جهانگیری پشت دشمنان نامرئی رفاه مردم پنهان شد

معاون اول روحانی که خود مسئول توسعه اقتصادی ایران و رفاه مردم بوده حالا از عدم توسعه اقتصادی و فقر مردم گله می‌کند و آن را گردن دیگران می‌اندازد.

خلاصه خبر
گروه اقتصادی خبرگزاری فارس؛ اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت روحانی، مردی که هشت سال در قلب قوه مجریه به مدیریت کشور مشغول بوده حالا از بیرون دایره قدرت با لحنی افشاگرانه و در نقش منتقد می‌گوید که «عده‌ای» از نظر فکری با توسعه ایران مخالف‌اند و معتقدند «اگر مردم از نظر مالی زندگی شرافتمندانه و مناسبی داشته باشند، دیگر چندان معتقد نخواهند بود».او می‌گوید که از نگاه این افراد، برای اینکه مردم به آن‌ها علاقه‌مند شوند باید فقیر باشند و دستشان به سوی دولت دراز باشد. در نهایت گله می‌کند که در ۴۰ تا ۵۰ سال گذشته مخالفان توسعه هیچ‌گاه هزینه نداده‌اند و موافقان توسعه نیز کم‌کاری کرده‌اند.این روایت هرچند جذاب است و با علم کردن «دشمن نامرئی» می‌تواند واقعیت‌های بسیاری را پشت خود پنهان کند اما اقتصاد بیش از آنکه میدان نیت‌خوانی باشد عرصه سنجش با عدد و رقم است.اعداد و ارقام هستند که می‌توانند این سوال را پاسخ دهند «دوره‌ای که خود جهانگیری در رأس آن بوده، این روایت را تأیید می‌کند یا آن را به چالش می‌کشد؟» بیایید از زمین سفت اعداد شروع کنیم.

یک دهه رشد اقتصادی ضعیف

آمارها نشان می‌دهد دهه ۹۰ از منظر رشد اقتصادی یکی از ضعیف‌ترین دهه‌های تاریخ معاصر ایران بوده است. میانگین رشد اقتصادی این دهه زیر ۱ درصد بوده است؛ رقمی که حتی کفاف حفظ سطح رفاه موجود را نمی‌داد چه برسد به توسعه.رشدهای منفی پیاپی، به‌ویژه در سال‌های پایانی دهه ۹۰ درآمد سرانه واقعی را کاهش داد و موتور اصلی فقرزایی را روشن نگه داشت. نتیجه این وضعیت به‌روشنی در آمار فقر دیده می‌شود.

افزایش فقر طی دهه ۹۰

نرخ فقر که در سال ۱۳۹۰ حدود ۱۹.۴ درصد بود طی یک دهه روندی افزایشی را طی کرد و در سال ۱۴۰۰ به ۳۰.۴ درصد رسید. اگر این درصدها را به جمعیت ترجمه کنیم تصویر ملموس‌تر می‌شود یعنی در سال ۱۴۰۰ حدود ۲۵.۶ میلیون نفر زیر خط فقر بودند. این عدد نسبت به سال ۱۳۹۰ افزایشی حدود ۱۱ میلیون نفر را نشان می‌دهد؛ افزایشی که نمی‌توان آن را صرفاً به «دشمنان نامرئی توسعه» نسبت داد.بانک جهانی نیز از زاویه‌ای دیگر همین مسیر را تأیید می‌کند. طبق گزارش این نهاد نسبت جمعیت دارای فقر مطلق در ایران از ۰.۲ درصد در سال ۲۰۱۳ به ۰.۶ درصد در سال ۲۰۱۹ افزایش یافت.

سقوط درآمد سرانه و رتبه ایران در جهان

این روندها تنها به فقر ختم نشد. رشدهای منفی و تورم مزمن باعث شدند ایران جایگاه خود را در طبقه‌بندی درآمدی جهان از دست بدهد. کشوری که از سال‌های دهه 80 در جمع کشورهای با درآمد بالاتر از متوسط قرار داشت پس از یک دهه کاهش درآمد سرانه، دوباره به گروه کشورهای با درآمد پایین‌تر از متوسط سقوط کرد. حالا در چنین بستری صحبت جهانگیری را دوباره مرور کنیم: «عده‌ای تصور می‌کنند اگر مردم رفاه پیدا کنند معتقد نمی‌شوند».این جمله به‌طور ضمنی فقر را محصول یک «خواست فکری» معرفی می‌کند اما مسئله اینجاست که اقتصاد ایران در زمانی که او و هم‌فکرانش بر مسند قدرت و مدیریت کشور بوده‌اند با رشد ناچیز، تورم بالا و افت درآمد سرانه دست‌وپنجه نرم کرده است.بنابراین اگر قرار است قضاوتی منصفانه داشته باشیم، باید بگوییم فقر نه نتیجه ترس از رفاه مردم، بلکه محصول ناتوانی در تولید رفاه است که دولت‌ها مسئول آن‌اند و جهانگیری نیز به واسطه حضور در دو دولت حالا باید پاسخگوی عدم تولید رفاه برای مردم باشد.#فقر#جهانگیری#توسعه#اقتصاد_ایران
21:14 - 3 دی 1404
نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ