رضا اسماعیلی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: در بررسی پدیده سالمندی باید میان مفاهیمی مانند «بحران»، «معضل» و «چالش» تمایز قائل شد. از منظر جامعهشناسی، جامعه ایران بهطور عام و استان اصفهان بهطور خاص با «چالش افزایش جمعیت سالمند» مواجه است و با بحران سالمندی مواجه نیست.
وی افزود: براساس آخرین آمارهای موجود، ۱۳/۷ درصد از جمعیت استان اصفهان را سالمندان تشکیل میدهند، در حالی که نرخ سالمندی در سطح کشور بین ۱۰ تا ۱۱ درصد است. از این منظر، نمیتوان از بحران سالمندی سخن گفت، بلکه با چالشی جدی در زمینه افزایش سهم جمعیت سالمند روبهرو هستیم. این وضعیت ناشی از کاهش نرخ زاد و ولد در جامعه ایران و بهویژه در استان اصفهان است که موجب شده سهم جمعیتی افراد بالای ۶۰ سال نسبت به کل جمعیت افزایش یابد.
استاد جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) ادامه داد: اطلاق واژه «بحران» از سوی برخی مدیران بیشتر ناشی از آن است که زیرساختها، امکانات، شرایط، تدابیر و تمهیدات مدیریتی در حوزه سالمندی با نرخ رشد جمعیت سالمند و نیازهای این گروه سنی سازگاری لازم را ندارد و خدمات ارائهشده متناسب با شرایط سالمندان نیست. از اینرو ما با یک چالش جمعیتی مواجه هستیم که ریشه در کاهش نرخ باروری، کاهش سهم جمعیت جوان و در مقابل، افزایش امید به زندگی و خدمات رفاهی دارد.
اسماعیلی تصریح کرد: «بحران» زمانی معنا پیدا میکند که راهحلها بسیار دشوار یا غیرممکن باشند. با توجه به شرایط موجود، راهحلهایی برای مواجهه با پدیده سالمندی وجود دارد، اما پیششرط آن پذیرش سالمندی و افزایش جمعیت سالمند بهعنوان یک واقعیت اجتماعی در جامعه ایران است.
وی درباره عوامل ساختاری، اقتصادی و فرهنگی مؤثر بر شتابگیری روند سالمندی در اصفهان گفت: مهمترین عامل، کاهش نرخ زاد و ولد و باروری در جامعه است. کاهش نرخ ازدواج و کاهش تمایل جوانان به ازدواج، به کاهش زاد و ولد منجر میشود و در نتیجه، سهم گروههای سنی میانسال و کهنسال نسبت به گروههای سنی جوان افزایش مییابد. از منظر زیستی نیز کاهش نرخ باروری، مهمترین عامل افزایش سهم جمعیت سالمند محسوب میشود.
استاد جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان خوراسگان(خوراسگان) افزود: ساختار اقتصادی بهشدت بر رفتارهای اجتماعی، خانوادگی و تصمیمات شهروندان اثرگذار است. افزایش سطح رفاه و بهبود دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی موجب افزایش امید به زندگی شده است. از سوی دیگر، اقتصاد ایران با دو چالش جدی رکود و تورم مواجه است. نرخ بالای تورم، که بهطور متوسط بیش از ۵۰ درصد اعلام میشود، موجب کاهش قدرت خرید و نااطمینانی اقتصادی شده و این مسئله هم میل به ازدواج و تشکیل خانواده را کاهش داده و هم دسترسی سالمندان به خدمات درمانی و رفاهی را دشوارتر کرده است.
اسماعیلی تأکید کرد: سیاستهای رفاهی اگر بهصورت منظم و هدفمند اجرا شوند، میتوانند کیفیت زندگی شهروندان و بهویژه سالمندان را ارتقا دهند، اما در شرایط کنونی، افزایش تورم موجب کاهش سهم طبقه متوسط و افزایش جمعیت طبقات پایین شده و جامعه را با خطرات جدی مواجه کرده است.
وی با اشاره به تحولات ساختاری خانواده در ایران طی نیمقرن اخیر گفت: خانوادههای گسترده به خانوادههای هستهای تبدیل شدهاند، سطح تحصیلات و اشتغال زنان افزایش یافته و در نتیجه، میل به فرزندآوری کاهش پیدا کرده است، همچنین در سیاستهای کاهش جمعیت نقش دولت در ارائه خدمات درمانی و رفاهی به مراتب بیشتر است، اما ارزیابی اقتصادی جامعه این است که باید سهم خانوادهها در حوزه پاسخگویی به نیازهای اقتصادی و آموزشی و درمانی بیشتر شود. از طرفی فرزندآوری و نگهداری از فرزندان و سالمندان به جز مسئولیتهایی که بر خانوادهها تحمیل میکند به امری پرهزینه و دشوار تبدیل شده است پس ما باید یک نگاه ویژه تر به پدیده سالمندی داشته باشیم.
استاد جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) افزود: از منظر فرهنگی نیز شاهد رشد فردگرایی، تغییر نظام باورها و اولویت یافتن رفاه و منویات فردی هستیم. سالمندی و فرزندآوری دو روی یک سکه هستند و کاهش فرزندآوری بهطور مستقیم بر افزایش جمعیت سالمند اثر میگذارد.
اسماعیلی اظهار کرد: اصفهان از جمله استانهایی است که نرخ سالمندی بالایی دارد. شرایط زیستی مناسب، تنوع اقلیمی و بازگشت سالمندان به شهرها و روستاهای محل تولد خود، موجب نوعی بازگشت معکوس جمعیتی شده است. بسیاری از سالمندان پس از پایان دوران اشتغال، به شهرهایی مانند اردستان، گلپایگان و مناطق روستایی بازمیگردند تا ادامه زندگی و حتی پایان حیات خود را در زادگاهشان سپری کنند. پدیدهای که میتوان از آن با عنوان «خوشنشینی سالمندان» یاد کرد.
وی گفت: تغییرات ساختار خانواده را از مهمترین چالشهای مرتبط با سالمندی است. کوچک شدن خانوادهها، تغییر سبک زندگی، کاهش نقش ریشسفیدان و کهنسالان در تصمیمگیریهای خانوادگی، افزایش اشتغال زنان و کاهش متوسط تعداد فرزندان، همگی موجب شدهاند که مراقبت از سالمندان در درون خانواده دشوارتر شود. بهویژه در مناطق شهری که سبک زندگی و انتظارات خانوادگی تغییر یافته است.
اسماعیلی اظهار کرد: اگرچه قوانین بازنشستگی و تأمین اجتماعی از اقدامات ارزشمند در ایران محسوب میشوند، اما با توجه به روند سریع افزایش جمعیت سالمند، این نظامها نیازمند بازنگری و سیاستگذاریهای جدید هستند. حمایت از سالمندان نباید فقط دولتی باشد، بلکه خانوادهها نیز باید نقشی فعال ایفا کنند و سیاستهای حمایتی دولت در کنار خانواده معنا پیدا کند.
وی ادامه داد: فقط تمرکز بر خانههای سالمندان کافی نیست و میتوان با ترکیب رویکردهای دولتمحور و خانوادهمحور، از سالمندان در درون خانواده و با حمایتهای مالی و خدماتی دولت حمایت کرد.
استاد جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) افزود: مهمترین خلأ موجود واگذاری کامل امور سالمندی به نظام دولتی است. خانوادهها، بخش خصوصی و سازمانهای مردمنهاد باید نقش فعالتری در این حوزه ایفا کنند. تعامل مثبت میان دولت، بخش خصوصی و نهادهای مردمی میتواند به ارائه راهحلهای منطقیتر و کارآمدتر منجر شود.
اسماعیلی گفت: سالمندی یک واقعیت اجتماعی است که پیامدهای گستردهای دارد. سن پایین بازنشستگی در ایران، بازنشستگیهای زودهنگام و ناهماهنگی میان جمعیت شاغل و بازنشسته، نظام تأمین اجتماعی را با چالشهای جدی مواجه کرده است. در حالی که افزایش جمعیت سالمند، نیاز به خدمات درمانی، مراقبتی، دارویی و فضاهای شهری متناسب با سالمندان را افزایش میدهد.
وی افزود: سالمندی نباید به دورهای در انتظار مرگ تبدیل شود، بلکه باید به دورهای فعال از زندگی بدل شود. استفاده از ظرفیتهای داوطلبانه و تجربیات سالمندان، همانند آنچه در بسیاری از کشورها رایج است، میتواند به ارتقای کیفیت زندگی سالمندان کمک کند.
استاد جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) با اشاره به الگوهای موفق داخلی و بینالمللی تأکید کرد: این الگوها باید متناسب با شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران طراحی شوند. سالمندی پدیدهای است که باید مرحلهبندی، تفکیک و متناسب با گروههای سنی مختلف، برای آن سیاستگذاری شود. موضوعی که در نظام قانونگذاری و خدماتی کشور کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
اسماعیلی گفت: حفظ سالمند در درون خانواده، در کنار حمایتهای دولتی و اجتماعی، مهمترین راهبرد اجتماعی در مواجهه با پدیده سالمندی است. ایزولهکردن سالمندان از خانواده و جامعه، یکی از بزرگترین خطاها در این حوزه محسوب میشود. سالمندی تجربهای همگانی است و کیفیت زندگی سالمندان امروز، آینده امید اجتماعی و کیفیت زندگی نسلهای بعدی را رقم میزند.
انتهای پیام








