علائم و نشانههای جنگ با ایران در سند امنیت ملی آمریکا
سند 2025 امنیت ملی آمریکا، نقشه راه امنیتی آمریکا در سال 2026 را مشخص میکند و با تحلیل محتوای آن دستکم میتوان جهتگیریهای امنیتی آمریکا در سال 2026 را پیشبینی کرد. صلح از طریق قدرت (peace through force)، عملگرایی مبتنی بر منافع ملی آمریکا، برونسپاری کارکردهای هژمونی آمریکا به همپیمانان و موازنهسازی قدرت در سیاست بینالملل و مناطق برای ممانعت از ظهور قدرتهای رقیب (با تأکید بر چین و روسیه)، چهار راهبرد اصلی امنیتی آمریکا در سال 2026 خواهد بود.
سند 2025 امنیت ملی آمریکا، نقشه راه امنیتی آمریکا در سال 2026 را مشخص میکند و با تحلیل محتوای آن دستکم میتوان جهتگیریهای امنیتی آمریکا در سال 2026 را پیشبینی کرد. صلح از طریق قدرت (peace through force)، عملگرایی مبتنی بر منافع ملی آمریکا، برونسپاری کارکردهای هژمونی آمریکا به همپیمانان و موازنهسازی قدرت در سیاست بینالملل و مناطق برای ممانعت از ظهور قدرتهای رقیب (با تأکید بر چین و روسیه)، چهار راهبرد اصلی امنیتی آمریکا در سال 2026 خواهد بود. در خاورمیانه نیز تأکید سند بر پایاندادن به مداخلات نظامی و دولتسازی در تحلیلها برجسته شده است. در مورد ایران نیز تأکید سند بر «تضعیف شدید ایران» بر اثر حمله اسرائیل و عملیات «چکش نیمهشب» (Operation Midnight Hammer) ترامپ و «عقبراندن برنامه هستهای ایران به میزان قابل توجه» در تحلیلها مورد توجه وافر قرار گرفته است. بسیاری از تحلیلگران بر اساس این دو گزاره، یعنی تصمیم آمریکا برای پایاندادن به مداخلات مستقیم نظامی در خاورمیانه و تضعیف ایران از یکسو و تأکید سند بر لزوم رقابت و مهار چین و روسیه، نتیجهگیری کردهاند که احتمال حمله مجدد آمریکا به ایران در سال 2026 ضعیف است. این پیشبینی هم در تحلیلهای نویسندگان داخلی و هم در تحلیلهای نویسندگان خارجی بسیار دیده میشود.
نویسنده این سطور در نقطه مقابل اما اعتقاد دارد علائمی از همین سند، یعنی سند امنیت ملی آمریکا 2025 نشان میدهد احتمال حمله آمریکا به ایران در سال 2026 گزینهای جدی در سیاست خارجی آمریکاست.
1. سند بر امنیت انرژی در خاورمیانه با تأکید بر امنیت تنگه هرمز (بدون نامبردن از تهدید ایران) تأکید کرده است. ناگفته پیداست که گنجاندن نام تنگه هرمز به عنوان تنگهای برای امنیت انرژی، برجستهکردن تهدید ایران از سوی آمریکاست.
2. مقابله با تروریسم در خاورمیانه مانند اسناد پیشین در این سند نیز برجسته شده است. در سیاست خارجی آمریکا، ایران کشوری بیثباتکننده و حامی گروههای تروریستی است، کمااینکه در این سند نیز از ایران به عنوان «رهبری نیروهای بیثباتکننده در منطقه» نام برده شده است.
3. در سند بهوضوح بر کاهش نقش ایران با استفاده از «فشار امنیتی» تأکید شده است. اینکه فشار امنیتی چگونه خواهد بود و توسط چه نیرویی انجام خواهد شد، در سند مشخص نیست اما نشان میدهد در صورت ضرورت آمریکا به صورت اورژانسی عملیاتی مانند عملیات «چکش نیمهشب» را دوباره انجام خواهد داد.
4. در سند بر گسترش توافق ابراهیم تأکید شده است. با توجه به تعارض منافع ایران با پیمان صلح آمریکا، بهانههای فراوانی برای برخورد نظامی محدود یا گسترده با ایران برای پیشبردن پیمان صلح ابراهیم از سوی اسرائیل شکل خواهد گرفت.
5. در سند صراحتا تأکید شده است: «ایالات متحده همواره منافع حیاتی ثابتی در خاورمیانه دارد؛ از جمله جلوگیری از اینکه منابع انرژی خلیج فارس به دست یک دشمن آشکار بیفتد، تضمین بازبودن تنگه هرمز، حفظ امنیت مسیرهای کشتیرانی دریای سرخ، جلوگیری از تبدیل منطقه به کانون یا صادرکننده ترور علیه منافع آمریکا یا خاک این کشور و حفاظت از امنیت اسرائیل». این گزاره نیز مملو از موضوعاتی است که میتواند حمله نظامی به ایران را برای تصمیمگیران آمریکایی توجیه کند.
6. علاوه بر پنج نشان فوق در سند که حمله نظامی آمریکا به ایران را توجیه میکند، باید به «شخصیشدن سیاست خارجی آمریکا» در دوره ترامپ نیز اشاره کرد که روند جدیدی در تاریخ حکمرانی آمریکاست. سؤال اساسی اینجاست: آیا اساسا ترامپ در سال 2026 در چارچوب سند امنیت ملی آمریکا حرکت میکند؟ تجربه نشان میدهد پاسخ منفی است. شخصیت ترامپ نشان داده است برای پیشبرد خواستههای خود تا جایی که بتواند قانون و اسناد بالادستی آمریکا را دور میزد. از سوی دیگر رویکردهای او در سیاست خارجی لزوما ثبات ندارند و با لابی میتوان دیدگاههای او را تغییر داد.
7. تجربه تاریخی، بهویژه تاریخ سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه بهروشنی به ما میگوید لابی یهود در اسرائیل بسیار مؤثرتر و قدرتمندتر از اسناد امنیت ملی آمریکا هستند. بنابراین چنانچه لابی یهود در آمریکا ترامپ را به حمله نظامی به ایران تشویق کنند، حمله نظامی به ایران محتمل خواهد بود حتی اگر سند امنیت ملی مانع این حمله باشد.
8. مقایسه سند امنیت ملی آمریکا 2024 با سند فعلی نشان میدهد در آن سند نیز بر پایانبخشی به درگیری نظامی آمریکا در خاورمیانه، برونسپاری منافع آمریکا به همپیمانان و ضرورت تمرکز بر چین تأکید شده بود، اما با وجود این، حمله نظامی آمریکا به ایران به خواسته اسرائیل در جنگ 12روزه انجام شد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.







