کارزاری حسابشده فشار ترامپ بر دولت ونزوئلا
داستان تقابل آمریکا و ونزوئلا آهسته و پیوسته در حال پیشروی است. در آخرین تحول، ترامپ ونزوئلا را محاصره دریایی کرده و اعلام کرده جلوی ورود و خروج هر نفتکشی را به بنادر ونزوئلا خواهد گرفت. این تحول کمی بعد از آن روی داد که نیروی دریایی آمریکا یک ابرنفتکش دو میلیون بشکهای حامل نفت ونزوئلا را تصرف کرد.
داستان تقابل آمریکا و ونزوئلا آهسته و پیوسته در حال پیشروی است. در آخرین تحول، ترامپ ونزوئلا را محاصره دریایی کرده و اعلام کرده جلوی ورود و خروج هر نفتکشی را به بنادر ونزوئلا خواهد گرفت. این تحول کمی بعد از آن روی داد که نیروی دریایی آمریکا یک ابرنفتکش دو میلیون بشکهای حامل نفت ونزوئلا را تصرف کرد. در اقدامی دیگر، ترامپ کل دولت ونزوئلا را «سازمان تروریستی» دانسته که در قاچاق مواد مخدر به آمریکا دست دارند و نفت آمریکا را دزدیدهاند. عبارت «دزدی نفت آمریکا» احتمالا اشاره به ملیکردن نفت ونزوئلا دارد، اما مشخص نیست که منظور ترامپ ملیشدن صنعت نفت ونزوئلا در سال 1976 است، یا اقدامات چاوز در خلع ید از شرکتهای بینالمللی نفتی در سال 2007 که البته بدیهی است که در هر حالتی، چنین ادعاهایی نوعی بازگشت به عصر استعمار تلقی میشود، چراکه در دنیای امروز و پس از شکلگیری نهادهای داوری بینالمللی، نباید با نیروی نظامی به دنبال حل اختلافات تجاری بود (موضوع خلع ید از شرکتهای بینالمللی در سال 2007 هماکنون در مسیر داوری بینالمللی است). به هر حال مسیر ترامپ در تقابل با ونزوئلا نمونهای از فرایند افزایش تدریجی فشار نظامی است که نباید به یک تقابل نظامی گسترده و تمامعیار تبدیل شود. فرایندی که از ماه آگوست سال جاری با اعزام یک ناوگان عملیاتی به دریای کارائیب آغاز شد و امروز به استقرار ناو هواپیمابر جرالد فورد و 16 هزار نظامی آمریکایی در منطقه رسیده است، به نحوی که هماکنون آمریکا نیروی لازم حتی برای عملیات زمینی را نیز در دسترس دارد.
با وجود تمرکز قوای سنگین آمریکا در سواحل ونزوئلا، هنوز هیچ چشمانداز روشنی برای خلع نیکلاس مادورو، رهبر حکومت بولیواری ونزوئلا وجود ندارد. در چارچوب تئوریهای سیاسی، سستشدن حمایت نیروهای امنیتی از هر حکومتی، یکی از پیشنیازهای لازم برای سقوط آن حکومت به شمار میرود و این در حالی است که تا امروز نشانهای از همراهی ارتش و نیروهای امنیتی با اهداف آمریکا به چشم نمیخورد. در واقع از اواخر دوران حکومت هوگو چاوز، افسران ارتش از رانتهای ویژهای برخوردار شده و وارد مدیریت مهمترین بخشهای اقتصادی ونزوئلا شامل نفت و معادن شدند. این روند در دوران مادورو و با توجه به فقدان پایگاه مردمی او، به صورت قابل توجهی تشدید شد و در این دوران کنترل تقریبا تمام صنعت نفت کشور و شرکتهای معدنی در اختیار نظامیان قرار گرفت. بنابراین آینده نیروهای نظامی و امنیتی به آینده حکومت چاوزی ونزوئلا گره خورده است. در این راستا تصور بر این است که ارتش ونزوئلا با تمام قوا از مادورو حمایت کرده و احتمال پیوستن آن به مخالفان یا بیطرفی آن در چارچوب منافع آمریکا بسیار اندک تلقی میشود. این در حالی است که بنا بر گزارشهای غیررسمی ترامپ در مذاکره تلفنی با مادورو، با پیشنهاد مادورو مبنی بر کنارهگیری از قدرت و جانشینی معاونش تا سال 2027 (زمان پایان دوره ریاستجمهوری مادورو) مخالفت کرده که این مسئله نشان میدهد ترامپ تمایلی به پذیرفتن تغییرات اندک و ظاهری در ساختار سیاسی ونزوئلا ندارد و خواهان تغییرات قابل توجه در جهتگیریهای داخلی و بینالمللی حکومت بولیواری ونزوئلا است که بدیهی است در این شرایط ارتش ونزوئلا، بیش از پیش احساس نگرانی کرده و به دولت مادورو نزدیکتر خواهد شد.
با این حال و با وجود تردیدهای ابرازشده در زمینه امکان موفقیت ترامپ در کارزار خود علیه کاراکاس، به نظر میرسد با توجه به شرایط موجود، احتمال موفقیت آمریکا بیشتر از شکست این کشور است. در این راستا باید توجه کرد که ترامپ در سخنرانی خود در مراسم تحلیف دومین دوره ریاستجمهوری خود، اعلام کرد که دولت آمریکا باندهای مواد مخدر را در فهرست گروههای تروریستی قرار داده و با آنها به شدت برخورد خواهد کرد. در آن موقعیت تقریبا همه، این سخنان را اقدامی در جهت پیشبرد راهبرد مدنی و اجتماعی جمهوریخواهان مبنی بر مبارزه با جرم و جنایت و برخورد شدید با قانونشکنان ارزیابی کردند. اما امروز میبینیم که در کمال تعجب مبارزه با باندهای مواد مخدر به مهمترین راهبرد امنیت ملی آمریکا تبدیل شده! و دولت ترامپ تمام عملیات نظامی خود در آمریکای جنوبی را در چارچوب مبارزه با مواد مخدر توجیه میکند. خود ترامپ هم با وجود اعلام مبارزه جدی با قاچاق مواد مخدر، رئیسجمهور پیشین هندوراس را که به جرم مشارکت در قاچاق 400 تن کوکائین در دادگاههای آمریکا محاکمه و محکوم شده بود، عفو کرد. در موضوع قاچاق مواد مخدر نیز در حالی ونزوئلا در آماج حملات آمریکا قرار گرفته که این کشور با توجه به بهرهمندی از منابع سرشار نفت، هیچگاه مرکز ثقل تولید و قاچاق مواد مخدر در آمریکای لاتین محسوب نمیشده است.
بنابراین میتوان کارزار ترامپ علیه مواد مخدر را که در اولین روز ریاستجمهوری او اعلام شد، یک برنامه از پیش طراحیشده برای پیشبرد سیاستهای او در آمریکای لاتین از یک سو و بازتعریف فضای اجتماعی آمریکا علیه مهاجران و لاتینتباران از سوی دیگر تلقی کرد. در واقع ترامپ میدانست که مبارزه علیه تروریسم و قاچاق مواد مخدر موضوعی است که میتوان با تمسک به آن اقدامات نظامی گستردهای را در خارج از آمریکا انجام دهد، بدون اینکه با مزاحمت کنگره و قوانین دستوپاگیر داخلی آمریکا روبهرو شود. بنابراین به بهانه مبارزه با کارتلهای مواد مخدر، اقدامات نظامی علیه ونزوئلا را آغاز کرد و گسترش داد. در این مسیر انتشار متن سند استراتژی امنیت ملی آمریکا تأکیدی دوباره بر محوریت قاره آمریکا در سیاست خارجی آمریکا بود که موضوع درگیری با ونزوئلا را برجستهتر کرد. در این چارچوب سادهانگاری است که تصور شود ترامپ و همراهان او که از اولین روزهای شروع به کار بذر فشار به ونزوئلا را کاشتهاند، مخاطرات این مسیر را محاسبه نکرده و تهدیدات احتمالی را مد نظر قرار نداده باشند. بنابراین منطقی است که در نظر گرفته شود ترامپ و جناح سیاسی همپیمان او، برنامهای را علیه ونزوئلا به عنوان مهمترین پایگاه معارض با ایالات متحده در آمریکای جنوبی طراحی کرده و قدم به قدم و آهسته و پیوسته در حال اجرای آن هستند و به احتمال قابل توجهی این برنامه موفق خواهد بود. البته مشخص نیست که این راهبرد برای چه مدت زمانی طراحی شده باشد، اما باید در نظر گرفت که در انتهای این فرایند نیکلاس مادورو برکنار شده و مسیر حکومت بولیواری ونزوئلا به میزان زیادی در چارچوب منافع آمریکا تغییر مسیر خواهد داد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.





