از شامگاه ۶ دی ماه که خبر درگذشت بهرام بیضایی پس از ساعتها پیگیری رسما تایید و مخابره شد، خبرنگار ایسنا تماسهای متعددی داشته تا اطلاع کسب کند که آیا پیکر بهرام بیضایی برای خاکسپاری به ایران منتقل خواهد شد یا خیر و اینکه اصلا چه مراسمی برای او تدارک دیده شده است اما تاکنون پاسخ روشنی برای مخابره بدست نیامده است.
و همچنان هم پیامهای تسلیت در حال مخابره شدن است که آنها را مرور میکنیم؛ کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران در فقدان بهرام بیضایی نوشت:«ما با آنچه میسازیم ایرانی هستیم، نه با آنچه از دست میدهیم؛ یعنی زبان، خاطره، فرهنگ، هویت
ایرانیترین ساکن این جهان، دور از ایران، تمام شد و چشم از جهان فرو بست. وطن ما یکی از بزرگانش را از دست داد. سینمای نوین ایران یکی از معماران بزرگش را از دست داد. فرهنگ ایران یکی از آخرین سربازان نگهبانش را از دست داد؛ نگهبان اسطورهها و آیین و تاریخ ایرانزمین.
بهرام بیضایی از این جهان قصه نساخت؛ جهانی را دوباره ساخت و قصهاش را نوشت؛ جهانی در خور زیستن انسان. هرگز و هیچگاه به ابتذال نزدیک نشد. ما بیضایی را به خاطر فیلمهایی که ساخت دوست میداریم، اما بیشتر از آن به خاطر فیلمهایی که نساخت دوستش داریم؛ فیلمهایی که نگذاشتند بسازد. بر تارک «حقایق دربارهٔ لیلا دختر ادریس» نوشت: «در زمستان ۱۳۵۴ هر کس در هر مقام، در حد توانایی خود کوشید که این فیلم ساخته نشود.» از همان سال تا واپسین سال زندگیاش، همواره کسانی و سازوکارهایی فعال بودند که نگذاشتند این آثار ساخته شوند:
عیار تنها، چشمانداز، حقایق دربارهٔ لیلا دختر ادریس، قصههای میر کفنپوش، آهو، سلندر، طلحک و دیگران، اشغال، آینههای روبهرو، زمین، پروندهٔ قدیمی پیرآباد، عیارنامه، تاریخِ سریِ سلطان در آبسکون، پردهٔ نئی، طومار شیخ شرزین، دیباچهٔ نوین شاهنامه، سفر به شب، فیلم در فیلم، چه کسی رئیس را کشت، افرا، سیاوشخوانی، مقصد، ایستگاه سلجوق، اتفاق خودش نمیافتد، ماهی، لبهٔ پرتگاه...
و خود بهدرستی گفت که کارهای نکردهاش بیشتر از کارهای کردهاش بیوگرافی واقعی او خواهد شد: «در حال حاضر فکر میکنم که متخصّص یک چیزهای دیگری هستم؛ پروژههای ناتمام».
از امروز، پیش از نام بهرام بیضایی، ناگزیر کلمهٔ زندهیاد خواهد آمد. لشکر بزرگی از آدمهای مبتذل سینمای ایران به پیروزی رسیدند. سالها مانع کارش شدند. مانع زندگیاش در وطن شدند. مانع زندگیش در تهران شدند. باعث مهاجرت اجباریاش شدند. اکنون زمان آن است، در نبود بهرام بیضایی، به چهرهٔ سیستم سانسور، حذف و ممانعت بنگریم و بپرسیم: آیا در برابر مردی که معتقد بود جهان را چارهای جز فرهنگ نیست پیروز شدید؟! نام شما در حافظهٔ این سرزمین با چه چیزی ثبت خواهد شد؟ بیضایی را با سرکشی، پرسشگری و درستیِ هموارهش به یاد خواهیم آورد؛ شمایان را چگونه به خاطر آوریم؟ بیضایی با آنچه ساخت ماند و با آنچه نگذاشتید بسازد افتخار آفرید. بهرام بیضایی برنده شد، چرا که سر پیش شماها خم نکرد.
کانون فیلمنامهنویسان سینمای ایران سوگوار فقدان بزرگی است که جای خالیاش پر نخواهد شد. تمامی آنانی که مانع راه و کار بهرام بیضایی شدند، در برابر فرهنگ این سرزمین و نسلهای آینده مسئولاند. بهرام بیضایی دیگر در میان ما نیست و همه میدانیم مرگ راجع به کسی نیست که میمیرد؛ مرگ راجع به آنهایی است که زنده میمانند. خوشبخت مردمانی هستیم؛ در زمانی زندگی کردیم که کارهای بیضایی را در زمان بودنش دیدیم. سالها و نسلهای بعد، حسرت کسی چون او را خواهند داشت.»
همچنین رئیس سازمان سینمایی در پیامی درگذشت بهرام بیضایی را تسلیت گفت.
در پیام رائد فریدزاده در فقدان کارگردان نامدار سینمای ایران آمده است:
«امروز سینمای ایران، یکی از «معماران هویت» خود را از دست داد. استاد بهرام بیضایی، آنسوی پردههای نقرهای و فراتر از واژگان صحنه، نگاهبان بیدار حافظه جمعی ما بود. او کسی بود که نبض اسطوره را در کالبد معاصر دمید و تاریخ را نه به مثابه گذشتهای مرده، که به عنوان حقیقتی جاری و تپنده به تصویر کشید.
در جهان فلسفی بیضایی، «جستوجو» و پرسشگری اصل اصیل و بنیادین هستی بود؛ جستوجوی ریشهها در تلاطم بادها و بازخوانی حقیقت، در غبار سوءتفاهمهای تاریخی. او به ما آموخت که سینما میتواند «آیین» باشد و دوربین، ابزاری برای کشف لایههای مکتوم روح ایرانی. از «رگبار» که باران آگاهی بر جانهای تشنه بود، تا «باشو» که سرود همبستگی خاک و خون گشت، هر نمای او، سندی بر منزلت والای هنر در این سرزمین است.
به واقع که استاد سخن و کلام بود که با زبان سره و نگاه نافذش، غبار از چهره میراث کهن برگرفت و به آن جایگاهی جهانی بخشید. بیضایی ثابت کرد که برای جهانی شدن، باید از عمیقترین سرچشمه های وجودی خود رسوخ کرد. سینمای ایران همواره وامدار دقت هندسی، وسواس حکیمانه و نگاه متفکرانه او خواهد بود.
اینجانب، فقدان اندیشمند یگانه عرصه فرهنگ و هنر را به خانواده گرانقدر ایشان، اصحاب سینما و تئاتر و تمامی کسانی که با آثار او زندگی کردند، تسلیت عرض میکنم.
نام و یاد و خاطره بهرام بیضایی در تالار آینه فرهنگ ایران، برای همیشه تکثیر خواهد شد و حضور معنویاش، چونان نوری تابان برای آیندگان، پایدار خواهد ماند.»
سازمان سینمایی همچنین با انتشار ویدیویی خاطرهانگیز از حضور بهرام بیضایی در لحظه دریافت جایزه «سگ کشی» در جشنواره فیلم فجر، یاد او را گرامی داشته است.
این ویدیو را ببینید:
بهرام بیضایی، مردی که شرافت قلم را نفروخت
انجمن تهیهکنندگان مستقل سینمای ایران در پیامی درگذشت بهرام بیضایی را تسلیت گفت و او را استاد مسلم سینما و تئاتر دانست، در این متن آمده است«درگذشت بهرام بیضایی، استاد مسلم سینما تئاتر، اسطوره شناس، نویسنده و مرد فرهنگ، برای فرهنگ جستوجوگر جهان ما، حسرت آفرین است.
اگر او عمر نوح هم داشت، رفتنش به واسطه سالها قلم زدن عمیق در حوزههای مختلف فرهنگ و برداشتن قدمهای بسیار جدی در حوزههنرهای نمایشی و تصویری، این حسرت را صد چندان میکند.
مردی که شرافت قلم را نفروخت و اندیشه را چنان حرمت نهاد که اکنون بخشی از آن است.کمتر کسی است که در عالم هنر توانسته باشد چنین جایگاهی را میان عام و خاص پیدا کند.
اندیشه همواره در همه آثار او، از تاریخباستان تا امروز روز مردم، موج زد و خمیر مایه تعهد به شریف زیستن را معنای دوباره بخشیده است.
انجمن تهیهکنندگان مستقل سینمای ایران، با اندوه فراوان، درگذشت این استاد دردانه سینما و تئاتر را به اهل فرهنگ و شرافت و مردم ایران و خانواده محترم ایشان تسلیت میگوید و بابت خلق آثاری ماندگار، زندگی هنری او را ستایش میکند.»
پیام تسلیت مدیرعامل موزه سینما در پی درگذشت استاد بهرام بیضایی؛ «درگذشت یکی از مفاخر بیتکرار هنر و فرهنگ این مرز و بوم، استاد بهرام بیضایی، بیتردید ضایعهای جبرانناپذیر است. سینمای ایران یکی از مفاخر بزرگ و بیبدیل خود را از دست داد و ما تنها نظارهگر خالی شدن سینمای ایران از استادان و اندیشمندان بزرگ آن هستیم.
استاد بهرام بیضایی عمر پربار خویش را وقف پاسداری از هویت، زبان و تاریخ این سرزمین کرد و با آثاری ماندگار و نگاهی ژرفاندیش، افقهای تازهای در هنرهای نمایشی و سینمای ایران گشود و نام خود را برای همیشه در حافظهی فرهنگی این سرزمین ثبت کرد.
موزه سینمای ایران، فقدان این استاد یگانه را به خانوادهی گرامی ایشان، جامعهی هنری کشور و همهی دوستداران فرهنگ و هنر ایران تسلیت میگوید.»
پیام تسلیت انجمن صنفی عکاسان سینما در پی درگذشت استاد بهرام بیضایی؛ «درگذشت استاد فرهیخته، نمایشنامهنویس، فیلمساز و اندیشمند بزرگ فرهنگ ایران،
زندهیاد بهرام بیضایی، ضایعهای عمیق و اندوهبار برای هنر ایران و تمامی اهالی تصویر و اندیشه است.
انجمن صنفی عکاسان سینما، این فقدان بزرگ را به جامعه هنری تسلیت میگوید و باور دارد نام و آثار بهرام بیضایی برای همیشه در تاریخ هنر این سرزمین زنده و جاودان خواهد ماند.»
دوستداران فرهنگ و هنر ایران او را از یاد نمیبرند؛ «مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی با انتشار پیامی درگذشت بهرام بیضایی سینماگر، پژوهشگر، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر را تسلیت گفت.
در این پیام نوشته شده است: «درگذشت استاد بهرام بیضایی، کارگردان، پژوهشگر و نمایشنامهنویس نامدار ایرانی ضایعهای برای فرهنگ و هنر سرزمینی است که همواره از آن یاد کرد و به تاریخ و فرهنگش عشق ورزید.
بهرام بیضایی، برای دوستداران فرهنگ و هنر ایرانی، همواره زنده خواهد بود. این فقدان را به خانواده بزرگ سینمای ایران و دوستدارانش تسلیت میگوییم. مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی»
این باکس خبری به روز رسانی میشود.








