مردمی که فقر خود را میشمارند
شرزین رعیت صفر است -تا بدانی– رعیت را در شمار صفر آور، بزرگان همه عددند و سلطان و سالاران برتر شمارهاند... با این همه بهای هر سلطان به رعیت است و هیچ عدد بیصفر بزرگ نشود، چنان که هزار بیصفرهاش بیش از یک نیست. بدان که رعیت هیچ مینماید و بیش از همه است (طومار شیخ شرزین- بهرام بیضایی).
شرزین رعیت صفر است -تا بدانی– رعیت را در شمار صفر آور، بزرگان همه عددند و سلطان و سالاران برتر شمارهاند... با این همه بهای هر سلطان به رعیت است و هیچ عدد بیصفر بزرگ نشود، چنان که هزار بیصفرهاش بیش از یک نیست. بدان که رعیت هیچ مینماید و بیش از همه است (طومار شیخ شرزین- بهرام بیضایی).
1- در واگن مترو با بدبختی جلوی در، یک جا پیدا کرده و ایستاده بودم که یک آقایی به زور خودش را انداخت در واگن و پایم را حسابی له کرد و وقتی از درد داد زدم، گفت: اه... ببخشید! قطار به ایستگاه رسید و با بدبختی داشتم پیاده میشدم که جمعیت از بیرون هجوم آوردند برای سوارشدن و در همین هیر و ویر یکی زد و عینکم را پرت کرد لبه مترو و... وقتی با عصبانیت داد زدم و گفتم:... گفت: اه ببخشید! با افکار قروقاطی و بدخلق رسیدم سر کار و با سلاموعلیک سرسری با همکارها، کامپیوتر را روشن کردم و گشتی در کارتابل زدم و چند نامه و گزارش را را دیدم و پریدم وسط اخبار و قیمت دلار و سکه و... که مصاحبه رئیس سازمان برنامه به چشمم خورد که «از بابت افزایش 20درصدی حقوق کارمندان که کمتر از میزان تورم است، عذرخواهی کرد» (6/10) یعنی «ببخشید!» و... با خودم گفتم باز جای شکرش باقی است که همه این آدمها این اندازه حرمت نگه میدارند و حداقل واژه «ببخشید» و تظاهر به شرمندگی بر زبان و چهرهشان جاری و نمایان میشود که اگر نگویند و شانه بالا بیندازند و مثلا طلبکار هم بشوند و بگویند تقصیر خودت است، میخواستی «له نشوی»، «پرت نشوی»، «حذف نشوی» و... مگر دستمان به جایی بند بود؟! واقعیت این است که ظرفیت قطار و واگنهای اقتصاد کشور سالهاست تکمیل شده و کفگیر به ته دیگ خورده است و دخل و خرج دولت و مثلا بودجه با هزار وصلهپینه و انبوهی از بدهیها به زمین و زمان به اصطلاح تراز میشود! اما چرا به وضعیتی چنین ناگوار رسیدهایم؟
2- اقتصاد ایران سالهاست دچار رفاه مبتنی بر اضمحلال منابع است (دکتر مسعود نیلی). در این پارادایم اقتصاد سیاسی «مصرف منابع هیچ ربطی به ورودی منابع» ندارد و میتوان فارغ از اصل پایهای و محوری اقتصاد یعنی محدودیت منابع و با قیمتهای دستوری، منابع طبیعی و مالی را مصرف کرد و به تعبیر بهتر به هدر داد. کمبود گاز در زمستان و کمبود برق در تابستان و کمبود آب در تمام فصول از جلوههای آشکار پارادایم اضمحلال منابع است. جلوههای پنهانتر این عارضه را میتوان در کسری بودجه و ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی و تأمین اجتماعی و ناترازی منابع بانکها و... مشاهده کرد. این فرایند نهفقط با اجرای شش برنامه توسعه و بودجههای سالانه تغییر نکرده، بلکه در گذر زمان و با اجرای سیاستهای غلط مبتنی بر هرچه دولتیتر، نفتیتر و بستهتر شدن اقتصاد، این جراحت عمیقتر و درمانناپذیرتر نیز شده و کار به فروش داراییهای دولت البته با عنوان آبرومندانه «مولدسازی داراییها» رسیده است. همانند آن خانواده اشرافزاده روس در نمایشنامه باغ آلبالوی چخوف که املاک خود را به علت قرض و ورشکستگی در گرو بانک میگذارد و باغ حراج میشود و دهقانزاده تازه به دوران رسیدهای آن را تصاحب و شروع به قطع درختان آن میکند.
چراکه صاحبان اشرافزاده بهجای کارکردن و رسیدن به باغ و... شیره آن را مکیده و فقط ناظر خرابی و ویرانی آن بوده و در خاطرات خوش گذشته به سر بردهاند: «...بله ما دستکم دویست سال از زمانه عقب هستیم. تا به حال به هیچ چیز دست پیدا نکردهایم، هیچ طرز تلقیای از گذشته نداریم، ما فقط فلسفه میبافیم، از خستگی مینالیم و...» (باغ آلبالو).
3- زنگ آغاز ماراتن بودجه زده شد. بودجهای با حجم 14 هزار و 441 هزار میلیارد تومان که تقریبا دوسوم آن (حدود هشت هزار و 897 هزار میلیارد تومان) همچون سالهای گذشته سهم شرکتهای دولتی و یکسوم باقیمانده بالغ بر پنج هزار و 954 هزار میلیارد تومان مربوط به بودجه عمومی دولت است. از همان بودجه عمومی دولت هم نیمی صرف پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان دولت و مستمری بازنشستگان و مابقی هم صرف پرداخت اصل و سود اوراق بدهی و... میشود. یعنی سهم رشد و توسعه کشور و ترمیم خرابیها و... تقریبا هیچ! چراکه آن بخش بزرگتر بودجه یعنی بودجه شرکتهای دولتی نیز چیزی جز هزینه-درآمد چندصد شرکت دولتی و بانکها و مؤسسات انتفاعی نیست که در مجامع عمومی آنها بررسی و تراز میشود و سوغاتی جز انبوه ناترازیها (حیف و میلها و رانتها و...) ندارند و دیوان محاسبات همین اخیرا از زیان 468 هزار میلیارد تومانی 139 شرکت این مجموعه و زیاندهبودن 370 شرکت شبهدولتی خبر داده است (24/9/1404). جالب است که 41 درصد بودجه شرکتهای دولتی و بانکها و مؤسسات انتفاعی و... در سال آینده سهم همین شرکتهای زیانده خواهد بود (پنج هزار و 256 هزار میلیارد تومان). همان شرکتها و مؤسساتی که وزیر اقتصاد اخیرا در مجلس سازوکار تعیین هیئتمدیره آنها را چنین تصویر کرد: «وزرای اقتصاد و رفاه باید بیش از هفت هزار هیئتمدیره را در بزرگترین بنگاههای کشور بنشانند. اگر این تعداد را به یک دوره مدیریت به طور مثال سهساله تقسیم کنیم، نزدیک به سه هزار انتصاب در سال میشود و به عبارتی روزی شش نفر مدیر» و میپرسد: «آیا میتوان اینگونه کشور را اداره کرد؟» (دنیای اقتصاد-18/9/1404).
4- پاسخ سؤال فوق قطعا خیر است. نهفقط بودجه، به عنوان مهمترین سند مالی یکساله دولتها کارکردهای خود را در کشورمان از جمله در ارتقا، رشد و ثبات اقتصادی و کاهش فقر و عرضه کالاهای عمومی تا حد زیادی از دست داده و به رفتاری بوروکراتیک و بازی با ارقام و تقسیم سهم بین سازمان و مؤسسات تبدیل شده است و فقط بر روی کاغذ تراز میشود (طبق برآوردها حداقل کسری بودجه امسال 800 هزار میلیارد تومان است- دنیای اقتصاد 13/6) و آوار تورمی از خود به جای میگذارد (تورم 52درصدی ماه گذشته)، بلکه کلیت برنامهها و سیاستهای اقتصادی نیز (مهمترین آنها برنامههای توسعه که در خوشبینانهترین حالت فقط یکسوم اهداف آنها تاکنون محقق شده است-رئیس مرکز پژوهشها 26/3/1401) شکست خوردهاند. ریشه مشکل را نه در اقتصاد و بودجه و... بلکه در نامعادله دولت – ملت باید جستوجو کرد. مردمی که صاحبان واقعی این سرزمین و منابع سرشار آن هستند و فقط از طریق مالیات نیمی از بودجه سال آتی را تأمین میکنند و دولتی که متأسفانه با سرخمکردن در مقابل فشارهای پیدا و پنهان ذینفعان و کاسبان تحریم و... و عدم اصلاحات ساختاری و هدردادن منابع، حجم عظیمی از رانت و ثروتهای بادآورده برای مسببان فقر و فلاکت مردم تولید میکند و با پذیرش تداوم تحریمهای بینالمللی و «دارای برکات داشتن آن» (وزیر خارجه-6/10) و عدم گشایشهای داخلی و بسط آزادیها و حقوق شهروندان، کشور را در وضعیت خطیری قرار داده است. نظام حکمرانی که اعداد و ارقام بودجه را ردیف میکنند اما مردم ماتمزده در گوشهای نشسته و فقر خود را میشمرند و البته از صاحبان قدرت عذرخواهی و ببخشید تحویل
میگیرند... . «من حساب میگویم ولی حسابگر نیام. بسیاری میآموزند تا ثروت خود بشمرند، من فقرم را میشمرم» (طومار شیخ شرزین - بهرام بیضایی).
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.







