جهان در سال ۲۰۲۶ باید در انتظار چه جنگ‌هایی باشد؟

این خبر حاوی محتوای صوتی یا تصویری است. برای جزییات بیشتر به منبع خبر مراجعه کنید
خلاصه خبر

هوشنگ حسن‌یاری، تحلیل‌گر مسائل نظامی و استراتژیک و فرزین ندیمی، پژوهشگر ارشد امور دفاعی و امنیتی در موسسه واشینگتن، در گفت‌وگو با ایران‌اینترنشنال به بررسی تنش‌های تاریخی میان کشورها و گروه‌های سیاسی مختلف در جهان و پیش‌بینی وقوع موجی از درگیری‌های محدود پرداختند.

در سال ۲۰۲۵، جنگ‌های اوکراین، غزه و سودان وارد سومین یا چهارمین سال خود شدند، بی‌آنکه تلاش‌های دیپلماتیک برای پایان دادن آنها به نتیجه‌ای ملموس برسد.

این سال با وقوع یک جنگ کوتاه اما نگران‌کننده میان دو قدرت هسته‌ای هند و پاکستان در ماه مه، و گسترش چشمگیر بحران فراگیر خاورمیانه به‌ویژه با جنگ ۱۲ روزه همراه بود.

پیامدهای این درگیری‌ها بیش از هر چیز در تلفات انسانی، رنج و ویرانی نمود یافته است؛ صدها هزار نفر در دهه ۲۰۲۰ مستقیما در جنگ‌ها جان باخته‌اند و میلیون‌ها نفر دیگر زخمی، آواره، یتیم، گرسنه، قربانی سوءاستفاده یا دچار آسیب‌های روانی شده‌اند.

سطح تخریب‌ها نیز در برخی مناطق به حدی است که بازسازی کامل آنها شاید هرگز ممکن نباشد.

در چنین فضایی، بسیاری از کشورها به افزایش سرمایه‌گذاری و ظرفیت‌های نظامی خود روی آورده‌اند. اثرات این جنگ‌ها همچنین می‌تواند پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گسترده‌ای در سراسر جهان به‌ دنبال داشته باشد.

جمهوری اسلامی-اسرائیل/آمریکا

حسن‌یاری به ایران‌اینترنشنال گفت مهم‌ترین درگیری سال ۲۰۲۶ در غرب آسیا و منطقه خاورمیانه، میان جمهوری اسلامی و اسرائیل خواهد بود.

او شکل‌گیری «مرحله دوم جنگ» پس از جنگ ۱۲ روزه را قطعی خواند و گفت این نبرد، سرنوشت‌ساز خواهد بود.

ندیمی نیز در مصاحبه با ایران‌اینترنشنال، از جنگ ۱۲ روزه با عنوان نخستین «جنگ آتش‌های دوربرد» در دوران مدرن یاد کرد و افزود در دوره معاصر، سابقه نداشته دو کشور بدون مرز مشترک و بدون ورود نیروهای زمینی، تا این حد شدید و حتی برای مدتی کوتاه درگیر شوند.

از این منظر، این جنگ به گفته او، یک نقطه عطف به شمار می‌رفت که آخرین مورد از این نوع هم نخواهد بود.

این پژوهشگر تحلیل کرد بسیاری از اهدافی که اسرائیل در نظر داشت، به‌طور کامل محقق نشدند و کاملا مشخص است که این جنگ به دلایلی زودتر از زمان مورد انتظار به پایان رسید؛ بنابراین وقوع یک جنگ دیگر کاملا محتمل است.

جمهوری اسلامی و اسرائیل پیش‌تر در سال ۲۰۲۴ وارد چرخه‌ای از حملات متقابل و هدفمند شده بودند که اگرچه محدودتر از دیگر عملیات‌های اسرائیل بود، اما به تضعیف پدافند هوایی تهران و حذف چهره‌های کلیدی در حوزه نفوذ منطقه‌ای آن انجامید.

اسرائیل بامداد ۲۳ خرداد (۱۳ ژوئن) موجی غافلگیرکننده از حملات هوایی با پشتیبانی عوامل داخلی را علیه ایران آغاز کرد که به کشته شدن چندین مقام نظامی و سیاسی و تعدادی از عوامل ارشد هسته‌ای جمهوری اسلامی انجامید.

حمله هوایی اسرائیل به تهران در جنگ ۱۲ روزه

اسرائیل هدف خود را جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به سلاح هسته‌ای اعلام کرد؛ حمله‌ای که هم‌زمان با لغو مذاکرات برنامه‌ریزی‌شده ایران و آمریکا صورت گرفت.

به گفته ندیمی، مساله هسته‌ای جمهوری اسلامی موضوعی تمام‌شده نیست و تهران در حال تلاش برای بازسازی توان موشکی، سپس پدافندی و در مرحله بعد، احیای برنامه هسته‌ای و غنی‌سازی است.

برنامه موشکی جمهوری اسلامی به سطحی رسیده که اسرائیل را به‌طور جدی نگران کرده است و به اعتقاد ندیمی، اسرائیل برای همراه ساختن آمریکا با خود در این زمینه تلاش خواهد کرد.

پژوهشگر ارشد امور دفاعی و امنیتی موسسه واشینگتن تاکید کرد در سناریوی درگیری دوباره، نقش آمریکا احتمالا پررنگ‌تر و به شکل درگیری مستقیم‌تر خواهد بود؛ به‌ویژه در صورت دخالت جمهوری اسلامی در خلیج فارس و اختلال در مبادلات سوخت جهانی که می‌تواند به افزایش قیمت نفت منجر شود.

به اعتقاد ندیمی، جنگ دوربرد، به این شکل، برنده یا بازنده قطعی ندارد و معمولا دو طرف به نقطه‌ای از تعادل می‌رسند که با توقف درگیری تا مرحله بعدی موافقت می‌کنند، مگر آنکه صلح سیاسی با فشار یک طرف سوم تحمیل شود که در حال حاضر نشانه‌ای از آن به چشم نمی‌خورد.

او تاکید کرد تا زمانی که نظام سیاسی-مذهبی جمهوری اسلامی دچار لطمه‌ای جدی نشود، اسرائیل به نتیجه مطلوب خود نخواهد رسید.

در این شرایط احتمال آنکه جنگ شدت یابد و سطح تنش آن‌قدر بالا برود که حتی نوعی درگیری زمینی نیز ضروری تلقی شود، دور از ذهن نیست.

خاورمیانه: لبنان، غزه، یمن، سوریه و اسرائیل

خاورمیانه از سال ۲۰۲۳ شاهد موجی از درگیری‌های به‌هم‌پیوسته میان اسرائیل و بازیگران مختلف منطقه‌ای بوده است.

حسن‌یاری پیش‌بینی کرد در نوار غزه، حماس مقاومت خود را برای جلوگیری از خلع سلاح ادامه دهد، اما افزود در نهایت تنها وضعیتی که می‌تواند اسرائیل را خرسند کند، نابودی توان نظامی و سیاسی و جایگاه تصمیم‌ساز حماس در غزه و از بین رفتن کامل خطر وقوع «هفتم اکتبرهای دیگر» است.

به گفته این تحلیل‌گر مسائل نظامی و استراتژیک، طرح صلح مدنظر دونالد ترامپ و استقرار نیروی چندملیتی در غزه با موانعی مواجه شده و موفقیت طرح تدریجی خواهد بود. تنش‌ها در کرانه باختری نیز همیشه وجود داشته، اما درگیری‌ها در این منطقه جدی‌تر از همیشه شروع شده است.

مرحله نخست آتش‌بس میان اسرائیل و حماس بر اساس طرح صلح ۲۰ ماده‌ای ترامپ، اواسط مهر پس از جنگی ۲۰ ماهه اجرایی شد اما هنوز خبری از گام‌های بعدی آن نیست.

در لبنان نیز با وجود آتش‌بس شکننده‌ای که در نوامبر ۲۰۲۴ (آذر ۱۴۰۳) منعقد شد، حملات هوایی اسرائیل همچنان ادامه یافته که منجر به مرگ دست‌کم ۳۴۰ نفر شده است.

توافق آتش‌بس بر توقف درگیری‌ها، عقب‌نشینی حزب‌الله به شمال رود لیتانی و در نهایت خلع سلاح این گروه در سراسر لبنان، و همچنین خروج ارتش اسرائیل از مواضعی تاکید دارد که در جریان جنگ اخیر به آن‌ها پیشروی کرده بود.

با این حال، اسرائیل همچنان پنج موضع راهبردی را در داخل خاک لبنان حفظ کرده است. حزب‌الله نیز از خلع سلاح خودداری می‌کند.

ویرانی‌ها در غزه

حسن‌یاری در مورد سرنوشت این توافق و احتمال وقوع جنگی دیگر به دو گزینه محتمل اشاره کرد؛ نخست آنکه بیروت در نهایت تحت فشار آمریکا و فرانسه و با همکاری عربستان سعودی و امارات متحده عربی می‌تواند در نهایت کار سخت خلع سلاح حزب‌الله را انجام دهد.

او افزود اما اگر دولت لبنان موفق به این کار نشود، اسرائیل جنگی گسترده‌تر را علیه حزب‌الله آغاز خواهد کرد.

سوریه با مداخله کشورهایی مانند ترکیه و اسرائیل و همچنین نقش جمهوری اسلامی، روسیه و آمریکا در تحولات آن، از دیگر کانون‌های بحران در منطقه طی یک سال اخیر بوده است.

سرنگونی حکومت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴ (آذر ۱۴۰۳) موازنه‌های منطقه‌ای را دگرگون کرد و هم‌زمان با گسترش حضور نظامی اسرائیل فراتر از بلندی‌های جولان و حملات هوایی به زیرساخت‌های نظامی همراه شد.

با وجود ادامه حملات در ۲۰۲۵، دولت جدید سوریه به رهبری احمد الشرع نشانه‌هایی از تمایل به توافق صلح نشان داده است.

حسن‌یاری به ایران‌اینترنشنال گفت ممکن است در سال ۲۰۲۶ سطح تنش بین ترکیه و اسرائیل بالا بگیرد؛ هرچند که به احتمال بسیار زیاد به جنگ کشیده نمی‌شود، اما قطعا تنش‌های زیادی به وجود می‌آید که می‌توانند بر کشورهای همجوار مانند سوریه اثر بگذارند.

به گفته او، جمهوری اسلامی به احتمال زیاد بازیگر مهمی در عرصه سوریه نخواهد بود، اما همچنان به حرکات ایذایی خود برای مسلح کردن و تامین مالی بعضی گروه‌های نیابتی‌اش در منطقه ادامه خواهد داد؛ البته اگر بتواند از مسائلی که با آن روبه‌روست، جان سالم به در ببرد.

در یمن نیز حملات موشکی حوثی‌ها به اسرائیل و کشتیرانی در دریای سرخ با واکنش نظامی آمریکا و بریتانیا مواجه شد.

این تنش‌ها پس از چند آتش‌بس متوالی، تا تابستان ۲۰۲۵ کاهش نسبی یافت.

حسن‌یاری از جدی‌تر شدن احتمال حل درگیری‌های داخلی یمن میان حوثی‌ها و دولت قانونی این کشور خبر داد؛ به شرط آنکه عربستان سعودی و امارات متحده عربی با هم کنار بیایند و به هدف واحد سرنگونی حوثی‌ها فکر کنند.

در صورت رسیدن به این راه‌حل، به گفته این تحلیل‌گر، «دردسر اسرائیلی‌ها» هم از بین می‌رود.

اما اگر روند کنونی در مورد حوثی‌ها ادامه یابد، آمریکا و اسرائیل هر از گاهی آن را هدف قرار می‌دهند و این منطقه و تهدیدهایش تبدیل به زخمی باز می‌شود.

سوریه

جنوب تا شرق آسیا: هند، پاکستان، تایلند، کامبوج، چین، تایوان

تنش‌ها میان شماری از کشورهای جنوب، شرق و جنوب‌شرق آسیا قدیمی و ریشه‌دار است و گاهی مانند سال ۲۰۲۵، به رویارویی نظامی مستقیم نیز منجر می‌شود.

در ماه مه (اواخر اردیبهشت) هند و پاکستان وارد یک درگیری چهار روزه شدند که یکی از نگران‌کننده‌ترین تحولات امنیتی سال به شمار می‌رود.

روابط این دو کشور از زمان تقسیم شبه‌قاره در سال ۱۹۴۷ عمدتا خصمانه بوده و بارها، به‌ویژه بر سر منطقه مورد مناقشه کشمیر، به درگیری‌های کوتاه‌مدت انجامیده است.

هر دو کشور دارای سلاح هسته‌ای هستند و وقوع جنگی تمام‌عیار میان آنها می‌تواند پیامدهایی ویرانگر با بازتاب‌های جهانی داشته باشد.

حسن‌یاری با اشاره به ریشه تاریخی این منازعات پیش‌بینی کرد دو طرف بار دیگر در آینده‌ای نزدیک و شاید سال ۲۰۲۶، بر سر منطقه کشمیر برخوردهای کوتاه‌مدت و محدودشان را ادامه دهند، زیرا سیاست نظامی و سیاسی روشنی برای پایان درگیری‌ها وجود ندارد.

به گفته او، اینکه هر دو کشور توان اتمی دارند باعث شده درگیری‌های نظامی را آن‌قدری ادامه ندهند که به مرحله افزایش احتمال شکست کشور ضعیف‌تر و احتمال استفاده از سلاح هسته‌ای برسد.

این تحلیل‌گر مسائل نظامی و استراتژیک افزود به همین دلیل، درگیری‌های مرزی به همین شکل قابل مدیریت ادامه پیدا خواهد کرد و به جنگی تمام‌عیار و سرنوشت‌ساز منتهی نخواهد شد.

جرقه بحران دو طرف ۲۲ آوریل (دوم اردیبهشت) زده شد؛ زمانی که یک حمله در کشمیر تحت کنترل هند به کشته شدن ۲۶ غیرنظامی، عمدتا گردشگران هندو، انجامید.

هند هفتم مه (۱۷ اردیبهشت) با متهم کردن پاکستان به حمایت از این حمله، موجی از حملات را علیه اهداف نظامی و شبه‌نظامی در خاک پاکستان آغاز کرد؛ اتهامی که اسلام‌آباد آن را رد کرد و با حملات متقابل پاسخ داد.

در جریان چهار روز درگیری، حملات موشکی، پهپادی و درگیری‌های زمینی محدود، نزدیک به ۳۰ کشته در هند و بیش از ۵۰ کشته در پاکستان بر جا گذاشت که حدود سه‌چهارم آنان غیرنظامی بودند.

دهلی‌نو و اسلام‌آباد ۲۰ اردیبهشت با میانجی‌گری واشینگتن به درگیری مستقیم پایان دادند. این آتش‌بس با وجود نقض‌های محدود، به‌طور کلی پایدار ماند و روابط مرزی تا حد زیادی به وضعیت پیش از درگیری بازگشت.

درگیری‌ها در جنوب‌شرق آسیا نیز در آخرین روزهای سال با تحولاتی جدید همراه بود.

تایلند و کامبوج ۲۷ دسامبر (ششم دی) پس از هفته‌ها درگیری شدید مرزی، با برقراری دومین آتش‌بس در ماه‌های اخیر به جنگ پایان دادند.

این درگیری ۲۰ روزه دست‌کم ۱۰۱ کشته برجای گذاشت و بیش از نیم میلیون نفر را در هر دو سوی مرز آواره کرد.

درگیری‌ها اوایل دسامبر (۱۶ آذر) و پس از فروپاشی آتش‌بسی از سر گرفته شد که پیش‌تر ششم مرداد با میانجی‌گری ترامپ و انور ابراهیم، نخست‌وزیر مالزی، برای توقف دور قبلی نبردها برقرار شده بود.

تایلند و کامبوج بیش از یک قرن است که بر سر حاکمیت در بخش‌هایی از مرز زمینی ۸۱۷ کیلومتری خود که به‌طور کامل تعیین حدود نشده، اختلاف دارند؛ اختلافی که گهگاه به درگیری‌ها و زد‌وخوردهای مسلحانه انجامیده است.

با وجود این ریشه‌های تاریخی، حسن‌یاری گفت بعید به نظر می‌رسد این درگیری‌ها در سال آینده میلادی از تنش‌های مرزی فراتر برود و به جنگ کامل منجر شود.

اما احتمال وقوع جنگ در تایوان و حمله چین به آن، در روزهای پایانی سال ۲۰۲۵ جدی‌تر از همیشه مطرح شد.

امضای توافق آتش‌بس میان تایلند و کامبوج با میانجی‌گری ترامپ

وزارت جنگ آمریکا اواخر دسامبر گزارش سالانه خود درباره توانمندی‌های نظامی چین را منتشر کرد و هشدار داد پکن ممکن است ظرف یک سال، یا اندکی بیش از آن، به توانایی حمله نظامی به تایوان دست یابد.

بر اساس این گزارش، ارتش چین در حال بازآرایی نیروهای خود است تا گزینه‌های نظامی قابل اتکایی در اختیار شی جین‌پینگ، رییس‌جمهوری این کشور، قرار دهد و امکان دستیابی به «یک پیروزی راهبردی قاطع» علیه تایوان را تا سال ۲۰۲۷ فراهم کند.

ندیمی در گفت‌وگو با ایران‌اینترنشنال، خطر درگیری در تایوان را بسیار بالا ارزیابی کرد و گفت آمریکا دیگر تعهد پیشین را نسبت به تایوان ندارد.

به گفته پژوهشگر ارشد امور دفاعی و امنیتی موسسه واشینگتن، در نهایت چین به تایوان حمله خواهد کرد؛ چرا که افزایش آمادگی نظامی پکن نشان از بالا بردن توان نظامی کاربردی برای پس گرفتن تایوان دارد.

اما درگیری‌ها بین چین و ژاپن یا چین و فیلیپین، به گفته حسن‌یاری، در حد تنش باقی خواهند ماند؛ اگر هم جرقه‌ای از رویارویی نظامی شکل بگیرد، در همان سطح باقی می‌ماند، فروکش می‌کند و بعد از مدتی دوباره سر برمی‌آورد.

ردپای چین همچنین در جنگ داخلی میانمار که از کودتای نظامی سال ۲۰۲۱ آغاز شد، دیده می‌شود.

این جنگ تاکنون به کشته شدن بیش از ۸۰ هزار نفر، آوارگی داخلی بیش از سه میلیون نفر و فرار حدود یک میلیون نفر از کشور انجامیده است.

میانمار با جمعیتی حدود ۵۵ میلیون نفر، یکی از فقیرترین کشورهای آسیاست و از زمان استقلال در سال ۱۹۴۸ تقریبا همواره با شورش‌ها و درگیری‌های داخلی روبه‌رو بوده است.

جنگ کنونی پراکنده‌ترین درگیری جهان محسوب می‌شود و دست‌کم ۱۶۰۰ گروه قومی و سیاسی را درگیر کرده است.

ارتش میانمار، موسوم به تاتماداو، پس از یک دهه روند دموکراتیک با کودتا قدرت را در دست گرفت؛ اقدامی که به اعتراضات گسترده و تشدید خشونت‌ها منجر شد.

در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، کنترل تاتماداو به حدود یک‌پنجم خاک کشور کاهش یافت، هرچند تا میانه ۲۰۲۵ همچنان بزرگ‌ترین شهرها و بنادر اصلی را در اختیار دارد.

نفوذ چین، به‌ویژه در مناطق مرزی میانمار، افزایش یافته و گمان می‌رود پکن برای جلوگیری از بی‌ثباتی بیشتر از ارتش حمایت می‌کند.

آمریکا اواخر دسامبر درباره احتمال حمله چین به تایوان هشدار داد

روسیه-اوکراین و احتمال گسترش درگیری‌ها به اروپا

جنگ روسیه و اوکراین پس از تهاجم تمام‌عیار مسکو در فوریه ۲۰۲۲ (اسفند ۱۴۰۰) بزرگ‌ترین درگیری اروپا از زمان جنگ جهانی دوم است.

آمار تلفات این جنگ حدود چهار ساله قطعی نیست، اما منابع غربی از حدود ۳۵۰ هزار کشته سخن می‌گویند.

پیامد انسانی جنگ گسترده است: بیش از پنج میلیون اوکراینی پناهنده‌اند و میلیون‌ها نفر نیز در داخل آواره شده‌اند.

فرزین ندیمی به ایران‌اینترنشنال گفت اروپا از زمان آغاز این جنگ، احساس تهدید زیادی از سوی مسکو می‌کند و در صورت پایان نبرد نیز به نظر نمی‌رسد این احساس به این زودی‌ها برطرف شود.

به گفته این پژوهشگر، اگر روسیه از بحران اوکراین جان سالم به در ببرد - که به اعتقاد او خواهد برد - ظرف چهار یا پنج سال آینده نگاهش را به سمت کالینینگراد و بالتیک (استونی، لتونی و لیتوانی) معطوف خواهد کرد.

کالینینگراد یک برون‌بوم راهبردی روسیه در قلب اروپاست که میان لهستان و لیتوانی و در ساحل دریای بالتیک قرار دارد و به مسکو امکان می‌دهد بدون اتصال زمینی، حضور نظامی مستقیم در اروپا داشته باشد.

در مقابل، کشورهای بالتیک که هم عضو ناتو و هم اتحادیه اروپا هستند، از آسیب‌پذیرترین نقاط شرقی اروپا در برابر فشار روسیه به‌ شمار می‌روند.

ندیمی تاکید کرد این تهدیدها باعث می‌شود کشورهای عضو ناتو همچنان بودجه نظامی و سطح آمادگی خود را بالا ببرند و حفظ کنند.

روسیه در میانه سال ۲۰۲۵ حدود ۲۰ درصد از سرزمین‌های اوکراین را در کنترل دارد.

با وجود تلاش ترامپ تا آخرین روزهای سال، نشانه‌ای از توافق پایدار میان دو طرف دیده نمی‌شود.

حسن‌یاری در همین زمینه به ایران‌اینترنشنال گفت احتمال دارد روسیه قلمروهایی را که از اوکراین گرفته، نگه دارد و تحت فشار احتمالی آمریکا، به همین موارد راضی شود.

او پیش‌بینی کرد اوکراین و روسیه به احتمال زیاد در ۲۰۲۶ به توافق صلح برسند، اما هشدار داد در غیر این صورت، احتمال گسترش جنگ به کشورهای همسایه اوکراین مانند لهستان وجود دارد.

روابط روسیه و اکثر کشورهای عضو ناتو پس از آغاز جنگ اوکراین به سردی گراییده است.

در ماه‌های اخیر، گزارش‌های متعددی از ورود پهپادهای ناشناس منتسب به روسیه، به حریم هوایی کشورهای عضو ناتو مانند آلمان، بلژیک، دانمارک، نروژ، استونی و لهستان گزارش شده است.

جنگ روسیه و اوکراین به چهارمین سال خود نزدیک شده است

ونزوئلا-آمریکا

در آمریکای جنوبی، تنش‌ها میان آمریکا و ونزوئلا شدت گرفته است.

دولت ترامپ ماه‌هاست حملات مرگباری علیه قایق‌های مظنون به قاچاق مواد مخدر در سواحل ونزوئلا و همچنین سواحل اقیانوس آرام آمریکای لاتین انجام می‌دهد و حتی تهدید کرده است که این حملات می‌تواند به خاک ونزوئلا نیز کشیده شود.

ندیمی گفت به احتمال زیاد، این وضعیت به سطح جنگ برسد؛ هرچند که دولت آمریکا و به‌طور مشخص ترامپ سعی می‌کنند موضوع برکناری دولت نیکلاس مادورو را بدون وقوع جنگ فیصله دهند.

او تاکید کرد آمریکا به چیزی کمتر از کنار رفتن دولت مادورو راضی نخواهد شد، اما ممکن است این هدف، به روش مسالمت‌آمیز رخ دهد، یا مادورو به روشی ترور شود، کودتایی رخ دهد یا خودش ۲۰۰ میلیون دلار پیشنهادی‌اش را بگیرد و کنار برود.

این پژوهشگر امور دفاعی و امنیتی پیش‌بینی نتیجه رویارویی نظامی مستقیم میان دو طرف را سخت توصیف کرد.

ارزیابی‌ها حاکی از مقاومت حکومت ونزوئلا در صورت وقوع چنین جنگی است، اما به گفته ندیمی، باوجود وفاداری ظاهری ارتش ونزوئلا به دولت، عناصری در رده‌های میانی و پایین ارتش هستند که به‌شدت با مادورو مخالفند و در صورت پیشامد عدم پایداری در دولت با حمله مستقیم آمریکا، می‌توانند دست به کودتا بزنند.

به گفته ندیمی، آمریکا می‌کوشد سرنگونی دولت مادورو با کم‌ترین هزینه اتفاق بیفتد، بنابراین حتی اگر کار به درگیری نظامی بکشد، جنگی طولانی رخ نخواهد داد؛ بلکه کوتاه‌مدت و شدید خواهد بود.

تحلیل‌گران حمله نظامی آمریکا به ونزوئلا برای سرنگونی مادورو را محتمل می‌دانند

آفریقا: کنگو، نیجر، نیجریه، جنگ داخلی سودان و مداخله کشورهای خارجی

در قاره آفریقا نیز سال ۲۰۲۵ با تنش‌ها، درگیری‌ها و خشونت و جنگ همراه بود.

جنگ داخلی سودان در آوریل وارد سومین سال خود شد و اکنون بزرگ‌ترین بحران انسانی جهان از نظر تعداد مطلق به شمار می‌آید.

آمار رسمی از شمار کشته‌شدگان وجود ندارد، اما برآوردهای اواخر ۲۰۲۴ از جان‌ باختن دست‌کم ۱۵۰ هزار غیرنظامی حکایت داشت؛ رقمی که تا میانه ۲۰۲۵ به‌طور قطع افزایش یافته است.

بیش از ۹ میلیون نفر در داخل سودان آواره شده‌اند و حدود سه میلیون نفر به کشورهای همسایه گریخته‌اند. از جمعیت حدود ۵۰ میلیونی کشور، نزدیک به دو سوم به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند که ۱۶ میلیون نفر از آنان کودک‌اند.

حسن‌یاری درباره سرنوشت احتمالی این درگیری‌ها گفت وضعیت سودان ادامه خواهد یافت.

به اعتقاد او، دو طرف آن‌قدر به کشتار یکدیگر ادامه می‌دهند تا یک طرف غالب یا خسته شود؛ همچنین ممکن است به آتش‌بس بسیار شکننده تن دهند.

اما مساله آن زمانی حل می‌شود که دو نیروی نظامی به‌طور کامل در هم ادغام شوند و ژنرال‌هایی که رهبرانشان هستند، قدرت را با هم تقسیم کنند؛ در واقع مسیری را ادامه دهند که به گفته حسن‌یاری، کشورهای آفریقای بعد از استعمارزدایی به آن تن دادند.

این جنگ آوریل ۲۰۲۳ با جدایی نیروهای پشتیبانی سریع از ارتش سودان آغاز شد و سومین جنگ داخلی کشور از زمان استقلال به‌ شمار می‌آید.

موارد نقض‌ گسترده حقوق بشر، به‌ویژه در دارفور، باعث شده چندین نهاد بین‌المللی اقدامات نیروهای پشتیبانی سریع را در حد نسل‌کشی ارزیابی کنند.

از میانه ۲۰۲۵، این نیروها کنترل بخش عمده منطقه دارفور را در اختیار دارند، در حالی که ارتش سودان بیشتر مناطق دیگر، از جمله خارطوم، را پس گرفته است.

دولت سودان درباره ابعاد گسترده خشونت جنسی در جنگ این کشور هشدار داده است

با وجود آنکه این یک جنگ داخلی است، اما بُعد بین‌المللی قابل توجهی دارد؛ به‌گونه‌ای که لیبی، کنیا و امارات متحده عربی از نیروهای پشتیبانی سریع حمایت می‌کنند؛ مصر، ترکیه و عربستان سعودی هم حامی ارتش سودان هستند.

شواهدی نیز وجود دارد که نشان می‌دهد هر دو طرف در مقاطع مختلف از حمایت روسیه، جمهوری اسلامی و چین برخوردار شده‌اند.

آمریکا اوایل آذر اعلام کرد طرفین جنگ در سودان به‌طور رسمی پیشنهاد آتش‌بس را قبول نکرده‌اند.

علاوه بر سودان، در سال ۲۰۲۵، درگیری‌ها در شرق جمهوری دموکراتیک کنگو به‌طور چشمگیری تشدید شد؛ منطقه‌ای که دهه‌هاست با شورش‌های مسلحانه و بی‌ثباتی مزمن روبه‌روست.

تنها در ژانویه و فوریه ۲۰۲۵ بیش از هفت هزار نفر در نتیجه مستقیم خشونت‌ها کشته شدند، اما اختلال در کمک‌رسانی، خدمات درمانی و تامین غذا نشان می‌دهد شمار واقعی قربانیان کنگو بسیار بیشتر است.

گروه‌های مسلح به ارتکاب جنایت‌های جنگی، خشونت گسترده جنسی، اعدام‌های فراقضایی و غارت متهم شده‌اند و نیروهای دولتی نیز از این اتهام‌ها مصون نبوده‌اند.

مرحله کنونی بحران با شورش سال ۲۰۲۲ گروه ام۲۳ آغاز شد؛ گروهی که بزرگ‌ترین عضو «ائتلاف رود کنگو» است و شواهدی از حمایت رواندا از آن وجود دارد.

روسای‌جمهوری کنگو و رواندا در ماه مارس خواستار آتش‌بس شدند و پس از ماه‌ها مذاکره، در ژوئن توافق‌های صلح و تجاری با میانجی‌گری ایالات متحده میان دو کشور حاصل شد.

در غرب آفریقا، شورش‌های اسلام‌گرایانه در نیجر، مالی و بورکینافاسو تشدید شده و گروه‌هایی مانند جماعت نصرت‌الاسلام و المسلمین و شاخه‌های وابسته به داعش فعال‌اند؛ به‌گونه‌ای که حدود ۱۴ درصد جمعیت مالی در معرض درگیری قرار دارند.

هر سه کشور طی پنج سال گذشته شاهد کودتاهای نظامی بوده‌اند و به بخشی از «کمربند کودتا» در منطقه ساحل تبدیل شده‌اند.

در کامرون، درگیری با جدایی‌طلبان انگلیسی‌زبان به آوارگی بیش از ۷۰۰ هزار نفر انجامیده است.

در جنوب و شرق آفریقا، شاخه‌ای از داعش از سال ۲۰۱۷ در شمال‌شرق موزامبیک می‌جنگد و این کشور پس از انتخابات مناقشه‌برانگیز اکتبر ۲۰۲۴ وارد بحران سیاسی شد.

در سومالی نیز گروه الشباب همچنان فعال است و این کشور در بالاترین رده شاخص دولت‌های شکننده قرار دارد.

در شمال نیجریه بوکوحرام، شاخه‌های داعش و گروه‌های راهزن فعال‌اند و ناتوانی ارتش و تاکتیک‌های خشن آن، اوضاع را وخیم‌تر کرده است.

ترامپ در آخرین روزهای سال ۲۵ گفت به دستور مستقیم او و در پاسخ به کشتار گسترده مسیحیان، ارتش آمریکا حمله‌ای «قدرتمند و مرگبار» علیه نیروهای داعش در شمال‌غرب نیجریه انجام داده است.

ندیمی با اشاره به این تحولات در سراسر جهان هشدار داد ۲۰۲۶ از هر جهت، سال درگیری‌های نظامی خواهد بود.

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ