چرا موقع درسخواندن، همه کارها جذاب میشود؟
ناگهان اتاقمان فریاد میزند «من را تمیز کن!»، فیلمی که قبلاً حوصلهمان را سر میبرد، حالا شاهکار تاریخ سینما به نظر میرسد. یا دلمان میخواهد کتابی بخوانیم که ماهها به آن دست نزده بودیم. سؤال اینجاست: چرا درست وقتی باید درس بخوانیم، هر کاری جذابتر از درس میشود؟
خلاصه خبر
فارس - گروه نوجوان: تقریباً همهمان این صحنه را تجربه کردهایم که فردا امتحان داریم، پروژهها عقبافتاده، اما ناگهان اتاقمان فریاد میزند «من را تمیز کن!»، فیلمی که قبلاً حوصلهمان را سر میبرد، حالا شاهکار تاریخ سینما به نظر میرسد. یا دلمان میخواهد کتابی بخوانیم که ماهها به آن دست نزده بودیم. سؤال اینجاست: چرا درست وقتی باید درس بخوانیم، هر کاری جذابتر از درس میشود؟
مغز انسان عاشق کارهای لذتبخش، فوری و کمدردسر است. درسخواندن معمولاً هیچکدام از این دو را ندارد. سخت است، نتیجهاش دیر معلوم میشود و پر از سؤالهای ترسناک است: «اگه نفهمم چی؟»، «اگه خراب کنم چی؟» این ابهام برای مغز نوعی تهدید محسوب میشود. طبق پژوهشهای علومشناختی، وقتی مغز احساس تهدید یا فشار میکند، سیستم «اجتناب» فعال میشود؛ یعنی مغز دنبال راه فرار میگردد، حتی اگر آن راه فرار شستن ظرفها باشد!
اینجاست که پدیدهای به نام اهمالکاری وارد ماجرا میشود. روانشناسان میگویند این رفتارها نوعی اهمالکاری فعال هستند. ما کار مفید انجام میدهیم، اما نه کاری که واقعاً مهم است. پژوهشها نشان میدهد، اهمالکاری بیشتر از آنکه مشکل مدیریت زمان باشد، مشکل مدیریت احساسات است. ما درس را عقب میاندازیم نه چون بلد نیستیم، بلکه چون حس اضطراب، ترس، فشار را نمیتوانیم تحمل کنیم. پس به کاری پناه میبریم که حالمان را الان بهتر کند.
نوجوانی هم این وضعیت را تشدید میکند. بخش تصمیمگیری مغز قشر پیشپیشانی هنوز درحالرشد است، اما بخش هیجانی مغز کاملاً فعال است. نتیجه؟ انتخاب لذت کوتاهمدت بهجای هدف بلندمدت.
اما دانستن این موضوع به ما این قدرت را میدهد که بفهمیم مغزمان دارد از استرس فرار میکند. میتوانیم با قدمهای کوچک، مثل «فقط ده دقیقه درس»، مقاومتش را بشکنیم. گاهی مشکل درس نیست؛ مشکل ترسی است که بیصدا پشت آن نشسته است.
برای دیدن سایر مطالب با ما در صفحه فارس نوجوان همراه شوید.
12:05 - 8 دی 1404
نظرات کاربران








