استارتآپهای کوچک را حذف نکنیم؛ زمین بازی را عادلانه کنیم
این یادداشت را با این نیت مینویسم که در فضایی متعادل، غیرهیجانی و حرفهای، به نقد دیدگاهی بپردازم که بهتازگی از سوی دوست عزیزم، دکتر احسان چیتساز، معاون سیاستگذاری وزارت ارتباطات مطرح شده است؛ نقدی نه از سر تقابل، بلکه از منظر دغدغهای مشترک درباره آینده زیستبوم نوآوری کشور. اظهارنظر اخیر ایشان درباره لزوم تمرکز حمایتها بر تعداد محدودی از استارتآپها، بار دیگر یک پرسش بنیادین را پیشروی اکوسیستم نوآوری ایران قرار داده است:
رضا الفتنسب-رئیس اتحادیه کسبوکارهای مجازی: این یادداشت را با این نیت مینویسم که در فضایی متعادل، غیرهیجانی و حرفهای، به نقد دیدگاهی بپردازم که بهتازگی از سوی دوست عزیزم، دکتر احسان چیتساز، معاون سیاستگذاری وزارت ارتباطات مطرح شده است؛ نقدی نه از سر تقابل، بلکه از منظر دغدغهای مشترک درباره آینده زیستبوم نوآوری کشور. اظهارنظر اخیر ایشان درباره لزوم تمرکز حمایتها بر تعداد محدودی از استارتآپها، بار دیگر یک پرسش بنیادین را پیشروی اکوسیستم نوآوری ایران قرار داده است:
آیا نقش دولت «انتخاب برندگان» است یا «ایجاد شرایط رقابت عادلانه»؟
در ابتدای دهه ۱۳۹۰، با سیاستگذاری دولت و نهادهای تصمیمگیر، موجی از شکلگیری استارتآپها در کشور آغاز شد. بسیاری از این کسبوکارها با تشویق رسمی، حمایت گفتمانی و بعضا سیاستهای تسهیلگر وارد بازار شدند. امروز بخشی از همان کسبوکارها همچنان فعالاند؛ نه بزرگ شدهاند و نه تعطیل، بلکه بهعنوان بازیگران کوچک و متوسط، در حال ارائه خدمت به بخشی از جامعه هستند.
واقعیت این است که همه استارتآپها قرار نیست بزرگ شوند. اما کوچکماندن، الزاما به معنای شکست یا بیارزشی نیست. بخش مهمی از اقتصاد دیجیتال در دنیا بر دوش کسبوکارهای کوچک و متوسطی است که محلی، تخصصی و پایدارند. مسئله زمانی آغاز میشود که این کسبوکارها، بهتدریج از دایره توجه سیاستگذار خارج شوند و تنها چند بازیگر بزرگ «دیده شوند».
این وضعیت، خواهناخواه یک حس تبعیض ایجاد میکند؛ حسی که میگوید اگر بزرگ نباشی، دیده نمیشوی. چنین برداشتی، حتی اگر نیت سیاستگذار نباشد، برای اکوسیستم نوآوری خطرناک است و به تضعیف اعتماد و انگیزه کارآفرینان منجر میشود.
در چنین شرایطی، طبیعی است که برخی تشکلها و نهادها، به واسطه ترکیب اعضا و نوع خدماتشان، بیشتر حول نیازهای کسبوکارهای بزرگ شکل بگیرند. اما در مقابل، نهاد صنفی فراگیر زمانی میتواند نقش واقعی خود را ایفا کند که محل رجوع و حل مسئله برای طیف متنوع کسبوکارهای دیجیتال باشد؛ از کسبوکارهای کوچک و محلی تا بازیگران بزرگ و سراسری، در همه نقاط کشور.
تمرکز صرف بر حمایت از تعداد محدودی کسبوکار بزرگ، در عمل میتواند به تقویت انحصار، کاهش رقابت و حذف تدریجی نوآوریهای خرد منجر شود. کسبوکار کوچک، اگر حمایت مقرراتی، تشویق و حداقلی از عدالت رقابتی نداشته باشد، توان ایستادگی در برابر سرمایههای عظیم و مزیتهای ناعادلانه برخی بازیگران بزرگ را نخواهد داشت. تجربه جهانی نشان میدهد دولتها در اکوسیستمهای بالغ، استارتآپهای کوچک را نه حذف میکنند و نه با حمایتهای مصنوعی زنده نگه میدارند؛ بلکه شرایطی فراهم میکنند که هر کسبوکار بتواند در مقیاس خود، بدون فشار و تبعیض، فعالیت کند. در این مدل، کسبوکار محلی میتواند به شهر و منطقه خود سرویس دهد، کسبوکار متوسط مسیر رشد تدریجی داشته باشد و کسبوکار بزرگ نیز در چارچوب رقابت منصفانه فعالیت کند، نه با مزیت انحصاری.
نقش دولت در زیستبوم نوآوری، انتخاب آیندهدارها نیست؛ بلکه نقش دولت، تنظیمگری عادلانه، مقابله با انحصار و کاهش نابرابری رقابتی است.
اگر قرار است حمایتها هدفمند شوند، باید شفاف، قابل سنجش و غیرتبعیضآمیز باشند. حذف آرام کسبوکارهای کوچک، حذف تدریجی نوآوری است؛ و اکوسیستمی که فقط چند بازیگر بزرگ دارد، در نهایت به زیان مردم و اقتصاد کشور تمام خواهد شد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.





