کدام شیمیدرمانی؟
روزنامه «شرق» در شماره دوم دیماه 1404 تحت عنوان شیمیدرمانی سیاست خارجی، مصاحبه مفصلی با آقای ناصر نوبری، سفیر اسبق ایران در اتحاد جماهیر شوروی، درباره مسائل سیاسی ایران و دنیای غرب انجام داده است. نظر به آنکه مسائل مطروحه از سوی ایشان ممکن است موجب توقف اذهان برخی علاقهمندان قرار گیرد، به برخی از نظراتشان که میتواند چکیده گفتوگوی مفصل یادشده باشد، اشاره میشود.
روزنامه «شرق» در شماره دوم دیماه 1404 تحت عنوان شیمیدرمانی سیاست خارجی، مصاحبه مفصلی با آقای ناصر نوبری، سفیر اسبق ایران در اتحاد جماهیر شوروی، درباره مسائل سیاسی ایران و دنیای غرب انجام داده است. نظر به آنکه مسائل مطروحه از سوی ایشان ممکن است موجب توقف اذهان برخی علاقهمندان قرار گیرد، به برخی از نظراتشان که میتواند چکیده گفتوگوی مفصل یادشده باشد، اشاره میشود.
1- برای آقای ظریف رعایت نُرمهای بینالمللی و جلب اعتماد قدرتهای جهانی ضرورت داشت.
2- در طول دوران جمهوری اسلامی، تمام رؤسای جمهور از جمله آقای احمدینژاد و نیز آقای جلیلی به دنبال همین سیاست، یعنی رعایت نرمهای بینالمللی بودهاند.
3- بنده (آقای نوبری) عقیده داشتیم که معادلات جهانی حسب قدرتهای کشورها تعیین میشود و نه رعایت نرمهای بینالمللی و ابرقدرتها هرجا که بخواهند از نرمها به نفع خودشان تخطی میکنند و رعایت نرمها به نفع ابرقدرتهاست، درحالیکه آقای ظریف معتقد بودند رعایت نرمها الزامی برای ابرقدرتها حاصل میکند و به نفع ماست.
4- بنده (آقای نوبری) عقیده داشتم چون سیاستهای بینالمللی و نرمهای بینالمللی را پذیرفتیم، دچار مشکل شدیم و پذیرفتن نرمهای بینالمللی معامله نقد با نسیه است، یعنی ما نقد میدهیم و به امید نسیه میمانیم. درحالیکه باید با قدرت در صحنه بینالمللی حاضر شویم.
5- بنده (آقای نوبری) عقیده دارم آفت استراتژی اعتمادسازی، آقای ظریف مانند سرطان تمام پیکر دیپلماسی ایران را فراگرفته است و این آفت با شیمیدرمانی باید از دیپلماسی ایران زدوده شود و استراتژی سیاست خارجی ایران تدوین شود.
نگاهی عمیق و واقعبینانه به سیاستهای قدرتهای جهانی صحت گزینشی عملکردن قدرتهای بزرگ جهانی به نفع خود را نمایان میکند و این درست است که هرجا که بخواهند از نرمها و قراردادهای بینالمللی عدول میکنند. اگر کسی اندکی در این امر تردید داشته باشد، وقایع دو سال اخیر غزه بهوضوح این امر را تأیید میکند، در زمان حضور اتحاد شوروی بهدلیل هماوردی، ابرقدرتها تا حد زیادی مجبور به رعایت نرمهای بینالمللی بودند، اما در حال حاضر در غیاب قدرت فائقه اتحاد جماهیر شوروی، بهویژه غرب کاملا جسور و بیرقیب به دلخواه خود از نرمهای بینالمللی تخطی میکند و البته روسیه و چین هم هرجا لازم باشد چنین میکنند. اما این حقایق نمیتواند اثبات کند که ما در دوران همه رئیسجمهورها از نرمهای بینالمللی پیروی میکردهایم و اینکه همین موضوع یعنی رعایت نرمهای بینالمللی باعث آشفتگی و غیرقابل پیشبینیبودن سیاست ایران و آینده سیاسی ایران است. چگونگی رعایت نرمهای بینالمللی از سوی ایران در زمانهای مختلف اندکی نیاز به توضیح دارد تا موضوع روشن و معلوم شود برخلاف نظر ایشان چندان به نرمهای بینالمللی وفادار نبودهایم و البته این بدان معنی نیست که وفاداری به نرمهای بینالمللی موجب سعادت ملت ایران و پیروزی در صحنه بینالمللی و منطقهای میشده است. برخلاف نظر ایشان که ما همواره رعایت نرمهای بینالمللی را میکردهایم، باید گفت چنین نیست، زیرا اگر این امر رعایت شده بود، نیازی به «راستیآزمایی» پنج بهعلاوه یک در مورد ایران نبود. برعکس ایران، با وجود آنکه به گفتههای آقای نوبری، وزارت خارجه سیاست قبول نرمهای بینالمللی در زمان آقای دکتر خرازی را به پیشنهاد آقای ظریف تصویب کرده است، باید گفت حداقل از نظر دولتهای خارجی ما در مواقع مختلف از نرمها تخطی کرده و عملا مطابق با نظر آقای نوبری سیاست قدرتگیری یا قدرتنمایی را بیشتر کردهایم.
آیا فریاد مداوم «مرگ بر آمریکا» یا «اعلام نابودی اسرائیل» یعنی کشورهای عضو سازمان ملل که در طول چهل سال گذشته به انحای مختلف گفتهایم خارج از درستی و نادرستی آن از لحاظ بینالمللی مطابق نرمهای بینالمللی بوده است و آیا برخی اقدامات اجرایی (و شاید سادهلوحانه) که از سوی برخی مسئولان بهمورد اجرا گذاشته شد و موجب طرح مسئله راستیآزمایی شد و نیز اقدامات و حمایت از محور مقاومت به معنی رعایت نرمهای بینالمللی بوده است. پس این حرف که در طول ریاستجمهوریهای مختلف ما رعایت نرمهای بینالمللی را کردهایم به کلی بیاساس است. اینجانب شخصا در مورد مشخصی که گمان برده میشد موجب قدرت جمهوری اسلامی است با مرحوم هاشمیرفسنجانی بهصورت خصوصی مطالبی را مطرح کردم اما ایشان همچنان دلبسته به قدرتمندشدن جمهوری اسلامی با آن روش بود. البته این بهمعنی تصور نادرست آقای هاشمیرفسنجانی نباید تلقی شود، بلکه بیان حقیقتی است که هرکجا لازم بوده برای قدرتمندشدن و قویشدن اقداماتی را انجام دادهایم و طبعا این میتواند برای آنان که درصدد ملکوککردن ایشان هستند، دستاویز اتهام دیگران شود که هرچه بدبختی داریم از ایشان است. همین اقدامات، غرب و حتی روسیه را به همدستی برای راستیآزمایی ایران برانگیخت زیرا هراس داشتند که ایران قوی بتواند آنان را دچار مشکل کند. اقدامات قدرتهای بزرگ و طلیعه اقدامات بعدی آنان موجب شد معاهده برجام چون فرشته نجات در کشور تلقی شود، و الا آنهمه مورد اقبال و همه مراجع کشور قرار نمیگرفت بهطوری که سرعت تصویب آن در مراجع مختلف داخلی بیسابقه است. این نگارنده و آدمهای شبیه از برجام اطلاع نداشتند.
سیاستمداران و فرهیختگانی چون آقای نوبری بهخاطر سوابق و حضور در دستگاه دیپلماسی یا با آن آشنا بودند یا میتوانستند از محتوای آن اطلاع حاصل کنند و روشنگری کنند. نهایت اینکه تدوین استراتژی سیاست خارجی بسیار نیکوست، ولی بهمعنی آن نیست که استراتژی سیاست خارجی نداشتهایم. مقام معظم رهبری فرمودند سیاستها را مقامات بالادستی تعیین میکنند و وزارت خارجه مجری آن است و اگر دقیق شدیم، اگرچه ممکن است استراتژی سیاست خارجی نوشتهشده نداشتهایم، اما بهصورت نانوشته جریان سیاست خارجی ما بر یک پاشنه چرخیده است. خوب است همه در گفتار خود فقط در پی محکومکردن یک شخص خاص نباشیم و اگر نمیتوانیم همه راستها را بگوییم، شاید سکوت بهتر باشد.
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.







