جنگ دوازده‌روزه، معادله ترس و نابودی نظم آمریکایی

زمان‌هایی است که تاریخ نفسش را حبس می‌کند. نه به‌خاطر صدای انفجار، نه به‌خاطر تیتر خبرها؛ بلکه به‌خاطر لحظه‌ای که یک نظم قدیمی می‌فهمد دیگر مثل قبل دوام نمی‌آورد. در چنین زمان‌هایی ، دشمنی‌ها متولد نمی‌شوند؛ دشمنی‌ها علنی می‌شوند.

این خبر حاوی محتوای صوتی یا تصویری است. برای جزییات بیشتر به منبع خبر مراجعه کنید
خلاصه خبر
فارس - خط رهبری: سال‌هاست جهان به تماشای یک تقابل نشسته: فشار پشت فشار، تهدید پشت تهدید، جنگ، تحریم، مذاکره، دوباره تهدید. اما کمتر کسی می‌پرسد این همه خشم از کجا می‌آید؟ چه چیزی آن‌قدر خطرناک است که بزرگ‌ترین قدرت‌های دنیا حاضرند برای خاموش‌کردنش این‌همه هزینه بدهند؟شاید مسئله اصلاً «کاری که ایران کرده» نباشد. شاید مسئله این باشد که ایران چیزی را به هم زده که قرار نبود هیچ‌وقت به هم بخورد: نظمی که دنیا را به فرمان‌بردار و فرمان‌دهنده تقسیم کرده بود.

وقتی یک “نه” نظم جهانی را به چالش می‌کشد

وقتی از نزدیک نگاه می‌کنی، ماجرا شبیه یک پرونده‌ی سیاسیِ آشناست: تحریم، تهدید، جنگ، مذاکره، دوباره تحریم. چرخه‌ای تکراری که انگار پایانی ندارد. اما کافی است یک قدم عقب‌تر بروی. آن‌وقت می‌بینی دعوا نه بر سر یک پرونده است، نه بر سر یک برنامه‌ی هسته‌ای، نه حتی بر سر یک کشور. دعوا بر سر «حقِ تصمیم‌گیری» است؛ این‌که چه کسی جهان را طراحی می‌کند و چه کسانی فقط باید در نقشه‌ی او زندگی کنند.
در غرب آسیا، آمریکا هیچگاه یک بازیگر معمولی نبوده بلکه معمار یک نظم بوده است. نظمی که بعد از جنگ جهانی دوم، منطقه را به زمینی مهندسی‌شده تبدیل کرد: دولت‌هایی که نگهبانان منافع آمریکا بوده‌اند، اقتصادهایی که نفت‌شان با اجازه فروخته می‌شد، ارتش‌هایی که به‌جای ملت از منافع بیگانه محافظت می‌کردند و مردمی که سهم‌شان از سیاست، فقط تماشا بود.در قلب این معماری، رژیم صهیونیستی قرار گرفت؛ رژیمی آپارتاید به‌عنوان «بازوی اجرایی» نظم سلطه: پایگاه دائمی فشار، ابزار بی‌ثبات‌سازی و تضمین امنیت طرح آمریکایی در منطقه.همه‌چیز طبق نقشه پیش می‌رفت تا روزی که یک کشور گفت: نه. نه به اصلاح نقشه، نه به سهم بیشتر، نه به چانه‌زنی. گفت اصلِ نقشه غلط است.

جهان بدون کدخدا، خط قرمز نظام سلطه

انقلاب اسلامی ایران اعلام کرد این منطقه می‌تواند بدون کدخدا اداره شود، بدون پایگاه خارجی امنیت داشته باشد و بدون دولت نیابتی آینده بسازد. همین یک جمله‌ی ساده، یعنی باطل‌کردن کل معادله. و درست از همان‌جا دشمنی‌ها علیه ایران بیشتر شد؛ نه به خاطر یک اقدام خاص، بلکه به خاطر یک الگو؛ الگویی که نشان می‌داد می‌شود از مدار سلطه خارج شد و فرو نریخت. این الگو در مرزها نماند. آرام و پیوسته گسترش یافت. بیداری اسلامی، شکل‌گیری محور مقاومت، فرسایش هیمنه‌ی امنیتی آمریکا و عقب‌نشینی تدریجی‌اش از منطقه، همه نشانه‌های ترک‌خوردن همان نظم قدیمی بود.
آمریکا دیگر آن قدرتِ بلامنازعِ دهه‌های گذشته نیست؛ نه می‌تواند بماند، نه می‌تواند بی‌هزینه برود. این وضعیتِ معلق، همان چیزی است که آن را عصبی و خشن کرده است.در چنین صحنه‌ای، پرونده‌ی هسته‌ای فقط یک بهانه است؛ یک ابزار حقوقی و تبلیغاتی برای پنهان‌کردن دعوای اصلی. اگر مسئله واقعاً سلاح اتمی بود، گزارش‌های رسمی سال‌ها پیش آژانس انرژی اتمی و نهادهای بین‌المللی، پرونده را می‌بستند. اما بسته نمی‌شود، چون نزاع جای دیگری است: «سخن از بحث هسته‌ئی و چیزهائی از قبیل آن نیست. سخن از مقابله با نظم ناعادلانه و تحکّم نظام سلطه در جهان کنونی، و روی آوردن به نظام عادلانه‌ی ملّی و بین‌المللی اسلامی است. این است دعویِ بزرگی که ایران اسلامی پرچم آن را برافراشته و زورگویان فاسد و مفسد را برآشفته است.» ۱۴۰۴/۱۰/۰۳
نظام سلطه با کسی دشمن می‌شود که قواعدش را زیر سؤال ببرد. ایران فقط «نه» نگفت؛ نشان داد می‌شود ایستاد، هزینه داد و حذف نشد. و این خطرناک‌ترین پیام برای نظمی است که بقایش به تسلیم دیگران گره خورده. پس باید این ایستادن درهم شکسته شود: با تحریم، با جنگ ترکیبی، با عملیات روانی و اگر نشد، با زور عریان.

جنگ دوازده‌روزه، نمایش شکست آمریکا

جنگ دوازده‌روزه را اگر از این زاویه ببینی، معنایش روشن می‌شود. این جنگ برای نابودی یک توان خاص نبود؛ تلاشی بود برای بازگرداندن «معادله‌ی ترس». اما نتیجه برعکس شد. انسجام ملی، شجاعت، فداکاری و ابتکار نشان داد که برتری تسلیحاتی، بدون اراده و مشروعیت، تعیین‌کننده نیست: «تهاجم سنگین ارتش آمریکا و زائده‌ی ننگین آن در این منطقه، مغلوب ابتکار و شجاعت و فداکاری جوانان ایران اسلامی شد. ثابت شد که ملّت ایران با بهره‌گیری از توانائیهای خود، در سایه‌ی ایمان و عمل صالح، و در رویاروئی با مستکبران فاسد و ظالم، میتواند بایستد و دعوت به ارزشهای اسلامی را با صدائی رساتر از همیشه به دنیا برساند.» ۱۴۰۴/۱۰/۰۳
دشمنی آمریکا و رژیم صهیونیستی با ایران نه به‌خاطر پرونده هسته‌ای یا بهانه‌های سیاسی، بلکه به‌خاطر الگوی استقلال و مقاومت در برابر زورگویان جهانی است. گسترش این الگو، ستون‌های پوسیده‌ی نظم استکباری را ترک‌دار و شکننده کرده است. همین ترس است که آن‌ها را وادار کرده با همه‌ی زرادخانه و قدرت خود علیه ایران صف‌آرایی کنند، و هنوز نتوانسته‌اند حتی سایه‌ای از اراده‌ی ملت ایران را خرد کنند. این کابوسی است که هر شب نظام سلطه با آن بیدار می‌شود، و ایران با شجاعت و انسجام ملی، آن را هر روز واقعی‌تر می‌کند.#خط_رهبری #آمریکا #رژیم_صهیونیستی #نظم_جهانی
19:42 - 6 دی 1404
نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ