هفتاد همت؛ حماقت یا خدمت؟

اگر سیاست مداری اشتباه کرد اشکالی ندارد. بالاخره انسان است و جایز الخطا. ولی اگر به علتی از علت های سه گانه (منفعت گروه های فشار یا به ترس از پذیرش اشتباه یا تصلب) حاضر به کنار گذاشتن سیاست شکست خورده نیست، آنگاه مردم سیاست مدار را عوض می کنند تا سیاست ها هم عوض شود. پس در عمل گردش آزاد قدرت، مکانیزمی برای «خروج و تعویض سیستماتیک» سیاست گذاران شکست‌خورده یا متصلب یا ناسالم است.

خلاصه خبر

 یکی از مدیران ارشد سابق فضای مجازی گفته مردم سالانه ۷۰ هزار میلیارد تومان (همت) پول فیلترشکن می دهند. این را بگذارید کنار اینستاگرام با ۳۱ و تلگرام با ۲۴ میلیون کاربر فعال در اوج محبوبیت و کاربری‌. معنای این دو گزاره کنار هم چیست؟ شکست سیاست فیلترینگ!

برای اینکه اهمیت این مبلغ رو درک کنیم:

اصلا ۷۰ همت نه و بلکه نصف آن درست باشد یعنی ۳۵ همت؛ معادل هزینه ساخت ۳۰ هزار خانه کوچک و صاحب خانگی ۹۰ هزار نفر (سالانه). 
سال ۱۴۰۳، با ۲۸ همت ۱۱ هزار زندانی جرایم غیرعمد آزاد شدند. یعنی با این پول می شد هزاران زندانی آزاد و هزاران خانواده شاد شوند. 
سال گذشته مجموع بودجه عمرانی ۱۵ استان از سیستان و بلوچستان تا کردستان سرجمع کمتر از ۳۵ همت بود 
دقت کنید نمی گویم اگر این ۳۵ همت صرف فیلترینگ نمی شد، صرف این امور می شد می خواهم بگویم داریم راجع به چه عددی صحبت می کنیم!

بی انصافی است اگر استدلال طرف مقابل را نشنویم:

◽️در هفتاد همت اغراق شده و اقعیت کمتر از این هاست [که نصف آن را در نظر گرفتیم]
◽️بخش قابل توجه وی.پی.ان برای امور کاری و علمی و دور زدن تحریم هاست و نه فیلترینگ داخلی. برخی حتی با سیم کارت سفید مجبورند وی.پی.ان بخرند. پس همه این مبلغ به خاطر فیلترینگ داخلی نیست. 
◽️در پاسخ به توسعه جاسوس افزارها به خاطر فیلترینگ: فیلترشکن های معروف حاوی بدافزار نیستند مگر آنکه سرویس های جاسوسی هماهنگ کنند که این موضوع در مورد اپ های فیلترنشده هم احتمالش هست.
◽️در گذشته حدود چهار ترابایت از شش ترابایت کل کشور اینستا بود (دو سوم) که بعد فیلتر به کمتر از یک سوم رسید. به محض رفع فیلترینگ دوباره برمیگردد. هیچ کشوری کل ترافیکش را به یک پلتفرم (مانند اینستا) می‌دهد؟
◽️اثرات تخریبی اینستا در خانواده ها وحشتناک است. چرا امری که این قدر مضر است را آزاد بگذاریم؟
◽️خیلی از کشورها مشروط به پذیرش همکاری اینستا دسترسی را باز می کنند. ما حتی برای بستن صفحات فروش اسلحه و مواد مخدر نمی توانیم از اینستا درخواست کنیم و پاسخگویی ندارند.

علی رغم شش بند بالا (که برخی از آن ها را انصافا قابل تامل می دانم) از منظر سیاست‌گذاری، اصرار بر فیلترینگ با وجود آمارهای خیره‌کننده کاربران، مصداق شکست سیاست (Policy Failure) است با دو نشانه:

◽️عدم تناسب ابزار و هدف؛ ابزاری که این همه هزینه برایش داده شده (فیلترینگ) به هدف (کاهش دسترسی و کاربری) نرسیده.

◽️پیامدهای ناخواسته: پیامدهایی که مورد نظر سیاست گذار نیست اما نتیجه ناخواسته اجرای آن سیاست است. پیامد ناخواسته این سیاست چیست؟ شکل‌گیری بازار سیاه چند ده همتی که منجر به خروج سرمایه از اقتصاد مولد (حماقت اقتصادی) و تضعیف امنیت سایبری (ریسک امنیتی) و از همه مهم تر نفرت شهروندان از سیاست گذاران (تبعات اجتماعی) شده. 

فیلترینگ، یک مالیات پنهان و تحمیلی چندین همتی است؛ 
مالیاتی که نه به دولت می‌رسد و نه حتی قابل تجمیع به یک سرمایه گذاری ملی است جلوی چشمان ما دود می شود و می رود هوا

سیاست‌های شکست‌خورده چرا ادامه پیدا می کنند؟ 
این یک نمونه است. ایران نمایشگاه سیاست‌های شکست خورده است؛ در اقتصاد، «قیمت گذاری دستوری»، در حوزه اجتماعی، «رویکردهای اقتدارگرا» و در سیاست خارجی، «تصلب در دیپلماسی». اما چرا ادامه پیدا می کند؟

دست کم سه دلیل دارد:

◼️منفعت کثیف ذینفعان: گاهی «گروه‌های ذینفع» که از وضع موجود (مانند فروش فیلترشکن یا توزیع رانت ارزی) سود می‌برند، مانع از اصلاح سیاست‌ می‌شوند و تبدیل می شوند به «گروه فشار».
◼️هزینه روانی و سیاسی پذیرش اشتباه: هزینه‌ بازگشت از یک سیاست غلط برای سیاست گذار بیش از هزینه ادامه دادن آن است. یعنی برای سیاست گذار افت دارد که بگوید اشتباه کردم!
◼️تصلب شناختی (Cognitive Rigidity): سیاست‌گذار با وجود شواهد قطعی مبنی بر ناکارآمدی، از بازنگری در سیاست اولیه خود ناتوان است و به جای اصلاح، بر تکرار خطا اصرار می‌کند. اینجا دیگر نه منفعت مطرح است و نه هزینه روانی پذیرش اشتباه، سیاست گذار اصلا درک نمی کند که اشتباه کرده. 

جهان چگونه این مساله را حل می کند؟ یکی از روش هایش گردش آزاد در عرصه قدرت است. اگر سیاست مداری اشتباه کرد اشکالی ندارد. بالاخره انسان است و جایز الخطا. ولی اگر به علتی از علت های سه گانه (منفعت گروه های فشار یا به ترس از پذیرش اشتباه یا تصلب) حاضر به کنار گذاشتن سیاست شکست خورده نیست، آنگاه مردم سیاست مدار را عوض می کنند تا سیاست ها هم عوض شود. پس در عمل گردش آزاد قدرت، مکانیزمی برای «خروج و تعویض سیستماتیک» سیاست گذاران شکست‌خورده یا متصلب یا ناسالم است.

سخن آخر: در مورد تشخیص خودم متصلب نیستم، شاید سیاست فیلترینگ، «بهترین گزینه ممکن» باشد اما ایکاش کسی از این بهترین گزینه ممکن به زبان صریح و ساده دفاع کند.

منبع: کانال نویسنده

۲۱۶۲۱۶

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ