بحران آب، بودن یا نبودن؟
مطابق پیشبینیهای 25 سال قبل بانک جهانی و فائو با ادامه روند موجود در مدیریت آب دنیا، بیشترین میزان برداشت آب به مقدار آب تجدیدپذیر بهطور میانگین در جهان به 10 درصد و در منطقه خاورمیانه به رقم نگرانکننده و بیسابقه 90 درصد خواهد رسید که در دنیا این ناحیه بیشترین برداشت آب را خواهد داشت.
فرشاد قوشچی
مطابق پیشبینیهای 25 سال قبل بانک جهانی و فائو با ادامه روند موجود در مدیریت آب دنیا، بیشترین میزان برداشت آب به مقدار آب تجدیدپذیر بهطور میانگین در جهان به 10 درصد و در منطقه خاورمیانه به رقم نگرانکننده و بیسابقه 90 درصد خواهد رسید که در دنیا این ناحیه بیشترین برداشت آب را خواهد داشت. این در حالی است که مقدار این شاخص در خاورمیانه حدود 69 درصد در سال 1995 میلادی بوده است.
لازم به ذکر است گزارش مذکور در ربعقرن گذشته در شرایطی منتشر شده بود که هنوز امیدواریهایی به حفظ منابع آبی وجود داشت و از طرفی پیشبینیهای تغییر اقلیم هنوز به وضعیت بغرنج امروزی نرسیده بود. نسبت برداشت آب به کل آب تجدیدشونده، معیاری برای تشخیص کمبود آب در سطح حوضه آبریز است، این مقدار اگر از 40 درصد فراتر رود نشانگر تنش آبی شدید در آن منطقه جغرافیایی است. چنانکه تخمین زده میشد این شرایط بحرانی در خاورمیانه و ایران اتفاق افتاد. اما همان زمان راهکارهایی در ارتباط با پیشگیری از این وضعیت داده شد که حتی در شرایط حاد فعلی نیز پابرجاست. پیشنهادهایی از قبیل واگذاری مدیریت شبکههای آبیاری به بهرهبرداران بهصورتی که واگذاریها براساس نظامهای مشارکت سنتی همراه با بسترسازیهای قانونی باشد. این مسئله همچنین موجب بالارفتن راندمان مصرف آب هم میشود. همینطور استفاده از فناوریهای با بهرهوری بیشتر نظیر آبیاریهای تحت فشار، ایجاد کانالهای نوین آبیاری، توسعه شبکههای مویرگی آبیاری با حمایتهای مالی و وامهای دولتی، بهرهبرداری پایدار از منابع آب زیرزمینی و... مجموعه اقداماتی بوده و هست که میتواند سهم کشاورزی از کل برداشت منابع آبی سطحی و زیرسطحی را کاهش داده و بهرهوری عملکرد گیاهان زراعی و باغی را بالا ببرد. به این ترتیب مشکلات مربوط به تأمین آب شرب را هم که اکنون به دغدغهای فراگیر در کشور تبدیل شده تا حدود زیادی برطرف کند؛ در غیر این صورت با ادامه روند موجود و در نتیجه کاهش دسترسی به آبهای سطحی و راندمان پایین مصرف آب در کشاورزی، میزان بهرهبرداری از منابع آبهای زیرزمینی بیش از پیش افزایش یافته و بسیاری از سفرههای آب زیرزمینی کشور خشک خواهد شد.
کل آب تجدیدپذیر سالانه ایران 130 میلیارد مترمکعب است که 56 میلیارد مترمکعب آن وارد لایههای زیرزمینی میشود. در سالهای گذشته میزان برداشت سالانه از 62 میلیارد مترمکعب هم فراتر رفته و بنابراین سالهاست که آبهای زیرزمینی با تراز منفی مواجه هستند یا به عبارتی رقمی بیش از صددرصد برداشت نسبت به آب تجدیدپذیر وجود دارد و این به معنای فاجعه آبی است. بنابراین جدیترین و منطقیترین راهکار برای جلوگیری از این فاجعه محیطزیستی، حمایت دولت و سیاستگذاریهای اصولی در بخش کشاورزی برای بهرهوری مطلوب در مصرف آب و رعایت الگوی کشت و در نتیجه تخصیص آب باقیمانده به معضل تأمین آب شرب است. مسئلهای که حالا در بین شهروندان، بهویژه در کلانشهرها، به مرحله نگرانکنندهای رسیده و زندگی جاری در شهرهای ایران را تحتالشعاع خود قرار داده است؛ تا جایی که بالاترین مقام اجرائی کشور هشدار تخلیه پایتخت را در صورت ادامه روند موجود و عدم نزولات جوی بر زبان جاری میکند. درحالیکه علیرغم کاهش میزان بارندگیها، با اقداماتی که برخی از آنها برشمرده شد، میتوان به این مسئله حتی فکر هم نکرد. الزام فعلی برای نیل به این منظور، استفاده از متخصصان و دانشمندان واقعی، غیر از آنی که در تبلیغات انتخاباتی از آن بهره میگیرند و وفاق علمی و نه سیاسی و آشتی با محققان است و بس.
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.







