از دانشگاه تا صنعت؛ فاصله‌ای که هنوز پر نشده است

فارغ‌التحصیلان زیست‌شناسی در ایران با چالش ورود به بازار کار روبه‌رو هستند؛ مشکل اصلی نبود ارتباط دانشگاه با نیازهای واقعی بخش خصوصی است، هرچند تلاش و نگاه کارآفرینانه می‌تواند این مسیر را هموار کند.

این خبر حاوی محتوای صوتی یا تصویری است. برای جزییات بیشتر به منبع خبر مراجعه کنید
خلاصه خبر

در روزگاری که تحولات علمی با شتابی بی‌سابقه پیش می‌رود و اقتصاد جهانی بیش از هر زمان دیگری بر دانش، فناوری و نیروی انسانی ماهر استوار شده است وضعیت اشتغال فارغ‌التحصیلان علوم پایه و به‌ویژه زیست‌شناسی، به یکی از دغدغه‌های جدی جامعه دانشگاهی و خانواده‌ها تبدیل شده است. نسلی از جوانان تحصیل‌کرده که سال‌ها در آزمایشگاه‌ها، مراکز تحقیقاتی و پروژه‌های علمی وقت گذاشته‌اند امروز با این پرسش بنیادین روبه‌رو هستند که سهم آنان در توسعه کشور چیست و چه سازوکاری باید فراهم شود تا توان و تخصصشان به فرصت‌های واقعی شغلی و نوآوری تبدیل شود.

در چنین فضایی بازخوانی نقش دانشگاه‌ها، سیاست‌گذاران و بخش خصوصی ضرورتی انکارناپذیر است؛ اینکه دانشگاه تا چه اندازه توانسته فارغ‌التحصیلانی کارآمد و آماده ورود به بازار کار تربیت کند، مسئولان چه میزان در ایجاد زیرساخت‌های اشتغال و حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان مؤثر بوده‌اند و صنعت تا چه حد ظرفیت‌های عظیم علوم پایه را به رسمیت شناخته است.

منصور شریعتی، استاد تمام فیزیولوژی گیاهی و عضو هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان به ایسنا در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت اشتغال فارغ‌التحصیلان رشته زیست‌شناسی اظهار می‌کند: به نظر من، وضعیت فارغ‌التحصیلان رشته زیست‌شناسی در روزگار کنونی مشابه وضعیت دیگر رشته‌هاست؛ هیچ تفاوتی میان آن و رشته‌های مهندسی یا علوم انسانی وجود ندارد. شاید در برخی رشته‌ها ممکن است تا حدودی بازار کار فراهم باشد، اما اگر بخواهیم ریشه‌یابی کنیم که چرا رشته زیست‌شناسی بازار کار ندارد، باید پاسخ را در سطحی کلی‌تر جست‌وجو کرد.

وی می‌افزاید: من همواره گفته‌ام که اساساً فعلا مشکل از دانشگاه نیست. اینکه بخواهیم واحدهای درسی را تغییر دهیم تا دانشجویان مستقیماً وارد بازار کار شوند، راه‌حل اصلی نیست. شما به من بگویید کجای بازار کار به دانشگاه نیاز دارد؟ در کشور ما آفتی وجود دارد و آن اینکه بخش خصوصی، به‌دلیل مسائل خاص خود، هیچ نیازی به دانشگاه احساس نمی‌کند. وگرنه این بخش‌ها باید صبح تا شب در دانشگاه حضور یایند، با ما گفت‌وگو کنند و بگویند برای شغلی که نیاز دارند، چه درس های نظری و عملی لازم است تا اضافه شود؛ مطمئن باشید ما هم برای آن اقدام می‌کنیم.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان ادامه می‌دهد: پرسش این است که چرا دانشجویان ما وقتی به خارج از کشور می‌روند، در هر جایی برایشان کار پیدا می‌شود؟ حتی دانشجویان متوسط یا متوسط‌ روبه ‌پایین فارغ‌التحصیلان زیست شناسی همگی مشغول به کار می‌شوند. دانشگاه ممکن است دارای ایراداتی باشد که دارد، اما اگر بخواهیم مشکل بازار کار را در حال حاضر در تعداد و نوع دروس دانشگاهی دنبال کنیم و بگوییم باید کاری کنیم تا آموزش‌ها مطابق بازار کار شود، به نظر من، این همان مسیر خطایی است که همه در آن گام گذاشته‌اند. به‌طور مثال بخش دولتی و خصوصی باید بگوید در حوزه محیط‌زیست به چه تعداد نیرو نیاز دارد و چه واحدهایی باید ارائه شود. مطمئن باشید در آن صورت همه ما برای تنظیم آن‌ها اقدام خواهیم کرد. موضوع این است که نیازی اعلام نمی‌شود که چه نیرویی با چه قابلیتی می‌خواهند. گاهی اپراتور می‌خواهند که نیازی به تربیت آن در دانشگاه نیست و با دوره‌های کوتاه مدت تأمین می‌شود. بخش خصوصی به‌صورت عام در همه زمینه‌ها حضور در رقابت‌های جهانی را برای خود تعریف نکرده‌اند، بنابراین اکثرا بخش تحقیقات پیشرفته ندارند و بیشتر وارد کننده و مونتاژکننده هستند و بعضا یک مرکز تحقیقات هم برای تبلیغ در کنار آن می‌گذارند، اما نیازشان واقعی نیست و بازار کار نیازی به دانشگاه ندارد. اگر داشت به دانشگاه می‌آمد و حتی برخی دانشجویان ممتاز را بورسیه و بعد از آن استخدام می‌کرد. 

شریعتی سپس به مقایسه این رشته با رشته پزشکی می‌پردازد و می‌گوید: مگر نه اینکه پزشکی رشته‌ای پرطرفدار و دارای بازار کار است؟ براساس اعلام دانشگاه‌های علوم پزشکی، آیا نبود استقبال فارغ‌التحصیلان پزشکی برای دوره‌های تخصصی و فوق‌تخصصی برای ورود به بازار کار مربوط به نوع واحدهای درسی آن‌هاست؟ علت چیست؟ البته باز هم بگویم این بدان معنا نیست که دانشگاه‌ها هیچ ایرادی ندارند و دروس نیاز به بازنگری ندارد. موضوع این است اگر برای حل مشکل بیکاران بخواهیم به سراغ واحد درسی برویم به نظر من در حال حاضر آدرس غلط دادن است. 

وی می‌افزاید: اگر بخواهیم به‌دنبال چرایی وضعیت بازار کار رشته‌های زیست‌شناسی باشیم، باید پرسید مگر بقیه رشته‌ها وضعیت بهتری دارند؟ باید مؤسسه‌های تحقیقاتی و بخش‌های خصوصیِ فعالی وجود داشته باشند که این فارغ‌التحصیلان را استخدام کنند و حتی به دانشگاه‌ها بگویند نیاز دارند دانشجویان پایان‌نامه‌هایشان را روی موضوعات آن‌ها متمرکز کنند، اما بدانید آن‌ها نیازی ندارند و جنس نیازشان گاهی در حد تأمین یک قطعه است که به علت تحریم وارد نمی‌شود چون شرکت‌هایی نیستند که بخواهند در سطح جهانی کار کنند. در سطح جهانی کار کردن محققان خاص خودش را می‌خواهد. 

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان که سابقه مدیر گروهی، مدیریت تحصیلات تکمیلی دانشگاه، مدیریت کل پژوهشی و ارتباط باصنعت، مدیریت برنامه‌ریزی آموزشی و نظارت دانشگاه، پنج سال ریاست دانشگاه علمی‌کاربردی استان اصفهان و سه سال ریاست بنیاد ملی نخبگان استان اصفهان را در کارنامه دارد، با اشاره به تجربه‌های میدانی خود از تعامل با مؤسسات خصوصی می‌گوید: در زمان ریاست بنیاد نخبگان استان، برخی از این بخش‌های خصوصی را دعوت می‌کردیم و می‌گفتیم نیروی نخبه در اختیارتان می‌گذاریم؛ یک سال حقوق و بیمه‌اش را می‌دهیم و آن‌ها را بکار بگیرید. اما آن‌ها نمی‌خواستند! عجیب نیست؟ 

شریعتی سپس به مشکلات نظام پذیرش و توزیع فرصت‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: ما به همه رشته‌ها نیاز داریم، اما به چه تعداد؟ در تمام رشته‌ها تعداد زیادی دانشجو می‌پذیریم و رایگان آموزش می‌دهیم، بی‌آنکه بپرسیم چرا و برای کدام نیاز؟. هزینه می‌کنیم تا نیرو تربیت شوند، اما به علت مشکلات موجود در بازار کار که بدان اشاره کردم توان جذب آن‌ها را نداریم وگرنه می‌توان بهترین‌ها را انتخاب کرد و ظرفیت‌ها را به طور منطقی اضافه یا کاهش داد.

وی می‌افزاید: این سخن گفتنش کمی جرئت می‌خواهد، زیرا ممکن است درست تفسیر نشود و مخالفان زیادی داشته باشد. با این حال، درست است که جوانان دوست دارند به دانشگاه بروند و درس بخوانند، اما برای آن باید هزینه‌ای بپردازند؛ ما تاکنون برخلاف این قاعده عمل کرده‌ایم. آموزش در مقاطع دبستان و دبیرستان که بنیان یک کشور را شکل می‌دهد، باید رایگان و جزء بهترین دوره‌های عمر فرد باشد. در کشورهای پیشرفته، سرمایه‌گذاری دولت در آموزش‌وپرورش چندین برابر آموزش عالی است، در حالی که ما این مرحله حساس زندگی را که آینده روحی و جسمی افراد را شکل می‌دهد، به مؤسسات غیرانتفاعی سپرده‌ایم و آموزش را پولی کرده‌ایم. در جهان، دوره‌های دبستان و دبیرستان به‌عنوان شکل‌دهنده زیرساخت شخصیتی انسان اجباری هستند، اما ورود به دانشگاه اجباری نیست. می‌توان بنا بر نوع رشته تحصیلی، برای نمونه ۱۰۰ نفر اول یک دانشگاه تحصیل رایگان فراهم کرد و حتی دانشجویان مستعد و علاقه‌مند را از طریق بخش خصوصی بورسیه کرد. دانشجویی که صرفاً قصد درس خواندن دارد باید هزینه‌های خود را بپردازد و اگر کسی توان مالی ندارد، اما مستعد است، دانشگاه می‌تواند با تشخیص و کمک خیران، تحصیل را برای او نیز رایگان کند.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان اظهار می‌کند: رشته‌هایی خاص که سخت و نیازمند استعدادهای بالا هستند، مانند برخی رشته‌های علوم پایه که به میزان کم مورد استقبال قرار می‌گیرند و نقش حاکمیتی و نیاز کشور را تأمین می‌کنند، از این قاعده مستثنی هستند؛ دولت باید به‌طور مستقیم در تأمین هزینه‌های این رشته‌ها ورود کند و برای بهترین‌های کنکور، جاذبه‌هایی فراهم آورد. این موضوع در برخی رشته‌های علوم انسانی نیز صادق است.

شریعتی خاطرنشان می‌کند: با وجود اینکه می‌توان ایرادات فراوانی به دانشگاه وارد کرد، اما همچنان تنها جایی که خروجی‌های قابل قبول دارد و برخلاف برخی محصولات، در خارج از کشور نیز مشتری دارد، دانشگاه‌های داخلی هستند. ما دانشجویان را بد تربیت نمی‌کنیم، اما نمی‌دانیم چه کسانی در خارج از دانشگاه به این دانشجویان نیاز دارند تا براساس نیاز آن‌ها دروس را تنظیم کنیم. در دانشگاه هر چند سال یک‌بار، دروس براساس استانداردهای جهانی به‌روزرسانی می‌شوند؛ دروس قدیمی و بلااستفاده حذف و دروس جدید اضافه می‌شوند یا اصلاح می‌شوند، اما این تغییرات کمکی به بهبود بازار کار نمی‌کند، زیرا نیاز واقعی مشخص نیست.

وی در پاسخ به این پرسش که دانش‌آموختگان زیست‌شناسی در چه حوزه‌هایی می‌توانند فعالیت کنند، می‌گوید: اگر به باغ‌پرندگان اصفهان مراجعه کنید، خواهید دید چه کسانی آنجا مشغول به کار هستند و چند نفر از فارغ‌التحصیلان رشته جانورشناسی در آنجا فعالیت می‌کنند. آیا این افراد به دانشگاه‌ها مراجعه کرده و نیازهای خود را اعلام کرده‌اند؟ آیا در این مراکز بخش تحقیقات پرندگان و سایر موجودات وجود دارد که دانشجویان بتوانند در آن‌ها مشغول شوند و دانشگاه آن‌ها را برای کارهای تحقیقاتی یا حتی اپراتوری تربیت کرده باشد؟ و باغ گل‌ها چه وضعیتی دارد؟ اساس شکل‌گیری این مراکز با آن چیزی که من مطرح می‌کنم، تفاوت دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ادامه می‌دهد: آیا واقعاً نیاز داریم که متخصصان ما روی نهنگ‌ها و دلفین‌های خلیج فارس به پژوهش درباره روش‌های نگهداری و حفاظت آن‌ها بپردازند؟ منظورم فقط یک نفر نیست، بلکه انبوهی از محققان است. اگر بخواهیم گونه‌های مختلف آبزی، نهنگ‌ها و ماهیان گوناگون را حفظ کنیم، همه این‌ها نیازمند مطالعات جدی هستند و بخشی از آینده کشور به آن‌ها وابسته است. چند باغ گیاه‌شناسی و چند باغ‌وحش در کشور داریم؟ این مراکز صرفاً برای تفریح نیستند؛ بخش کوچکی از آن‌ها سرگرمی است و بخش عمده به نشر فرهنگ زیست‌شناسی اختصاص دارد. در بسیاری از کشورها، موزه‌ها و باغ‌ها از کارشناسان جانورشناسی و گیاه‌شناسی استفاده می‌کنند. این‌ها تنها بخشی از هزاران موضوع موجود در زمینه‌های گیاهی، جانوری، ژنتیکی و میکروبیولوژی هستند. کشور ما گنجینه‌ای از ذخایر ژنتیکی گیاهی، جانوری، میکروبی، قارچی و جلبکی دارد؛ پس برای شناسایی و حفظ آن‌ها چه کرده‌ایم؟ بنابراین پیش از هر چیز باید بازار کار و نیازهای واقعی را مشخص کنیم؛ حوزه‌ها فراوانند و امکانات بالقوه موجود است.

شریعتی سپس به ویژگی‌های رشته زیست‌شناسی اشاره می‌کند و می‌گوید: زیست‌شناسی نقطه اتصال همه علوم است همه یک کلمه بیو یعنی زیست دارند، مانند بیوشیمی، بیوفیزیک، بیوتکنولوژی، بیومکانیک، بیوالکتریک، بیونیک و مهندسی پزشکی، چرا؟ زیرا زیست‌شناسی غنی است و بنیاد همه این شاخه‌ها را شکل می‌دهد. عصر حاضر، عصر زیست‌شناسی است و بدون زیست‌شناسی نمی‌توان کاری از پیش برد.

وی در خصوص رویکرد به سمت کارآفرینی خاطرنشان می‌کند: کارآفرینی کار ساده‌ای نیست، اما چاره‌ای جز آن نیست، اما بدانید در دنیا از هر ۱۰۰ نفری که شغلی راه می‌اندازد، ۹۰ نفر آن شکست می‌خورند؛ این‌طور نیست که هر کسی هر کاری انجام دهد، موفق شود. فضای کارآفرینی در ایران خیلی جا نیفتاده است، اما جوانان دارند تلاش می کنند و در برخی موارد موفق هم بوده اند. روند کارمندسازی و نبود تکیه بر ایجاد شغل توسط افراد باعث می‌شود همه منتظر استخدام بمانند؛ در حالی که باید بخش خصوصی، واقعی استخدام‌کننده باشد و نه بخش دولتی.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه اصفهان درباره ورود به رشته زیست‌شناسی و مسیر پیوند آن با بازار کار می‌گوید: وضعیت اقتصادی و ساختار بازار کشور، بر سرنوشت فارغ‌التحصیلان تأثیرگذار است و این مسائل فراتر از اختیار دانش‌آموختگان است. در صورت وجود بازار مناسب، مثلاً در رشته گیاهی، فارغ‌التحصیلان می‌توانند در گلخانه‌ها، کشت جلبک، کشت‌های هیدروپونیک، کشت بافت گیاهی و... فرصت‌های کاری بیابند. هرچند جایشان در مراکز تحقیقاتی نیز هست.

شریعتی در پایان تأکید می‌کند: ما نیرو تربیت می‌کنیم؛ بسیاری از آن‌ها نیمه‌کاره رها می‌کنند و به خارج کشورمی‌روند و در آن‌جا نیز به‌کار گرفته می‌شوند. اینکه چگونه دانشگاه بهتری داشته باشیم، آزمایشگاه‌ها چگونه باشد و تجهیزات چه وضعی داشته باشند در جای دیگری باید در مورد آن صحبت کنیم، اما بسیاری از دستگاه‌ها را باید بخش خصوصی خریداری کند و برای پروژه‌هایی که به دانشگاه سفارش می‌دهد، استفاده از آن را در اختیار دانشگاه بگذارد. استادها باید پروژه تعریف کنند و از بخش خصوصی پژوهانه بگیرند و از همان پژوهانه به دانشجو پرداخت کنند. باید بتوانیم برای دانشجوی دکتری منابع مالی فراهم کنیم تا بتواند شبانه‌روز روی پروژه کار کند و پژوهش را پیش ببرد. آیا بخش خصوصی ما در این حد است؟ به نظر من این بخش خصوصی‌هایی که من می‌بینم خیر چون برای دنیای امروز شکل نگرفته‌اند. آیا دولت باید هزینه کند؟ کلام آخر، زمینه برای رشد بخش خصوصی واقعی و جلوگیری از رشد شرکت های خصوصی و خصولتی غیرواقعی باید فراهم شود. 

حمیدرضا حق‌رنجبر، دانشجوی دکترای میکروبیولوژی دانشگاه اصفهان نیز اظهار می‌کند: در ابتدا علاقه‌ای به زیست‌شناسی نداشتم و مانند بسیاری از دانشجویان دیگر، با امید ورود به رشته پزشکی وارد این مسیر شدم؛ دوره کارشناسی را در دانشگاه آزاد واحد کرج به پایان رساندم. سه استاد دراین دوره مسیر زندگی‌ام را دگرگون ساختند و همواره مدیون آن‌ها هستم. دو نفر از این اساتید اکنون در ایران حضور ندارند، اما یکی از آن‌ها همچنان در ایران است و باهم ارتباطیم. پس از گذراندن هشت واحد درسی با این اساتید، ورق زندگی‌ام برگشت و تمامی تلاشم را به کار بردم تا بتوانم از میکروبیولوژی لذت ببرم.

وی می‌افزاید: از آنجا که علاقه‌مند به صنعت و پژوهش بودم، از همان دوره کارشناسی به دنبال کسب درآمد از این رشته بودم و در دو سال در حوزه‌های مختلف میکروبیولوژی از جمله آزمایشگاه میکروبیولوژی آب و فاضلاب، بیمارستان لاله تهران، دانشگاه علوم پزشکی تهران و مرکز ویروس‌شناسی ایران و… فعالیت کردم.

دانشجوی دکترای میکروبیولوژی دانشگاه اصفهان ادامه می‌دهد: پس از پایان کارشناسی، در کنکور ارشد شرکت کردم و دانشگاه اصفهان قبول شدم. به لطف خدا، با یک استاد عالی در این دانشگاه همکاری را آغاز کردم و ایشان کمک کردند تا هر روز بیشتر به این رشته علاقه‌مند شوم.

حق‌رنجبر در مورد چالش‌های مسیر می‌گوید: پژوهش کردن نه‌تنها در ایران بلکه همه جای دنیا دشواری‌های خود را دارد و من نیز در این مسیر با چالش‌های فراوانی روبه‌رو شدم، اما با هدفی مشخص و تلاش برای تولید یک محصول، کوشیدم راه‌حل‌هایی برای چالش‌ها بیابم و از کنار مشکلات عبور کنم. با این حال، نبود مواد و تجهیزات و ناملایمتی برخی افراد، خیلی اذیت کننده بود.

وی خاطرنشان می‌کند: در دوران کارشناسی و ارشد، دو پروژه بین‌المللی با Andrea Cossarizza و سیدمحمد جزایری انجام دادم که نتایج آن در کنگره‌های ESCMID در بلژیک و هلند ارائه شد. در دوره دکترا شرکتی تأسیس کردیم و وارد حوزه صنعت و پروژه‌های صنعتی شدیم. 

دانشجوی دکترای میکروبیولوژی دانشگاه اصفهان تأکید می‌کند: در کل این مسیر را دوست داشتم و از آن لذت بردم. اگر به گذشته بازگردم، دوباره همین مسیر را انتخاب می‌کنم. من با همسرم نیز در همین مسیر آشنا شدم و این امر باعث می‌شود که دوست داشته باشم دوباره همین مسیر تکرار شود.

حق‌رنجبر درباره مهم‌ترین مهارت‌هایی که باید آموخت بیان می‌کند: همیشه به همه دانشجویان و دانش‌آموزان می‌گویم که هر فرد می‌تواند در هر رشته و تخصصی موفق باشد، مشروط بر اینکه تلاش کند بهترین نسخه از خود باشد و ویژگی منحصر به فردی نسبت به دیگران داشته باشد. یکی از این ویژگی‌ها، یادگیری تخصص‌هایی است که هر فرد می‌تواند کسب کند و نباید از یادگیری مهارت‌های مختلف دریغ کرد.

وی می‌افزاید : بازار کار میکروبیولوژی و بیوتکنولوژی در سال‌های اخیر رشد چشمگیری داشته و تقریباً همه صنایع به ضرورت حضور میکروبیولوژیست‌ها در بخش‌های مختلف پی برده‌اند. به همین دلیل بازار کار نسبتا خوبی در مقایسه با سایر رشته‌های علوم پایه برای این رشته‌ها فراهم شده است. وضعیت دانشگاه‌ها در زمینه آشنایی دانشجویان با بازار کار و آماده‌سازی آنان برای ورود به جامعه نیز در سال‌های اخیر پیشرفت چشمگیری داشته و این روند نتیجه تغییر نگرش دولت‌مردان برای تغییر نسل دانشگاه‌ها و تحقق دانشگاه نسل چهارم و پنجم است.

دانشجوی دکترای میکروبیولوژی دانشگاه اصفهان تصریح می‌کند: با همه این اوصاف همچنان پیدا کردن شغل برای فارغ‌التحصیلان رشته‌های زیست‌شناسی همچنان دشواری‌های خود را دارد، اما شرایط نسبت به گذشته بسیار بهتر شده و این موضوع نوید آینده‌ای روشن‌تر می‌دهد. البته که به نظرم باید این دیدگاه را در دانشگاه‌ها نهادینه کرد که همه باید نیم نگاهی هم به کارآفرینی، خلق ایده‌ها و محصولات و فناوری‌های جدید داشت که این دیدگاه در حوزه زیست‌شناسی بسیار امکان‌پذیر و قابل دسترسی است.

حق‌رنجبر یادآور می‌شود: پیش‌تر برای ادامه تحصیل در خارج از کشور اقدام کردم و حتی پذیرش نیز دریافت کردم، اما بنا به دلایلی تصمیم گرفتم بمانم و بتوانم ایده‌ای را که داشتم در داخل کشور عملی کنم. آرزوی هر جوانی مثل من این است که بتواند در کشور خود کاری رو شروع کند؛ چرا که این مسیر علاوه بر درآمدزایی، آرامش ذهنی، روحی و روانی به همراه دارد و به پیشرفت کشور نیز کمک می‌کند. 

وی خاطرنشان می‌کند: چندین بار در مسیری که بودم دچار مشکل، چالش و حتی شکست شدم، اما بزرگ‌ترین دغدغه من گرفتار شدن کارها و ایده‌ها در مسیر مراودات اداری و طی کردن یک فرایند فرسایشی است. 

دانشجوی دکترای میکروبیولوژی دانشگاه اصفهان اشاره می‌کند: اغلب دانشجویان دکترا بین ۲۸ تا ۳۲ سال سن دارند و این بازه زمانی بهترین دوره برای تشکیل خانواده، آغاز مسیر شغلی و کسب درآمد است. یکی از چالش‌های آزاردهنده در این مسیر، رفتار برخی افراد و اساتیدی بود که پیشرفت در این مسیرها را مانعی برای پژوهش یا ادامه تحصیل تلقی می‌کردند و حتی دانشجوها را از این امور منع می‌کردند. این دیدگاه خیلی اذیت کننده بود، اما خداروشکر روز به روز این نگرش در حال تغییر کردن است. امیدوارم دولت هم حمایت کند تا دانشجویان دکترا حتی به میزان کم هم حقوق دریافت کنند.

حق‌رنجبر در سخنی دوستانه خطاب به دانشجویان و دانش‌آموزانی که قصد ورود به دانشگاه دارند، تأکید می‌کند: رشته، مقطع یا حتی معدل به هیچ عنوان مانعی برای پیشرفت نیست. شما با هر سن و سطح تحصیلات می‌توانید به بهترین جایگاه‌ها دست پیدا کنید. به شرط آن‌که به جای بهانه‌گیری و نگرانی‌های بی‌جا، راهی برای به ثمر رسیدن اهداف و آرزوهای خود پیدا کنید و بی‌توجه به حاشیه‌ها و مشکلات، مسیر خود را پیگیری کنید.

به گزارش ایسنا، روشن می‌شود که فاصله میان دانشگاه و بازار کار هنوز پر نشده و نقش بخش خصوصی و سیاست‌گذاران در ایجاد فرصت‌های واقعی شغلی حیاتی است. در عین حال، تجربه دانشجویان و استادان نشان می‌دهد که استعداد، تلاش و خلاقیت می‌تواند مسیرهای نوآورانه و کارآفرینی را در علوم پایه هموار کند. برای تحقق این ظرفیت‌ها، لازم است نه‌تنها زیرساخت‌ها و حمایت‌های مالی فراهم شود، بلکه نگاه به آموزش و پژوهش نیز با نیازهای واقعی جامعه همسو شود. به نظر می‌رسد آینده روشن‌تر برای فارغ‌التحصیلان علوم پایه، نتیجه تعامل میان دانشگاه، صنعت، دولت و خود دانشجویان خواهد بود.

انتهای پیام

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ