به گزارش خبرنگار مهر، غلامحسین ابراهیمی دینانی در کنفرانس بین المللی «ماجرای فکر فلسفی در اندیشههای دکتر دینانی» که با حضور جمع کثیری از اندیشمندان و فلاسفه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد در توصیه به جوانانی که قدم در راه آموختن فلسفه نهاده اند به جایگاه قرآن در میان ایرانیان اشاره کرد و گفت: من در سخنرانی ای گفتم بعد از اسلام قرآن کریم در مکه بر حضرت محمد (ص) نازل شد، در مصر قرائت شد، در ترکیه کتابت شد و در ایران فهمیده شد. الان تفسیرهایی که برای قرآن در طول تاریخ نوشته شده است بهترینش متعلق به ایران است. آخرینش مربوط به علامه طباطبایی است که تفسیرش بهترین است. تفسیر دیگران تحت الفظی است، اما بزرگترین مفسران قرآن کریم ایرانی بودند. در مورد روایات نبوی بگویم که صحاح سته شش کتابی است که منبع مهم اهل سنت در روایات شمرده میشود، هر شش نفر نویسنده آن ایرانی هستند. واقعاً اگر ایرانیها نبودند اسلام گسترش پیدا نمیکرد. ایرانیان در ترویج اسلام بزرگترین نقش را در طول تاریخ ایفا کردند.
وی افزود: ۷۰ بطن برای قرآن گفته شده است، خب این ها را انسان در عمق نمی بیند و موجب شده سطحی گری رواج پیدا کند و امروز مردم آسایش دارند، ولی آرامش ندارند، کسی که آرامش داشته باشند را نمیبینیم، همه ناآرام هستند و دغدغه دارند. این همان غلبه کمیت بر کیفیت است.
دینانی ایران را کشوری متمدن و مردمان آن را باهوش دانست و تصریح کرد: ایران کشوری است که مظلوم واقع شده و در طول تاریخ مورد حمله واقع شده اما در روزگاری که ایران تمدن داشت دیگر مناطق دنیا تمدن نداشتند. مردم ایران هم مردمان باهوشی هستند. هر ایرانی در خارج میبینید برجسته است و مقامی دارد. این به خاطر مقام ایران است.
استاد برجسته فلسفه وجود گوشیهای همراه را یکی از عوامل سطحی نگری انسان برشمرد و گفت: یکی از چیزهایی که بسیار مفید و مضر است، همین گوشیهای همراه است. این موبایل اطلاعات متراکم میدهد، پشت فرمان ماشین موبایل به دست میگیریم. اما این اطلاعات متراکم ذهن را مشغول میکند و عمق پیدا نمیکند. انسان باید فرصت داشته باشد در خلوت خود و در اعماق خود فکر کند و به مسائل مهم برسد. اما مدام دیدن و تراکم اطلاعات انسان را از تفکر عمیق باز میدارد.
وی با بیان این نکته که در عصر حاضر تفکر عمیق کمتر شده است افزود: در صنعت دنیا پیشرفت کرده، اروپا کارهای مهمی کرده است، اما در مطالب عمیق عقب رفته است. کتابی که معنویت و واقعیت را بیان کند و به عمق تفکر برسد کمتر می بینم. عالم عمقی دارد، هر ظاهر باطنی دارد، هیچ ظاهری در عالم نیست که باطنی نداشته باشد. انسان هم ظاهری دارد که پیشرفت کرده ولی باطن انسان پیش نرفته است و باطن انسان عمیقترین باطنی است که در عالم میتوان پیدا کرد. فهرست عالم هستی انسان است. تا فوق عرض، تا فنای در حق میتواند پیش برود. فنای حق یعنی دیگر خودش نیست، از اعلی علیین که قابل تصور نیست میتواند برود تا اسفل السافلین هم میتواند برود. دورترین مسافتها باطن انسان است، از کجا تا کجای عالم است، کل هستی در درون انسان است. ما درون عالمیم یا عالم درون ماست؟ همه عالم در ذهن انسان میتواند باشد. همه کره زمین، و حتی امروز که به کرات دیگر هم رفتند، کرات دیگر هم میشود. عالم لایتناهی است. برهانی ساده وجود دارد بر این لایتناهی، اینکه همه فلاسفه و حکمای مسلمان میگویند خلأ محال است. خلأ یعنی هیچ یعنی فضا و هوا هم نباشد. اگر خلأ محال است، اگر متناهی باشد خلأ محال میشود، این سوره که هر روز میخوانیم قل هو الله احد، تاکید بر تنهایی و وحدت است، الله صمد، صمد هم یعنی پر، یعنی هستی پر است. یک نقطه خلأ در عالم هستی وجود ندارد. پس عالم لایتناهی است.
دینانی تصریح کرد: حال عالم باطن دارد، باطن آن باطن دارد و انتهای باطن آن حق تعالی است. حتی زمانی که نمیبینیم باطن دارد که با ساعت اندازه میگیریم، زمان هم باطن دارد و آن دهر است. دهر باطن دارد، و آن سرمد است. ما سطح از شرق و غرب را می بینم ولی باطن عالم با اینهمه مراتب را نمیبینیم.
ادامه دارد…





