چرا دلار به ۱۴۰ هزار تومان رسید
افزایش قیمت دلار در ماههای اخیر، بیش از آنکه حاصل یک شوک مقطعی باشد، نتیجه همزمان چند تصمیم سیاستی، محدودیت ساختاری و خطاهای ارتباطی در اقتصاد ایران است؛ مجموعهای از عوامل که دستبهدست هم دادهاند تا بازار ارز مسیر صعودی خود را تثبیت کند.
خلاصه خبر
گروه اقتصادی خبرگزاری فارس؛ بازار ارز ایران معمولاً با یک عامل واحد حرکت نمیکند. تجربه سالهای گذشته نشان داده هرگاه قیمت دلار وارد فاز افزایشی پایدار شده، پشت آن مجموعهای از تصمیمها، پیامها و ناترازیها قرار داشته است.افزایش اخیر نرخ ارز نیز از همین جنس است؛ حرکتی تدریجی که بهمرور شتاب گرفته و به سطوح بالاتر رسیده است.در این دوره، برخلاف تصور عمومی، نه یک شوک سیاسی ناگهانی و نه یک بحران خارجی مشخص عامل اصلی جهش قیمت بوده است. آنچه بازار را به سمت بالا سوق داده، بیشتر ترکیبی از سیاستهای ارزی، کسری بودجه، ضعف مداخله مؤثر بازارساز و شکلگیری انتظارات تورمی جدید بوده است.بررسی دقیقتر نشان میدهد بسیاری از این عوامل، نه تازهاند و نه پنهان؛ اما همزمانی و انباشت آنها، شرایطی ایجاد کرده که افزایش قیمت ارز را به یک روند قابلپیشبینی تبدیل کرده است.
قوانین ارزی؛ وقتی بازگشت ارز کند میشود
یکی از عوامل مهم فشار بر بازار ارز، کاهش بازگشت ارز حاصل از صادرات است. اجرای سیاستهایی مانند نسبتهای ۱۰–۹۰ در بازگشت ارز، در عمل باعث شده بخشی از ارز صادراتی با تأخیر یا خارج از چرخه رسمی به اقتصاد بازگردد.در کنار آن، تسهیل واردات و صادرات در مناطق مرزی، اگرچه با هدف رونق اقتصادی انجام شده، اما به دلیل ضعف نظارت و تفاوت نرخها، به افزایش تقاضای غیرشفاف ارز دامن زده است. نتیجه این وضعیت، کاهش عرضه مؤثر ارز در بازار رسمی و تقویت بازارهای غیررسمی بوده است.
پیامهای منفی دولتمردان و اثر روانی آن
بازار ارز بیش از آنکه به عددها واکنش نشان دهد، به پیامها حساس است. تأکید مکرر برخی مقامات دولتی بر کاهش درآمدهای نفتی یا نبود «دلار نفتی»، عملاً سیگنال کمبود ارز را به بازار مخابره کرده است.حتی اگر این اظهارات با هدف شفافسازی مطرح شده باشند، در فضای تورمی اقتصاد ایران، چنین پیامهایی معمولاً به تقویت انتظارات افزایشی منجر میشوند. بازار این پیامها را نه بهعنوان توضیح، بلکه بهعنوان هشدار تلقی میکند.
خنثی بودن بازارساز؛ مدیریت شیب بهجای مدیریت سطح
در دوره اخیر، نقش بازارساز بیشتر به کنترل نوسان محدود شده تا کنترل سطح قیمت. مداخلات بانک مرکزی عمدتاً در جهت کاهش شتاب رشد بوده، نه بازگرداندن نرخها به سطوح پایینتر.این رویکرد اگرچه از جهشهای ناگهانی جلوگیری کرده، اما پیام ضمنی آن برای بازار روشن بوده است؛ سیاستگذار قصد درگیری جدی با سطح قیمت را ندارد. همین برداشت، انگیزه نگهداری ارز را تقویت کرده است.
تأخیر در اقدام؛ هزینه زمان از دسترفته
یکی از ضعفهای مهم در مدیریت بازار ارز، تأخیر در واکنش است. تجربه نشان داده زمانی که سیاستگذار دیر وارد عمل میشود، هزینه کنترل بازار بهمراتب بالاتر میرود.در مقطع فعلی، بانک مرکزی زمانی دست به اقدام زده که قیمتها بخش زیادی از مسیر صعودی را طی کردهاند. در چنین شرایطی، حتی اقدامات درست هم اثر محدودتری دارند و بیشتر نقش تعدیلکننده ایفا میکنند.
کسری بودجه؛ ریشه پنهان اما اثرگذار
کسری بودجه دولت همچنان یکی از موتورهای اصلی تورم و افزایش نرخ ارز است. وقتی بازار اطمینان ندارد که منابع مالی دولت از مسیرهای پایدار تأمین میشود، افزایش پایه پولی و فشار تورمی را پیشخور میکند.ارائه لوایح بودجه با ارقام بزرگ هزینهای، بدون منابع شفاف و قابلاتکا، انتظارات تورمی را تقویت کرده و دلار را به ابزار پوشش ریسک تبدیل میکند. در چنین فضایی، تقاضا برای ارز حتی بدون شوک خارجی هم افزایش مییابد.
تداوم نااطمینانی؛ سوخت دائمی بازار ارز
ابهام در سیاستهای اقتصادی، نبود افق روشن در روابط خارجی و ناپایداری مقررات تجاری، همگی باعث شدهاند فعالان اقتصادی و خانوارها به دنبال حفظ ارزش داراییهای خود باشند.تا زمانی که این نااطمینانیها برطرف نشود، هر افت قیمتی در بازار ارز بیشتر بهعنوان فرصت خرید تلقی میشود، نه نشانه پایان روند افزایشی.
کنترل بازار نیاز به چند اقدام همزمان دارد
محمد بیات، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس گفت: افزایش قیمت دلار در ماههای اخیر بیشتر از انکه ناشی از شوک باشد، کاملاً روندی است. این کارشناس اقتصادی ادامه داد: شوک معمولاً یک عامل بیرونی مشخص دارد؛ مثل یک اتفاق سیاسی یا بحران ناگهانی. اما آنچه امروز در بازار ارز میبینیم، حاصل انباشت چند عامل است که بهتدریج روی هم سوار شدهاند و حالا اثر خود را نشان میدهند.وی افزود: وقتی سیاستهایی مثل نسبتهای بازگشت ارز بهگونهای طراحی میشوند که برای صادرکننده انگیزه کافی ایجاد نکنند، طبیعی است که بخشی از ارز یا دیر برگردد یا اصلاً وارد چرخه رسمی نشود. بازار خیلی زود این کاهش عرضه را تشخیص میدهد و واکنش نشان میدهد.بیات تاکید کرد: بازار ارز فقط به واقعیت اقتصادی واکنش نشان نمیدهد، به روایت اقتصادی هم حساس است. وقتی مرتب گفته میشود «دلار نفتی نداریم» یا «منابع ارزی محدود است»، حتی اگر نیت شفافسازی باشد، نتیجه روانی آن افزایش تقاضای احتیاطی است. این را نمیشود نادیده گرفت.این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: میتوان انتظار داشت با اقدامات مقطعی، بازار ارز آرام شود، اما آرامش پایدار نه. کنترل پایدار ارز نیاز به اصلاح همزمان چند عامل دارد؛ بودجه، سیاستهای ارزی، ارتباطات سیاستگذار با بازار و کاهش نااطمینانیها. بدون اینها، هر آرامشی شکننده است.وی ادامه داد: بازار ارز امروز بیش از هر زمان دیگری تابع انتظارات است. تا زمانی که انتظارات تورمی و نااطمینانیهای کلان کاهش پیدا نکند، دلار همچنان جذاب میماند؛ حتی اگر در مقاطعی اصلاح قیمتی هم داشته باشد.
دلار به پناهگاه تورمی تبدیل شده است
افزایش قیمت دلار در ماههای اخیر را باید نتیجه یک روند دانست، نه یک حادثه. مجموعهای از سیاستهای ارزی ناکارآمد، پیامهای منفی، کسری بودجه مزمن و مداخله محدود بازارساز، شرایطی ایجاد کرده که رشد نرخ ارز برای بازار قابل پیشبینی شده است.تا زمانی که این عوامل بهصورت همزمان اصلاح نشوند، کنترل پایدار بازار ارز دشوار خواهد بود و دلار همچنان یکی از اصلیترین پناهگاههای تورمی باقی میماند.با دنبالکردن صفحه اقتصادی خبرگزاری فارس در جریان آخرین تحولات اقتصادی ایران و جهان قرار بگیرید.#ارز#دلار#دلار_تهران#دلار_هرات#درهم#بانک_مرکزی#بازارساز
15:36 - 7 دی 1404
نظرات کاربران




