جمهوری اسلامی از ایرانیان می‌خواهد «مقاومت» کنند تا حکومت استبدادی‌اش ادامه یابد

رژیم حاکم بر ایران برخلاف ادعاهایش مبنی بر جمهوری بودن، در واقع یک استبداد دینی است؛ شبیه دیکتاتوری کره شمالی که نامش را «جمهوری دموکراتیک خلق» گذاشته است

خلاصه خبر

از سال ۱۹۷۹، حکومتی بر ایران فرمانروایی می‌کند که مهم‌ترین معیارش «مقاومت» است و می‌خواهد آن را به مردمش و به جهان تحمیل کند؛ حکومتی به نام جمهوری اسلامی. جالب اینجاست که این حکومت، به‌‌رغم ادعاهایش مبنی بر جمهوری بودن، در واقع یک استبداد دینی است، شبیه کره شمالی که وانمود می‌کند «جمهوری دموکراتیک خلق» است اما چیزی جز دیکتاتوری در آن دیده نمی‌شود.

نکته قابل توجه این است که اقتدارگرایان همیشه دوست دارند از طرف «مردم» صحبت و حکومت کنند، بنابراین نامی از جمهوریت را در عناوینشان می‌گنجانند. موضوع دیگری که حکومت‌های استبدادی بر آن تاکید دارند مفاهیمی چون «پایداری» و «مقاومت» است.

جمهوری اسلامی هم بارها از مفهوم «مقاومت» بهره برده و آن را نه‌فقط در مرزهای ایران بلکه در خارج از مرزهایش هم هدف‌گذاری کرده است. در عین حال، این واقعیت که بیشتر کشورهای منطقه چنین مفهومی را دخالت یا حتی تجاوز ایران در نظر می‌گیرند، برایش اهمیتی ندارد.

در یکی از تازه‌ترین نمونه‌ها، مجمد جواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه جمهوری اسلامی، در مجمع اخیر دوحه بارها مفهوم «مقاومت» را به کار برد.

او که می‌کوشد سخنور قهاری به نظر برسد، بارها فریاد زد، مکث کرد، با چشمانی گشاده به حضار خیره شد و در این باره که ایران هفت هزار سال قربانی حملات و اشغال بوده است سخنانی گفت. او در عین حال پرسید که چرا ایران باید به خاطر مشکلات ناشی از دولت یهود سرزنش شود در حالی که هیچ جاه‌طلبی ارضی در منطقه ندارد.

ظریف در پاسخ به منتقدانش درباره «تهدید ایران» و دخالت در امور کشورهای خلیج فارس و همچنین اجرای سیاست‌هایی که منطقه را بی‌ثبات می‌کند، به چیزی که حکومت دینی ایران پیوسته به آن افتخار می‌کند، استناد کرد: «مقاومت». ظریف ادعا کرد که ایالات متحده خواسته‌هایش را تحمیل می‌کند و جمهوری اسلامی همیشه در حال «مقاومت» است.

با این حال، ظریف توضیح نداد که چرا حزب‌الله مورد حمایت جمهوری اسلامی پس از عقب‌نشینی اسرائیل در سال ۲۰۰۰، به «مقاومت» ادامه داد. او نگفت که وقتی نیروهای جمهوری اسلامی از تهران دستور عبور از مرز و کمک به رژیم بشار اسد را گرفتند در برابر چه چیزی «مقاومت» می‌کردند؟ او درمورد سایر نیروهای نیابتی‌ که جمهوری اسلامی تصمیم به حمایت از آنها گرفت هم توضیحی نداد و نگفت چه نیازی به این‌همه هزینه برای «مقاومت» وجود داشت؟ برای مثال حمایت ایران از حماس در دهه ۱۹۹۰، زمانی که این گروه سعی داشت با بمب‌گذاری‌های انتحاری مذاکرات مربوط به توافق اسلو را مختل کند. پشتیبانی ایران از شبه‌نظامیان شیعه مسلح در عراق هم موضوع دیگری بود که ظریف درباره آن سکوت کرد. همه اینها نمونه‌هایی است که منتقدان شک دارند بتوان آنها را «مقاومت» نامید.

با در نظر گرفتن همه اینها و تاکید مقام‌های جمهوری اسلامی درباره صدور انقلاب اسلامی، چندان عجیب نیست که کشورهای خلیج فارس «مقاومت» منطقه‌ای ایران را یک تهدید امنیتی جدی تفسیر کنند.

در کنار دخالت جمهوری اسلامی در امور سایر کشورها، این رژیم درگیر «مقاومت» بی‌پایانی علیه ایرانیان در گوشه‌گوشه این کشورند.

اما افزون بر تمامی این موارد، تمرکز اصلی «مقاومت» برای جمهوری اسلامی، در برابر اسرائیل است. مقام‌های رژیم حاکم بر ایران هرگز تمایل به نابودی اسرائیل را انکار نکرده‌اند. آنها معمولا هنگام اشاره به دولت یهود از تندترین اصطلاحات استفاده می‌کنند. برای مثال، علی خامنه‌ای دائما از اسرائیل با عنوان «غده سرطانی» یاد می‌کند. حسن روحانی نیز اسرائیل را «غده» نامیده است؛ ظریف نیز در دوحه اسرائیل را «بیماری» نامید. اینها لفاظی‌های توخالی نیستند، بلکه جمهوری اسلامی بارها به شیوه‌های مختلف، ازجمله حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی، نشان داده که خواهان نابودی اسرائیل است.

در واقع می‌توان گفت که جمهوری اسلامی «مقاومت» را به‌مثابه یک شیوه زندگی تحمیلی برای مردم ایران در نظر گرفته است. این مفهوم جوهره حکومت دینی ایران است و در حالی که مردم این کشور از مشکلات جدی مختلفی در رنج‌اند، رژیم همچنان در برابر وجود دولت اسرائیل «مقاومت» می‌کند؛ در برابر ایالات متحده «مقاومت» می‌کند و شعار مرگ بر آمریکا سر می‌دهد؛ در برابر کشورهای خلیج فارس «مقاومت» می‌کند؛ در برابر باورمندان ادیان مختلف در ایران «مقاومت» می‌کند؛ و همچنین در برابر اعتراضات مردمی که به صورت متناوب شدت می‌گیرند و مردمی که خواستار آزادی بیشتر و زندگی بهترند «مقاومت» می‌کند؛ این رژیم همچنان در برابر واقعیت «مقاومت» می‌کند.

رژیمی که از مردم خود می‌ترسد و به هر شیوه‌ای آنها را سرکوب، زندانی و اعدام می‌کند، نمونه‌ای روشن برای جهان است که چگونه یک استبداد دینی و دیکتاتوری مذهبی می‌تواند در قالب شعار «ایستادگی و مقاومت»، به مردم کشورش و همچنین مردم جهان آسیب برساند.

برگرفته از تایمز اسرائیل

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.
نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ