به گزارش ایسنا، چهل و چهارمین نشست از مجموعه برنامههای «صد کتاب ماندگار قرن» با نقد و معرفی کتاب «دانشمندان و سخنسُرایان فارس» اثر محمدحسین رکنزاده آدمیت با حضور غلامرضا امیرخانی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و به دبیری کوروش کمالی سروستانی در مرکز اسناد و کتابخانه ملی منطقه جنوب، در شیراز برگزار شد.
کوروش کمالی سروستانی، بنیانگذار و مدیر مرکز سعدیشناسی در آغاز این نشست گفت: «تن آدمی شریف است به جان آدمیت» این بیت سعدی مورد علاقه استاد محمدحسین رکنزاده، آدمیت بوده و در صفحه اول هفتهنامه آدمیت درج شده است. شادروان محمد صدرهاشمی در کتاب ارزشمند «تاریخ جراید و مجلات ایران» که در سال ۱۳۲۷ در اصفهان منتشر شده و نخستین کتاب در تاریخ مطبوعات ایران بهشمار میرود، در مورد روزنامه آدمیت مینویسد: «روزنامه آدمیت در شیراز به مدیری و سردبیری رکنزاده آدمیت تاسیس و شماره اول، سال اول آن، در خرداد ۱۳۰۵ شمسی در چهار صفحه به قطع وزیری بزرگ منتشر شده است. آدمیت روزنامهای است هفتگی و با چاپ سنگی که در میدان توپخانه شیراز قرار دارد... روزنامه آدمیت دارای سرلوحهای است به شکل مربع مستطیل که سمت چپ آن تصویر شیخ سعدی، بهصورت درویش پیری ایستاده و دست خود را بهطرف صفحهای که روی آن کلمه «آدمیت» یعنی اسم روزنامه به خط نستعلیق نوشته شده، اشاره کرده است و در دست دیگر شیخ، فرشته بالداری نمودار است». این امر نشانهای است که محمدحسین رکنزاده آدمیت بهدلیل عشق به سعدی، پس از تصویب قانون انتخاب نام خانوادگی و منسوخ شدن القاب در سال ۱۳۰۴، نام خانوادگی خود را رکنزادۀ آدمیت انتخاب کرده است و دو کتاب «منشات آدمیت» و «منتخبات ایران شهر یا اصول آدمیت» را نیز با همین عنوان مینویسد. علاوه بر این، در سال ۱۳۴۳ ش کلیات سعدی شیرازی با مقدمۀ او توسط کتابفروشی اسلامیه منتشر میشود و مفصلترین مدخل کتاب «دانشمندان و سخنسُرایان فارس» نیز با ۵۷ صفحه به سعدی اختصاص دارد.
مدیر دانشنامه فارس در ادامه زندگینامه زکنزاده آدمیت را به این شرح خواند: محمدحسین رکنزاده آدمیت پژوهشگر، مورخ، روزنامهنگار، فهرستنویس، شاعر و آزادیخواه، ۱۲۶ سال پیش در ۲۸ بهمنماه سال ۱۲۷۸ (براساس تاریخ قمری ۱۳۱۷ تولد: ۱۳۰ سال پیش) در نزدیکی محله گودعربان در شیراز زاده شد. پدرش، میرزا عبدالله شیرازی، ملقب به رکنالتجار و متخلص به مُدرِک، تاجر، نویسنده، شاعر و آزادیخواه بود. ادبیات فارسی و عربی و زبان انگلیسی را در محضر فرصت شیرازی آموخت. بهدلیل مشروطهخواهی، با میرزا عبدالرحیم طالبوف تبریزی، عبدالمحمد اصفهانی و جهانگیرخان صور اسرافیل مکاتبه داشت.
محمدحسین دوران کودکی را بهدلیل تجارت پدر، در بوشهر گذراند و از پنجسالگی در مدرسه سعادت بوشهر به تحصیل پرداخت. هفدهساله بود که به اتفاق پدر به اهواز رفت. در اهواز مدتی کوتاه به آموزگاری در دبستان «جاسبیه» میپردازد و همزمان، منشی تجارتخانۀ محمدباقر بهبهانی میشود. پدرش در ۴۲ سالگی به مرض وبا مبتلا میشود و در اهواز درمیگذرد. پس از مرگ پدر، به همراه خانواده به بوشهر بازمیگردد و در تجارتخانه حاج محمدعلی شیرازی (شوهر عمهاش) به کار دفتری و انشاء و دادوستد میپردازد. روح پرخروش آدمیت در شهر آرام بوشهر تاب نمیآورد و بر همین اساس، به سال ۱۲۹۸ ش به شیراز بازمیگردد.
در سال ۱۳۰۱ «کتابخانه و قرائتخانه آدمیت» را در میدان مدبری تاسیس میکند. پس از چند ماه فعالیت آن تعطیل میشود و دوباره در سال ۱۳۰۳ اینبار، در میدان توپخانه پشت ارگ کریمخانی، کار خود را آغاز میکند و در همین سال فهرست کتابهای «کتابخانه و قرائتخانه آدمیت» را در ۴۸ صفحه و ۴۰ موضوع منتشر میکند.
در سال ۱۳۰۵ همانگونه که آمد، انتشار هفتهنامه آدمیت را آغاز و با فرازها و نشیبها و دردسرهای سانسور در سال ۱۳۰۷ انتشار آن را متوقف میکند.
چند ماهی در سال ۱۳۰۶ به هندوستان سفر میکند. هوای گرم و مرطوب بمبئی بیمارش میکند و به شیراز بازمیگردد.
در اواخر سال ۱۳۰۷ شیراز را برای همیشه ترک میکند و به تهران میرود و مدتی در تجارتخانه حاج محمد معینالتجار بوشهری، حسابدار میشود. در همین سال به درخواست سیدابراهیم ضیاءالواعظین، مدیر روزنامه «ایران آزاد» میشود. این روزنامه پس از مدتی توقیف میشود و در سال ۱۳۰۸ «کتابخانه آدمیت» را در تهران تأسیس میکند.
در سال ۱۳۱۰ ش، داستان تاریخی «دلیران تنگستان» را منتشر میکند. کتابی که نامش را پرآوازه میکند. محمدعلی جمالزاده و سعید نفیسی به ستایش آن میپردازند و در دهه پنجاه نیز، تلوزیون ایران، سریال چهارده قسمتی و موفق دلیران تنگستان را بر اساس همین کتاب و به کارگردانی همایون شهنواز تهیه و در سال ۱۳۵۴ پخش میکند.در سال ۱۳۱۲ ش داستان تاریخی «فارس و جنگ بینالملل» را منتشر میکند که آن هم با اقبال عمومی روبهرو میشود. در سال ۱۳۱۴ بهدلیل کمرونقی بازار کتاب و عدم تکافوی دخل و خرج، مجبور به تعطیلی «کتابخانه آدمیت» شده، کارمند وزارت دارایی میشود. در سال ۱۳۱۶ «رسالۀ کلمات و اصطلاحات جدیده» و در سال ۱۳۲۵ «رساله اغلاط مشهوره» را در تهران منتشر میکند. به دلیل آشنایی با ادبیات فارسی و عربی و انگلیسی و انتشار این دو کتاب در سال ۱۳۳۱ همزمان با دوران دولت دکتر محمد مصدق، به عضویت پیوسته انجمن ادبی فرهنگستان ایران (فرهنگستان اول که در سال ۱۳۱۴ تشکیل شد) پذیرفته میشود. او در این ایام غزل و قصیده میسرود و در انجمن ادبی «شبهای شیراز» در تهران، حضوری مستمر داشت.
در بهمنماه ۱۳۳۳ با مساعدت و موافقت رضا حکمت، ملقب به سردار فاخر که زاده شیراز و رییس مجلس شورای ملی آن زمان بود، به کتابخانه مجلس شورای ملی منتقل و به نوشتن فهرست کتب خطی کتابخانه مشغول میشود. در همین دوران است که ایده نوشتن کتاب مستطاب «دانشمندان و سخنسُرایان فارس» در ذهنش نقش میبندد و زندگیاش شوری دیگر میگیرد. یادداشتهای پراکنده چهارسالهاش را الفبایی میکند تا شرح حال «حکما، عرفا، فقها، ادبا، شعرا، اطبا، نویسندگان، نقاشان و خوشنویسان سرزمین هنرخیز فارس را که مایه سربلندی و افتخار ایران و ایرانی هستند تحریر کند». در سال ۱۳۳۷ جلد اول کتاب منتشر میشود. رکنزاده آدمیت در مقدمه آن مینویسد: نوشتن «کتاب را آغاز کردم و در عرض چهارسال به پایان رسانیدم و اینک جلد اول آن را از نظر خوانندگان محترم میگذرانم، اما چه پایه در این راه رنج بردهام و چه مایه خون جگر خوردهام تا به این تألیف، سروسامانی دادهام، خود دانم و بر کسی منّتی ندارم بلکه از همگان منّت پذیرم».
در آن دوران، استان فارس از نظر جغرافیای سیاسی، گستردهتر از امروز بود و «استان فارس و بنادر» شامل فارس امروزی، بوشهر، کهکیلویه و بویراحمد و بخشی از هرمزگان میشد. همچنین آدمیت بر آن است که مجمعالجزایر بحرین جزء خاک ایران و از توابع ایالت فارس بوده و به همین دلیل شرححال بزرگان فارسِ بزرگ و برخی از علمای بحرین را در این کتاب نیز آورده است. مدخلهای کتاب دربرگیرنده بزرگان این سرزمین از آغاز دوران اسلامی تا سال ۱۳۴۰ است و برخلاف دانشنامهها که معمولاً مدخلی به بزرگانی که زندهاند، اختصاص نمیدهند، در این کتاب در مورد معاصرین مدخلهایی که با مرحوم آغاز میشوند، اشاره به درگذشتگان دارد و مدخلهایی که با آقا آغاز میشود، به کسانیکه در زمان تالیف کتاب زنده بودهاند، اختصاص یافته است. (در دانشنامههایی که پس از انقلاب در ایران منتشر شده، تنها دانشنامه «دانشگستر» که زیرنظر استاد کامران فانی منتشر شده است، مدخل معاصرین در حال فعالیت را گنجانده است).
استاد زندگینامه پدر خود را زیرعنوان «مُدرِک» و زندگینامه خودشان را زیرعنوان «سالک» که تخلص شعری آنان بوده، نوشتهاند.
همچنین در مقدمه جلد اول نکته قابل توجهی را در مورد زنان آورده و نگاشته است: «به عللی که از اختیار مولف خارج بوده، از چاپ تصاویر زنان شاعره و فاضله در کتاب خودداری شده است و بدینوسیله از آنان معذرت میخواهم». کتاب دانشمندان و سخنسرایان از نخستین و مفصلترین کتابهایی است که آن را «زندگینامه محلی» میخوانیم. جلد اول کتاب در سال ۱۳۳۷، جلد دوم در سال ۱۳۳۸، جلد سوم در سال ۱۳۳۹ و جلد چهارم در سال ۱۳۴۰ منتشر شده است. مجموعه صفحات این کتاب ۳۲۳۵ صفحه است که در آن ۱۳۰۰ نفر از بزرگان فارس معرفی شدهاند.
کمالی همچنین درباره «دانشمندان و سخنسُرایان فارس» اظهار کرد: اگرچه در قرون پیشین، کتابهای ارزشمندی چون «فارسنامه ابنبلخی»، «شیرازنامه» زرکوب شیرازی، «شدالازار» جنید شیرازی، «فارسنامه ناصری» میرزاحسن فسایی، «آثار عجم» فرصتالدوله شیرازی، «تذکره شعاعیه» شعاع شیرازی، «تذکره مرآتالفصاحه» داور و... به معرفی بزرگان فارس و شیراز پرداختهاند، اما گستره و دقت کتاب «دانشمندان و سخنسُرایان فارس» که به شیوه الفبایی نیز تنظیم شده است، جایگاه ویژهای در زندگینامه نویسی محلی به آن بخشیده است، بهگونهای که پس از این اثر، کتابهای ارزشمندی چون «بزرگان شیراز» رحمتالله مهراز، «تاریخ نویسندگان پارسی» مریم میرهادی، «شیراز در گذشته و حال» و «سیمای شاعران فارس در هزار سال» حسن امداد، «بزرگان جهرم» محمدکریم اشراق، «بزرگان و پزشکان نامی فارس» محمدتقی میر، «علما و مشاهیر فارس در جنگ جهانی اول» هیبتالله مالکی و... بسیاری دیگر این کتاب را بهعنوان یکی از منابع اصلی خود مورد مطالعه و استناد قرار دادهاند. در زمان انتشار کتاب نیز که با اقبال عمومی روبهرو شد، بزرگانی چون عبدالرحمن فرامرزی، محمدجعفر محجوب، سعید نفیسی، فضلالله شرقی، علینقی بهروزی و بسیاری دیگر در نقد و ستایش آن سخن گفتند.
عبدالرحمن فرامرزی که آشنایی دیرینه با آدمیت داشت، در «روزنامه کیهان» مینویسد: «دوست دیرین و همشهری عزیز و دانشمند ما همیشه همّتی داشته است که کاری که دیگران نکردهاند و یا توانایی آن را در خود نمیدیدهاند، شروع کند و با طاقت خستگیناپذیر خود آن را به پایان رساند... معظمله همیشه از وقت خود به نفع مملکت و علم و ادب استفاده میکند و اکنون که در کتابخانه مجلس است، بهجای اینکه وقت خود را به بطالت و خوردن چای و قهوه و خمیازه و صحبتهای متفرقه تلف کند، یک چنین کار بزرگی را شروع کرده و جلد اول آن را به بازار علم و ادب فرستاده است. «دانشمندان و سخنسُرایان فارس» شرححال کلیه دانشمندان و گویندگان و نویسندگان فارس است؛ از صدر اسلام تاکنون و مولف محترم آن بهطوری استقصاء کرده است که به قول علمای قدیم، جایی برای اِستدراک باقی نگذاشته است». فرامرزی اضافه میکند: «ولی از آنجایی که کمال مطلق در دنیا ممکن نیست این کتاب برای دفع چشمزخم از صاحب خود، غلط چاپی زیادی دارد، مخصوصاً در عبارات و کلمات عربی».
دکتر محمدجعفر محجوب نیز طی مقالهای در مجله ادبی «سخن» در سال ۱۳۳۸ ضمن ستایش این کار بزرگ، مینویسد: «مولف محترم هرجا که در متن کتاب نام شهر یا دهی از فارس آمده است، برای تتمیم فایده، خصوصیات جغرافیایی آن را از جلد هفتم «فرهنگ جغرافیای ایران» که اختصاص به فارس دارد و آخرین و دقیقترین مدرک رسمی دولتی است، نقل کرده است و نشان داده که از آنگونه کسان نیست که هرچه، از هرجای، اقتباس کردهاند، بهنام خود تحویل خواننده دهند و او را به هیچ مرجع و ماخذی راهنمایی نکنند؛ چنانکه گویی جبرئیل امین آنان را به این مطالب مبهم واقف ساخته است».
«جای خوشبختی است که این شیوه ناستوده که گریبانگیر گروهی از متاخران شده بود، رفتهرفته متروک میگردد و مولفان به اهمیت نشان دادن ماخذی که از آن سود جستهاند، توجه میکنند، چنانکه مولف فاضل نیز اسامی ماخذ و مدارک مورد مراجعه را در حواشی کتاب آوردهاند».
علینقی بهروزی در روزنامه «بهار ایران» در اردیبهشت ۱۳۳۸ در مورد این کتاب مینویسد: «سالها بود که جای کتابی که حاوی اسامی دانشمندان و سخنسُرایان، عرفا، حکما و بزرگان فارس باشد، در میان کتب خالی بود و هرگاه کسی میخواست از شرححال یکی از بزرگان آگاه گردد، دچار زحمت میگردید، زیرا که منابع آن را نمیشناخت و اگر هم میشناخت، در دسترس نبود. خوشبختانه اخیراً یکی از فرزندان دانشمندِ سعدی و حافظ، دامن این خدمت، به کمر زده و با تحمل زحمات طاقتفرسا این کار بزرگ و مشکل را انجام داده است».
فضلالله شرقی نیز در همان سال در «روزنامه پارس» ضمن ستایش از انتشار این کتاب مینویسد: «داشتن این کتاب بر عموم کسانیکه علاقهمند به شناسایی بزرگان علم و ادب سرزمین پارسی هستند، ضروری است و مجلدات آن در حکم تاریخ ادبیات نفیسی خواهد بود که مطالعهاش بر همگان واجب است».
سعید نفیسی نیز پس از انتشار جلد دوم کتاب در آبانماه ۱۳۳۸ در مجله «راهنمای» کتاب مینویسد: «از سرتاسر کتاب پیداست که مولف آن رنج بسیار برده و به همه کتابهای رایجی که در این زمینه بوده، رجوع کرده است، بهطوریکه جوینده را از مراجع و ماخذ دیگر بینیاز میکند و میتواند در موقع حاجت با اطمینان کامل همیشه آن را بهکار ببرد. یادداشتهایی که در پای برخی از صحایف کتاب هست، بسیار مفید است و خواننده را روشن میکند».
پس از انتشار و موفقیت کتاب «دانشمندان و سخنسُرایان فارس» اگرچه رکنزاده آدمیت، کتابهای دیوان اشعار، منشاء آدمیت، منتخبات ایرانشهر یا اصول آدمیت، منتخب برهان قاطع را تدوین کرده بود، اما تنها کتابی که از ایشان در سال ۱۳۴۳ منتشر میشود، تصحیح «تذکرۀ روز روشن» نوشته مولوی محمدمظفر حسین صباست که به معرفی شاعران فارسیزبان شبهقاره هند و آسیای میانه میپردازد و در آن ۲۴۱۰ شاعر فارسیزبان ایرانی، ترکستانی، تاجیک، افغانی و هندی معرفی میشوند.
او در پایان سخنانش که به صورت مکتوب ارائه شد، گفت: استاد در اول مهرماه ۱۳۳۸ از کتابخانه مجلس بازنشسته میشوند و به تحقیق و تدوین آثار خود میپردازند و در سال ۱۳۵۲ در هفتاد و چهارسالگی جهان فانی را به امید سرای باقی وا مینهد. و امروز ما مردمان این سرزمین به پاس تلاشهای بیشائبه، ماندگار و موثر استاد رکنزاده آدمیت که فرصت سبز حیات خویش را به بالیدن نهال فرهنگی و جانبخشی و غِنای فرهنگ و ادب این سرزمین صرف نمود؛ کلاه تکریم و تعظیم از سر برداشته و یاد و نام بلندش را چونان آثار گرانقدرش گرامی میداریم.
سپس عبدالرسول خیراندیش ضمن بررسی دوران تاریخی تدوین کتاب در فارس و جنوب ایران با توجه به فعالیتهای حزب دموکرات فارس گفت: رکنزاده آدمیت و پدرش نیز از مشروطهخواهان و از اعضای حزب دموکرات بودند و بههمین دلیل در این کتاب، تعدادی از شخصیتهای موثر علمی، ادبی و سیاسی دموکرات از دوران مشروطه تا دوران دکتر مصدق معرفی شدند.
هیبالله مالکی نیز ضمن تحلیل جایگاه این کتاب در روند مطالعات جنوب، بهویژه شهرهای بوشهر و برازجان افزود: همه پژوهشگران تاریخ و فرهنگ فارس نیازمند رجوع به کتاب ماندگار «دانشمندان و سخنسُرایان فارس» هستند.
انتهای پیام









