استفاده از هوش مصنوعی؛ تهدید یا فرصت

دانشیار دانشکده فنی و مهندسی و عضو پژوهشکده هوش مصنوعی دانشگاه شهرکرد گفت: تکیه بیش از حد بر هوش مصنوعی می‌تواند فرصت تمرین، یادگیری، تفکر، حل مسئله و شکل‌گیری خلاقیت را از بین ببرد، هرچند در نهایت همه‌چیز به شیوه استفاده از این فناوری بستگی دارد و می‌تواند هم یک فرصت و هم یک تهدید باشد. 

خلاصه خبر

محمد احسان بصیری در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: خلاقیت به معنای توانایی تولید ایده‌ها، مفاهیم و محصولات جدید و ارزشمند است، خلاقیت بر دو جنبه جدید بودن محصول و ارزشمندی آن تاکید دارد. 

رئیس شاخه استانی انجمن ملی هوش مصنوعی ایران در چهارمحال و بختیاری بیان کرد: وقتی از جدید بودن یک محصول صبحت می‌کنیم به این معنا است که نباید ایده این محصول از قبل وجود داشته باشد، همچنین نباید تقلید از محصولات دیگر باشد، منظور از موضوع ارزشمندی نیز این است طرح یا محصول مورد نظر باید مفید و معنادار واقع شود. 

وی با اشاره به فعالیت‌های خلاقانه، بیان کرد: این فعالیت‌ها شامل موضوعات هنری، نوآوری‌های علمی، ترکیب ایده‌ها به شکل جدید و حل مسائل نیز می‌شود. 

بصیری با اشاره به تاثیر هوش مصنوعی در خلاقیت افراد، گفت: این امر به نحوه استفاده افراد از هوش مصنوعی بر می‌گردد، مطالعات صورت گرفته نشان می‌دهد اگر AI به عنوان یک همکار خلاق دیده شود که قرار نیست جایگزین افراد شود، نه‌تنها باعث کم شدن خلاقیت نشده بلکه سبب افزایش این امر نیز خواهد شد. 

این دکترای هوش مصنوعی بیان کرد: در مقابل، اگر هوش مصنوعی جایگزین فعالیت‌های خلاقانه انسان شود، به‌تدریج خلاقیت کاهش یافته و انسان به مصرف‌کننده صرف تبدیل می‌شود.

وی در خصوص این موضوع که آیا ممکن است انسان‌ها به‌تدریج به خروجی‌های هوش مصنوعی عادت کرده و از تفکر خلاقانه فاصله بگیرند، گفت: این خطر به‌طور جدی وجود دارد، عادت به دریافت پاسخ‌های سریع و به‌ظاهر رضایت‌بخش از هوش مصنوعی می‌تواند انگیزه افراد را برای تلاش ذهنی، آزمودن و تجربه مسیرهای مختلف و حتی تجربه خطا که لازمه کشف راه‌حل‌های خلاقانه است، کاهش دهد.

این دکترای هوش مصنوعی با اشاره به این موضوع که خلاقیتی که با همکاری AI شکل می‌گیرد خلاقیت واقعی بوده یا ترکیب داده‌های قبلی، گفت: اگر کاربر فقط یک دستور بسیار کلی دهد و هر چه هوش مصنوعی تولید کرد را بدون فکر، ویرایش و دخالت خودش بپذیرد و تحویل دهد، طبیعتا نقش انسان در این موقعیت صفر است.

وی افزود: اما در مقابل اگر کاربر به عنوان یک دستیار هوشمند، از هوش مصنوعی بخواهد که در یک فرایند شامل ایده‌پردازی اولیه، انتخاب ایده مناسب، تکمیل، پردازش و پالایش به او کمک کند، آن‌وقت نقش ترکیب‌کنندگی خلاقانه‌ای که اینجا به معنی نوآوری است شکل می‌گیرد و قضاوت، انتخاب و هدایت اصلی که باید برای رسیدن به محصول نهایی انجام شود، توسط انسان صورت می‌گیرد.

بصیری در ادامه افزود: در این حالت می‌توان گفت خلاقیت از تعامل بین ایده‌های الهام‌بخش اولیه که به صورت مصنوعی توسط هوش مصنوعی تولید شده‌اند و قصد، سلیقه و دانش انسانی متولد می‌شود، پس مشکل، خود ابزار نیست، مشکل نحوه استفاده ما از آن است، در واقع خلاقیت واقعی همیشه از نیت، انتخاب و غربالگری آگاهانه نشأت می‌گیرد و هوش مصنوعی می‌تواند این فرایند را برای ما بسیار قدرتمندتر کند، به شرطی که نقش رهبری و کارگردانی را خودمان رها نکنیم.

عضو پژوهشکده هوش مصنوعی دانشگاه شهرکرد توضیح داد: هوش مصنوعی را می‌توان مانند یک جعبه‌رنگ بی‌نهایت و یک قلم‌موی بسیار سریع تصور کرد، ابزاری که هم سرعت بالایی دارد، هم رنگ‌های نامحدود در اختیار داشته و می‌تواند هر سبکی را تقلید کند، زیرا سبک‌های مختلف نقاشی و انواع آثار را دیده و توانایی تقلید آن‌ها را دارد، حال اگر قرار باشد اینکه نقاشی نهایی چیست و چه حسی قرار است منتقل کند و این حس چگونه از دل ترکیب عناصر بیرون بیاید را ما به‌عنوان هنرمند تعیین کنیم و بعد از هوش مصنوعی بخواهیم که آن را اجرا کند، عملا در این حالت هوش مصنوعی نه‌تنها باعث قربانی شدن خلاقیت ما نمی‌شود، بلکه با افزایش سرعت کار و ارائه ترکیب‌های متنوع، به ما کمک می‌کند خلاقیت خودمان را بهتر بروز دهیم. 

وی تاکید کرد: هوش مصنوعی را باید به‌عنوان مستخدم، مشوق و منتقد در نظر بگیریم، نه به‌عنوان جایگزین، اگر این نگاه را داشته باشیم، خلاقیت انسانی قربانی نمی‌شود، طبیعتا در این مسیر چند نکته باید رعایت شود.

بصیری ادامه داد: ابتدا اینکه هدف و نقشه کلی باید از ذهن انسان و کاربر بیرون بیاید و از هوش مصنوعی خواسته شود که آن را اجرا کند، گسترش دهد یا ترکیب کند. سپس اینکه کارهای وقت‌گیر و تکراری که انرژی ذهنی کاربر را می‌گیرد و باعث کاهش خلاقیت می‌شود، بهتر است به هوش مصنوعی سپرده شود تا فرصت برای کاربر باقی بماند که روی بخش‌هایی که نیاز به خلاقیت بیشتری دارند تمرکز کرده و آن‌ها را هدایت کند.

وی توضیح داد: همچنین هر چیزی که هوش مصنوعی تولید می‌کند باید به‌عنوان پیش‌نویس در نظر گرفته شود و وظیفه کاربر این است که آن را ویرایش، تلفیق و شخصی‌سازی کند.

بصیری ادامه داد: نکته نهایی این است که برای قربانی نشدن، باید از هوش مصنوعی در نقش یک منتقد بی‌رحم استفاده کنیم و از آن بخواهیم نقاط ضعف و اشکالات کارهای ما را حتی اگر بخشی از آن‌ها با کمک خود هوش مصنوعی تولید شده باشند، نقد کند تا ما بتوانیم آنها را برطرف کنیم.

عضو پژوهشکده هوش مصنوعی دانشگاه شهرکرد با اشاره به تفاوت بین خلاقیت انسان و خلاقیت تولیدشده توسط هوش مصنوعی، گفت: بزرگ‌ترین تفاوت بین این دو، در منشأ و ماهیت خلاقیت است.

وی یادآور شد: هوش مصنوعی در اصل یک ماشین  ترکیب‌کننده فوق العاده قوی است، همچنین می‌تواند نوآوری‌های خیره‌کننده‌ای هم تولید کند، اما خلاقیت انسان یک پدیده زیستی، اجتماعی و هوشمندانه است. 

بصیری ادامه داد: این خلاقیت ریشه در زندگی فرد دارد، در عمری که گذرانده، تجربه‌هایی که داشته، احساساتی که تجربه کرده یا در حال تجربه آن‌هاست و حتی احساساتی که در آینده خواهد داشت، همچنین ریشه در هوشیاری نیز دارد.

وی افزود: بنابراین می‌توان گفت انسان خلاق می‌داند چرا و برای چه چیزی در حال خلق کردن است، پشت این خلق کردن، یک نیت وجود دارد، پیامی که می‌خواهد منتقل کند یا یک حس و عاطفه شخصی که می‌خواهد بیان شود، همه این موارد موضوعاتی هستند که هوش مصنوعی از آن‌ها برخوردار نیست، احساساتی مثل عشق، اندوه و شوق که در انسان معمولا از عوامل اصلی خلاقیت هستند، در هوش مصنوعی وجود ندارند و احساس برای هوش مصنوعی صرفا یک مفهوم در میان داده‌هایی است که در اختیار دارد و باید آن را تقلید کند.

بصیری بیان کرد: حضور پررنگ و گسترده هوش مصنوعی تعریف خلاقیت را دگرگون خواهد کرد، مانند زمانی که با اختراع دوربین و ورود دوربین‌های پیشرفته، تعریف رئالیسم یا واقع‌گرایی در هنر تغییر کرد.

عضو پژوهشکده هوش مصنوعی دانشگاه شهرکرد توضیح داد: امروزه می‌توان گفت بخشی از تعریف خلاقیت به توانایی اجرای فنی وابسته است، به طور مثال نقاشی کشیدن، آهنگسازی و نویسندگی را کارهای خلاق می‌دانیم، زیرا همگی به مهارت‌های اجرایی فنی نیاز دارند، اما در آینده نه چندان دور می‌توان گفت اگر هوش مصنوعی بتواند هر سبک و تکنیکی را با کیفیت بالا تقلید کند، چیزی که هم اکنون در زمینه شعر، آهنگسازی و نقاشی با دقت‌های نزدیک به خوب در حال انجام آن است، در آن صورت تمرکز اصلی به روی قصد، نیت، مفهوم و زمینه‌ای که پشت این خروجی‌هاست و توسط انسان ارائه می‌شود، منتقل خواهد شد.

وی تاکید کرد: در آینده ارزش اصلی آثار دیگر در اجرای فنی آن‌ها نخواهد بود، بلکه در ایده‌ای است که پشت آن‌ها قرار دارد.

بصیری توضیح داد: می‌توان گفت خلاقیت در آینده کمتر به‌عنوان مجموعه‌ای از نتایج منحصربه‌فرد شخصی دیده می‌شود و اکثرا به‌عنوان یک فرایند پیچیده تعامل بین انسان و ماشین دیده خواهد شد.

این دکترای هوش مصنوعی گفت: مهارت کلیدی خلاقیت در آینده توانایی پرسیدن سؤالات درست از هوش مصنوعی، ترکیب هوشمندانه خروجی‌ها و اضافه کردن نیت انسانی خواهد بود.

وی افزود: در نهایت، هوش مصنوعی عملا مانع مهارت فنی را تا حد زیادی، و شاید نزدیک به کامل، از سر راه انسان برمی‌دارد و به افراد بیشتری اجازه می‌دهد ایده‌های خود را محقق کنند، این موضوع می‌تواند تعریف خلاقیت را بازتر کند و آن را از انحصار گروه خاص از کسانی که به منابع بیشتر، تجربه‌های بیشتر و تولیدات گذشته دسترسی دارند خارج سازد.

بصیری ادامه داد: مرز فعلی هوش مصنوعی که افراد غیرمتخصص عمدتا مدل‌های زبانی مانند چت‌جی‌پی‌تی، جمینای، گراک و ... را می‌شناسند، اغلب جایی بوده که عموم مردم فکر می‌کنند هوش مصنوعی در آن کارها قوی‌ است.

این دکترای هوش مصنوعی توضیح داد: بزرگ‌ترین اشتباه رایج این است که خروجی‌های هوش مصنوعی منسجم، خوانا و روان به نظر می‌رسند و افراد تصور می‌کنند که حتما این محصولات نتیجه یک ذهن هوشیار و دارای منطق هستند، در واقع، این انسجام حاصل پردازش آماری پیشرفته روی الگوهای زبانی است و هیچ درک واقعی پشت آن وجود ندارد، هوش مصنوعی صرفا الگوها و پترن‌های زبانی را کشف و پیش‌بینی می‌کند، بدون آنکه درک یا آگاهی داشته باشد.

وی ادامه داد: دیگر اشتباه رایج افراد این است که فکر می‌کنند هوش مصنوعی می‌فهمد، درک دارد و از خود نظر می‌دهد، در حالی که این‌گونه نیست، هوش مصنوعی فقط یک سیستم پیش‌بینی الگوهای آماری است و متن تولیدشده بر اساس احتمال و بدون تجربه انسانی و زیست ساخته می‌شود.

بصیری یادآور شد: در زمینه استدلال و منطق نیز مردم تصور می‌کنند هوش مصنوعی می‌تواند در همه استدلال‌ها و بحث‌های منطقی تخصص داشته باشد، در حالی که واقعیت این است که AI در حل مسائل استاندارد ریاضی خوب عمل می‌کند، اما در استدلال‌های چندمرحله‌ای عمیق یا آن‌جایی که دانش و خرد انسانی لازم است، به‌راحتی گمراه می‌شود.

رئیس شاخه استانی انجمن ملی هوش مصنوعی ایران در چهارمحال و بختیاری افزود: یک تصور دیگر این است که AI می‌تواند با مشاهده چند نمونه محدود، توانایی خود را به‌خوبی افزایش دهد، در حالی که این‌طور نیست، هوش مصنوعی نیازمند حجم عظیمی از داده‌ها است تا بتواند فرآیند یادگیری مناسبی داشته باشد.

وی توضیح داد: از طرف دیگر، AI در دانش واقعی و به‌روز نیز ضعف دارد، برخلاف تصور عمومی، این ابزار قادر به پردازش همه رویدادهای روز و پیش‌بینی آن‌ها نیست و برای چنین کارهایی نیازمند جست‌وجو و ترکیب ایده‌هاست.

بصیری تصریح کرد: مسائل دیگری که باید در نظر گرفت شامل قابلیت اطمینان پاسخ‌های هوش مصنوعی است، این پاسخ‌ها گاهی کاملا نادرست هستند، اما با اعتمادبه‌نفس ارائه می‌شوند، پدیده‌ای که به آن توهم گفته می‌شود.

این دکترای هوش مصنوعی گفت: در نهایت، خلاقیت واقعی، ریشه در تجربه، قصد و احساس دارد، در حالی که AI این ویژگی‌ها را ندارد، همچنین، قضاوت‌های اخلاقی هوش مصنوعی همیشه بی‌طرف نیستند، زیرا مدل‌ها روی داده‌هایی آموزش دیده‌اند که ممکن است خودشان بی‌طرف نباشند.

وی افزود: هوش مصنوعی فعلی در واقع ماشین‌هایی برای شناسایی و ترکیب الگو هستند هر چیزی که تولید می‌کنند ریشه در داده‌هایی دارد که قبلاً وجود داشته است. 

بصیری ادامه داد: تغییر پارامترهای الگوریتم و داده‌ها می‌تواند باعث شود چیزهای عجیب، غیرمنتظره و جالب تولید شود، اما نکته مهم این است که همه این خروجی‌ها باز هم ریشه در داده‌های قبلی دارند، AI سنگ‌بنای قدیمی را می‌گیرد و با ترکیب نوآورانه آن‌ها، چیزی جدید می‌سازد، اما نمی‌تواند آجر کاملا جدیدی از متریال یا مفهومی ناشناخته بسازد یا فرآیند تولیدی نو ایجاد کند. 

این دکترای هوش مصنوعی گفت: خروجی‌های هوش مصنوعی در واقع بازترکیبی نوآورانه از داده‌های موجود است، ممکن است این خروجی‌ها برای ما کاملا تازه و بی‌سابقه به نظر برسند، اما اینگونه نیست. 

وی افزود: ایده‌ای که هوش مصنوعی تولید می‌کند کاملا جدید و بدون پیش‌زمینه خارجی نیست، چنین خلق و خلاقیتی مخصوص موجوداتی است که هوشیاری داشته و تجربه زیستی و احساسی دارند و در محیط فیزیکی زندگی می‌کنند و به دلایلی نیازمند بروز خلاقیت و نوآوری هستند.

بصیری توضیح داد: هوش مصنوعی خلاق نیست زیرا مولفه‌های خلاقیت را ندارد، خودش نیت و قصد ندارد و فقط کاری را انجام می‌دهد که به او گفته شده، بدون آنکه اراده، پیام یا میل درونی داشته باشد.

این دکترای هوش مصنوعی گفت: هوش مصنوعی تجربه زیستی ندارد و خروجی‌هایش ریشه در احساسات انسانی مثل شادی یا درد نیست، بلکه صرفا بازتاب الگوهایی است که از داده‌های دیگران آموخته است  همچنین هیچ آگاهی از خودش یا تأثیری که ایجاد می‌کند ندارد و نمی‌داند کاری که انجام می‌دهد چه معنایی دارد، هوش مصنوعی خلاق محسوب نمی‌شود زیرا فاقد مولفه‌های خلاقیت است. 

وی افزود: با این حال، هوش مصنوعی صرفا الگوها را تکرار نمی‌کند بلکه آن‌ها را به شکل نو و غیرمنتظره باز ترکیب می‌کند، همین باعث می‌شود بسیاری از افراد خروجی‌های آن را خلاقانه ببینند و فکر کنند کار شبیه آثار یک هنرمند است، اما ریشه این خلاقیت متفاوت است، خلاقیت انسان ریشه در تجربه دارد، در حالی که بازترکیب‌های هوش مصنوعی ریشه در محاسبات آماری، الگوهای زبانی و الگوریتم‌هاست، بنابراین این بازترکیب می‌تواند برای انسان تازگی داشته باشد و حتی الهام‌بخش باشد، اما اگر خلاقیت را با هوشیاری و قصد انسانی مرتبط بدانیم، هوش مصنوعی خلاق نیست، اگر خلاقیت را صرفا با توانایی تولید خروجی‌های اصیل، جالب و ارزشمند یکسان بدانیم، می‌توان گفت هوش مصنوعی رفتار خلاقانه دارد.

بصیری خاطرنشان کرد: هوش مصنوعی قدرت فهم نداشته و تنها بر اساس الگوهای آماری و احتمالی پاسخ می‌دهد، قدرت هوش مصنوعی در شبیه‌سازی فهم است، نه در داشتن فهم، این همان نکته‌ای است که هنگام تعامل با هوش مصنوعی باید به آن توجه داشته باشیم، نباید فکر کنیم با یک موجود هوشمند واقعی سر و کار داریم که عواقب کارش را می‌داند، توصیه‌هایش را بر اساس فهم دقیق شرایط ما می‌دهد یا احساسات ما را در نظر می‌گیرد، هوش مصنوعی صرفا یک ماشین است که فهم را شبیه‌سازی می‌کند، بر اساس الگوهایی که قبلا دیده و آموزش دیده و با جست‌وجو و یادگیری مداوم آن‌ها را بهبود می‌بخشد.

انتهای پیام

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ