خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب، طاهره طهرانی: آرتور کریستین سن، ایرانشناسی که علاقهاش به شرق از کودکی و با خواندن «هزار و یک شب» شکل گرفت و در سیزدهسالگی در انشایی، آرزوی زبانشناس شدن را نوشت، اولین غیر ایرانیای بود که به عضویت فرهنگستان ایران (فرهنگستان اول / ۱۳۱۴ خورشیدی) درآمد.
آرتور امانوئل کریستنسن (۱۸۷۵–۱۹۴۵) ایرانشناس و شرقشناس برجسته دانمارکی و از پیشگامان مطالعات زبانشناسی و تاریخ ایران در قرن بیستم بود. او در ۹ ژانویه ۱۸۷۵ در کپنهاگ زاده شد و تنها فرزند خانوادهای متوسط و ساده بود که پدرش مدیریت پستخانه را بر عهده داشت. کریستنسن تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه کپنهاگ گذراند، در سال ۱۹۰۰ در رشتههای زبان فرانسوی، تاریخ و لاتین فارغالتحصیل شد و همزمان زبانهای فارسی و عربی را نزد آگوست فردیناند مهرن، اوستایی را نزد ادوارد لمان، سانسکریت را نزد ویگو فاوسبول، و ترکی را نزد یوهانس استروپ آموخت. او از جوانی به ایرانشناسی علاقهمند شد و پیش از ۲۵ سالگی مقالاتی دربارهٔ رستم و ادبیات فارسی منتشر کرد.
موضوع رساله دکترای او عمر خیام بود. کریستن سن با بررسی نسخههای خطی رباعیات در اروپا، اصالت بسیاری از رباعیها را بهطور علمی تحلیل کرد و در نهایت با روشی نو، ۱۲۱ رباعی را بهعنوان محتملترین آثار اصیل خیام برگزید. وی برای تکمیل رساله دکترای خود درباره عمر خیام نیشابوری، با بهره مندی از بورس تحصیلی به تحقیق و جمعآوری منابع در کشورهای مختلف پرداخت. در این مسیر، به کتابخانههای مهمی در لندن، پاریس و اسپانیا سفر کرد و برای نخستین بار با آثار و ابنیه تمدن شرق و اسلامی در اسپانیا آشنا شد. این تجربهها تأثیر عمیقی بر پژوهشهای او گذاشت. پژوهشهای او درباره خیام در چند کتاب و مقاله منتشر شد و تأثیر زیادی بر مطالعات خیامشناسی گذاشت و از همان آغاز، جایگاهش را بهعنوان پژوهشگری برجسته در حوزه ادبیات و فرهنگ ایران تثبیت کرد.
پس از آن، تمرکز اصلی کریستن سن بر تاریخ ایران بهویژه دوره ساسانی قرار گرفت، دورهای که منابع تاریخی محدودی از آن باقی مانده است. کریستن سن تحت تأثیر ترجمه تاریخ طبری توسط نُلدکه و همچنین شاهنامه، به مطالعه تاریخ ایران علاقهمند شد و با استفاده از متون پهلوی و اقوال مورخان ایرانی و عرب، تحقیقات جامعی انجام داد؛ در سال ۱۹۰۷ کتاب «امپراتوری ساسانیان، مردم، حکومت، و دربار» را منتشر کرد. این کتاب با استقبال فراوان مواجه شد و هنوز هم یکی از منابع معتبر در مطالعات تاریخ ساسانیان است.یکی از نخستین آثار خود را در سال ۱۹۰۷ درباره داستان «بهرام چوبین» به زبان دانمارکی منتشر کرد. او بیشتر آثار خود را به زبان فرانسه نوشته است و آثار او همچنان از منابع معتبر در زمینه تاریخ ایران باستان محسوب میشوند.
کریستین سن پیش از آنکه در سال ۱۹۱۹ به کرسی استادی زبانشناسی ایرانی در دانشگاه کپنهاگ برسد، مدتی بهعنوان روزنامهنگار در حوزه مسائل خاورمیانه فعالیت داشت. او سه بار به ایران سفر کرد (۱۹۱۴، ۱۹۲۹ و ۱۹۳۴) و این سفرها نقش مهمی در تعمیق شناخت میدانیاش از تاریخ، جامعه و فرهنگ ایران ایفا کرد. وی در سال ۱۹۲۵ کتابی با عنوان «وضع ملت و دولت و دربار در دوره ساسانیان» تألیف کرد که توسط مجتبی مینوی به فارسی ترجمه شد. همچنین در سال ۱۹۳۵ کتاب معروف «ایران در زمان ساسانیان» را منتشر کرد. این کتاب بازسازی کاملی از ساختار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران ساسانی ارائه میدهد و نشاندهنده عمق تحقیقات کریستنسن در این زمینه است، که هنوز هم یکی از مهمترین منابع درباره این دوره تاریخی است.
از دیگر آثار مهم او میتوان به کتاب «قباد و ظهور مزدک» (۱۹۲۵) اشاره کرد که پژوهشی عمیق درباره یکی از رویدادهای اجتماعی مهم دوره ساسانی است. همچنین رساله «بزرگمهر حکیم» (۱۹۳۰) و کتاب «کاوه آهنگر و درفش ملی کهن ایران» (۱۹۱۹) از دیگر نوشتههای برجسته اوست. کریستن سن در سال ۱۹۳۶ رسالهای کوچک با عنوان «موسیقی در تمدن ساسانی» منتشر کرد که از نخستین آثار درباره موسیقی این دوره به شمار میآید.
یکی دیگر از شاهکارهای او، کتاب «کیانیان» است که در سال ۱۹۳۲ منتشر شد و تحقیقی جامع بر اساس روایتهای خداینامهها، شاهنامهها و سنتهای ایرانی است. همچنین کتاب «مزداپرستی در ایران قدیم» و «آفرینش زیانکار» از دیگر آثار برجسته او هستند که به بررسی دین زرتشت و نقش دیوان در فرهنگ ایرانی و هندی میپردازند. یکی از ارزشمندترین کارهای او، انتشار مجموعه نسخههای خطی اوستایی و پهلوی موجود در کتابخانه کپنهاک است. این مجموعه دوازده جلدی که با همکاری کای بار بین سالهای ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۴ چاپ شد، شامل مقدمههایی است که کریستن سن بر جلدهای اول تا چهارم آن نوشته است.
کریستنسن پس از سفرهایی به ایران داشت و مشاهدات خود را در قالب کتابهایی مانند «فراسوی دریای خزر» و «ایران قدیم و جدید» منتشر کرد. او در این آثار به جنبههای مختلف فرهنگ، جامعه و اصلاحات ایران پرداخت. اثر برجستهٔ دیگر او «ایران در زمان ساسانیان» است که در سال ۱۹۳۶ منتشر شد و همچنان یکی از منابع اصلی در مطالعات تاریخ ساسانی محسوب میشود. آثار او در حوزههای مختلفی چون تاریخ، ادبیات، فولکلور، گویششناسی و دین پژوهی نگاشته شدهاند. با این حال، تمرکز اصلی فعالیتهای او بر تاریخ ساسانیان بوده است.
در نهایت، کتاب دو جلدی «نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار» از دیگر آثار مهم اوست که به تاریخ افسانهای ایرانیان میپردازد. این اثر توسط احمد تفضلی و ژاله آموزگار به فارسی ترجمه شده است. آثار کریستن سن همچنان از منابع اصلی پژوهشگران در زمینه تاریخ و فرهنگ ایران باستان محسوب میشوند.
او با تکیه بر منابع فارسی، عربی و متون پهلوی، آثاری مهم دربارهٔ بهرام چوبین، ساختار اجتماعی و سیاسی ساسانیان و زندگی قباد و جنبش مزدک منتشر کرد. کتاب «امپراتوری ساسانیان» و سپس «ایران در زمان ساسانیان» از مهمترین آثار مرجع در این حوزه بهشمار میآیند. در سال ۱۹۱۴ میلادی، او به ایران آمد و تحقیقات گستردهای درباره فرهنگ، دین و زبان ایران آغاز کرد. نتیجه این سفرها و پژوهشهای او، نگارش کتب و مقالات متعددی درباره لهجهها و فرهنگ مردم ایران بود که همچنان از منابع ارزشمند در این حوزه محسوب میشوند.
او بیش از ۳۰۰ کتاب و مقاله علمی منتشر کرد و با تکیه بر منابع دستاولی چون کتیبههای ایرانی و متون باستانی، تأثیری ژرف بر شکلگیری ایرانشناسی مدرن گذاشت. کریستنسن ایران را نه صرفاً موضوعی تاریخی، بلکه پدیدهای زنده با ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اسطورهای میدانست.
کریستین سن، دانشمند برجسته در زمینه زبانشناسی ایرانی، با تلاشهای بیوقفه خود توانست کرسی مستقلی برای زبانهای ایرانی در دانشگاه کپنهاگ ایجاد کند. او با گسترش تدریس در این حوزه، سهم بزرگی در شناساندن زبانها و فرهنگ ایرانی داشت. سفرهای او به ایران در سالهای ۱۹۱۴، ۱۹۲۹ و ۱۹۳۴ نشاندهنده علاقه و تعهد عمیق او به پژوهشهای ایرانشناسی بود. تا زمان مرگش در ۳۱ مارس ۱۹۴۵، کریستین سن به فعالیتهای علمی خود ادامه داد و برنامههای بسیاری برای آینده داشت. اما بیماری ناگهانی، او را از ادامه این مسیر بازداشت.
سرانجام آرتور کریستین سن در ۳۱ مارس ۱۹۴۵ در کپنهاگ درگذشت. پس از مرگ، بنا بر وصیت او، کتابخانه ارزشمندش به دانشگاه کپنهاگ اهدا شد. با توجه به اینکه فرزندی نداشت، تمامی اموالش پس از درگذشت همسرش به دانشگاه واگذار شد تا در راستای فعالیتهای فرهنگی و ایرانشناسی استفاده شود. این اقدام او نشاندهنده عشق بیپایانش به دانش و فرهنگ ایرانی است، اما آثار و روش پژوهشی او همچنان از منابع بنیادین مطالعات ایرانشناسی بهشمار میآیند.









