بهنام علیخانی، کارشناس ارشد بازار سرمایه در گفتگو با خبرنگار گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ گفت: «بورس ایران در سالهای اخیر یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات اقتصادی کشور بوده است؛ بازاری که در برخی مقاطع رکوردهای اسمی را جابهجا کرده اما در عمل نتوانسته اعتماد سرمایهگذاران را بهطور پایدار به دست آورد یا نقش تعیینکنندهای در تأمین مالی تولید ایفا کند. این ناکامی ریشه در ساختار اقتصاد ایران دارد؛ اقتصادی که با تورم مزمن، نوسانات نرخ ارز، کسری بودجه دولت و محدودیتهای بانکی مواجه است و همین عوامل، رفتار بازار سرمایه را اغلب تابعی از نقدینگی و انتظارات کوتاهمدت کرده است.»
وی افزود: «وقتی امروز شاخص کل بورس تهران را بررسی میکنیم، میبینیم که این نماگر در سطوح عددی بیسابقهای قرار دارد و مرزهای روانی پیشین را شکسته است؛ بهگونهای که در هفتهای که گذشت، شاخص کل بورس با رشد حدود ۴٫۴۷ درصد به نزدیکی ۳ میلیون و ۷۶۷ هزار واحد رسیده است، روندی که از آن به عنوان «هفته طلایی بورس» یاد میشود.»
این کارشناس ارشد بازار سرمایه ادامه داد: «این رشد در نگاه اول قابلتوجه است و حتی میتواند بهعنوان نشانه پویایی بازار تعبیر شود، اما باید دانست که این افزایش در شاخص اگرچه از نظر اسمی بزرگ است، نمیتواند بهتنهایی مؤید رشد واقعی و پایدار بازار سرمایه باشد. تجربه تاریخی بازار نشان داده است که شاخص اغلب با موجهای تورمی و شوکهای پولی صعود کرده، نه صرفاً با ارتقای بنیادی شرکتها یا افزایش بهرهوری.»
علیخانی تصریح کرد: «از این رو، تحلیل دقیقتر شاخص هموزن ـ که رشد قویتری را نسبت به شاخص کل نشان داد و منعکسکننده عملکرد سهام کوچک و متوسط است ـ اهمیت زیادی دارد؛ چرا که این شاخص، برخلاف شاخص کل، کمتر از شرکتهای بزرگ و نمادهای شاخصساز اثر میپذیرد و تصویر واقعیتری از رشد کلی بازار ارائه میدهد.»
وی گفت: «بورس ایران بهدلیل ساختار اقتصاد و بیثباتی سیاستگذاری، پیوسته میان دو قطب رشد تورمی و رشد واقعی در نوسان بوده است؛ بنابراین بدون تحلیل مکمل دادههای دیگر، نمیتوان درباره ظرفیت رشد پایدار بازار اظهارنظر کرد.»
این تحلیلگر بازار سرمایه افزود: «یکی از مهمترین دادههای تکمیلی که باید در کنار شاخص کل بررسی شود، جریان ورودی و خروجی پول حقیقی در بازار است. این متغیر، علاوه بر نشان دادن تمایل سرمایهگذاران خرد، معیار کلیدی برای ارزیابی اعتماد عمومی و پایداری رشد است.»
علیخانی ادامه داد: «در هفته اخیر، تراز پول حقیقی در بازار سهام مثبت بود و ارزش معاملات خرد سهام به حدود ۱۶۱ هزار میلیارد ریال رسید که نشاندهنده حجم بالای نقدینگی در معاملات و رغبت سرمایهگذاران به مشارکت در بازار است؛ این موضوع میتواند نشانه افزایش اعتماد نسبت به دورههای گذشته باشد.»
وی گفت: «آنچه روندهای اخیر نشان میدهد این است که بازار هرگاه با ورود قابلتوجه پول حقیقی همراه بوده، توانسته مسیر صعودی خود را با شدت بیشتری ادامه دهد. برای مثال، در شهریور ۱۴۰۴ شاخص کل بورس تهران در یک روز معاملاتی بیش از ۴۶ هزار واحد رشد کرد که همزمان پول حقیقی خالص و هوشمند به بالای ۱,۲۰۰ میلیارد تومان رسید و ارزش معاملات خرد از مرز ۶ همت گذشت — همافزایی آشکاری میان حجم نقدینگی ورودی، اعتماد سرمایهگذار و حرکت صعودی بازار.»
علیخانی افزود: «این همافزایی در هفته اخیر نیز بهوضوح دیده شد و توانست محرکی باشد برای ثبت رکورد جدید در شاخص بورس. در مقطع دیگری از سال، شاخص کل با جهش بیش از ۶۱ هزار واحدی مواجه شد و از مرز روانی ۲٫۷ میلیون واحد عبور کرد؛ این جهش با ورود بیش از ۲ هزار میلیارد تومان پول حقیقی همراه بود و نشان داد که رشد بازار زمانی واقعی و معنادار است که سرمایهگذار خرد انگیزه و چشمانداز نگهداری سهام را داشته باشد.»
این تحلیلگر بازار سرمایه تصریح کرد: «این نمونهها تأکید میکنند که رشد شاخص بدون تداوم جریان نقدینگی واقعی، صرفاً نمایشی از افزایش قیمت داراییها است و نه ارتقای اقتصادی. اما همین دادهها هشداردهنده نیز هستند: افزایش شاخص کل بدون تداوم پول حقیقی و کمعمق بودن رشد در شاخص هموزن، نشاندهنده تمرکز رشد در چند نماد بزرگ و ریسک تمرکز بالا در بازار است.»
وی افزود: «این موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکند وقتی به یاد آوریم بورس ایران بارها با جابهجایی شدید جریانهای پول مواجه شده است؛ مانند دورهای که در یک روز بیش از ۱۳۲ هزار میلیارد ریال (≈۱۲ هزار میلیارد تومان) پول حقیقی از بازار خارج شد و شاخص کل سقوط شدیدی را تجربه کرد.»
این کارشناس ارشد بازار سرمایه ادامه داد: «این نوسانات شدید، حساسیت بالای بازار به شوکهای اقتصادی و سیاسی را نشان میدهد و تأکید میکند که رشد شاخص بدون پشتوانه واقعی نمیتواند پایدار بماند. از منظر بنیادین، ظرفیت رشد بازار سرمایه ایران نه به اعداد شاخص، بلکه به پایداری سودآوری شرکتها، افزایش سرمایهگذاری مولد، توسعه صادرات، بهبود حاکمیت شرکتی و ثبات سیاستگذاری وابسته است.»
وی افزود: «بدون تحقق این عوامل، رشد بازار بازتابدهنده انتظارات کوتاهمدت، نوسانات نقدینگی و اثرات تورمی خواهد بود، نه خلق ارزش واقعی. بورس ایران نه یک بازار ایستا بلکه بازاری پویا است که تحت تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی قرار دارد؛ عواملی مانند نرخ بهره، تورم، نرخ ارز، سیاستهای پولی و حتی تحولات جهانی.»
علیخانی گفت: «یکی از اصلاحات ساختاری مهمی که اخیرا در بازار صورت گرفته و میتواند به بهبود عملکرد بورس کمک کند، حذف مقررات حجم مبنا و گره معاملاتی است، بهطوری که حجم مبنا برای نمادهای معاملاتی در بورس و فرابورس از ابتدای دیماه ۱۴۰۴ به «یک سهم» کاهش یافته و مقررات گره معاملاتی نیز حذف شده است.»
وی افزود: «کارشناسان این اصلاح را اقدامی در جهت افزایش نقدشوندگی حقیقی، بهبود کشف قیمت و کاهش رفتارهای غیرکارآمد میدانند؛ زیرا در نظامهای مالی پیشرفته، قیمت پایانی باید منعکسکننده تعامل واقعی عرضه و تقاضا باشد، نه محصول محدودیتهای مصنوعی در مقررات.»
این کارشناس ارشد بازار سرمایه ادامه داد: «نقش سرمایهگذاری خارجی نیز بهعنوان عامل مهم رشد واقعی نباید نادیده گرفته شود. دادههای رسمی نشان میدهد ارزش سرمایهگذاری خارجی در بورس ایران در یک سال اخیر تقریباً دو برابر شده و بیش از ۱۸ هزار میلیارد تومان سرمایه خارجی وارد بازار شده است.»
وی افزود: «هرچند این رقم هنوز محدود است، اما بیانگر پتانسیل بالقوهای است که با بهبود شفافیت، کاهش ریسک سیاسی و تسهیل دسترسی سرمایهگذاران خارجی میتواند به یکی از پیشرانهای رشد پایدار و بلندمدت بازار تبدیل شود.»
این تحلیلگر بازار سرمایه ادامه داد: «جذب سرمایهگذار خارجی میتواند هم نقدینگی را افزایش دهد و هم سطح تحلیل و انتظارات سرمایهگذاران را ارتقا دهد، زیرا بازیگران بینالمللی معمولاً از ابزارهای تحلیل پیشرفتهتر و دیدگاههای بلندمدتتر برخوردارند.»
علیخانی گفت: «با توجه به شرایط اقتصاد کلان و تجربه سالهای اخیر، میتوان چشمانداز ادامه سال را اینگونه تحلیل کرد: بازار سرمایه ایران میتواند مسیر رشد خود را ادامه دهد، به شرط آنکه چند عامل کلیدی تحقق یابد. ورود مستمر پول حقیقی و افزایش عمق بازار: جریان نقدینگی پایدار و گسترده، زیربنای رشد واقعی است. بازار باید از نوسانات کوتاهمدت و تمرکز در چند نماد بزرگ عبور کند.»
این کارشناس ارشد بازار سرمایه ادامه داد: «تقویت وضعیت بنیادی شرکتها و افزایش سودآوری: رشد پایدار بازار مستلزم بهبود عملکرد عملی شرکتها، مدیریت هزینه، افزایش بهرهوری و توسعه صادرات است. شرکتهایی که سودهای پایدار و چشمانداز فروش خارجی دارند، معمولا بهتر در برابر نوسانات بازار مقاوم میمانند. ثبات و شفافیت سیاستگذاری اقتصادی: کاهش ریسکهای سیاسی و اقتصادی و اجرای سیاستهای هماهنگ در حوزه پولی، مالی و تجاری شرط لازم برای اعتماد سرمایهگذاران است.»
وی افزود: «توسعه ابزارهای مالی و مقررات حمایتی: ایجاد ابزارهای نوین مالی مانند محصولات مشتقه، تسهیل عرضه اولیههای جدید و تقویت نهادهای نظارتی میتواند ریسک بازار را کاهش دهد و جذابیت سرمایهگذاری را افزایش دهد.»
این تحلیلگر بازار سرمایه گفت: «در نتیجه، پاسخ به پرسش «ظرفیت رشد بورس» باید میان رشد اسمی و رشد واقعی تمایز قائل شد. رشد اسمی، که ناشی از تورم و افزایش قیمت داراییهاست، ممکن است جذاب به نظر برسد اما بدون تداوم جریان نقدینگی واقعی و ارتقای بنیادی شرکتها، کوتاهمدت و شکننده خواهد بود.»
وی افزود: «رشد واقعی، که حاصل ترکیب سودآوری شرکتها، عمق بازار، ورود مستمر پول حقیقی و سیاستگذاری پایدار است، تنها میتواند ظرفیت بلندمدت و مولد بورس را فعال کند و بازتابدهنده ارتقای واقعی اقتصاد ملی باشد. بورس ایران در مسیر تحول است و با ورود نقدینگی، عبور از مرزهای روانی، اصلاح مقررات و جذب سرمایهگذاری خارجی، میتواند ظرفیت واقعی خود را نشان دهد.»
وی تأکید کرد: «اما تحقق این مسیر مستلزم چارچوبی پایدار، شفافیت اطلاعاتی، ابزارهای مالی متنوع و مقررات حمایتی است. تنها در این صورت است که بورس قادر خواهد بود نهتنها شاخصها را به رکوردهای عددی برساند، بلکه نقش مؤثر و پایدار خود را در توسعه اقتصاد ایران ایفا کند و سرمایهگذاران را به شکل مستمر جذب نماید.»









