«ترانه» بازیگر نقش اول روایت یک اغتشاش و نقش مکمل قبح زدایی

مستند «ترانه» ساخته پگاه آهنگرانی و پخش‌شده از بی‌بی‌سی فارسی، با محوریت ترانه علیدوستی در تلاش است که با استفاده از وی در مسیر قبح‌زدایی و عادی سازی بی‌حجابی قدمی بردارد البته با باز خوانی یک رمز یعنی ماجرای سال ١٤٠١.

خلاصه خبر
خبرگزاری فارس ـ سینما: در روزهای گذشته مستندی با عنوان «ترانه» به کارگردانی پگاه آهنگرانی از بی‌بی‌سی فارسی منتشر شد؛ کارگردانی که پیش از این نیز بی‌بی‌سی بستری برای پخش مستندهایش فراهم کرده بود. سوژه این مستند، ترانه علیدوستی، بازیگر سینماست، اما آنچه ارائه می‌شود «مستند ترانه» نیست؛ بلکه روایت یک اغتشاش است با بیانی به‌ظاهر هنری.ترانه در این اثر نه به‌عنوان یک روایت انسانی، بلکه به‌عنوان ابزاری برای تکمیل پازل پروپاگاندای غربی به تصویر کشیده می‌شود. مستندی که از همان ابتدا تصمیم خود را گرفته است: انتخاب آرشیوهای یک‌طرفه، حذف صداهای ناهمسو و تقلیل انقلاب به یک مطالبه حداقلی، یعنی «آزادی بی‌قید و بند»در ۵۰ دقیقه این مستند، دو نکته بسیار پررنگ است؛ نخست اینکه «آزادی» در تعبیر سازندگان، به‌معنای همان ولنگاری غربی بازنمایی می‌شود و دوم اینکه «انقلاب» به‌عنوان فعلی بدون ریشه، صرفاً احساسی و فاقد عقلانیت معرفی می‌شود؛ در حالی که این تعبیرها حداقلی‌ترین برداشت‌هایی است که رسانه‌هایی مانند ایران اینترنشنال نیز به‌صورت روزمره ارائه می‌دهند.در این روایت، «انقلاب» نه به‌عنوان پدیده‌ای تاریخی ـ اجتماعی با ریشه‌های عمیق، بلکه به شکلی احساسی، بریده از عقلانیت و تقلیل‌یافته بازتعریف می‌شود.مستند با تدوینی کاملاً جهت‌دار پیش می‌رود؛ مکث‌های طولانی روی نگاه‌ها، بزرگ‌نمایی دستگیری‌ها و قطع روایت در لحظه‌هایی که می‌تواند پرسش‌برانگیز باشد. بازیگری جای مستندسازی را گرفته و احساس، جای تحلیل را.
سازندگان مستند با نوعی «هوشمندی رسانه‌ای» به روایت موقعیت‌ها و اتفاقاتی می‌پردازند که جز خودشان، شاهد دیگری ندارد. روایت بازداشت ترانه علیدوستی ـ فردی که در فضای مجازی با اغتشاشگران همراه بوده ـ به اوج داستان و نقطه قهرمان‌سازی تبدیل می‌شود؛ جایی که حذف سریع اپلیکیشن‌ها در زمان بازداشت، به‌عنوان کنشی قهرمانانه در برابر مأموران بازنمایی می‌شود.البته مستند به‌ظاهر راهکار هم ارائه می‌دهد؛ اینکه باید صبر کرد و در این سه سال اتفاقات مؤثری رقم خورده است، پس باید سال‌های دیگرهم صبر کرد.اعدام محسن شکاری در این اثر نه به‌عنوان موضوعی برای فهم حقوقی و اجتماعی، بلکه صرفاً به‌مثابه یک شوک احساسی استفاده می‌شود. حتی برای جذب مخاطب، به ماجرای نیکا شاکرمی نیز پرداخته می‌شود؛ دختری که دلایل فوت او مشخص شده و خانواده‌اش با حمایت گروهک کومله به آلمان رفتند و از رژیم صهیونیستی حمایت کردند.البته با هنرمندی مخاطب را در دام دوگانگی می اندازد و کم سوادی مخاطب بهترین بهره را می‌برد.در بخش دیگری، ممنوع‌الکاری به‌عنوان «حذف» معنا می‌شود و تلاش می‌شود قهرمان‌سازی صورت گیرد. در این میان، نوعی قرابت‌سازی با گوگوش نیز دیده می‌شود؛ در حالی که او پیش‌تر گفته بود تا جمهوری اسلامی باشد نمی‌خواند این در حالی است که صدایش لرزان شده و توانایی خواندن ندارد.در بخش دیگری از مستند، علیدوستی از فمینیست بودن خود سخن می‌گوید و درباره «زن ایرانی» صحبت می‌کند، اما بدون آنکه بتواند میان «زن ایرانی» یا به تعبیر خودش «زن ایرانی اسلامی» انتخاب روشنی داشته باشد، در نوعی بن‌بست مفهومی باقی می‌ماند. او از زن ایرانی سخن می‌گوید، بی‌آنکه تصویر مشخص، تعریف روشن یا توضیح بیشتری ارائه دهد.
این در حالی است که تصاویر گزیده مستند نشان می‌دهد زنان بدون حجاب در خیابان‌ها تردد می‌کنند؛ تصویری که از «زن ایرانی» در تضاد است. تناقض‌هایی که نادیده گرفته می‌شوند، چراکه مستند به‌دنبال طرح پرسش نیست، بلکه در پی عادی‌سازی است. این اثر می‌کوشد چهره‌ای واحد از «زن ایرانی» بسازد؛ چهره‌ای هم‌خوان با یک روایت خاص. در نهایت، این اثر بیش از آنکه مستند باشد، بیانیه است؛ بیانیه‌ای یک‌سویه که به‌جای روشن‌کردن واقعیت، آن را عادی سازی می‌کند.#ترانه #bbc #ترانه_علیدوستی#اغتشاشات
12:59 - 5 دی 1404
نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ