جین آستن که بود و چرا هنوز خوانده می‌شود؟

منبع تصویر، Universal History Archive/Getty Images

رمان‌های جین آستن الهام‌بخش شمار بی‌شماری از فیلم‌، سریال و نمایش بوده‌اند و به نزدیک به پنجاه زبان جهان از جمله فارسی ترجمه شده‌اند.

اما چگونه زنی در قرن هجدهم توانست داستان‌هایی بیافریند که هنوز هم خوانده می‌شوند و دوست داشته می‌شوند؟ چه چیزی شخصیت‌های او را چنین ماندگار کرده است؟ و در حالی که قهرمانان و قهرمانان زن آثارش را به‌خوبی می‌شناسیم، درباره خود نویسنده چه می‌دانیم؟

۱. خانواده آستن، خانواده‌ای خلاق بودند

پدر جین، کشیش جورج آستن، نقش مهمی در شکل‌گیری علاقه او به ادبیات داشت و با در اختیار گذاشتن کتابخانه گسترده خود، امکان مطالعه آزادانه را برایش فراهم کرد. او جین را به نوشتن تشویق می‌کرد و جین نوشته‌هایش را با صدای بلند برای اعضای خانواده می‌خواند.

خانواده آستن دلباخته واژه‌ها بودند: شعر می‌سرودند، نمایش‌های خانگی اجرا می‌کردند و بازی‌های زبانی می‌ساختند.

۲. جاه‌طلبی از نوجوانی در او دیده می‌شد

منبع تصویر، Culture Club/Getty Images

توضیح تصویر، پرتره‌ای از جین آستن در جوانی

در سال ۱۷۸۹، جین آستن در چهارده‌ سالگی نوشتن کتاب «عشق و دوستی» را به پایان رساند؛ اثری طنزآمیز که رمان‌های اغراق‌آمیز و احساساتی رایج آن دوره را به سخره می‌گرفت.

او نوشته‌های دوران نوجوانی خود را در سه جلد بازنویسی و گردآوری کرد. این کار نشان می‌دهد که آستن از همان آغاز، خود را نویسنده‌ای حرفه‌ای تصور می‌کرد.

۳. تنها یک عشق شناخته‌شده در زندگی او ثبت شده است

منبع تصویر، Getty Images

این مرد جوانی ایرلندی به نام تام لفروی بود که جین در دسامبر ۱۷۹۵، هنگام اقامتش نزد عمه و عمویش، با او آشنا شد. او مردی خوش‌سیما، شوخ‌طبع و اهل مطالعه بود. در هفته‌های بعد، آن دو در مراسم رقص و مهمانی‌ها یکدیگر را می‌دیدند و جین در نامه‌هایی به خواهرش کاساندرا از دل‌دادگی‌های میانشان می‌نوشت.

امروزه از لحن این نامه‌ها نمی‌توان با قطعیت گفت که این رابطه تا چه اندازه جدی بوده است، اما در هر حال، سرانجامی نداشت. لفروی از نظر مالی توان ازدواج نداشت و با تصمیم خانواده‌اش از جین جدا شد. باقی زندگی عاطفی جین آستن همچنان ناشناخته مانده است.

منبع تصویر، Getty Image

۴. شیوه روایت او نوآورانه و پیشرو بود

جین آستن از نخستین نویسندگانی بود که به‌طور گسترده از روایت دانای کل سوم‌ شخص بهره گرفت. داستان‌های او از دیدگاهی همه‌دان روایت می‌شوند و نویسنده آزادانه به افکار، احساسات و درونیات شخصیت‌های مختلف، نه فقط قهرمان اصلی، وارد می‌شود.

۵. او با سرسختی به دنبال چاپ آثارش بود

در بیست‌ودوسالگی، پدرش پیش‌نویس اولیه رمان «غرور و تعصب» را برای ناشری در لندن فرستاد، اما این اثر رد شد. با این حال، آستن دلسرد نشد و تصمیم گرفت به تلاش خود ادامه دهد.

۶. او یک خواستگاری رسمی را پذیرفت و سپس رد کرد

در نخستین سال اقامتش در شهر باث، در سال ۱۸۰۱، جین پیشنهادی برای ازدواج از هریس بیگ-ویتر، مردی بیست‌ویک‌ ساله و ثروتمند، دریافت کرد که برادر دوست صمیمی‌اش بود.

او وارث املاک پدرش به‌شمار می‌رفت، اما فردی ساده‌ چهره و تا حدی دست‌ و پا چلفتی توصیف شده است.

جین ابتدا پیشنهاد را پذیرفت، اما پس از یک شب اندیشیدن، تصمیمش را تغییر داد.

۷. نخستین رمان منتشرشده او «عقل و احساس» بود

پس از چند تلاش ناموفق، رمان «عقل و احساس» در سال ۱۸۱۱ منتشر شد. آستن هزینه کاغذ و چاپ را شخصا پرداخت و کتاب به‌صورت ناشناس، با عبارت «به قلم یک بانو» منتشر شد.

چاپ نخست در مدت دو سال به فروش کامل رسید و سود قابل توجهی به همراه داشت. از آن پس، محبوبیت آثار او پیوسته افزایش یافت.

۸. برخی شخصیت‌ها نام خود را از افراد واقعی گرفته بودند

از جمله آقای دارسی در «غرور و تعصب»، آقای ونت‌وُرث در «ترغیب» و خانواده دشوود در «عقل و احساس».

استفاده از نام دشوود در آن زمان اقدامی جسورانه محسوب می‌شد، زیرا این نام با آیین‌های ضدکاتولیکی، رسوایی‌های اخلاقی، جشن‌های افراطی و حتی ماجراهای درباری پیوند داشت.

۹. نایب‌السلطنه از طرفداران پر و پا قرص او بود

در اواخر دهه سوم زندگی‌اش، آثار آستن بسیار محبوب شده بودند و هویت واقعی او، با وجود انتشار ناشناس کتاب‌ها، تقریبا بر همگان آشکار بود.

حتی کتابدار نایب‌السلطنه از او خواست رمان بعدی‌اش را به او تقدیم کند. جین آستن علاقه‌ای به این شخصیت نداشت، اما ناچار شد درخواست را بپذیرد و رمان «اِما» را در سال ۱۸۱۶ به او تقدیم کرد.

۱۰. آخرین رمانش ناتمام ماند

در هنگام نگارش رمان ناتمام «سندیتون»، آستن دچار تب، خستگی شدید، دردهای روماتیسمی و ناراحتی‌های گوارشی شد. امروزه این علائم به بیماری آدیسون، نوعی اختلال نادر در غدد فوق‌کلیوی، نسبت داده می‌شوند.

وضعیت او در هجدهم ژوئیه ۱۸۱۷ رو به وخامت گذاشت و در چهل‌ویک‌ سالگی درگذشت. پیکر او در کلیسای جامع وینچستر به خاک سپرده شد.

۱۱. شهرت واقعی او سال‌ها پس از مرگش فرا رسید

اگرچه جین آستن در زمان حیات خود نویسنده‌ای شناخته‌شده بود، شهرت گسترده او پس از پایان حق نشر آثارش شکل گرفت.

از حدود سال ۱۸۴۰، کتاب‌هایش با قیمتی اندک منتشر می‌شدند و در دسترس عموم قرار گرفتند. حتی در جریان جنگ جهانی اول، خواندن رمان‌های او به سربازان توصیه می‌شد.

محبوبیت آثار جین آستن با هر نسل تازه، همچنان رو به افزایش بوده است.