افسار دلار سرکش اینجاست
بازار ارز ایران در تلاطم بیسابقهای قرار گرفته اما ریشه این بیثباتی نه در کمبود دلار، که در بلاتکلیفی و تردید دولت میان دو راهبرد متضاد «تثبیت» و «شناورسازی» نرخ ارز است.
خلاصه خبر
گروه اقتصادی خبرگزاری فارس؛ نرخ دلار فقط عدد نیست؛ آینه تردید دولت است، آنچه امروز در بازار دلار میبینیم بیش از آنکه محصول کمبود ارز یا شوک خارجی باشد، بازتاب یک وضعیت است: بیتصمیمی دولت.بازارها از تورم میترسند اما از بلاتکلیفی شوکه خواهند شد. از اینکه ندانند فردا قرار است کدام قاعده بازی اجرا شود.امروز دولت روی یک دوراهی ایستاده؛ دوراهیای که هر دو مسیرش نقشه دارد، اما دولت فعلا در هیچ یک از این دو مسیر قدم بر نمیدارد.از یک سو سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد، از «شناورسازی نرخ ارز» حرف میزنند؛ نسخهای که وعده میدهد فساد را بخشکاند، رانت را جمع کند و بازار را به تعادل برساند.از سوی دیگر، بانک مرکزی ایستاده و میگوید: تثبیت نرخ ارز راه عملی است و تنها مسیر مهار تورم است.مشکل کجاست؟ مشکل این نیست که این دو نگاه با هم اختلاف دارند. اختلاف نظر طبیعی است.مشکل این است که دولت هنوز تصمیم نگرفته کدام را میخواهد و بازار این را زودتر از همه فهمیده.تثبیت نرخ ارز، روی کاغذ، وسوسهکننده است. میتواند سرعت رشد قیمت نهادههای دامی را بگیرد، فشار واردات کالاهای اساسی را کم کند و برای مدتی، تورم را آرامتر نشان دهد.اما تجربه به ما چه میگوید؟وقتی نرخ تثبیت میشود، انگیزه بازگشت ارز کاهش پیدا میکند، تقاضای واردات بالا میرود و ذخایر ارزی بیسر و صدا آب میرود. تثبیت اگر بیپشتوانه باشد، فقط «تعویق بحران» است، نه حل آن.شناورسازی هم نسخه معصوم نیست. بله، فساد را کم میکند، رانت را میسوزاند و بازی را شفافتر میکند اما وقتی سفره مردم مستقیم به دلار گره خورده، شناورسازی بدون سپر حمایتی یعنی تورم؛ یعنی شوک قیمتی؛ یعنی این تصور که «همهچیز گرانتر خواهد شد».
و اینجاست که نقش دولت باید پررنگ شود. دولت قرار نیست فقط «یک گزینه» را انتخاب کند، بلکه باید هزینههای آن گزینه را نیز مدیریت کند.شناورسازی بدون سیاست جبرانی و معیشتی، بیمسئولیتی است.تثبیت بدون یک برنامه توسعه صنعتی، خودفریبی است.آنچه امروز بازار را به هم ریخته، نه شناورسازی است و نه تثبیت؛ بلکه تعلیق بین این دو است.بازار حس کرده دولت هنوز تصمیمش را نگرفته و دقیقاً به همین دلیل، بدترین سناریو را قیمتگذاری میکند. انتظارات تورمی در خلأ تصمیمگیری متولد میشوند.دولت اگر میخواهد یکی از این دو مسیر را انتخاب کند، باید سه کار را همزمان انجام دهد:اول، برنامه اجرایی جزئی و مرحلهبهمرحله ارائه کند؛ نه شعار، نه کلیات.دوم، از پیش بگوید اگر هزینهها بالا رفت، چه ابزار جایگزینی روی میز دارد.و سوم که از همه مهمتر است برای مردم چشمانداز بسازد. بگوید به کجا میرویم، چقدر طول میکشد و قرار است چه چیزی بهتر شود.بیتصمیمی، خودش یک سیاست است؛ اما بدترین نوع آن.امروز دلار گران نمیشود چون دولت تصمیم بد گرفته؛ گران میشود چون تصمیم نگرفته است.و بازار، همیشه از دولتهای مردد، بیرحمانه انتقام میگیرد.#دلار#بازار#دولت
09:31 - 8 دی 1404
نظرات کاربران








