغدغه‌مند دیگری می‌گوید «اگر مهدکودک فرزندم نبود من هرگز برای کار و تحصیلم آرامش نداشتم. مهدکودک بزرگترین کمک‌دهنده به من بود که هم آرامش داشتم و هم فرصت همراهی.»اما این را هم نباید فراموش کرد که آسیب‌هایی که بعضی از مهدکودک‌ها به کودکان می‌زنند، ممکن است جبران‌ناپذیر باشند. پس باید نهاد مسئولی برای نظارت و رسیدگی به شکایات والدین وجود داشته باشد؛ نهادی که فعالانه وارد گود شود و به این مشکلات پایان دهد. #نظارت_بر_مهدکودک#سنجش_عملکرد_مهدکودک#انتخاب_مهدکودک_خوب#تربیت_فرزند_مهدکودک#تاثیرات_مهد_خوب مطالب مشابه را از صفحهٔ زندگی خبرگزاری فارس دنبال کنید.
15:44 - 2 دی 1404
نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ