چرا به علم اعتماد کنیم؟(5)

در بخش‌های پیشین فرایند علمی و تبعات آن را به اختصار معرفی کردیم. در این بخش به این پرسش کاربردی می‌پردازیم که چگونه باید اطلاعات درست را از نادرست تمییز داد.

خلاصه خبر

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

حسین امیری-پژوهشگر مؤسسه پزشکی هوارد هیوز دانشگاه کالیفرنیا، برکلی:  در بخش‌های پیشین فرایند علمی و تبعات آن را به اختصار معرفی کردیم. در این بخش به این پرسش کاربردی می‌پردازیم که چگونه باید اطلاعات درست را از نادرست تمییز داد. به لطف گسترش انفجاری اینترنت و گسترش اجتناب‌ناپذیر رسانه‌های اجتماعی، اکثر ما اکنون عملا به موج عظیمی از اطلاعات -و همچنین اطلاعات نادرست- دسترسی نامحدود داریم. امروزه، هرکسی می‌تواند محصولات یا ایده‌ها را با کلیک یک دکمه به صدها یا هزاران یا حتی میلیون‌ها نفر تبلیغ کند. متأسفانه، بخش زیادی از این اطلاعات دقیق نیست. افرادی که تعداد زیادی دنبال‌کننده آنلاین دارند، اما پیشینه علمی کمی دارند، می‌توانند مطالعات مشکوک یا تأییدنشده را منتشر کنند یا حتی آنها را از هیچ بسازند. برخی از آنها از باورهای صادقانه اما غیرعلمی یا ردشده، مانند ارتباط بین اوتیسم و واکسن‌های دوران کودکی، حمایت می‌کنند. برخی دیگر برای منافع مالی، دروغ می‌گویند، مانند لابی‌گران شرکت‌های نفتی که نقش سوخت‌های فسیلی در تغییرات اقلیمی جهانی را انکار می‌کنند. در این فضای اطلاعاتی آزاد، ادعاهای دروغین اغلب به سرعت جنجالی می‌شوند و در میان میلیون‌ها نفر منتشر می‌شوند.

همه ما باید وقتی داستان‌هایی را در وب، رسانه‌های اجتماعی یا مطبوعات عمومی می‌خوانیم یا می‌بینیم، با دقت فکر کنیم. با این حال، با توجه به اینکه نمی‌توانیم در بیشتر زمینه‌های علمی متخصص باشیم، چگونه می‌توانیم تشخیص دهیم که آیا یک مطالعه یا داستان خاص قابل اعتماد است؟ چگونه می‌توانیم خود را در برابر فریب‌خوردن به واسطه دروغ‌ها یا تحریف‌های علمی واکسینه کنیم؟ محققانی که خود را وقف ترویج سواد علمی کرده‌اند، یک فرایند سه‌مرحله‌ای برای تفکیک واقعیت علمی از داستان‌های علمی-تخیلی ابداع کرده‌اند.

اولین و شاید مهم‌ترین مرحله، ارزیابی منبع ادعاست. چه کسی این اطلاعات را ارائه یا ترویج می‌دهد؟ آیا آنها دلایل اقتصادی یا سیاسی برای انتشار این دیدگاه‌ها دارند؟ اگر چنین چیزی وجود داشته باشد، چه چیزی را ممکن است بفروشند؟

در مرحله بعد، مهم است که بپرسیم آیا منبع اطلاعات، تخصص و اعتبار لازم برای تأیید ادعای خود را دارد یا خیر. آیا آنها آموزش مناسب (مثلا مدرک پزشکی یا دکترا) دارند و آیا در آن زمینه خاص تحقیق می‌کنند؟ حتی دانشمندان بسیار محترم نیز وقتی از حوزه تخصص خود خیلی دور می‌شوند، می‌توانند اشتباه کنند. چندی پیش، گروه‌های کوچکی از فیزیک‌دانان برجسته اصرار داشتند که مشخص نیست سیگار باعث سرطان می‌شود، درمورد اینکه باران اسیدی ناشی از انتشار گازهای نیروگاهی است، تردید داشتند و (تا آخرین نفس‌های‌شان!) با این ایده که گازهای گلخانه‌ای باعث تغییرات اقلیمی می‌شوند، مخالفت کردند.

واضح است که داشتن مدرک تحصیلی بالا لزوما تضمینی برای اخلاقی عمل‌کردن افراد نیست. فیزیک‌دانانی که به آنها اشاره شد، به‌شدت از طرف صنایعی که از شهادت‌های «تخصصی» آنها بهره‌مند می‌شدند، حمایت مالی می‌شدند، بنابراین نکته دیگری که باید در نظر گرفته شود، این است که آیا متخصصان مد‌نظر عموما مورد احترام همکاران علمی خود هستند یا خیر. به‌عنوان مثال، در روزهای اولیه همه‌گیری کووید۱۹، گروهی کوچک اما پر‌سر‌و‌صدا از پزشکان از استفاده از ایوِرمکتین (داروی ضد کرم اسب) برای جلوگیری از عفونت حمایت کردند؛ راهبردی که نه‌تنها بی‌اثر است، بلکه می‌تواند مضر نیز باشد. برخی از این پزشکان قبلا از طرف همکاران خود در جامعه پزشکی به دلیل ترویج دیگر درمان‌های اثبات‌نشده و بی‌اثر مورد انتقاد قرار گرفته بودند. با این حال، آنها همچنان به انتشار ادعاهای بی‌اساس خود ادامه دادند، که سپس از طرف افراد تأثیرگذاری که هیچ آموزش علمی یا پزشکی نداشتند، 

تقویت شد.

اما اگر منبع خبر معتبر به نظر برسد، چه اتفاقی می‌افتد؟ در آن مرحله، زمان ارزیابی وجود اجماع علمی فرا می‌رسد. تشخیص این موضوع گاهی اوقات می‌تواند چالش‌برانگیزتر باشد. یک نقطه شروع خوب می‌تواند وب‌سایت یک سازمان معتبر، مانند یک خبرگزاری معتبر یا آکادمی ملی علوم (در ایالات متحده) یا انجمن سلطنتی (در بریتانیا) باشد. به‌عنوان مثال، درباره تغییرات اقلیمی، جامعه اقلیم‌شناسان وقتی به این نتیجه می‌رسد که فعالیت‌های انسانی در گرمایش جهانی نقش دارد، با اجماع گسترده‌ای این را بیان می‌کنند.

غالبا ادعاهای دروغین یا اغراق‌آمیزی درمورد محصولاتی که با هدف سلامت و تندرستی -حتی زیبایی- تولید می‌شوند، مطرح می‌شود. سالانه میلیاردها دلار از طریق فروش مکمل‌ها و درمان‌هایی که در بهترین حالت هیچ کاری انجام نمی‌دهند، به دست می‌آید. مشکل این است که مطالعه علمی دقیق روی این محصولات بسیار گران و تقریبا غیرممکن است: داوطلبان را نمی‌توان در آزمایشگاهی که رژیم غذایی و رفتارهای آنها سال‌ها یا حتی دهه‌ها به طور دقیق تحت نظر است، نگهداری کرد. اما می‌توان با فروش مکمل‌هایی که ظاهرا «مورد حمایت علم» هستند، سودهای کلانی به دست آورد. به‌اصطلاح متخصصانی که این محصولات را تبلیغ می‌کنند، حتی ممکن است اصرار داشته باشند که «صددرصد اثربخشی آنها ثابت شده است». البته، به هر ادعایی که قطعیت مطلق را ارائه می‌دهد، همیشه باید با سوءظن نگریست. لازم نیست در هیچ زمینه علمی متخصص باشید تا بدانید که چنین ادعایی -به معنای واقعی کلمه- بیش از حد خوب است که درست باشد!

اکنون باید روشن شده باشد که کل فعالیت‌های علمی بر پایه اعتماد بنا شده‌اند. بخش پایانی این نوشتار درباره لزوم هوشیاری برای حفظ این اعتماد و اهمیت آن در آینده تمدن انسانی خواهد بود.

* این بخش پنجم از نوشتاری شش‌قسمتی از بروس آلبرتز، کارن هاپکین و کیث رابرتز برای کمک به گسترش درک عمومی از چگونگی تولید دانش علمی است که نسخه اصل آن به انگلیسی به همراه مجموعه‌ای از منابع آموزشی در تارنمای whytrustscience.org.uk در دسترس است.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ