اباذر کریمی - عضو آکادمی علوم اروپا - جهان با شتابی بیسابقه در حال سالمند شدن است. ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ بر اساس آمارهای رسمی، طی دو دهه آینده سهم جمعیت سالمندان بهطور چشمگیری افزایش خواهد یافت.
این تحول جمعیتی، اگرچه نشانهای از بهبود شاخصهای سلامت است، اما همزمان چالشهای عمیقی در حوزه مراقبت، تنهایی، سلامت روان و کیفیت زندگی سالمندان ایجاد میکند. در این میان، هوش مصنوعی میتواند نقشی فراتر از یک فناوری ایفا کند و بهعنوان «همراه سالمندان» وارد میدان شود. سالمندی صرفاً یک پدیده زیستی نیست؛ پدیدهای اجتماعی، روانی و عاطفی است. بسیاری از سالمندان با احساس تنهایی، کاهش تعاملات اجتماعی، فراموشی، اضطراب و وابستگی مواجهاند. ساختار خانوادهها کوچکتر شده و امکان مراقبت تماموقت از سالمندان برای بسیاری از خانوادهها وجود ندارد.
اینجاست که هوش مصنوعی میتواند بهعنوان یار کمکی هوشمند، نه جایگزین انسان، بلکه مکمل رابطه انسانی ایفای نقش کند. امروزه سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی قادرند با سالمندان گفتگو کنند، یادآوری مصرف دارو را انجام دهند، علائم اولیه افت شناختی یا افسردگی را تشخیص دهند، وضعیت سلامت را پایش کنند و در مواقع اضطراری هشدار دهند. این فناوریها میتوانند حس «دیده شدن» و «شنیده شدن» را در سالمند تقویت کنند؛ حسی که نقش مهمی در سلامت روان و عزتنفس آنان دارد. از منظر سیاستگذاری عمومی، بیتوجهی به این ظرفیت به معنای افزایش هزینههای درمانی، فشار بر نظام سلامت و تعمیق شکافهای اجتماعی در آینده نزدیک خواهد بود.
در مقابل، سرمایهگذاری هوشمندانه در توسعه هوش مصنوعی انسانمحور برای سالمندان، میتواند به کاهش هزینهها، افزایش استقلال سالمندان و ارتقای کرامت انسانی آنان منجر شود. البته این مسیر بدون ملاحظات اخلاقی ممکن نیست. حفظ حریم خصوصی، امنیت دادهها، پرهیز از وابستگی افراطی و جلوگیری از حذف تعاملات انسانی، باید در قلب طراحی این فناوریها قرار گیرد. هوش مصنوعی سالمندمحور باید «همدل»، «شفاف» و «پاسخگو» باشد.
امروز تصمیمهای ما درباره هوش مصنوعی، آینده سالمندی جامعه را شکل میدهد. اگر از هماکنون به هوش مصنوعی نه صرفاً بهعنوان ابزار، بلکه بهعنوان همراهی مسئولانه برای سالمندان نگاه کنیم، میتوانیم آیندهای انسانیتر، سالمتر و باکرامتتر برای نسلهای امروز و فردا بسازیم.










