یکی از مسائل اصلی در این حوزه، عدم آگاهی اساتید دانشگاه از مشکلات واقعی صنایع است. بسیاری از پروژههای دانشجویی در سطوح کارشناسی ارشد و دکتری بیشتر بر دستاوردهای علمی و انتشار مقالات و ثبت اختراعات تا حل مشکلات عملی صنعتی تمرکز دارند. این مورد موجب میشود تحقیقات دانشگاهی، بیشتر در خدمت نظریه و انتشار تا پرداختن به نیازهای واقعی صنعت باشند.
مشکلات شامل موارد زیر است:
پایاننامههای تحصیلات تکمیلی
بسیاری از پایاننامههای کارشناسی ارشد و دکتری به موضوعاتی میپردازند که ممکن است اهمیت عملی کمتری در صنعت داشته باشند، یا از مواد، ترکیبات یا روشهایی استفاده میکنند که فقط برای انتشار مقالات مناسب هستند و از نظر اقتصادی برای صنایع مقرونبهصرفه نیستند، بنابراین راه درازی تا تجاریسازی در پیش دارند.
تمرکز بر انتشار مقالات و اختراعات
معیار اصلی موفقیت تحقیقات در دانشگاهها اغلب تعداد مقالات منتشر شده و اختراعات ثبت شده است. این امر به توجه کمتر پروژهها به مشکلات عملی و کاربردی صنعتی و تمرکز بیشتر بر دستاوردهای علمی منجر میشود.
مشکلات استفاده صنعت از فناوریهای مدرن
صنایع با مسائل جدی روبرو هستند که میتوان به راحتی با استفاده از فناوریهای مدرن آنها را حل کرد. با این حال، بسیاری از صنایع یا از این فناوریها بیاطلاع هستند یا هزینههای پذیرش فناوریهای جدید را از نظر اقتصادی غیرقابل اجرا میدانند. این عدم استفاده از فناوریهای مدرن به کاهش بهرهوری و افزایش هزینههای تولید منجر میشود.
مشکلات در این بخش عبارتند از:
استفاده از روشهای قدیمی
برخی از صنایع، به دلیل عدم اطلاعات کافی در مورد فناوریهای جدید، هنوز از روشهای قدیمی و ناکارآمد استفاده میکنند. بهعنوان مثال، کارخانههایی که هنوز به سیستمهای تولید سنتی وابسته هستند، ممکن است در مقایسه با رقبایی که از اتوماسیون و رباتیک استفاده میکنند، بهرهوری کمتری داشته باشند.
هزینههای اولیه بالا
هزینههای اولیه بالا برای پذیرش فناوریهای جدید، مانع قابلتوجهی برای بسیاری از صنایع، به ویژه شرکتهای کوچک و متوسط است. این صنایع ممکن است ظرفیت مالی برای سرمایهگذاری در فناوریهای جدید را نداشته باشند و در نتیجه به استفاده از فناوریهای قدیمی ادامه دهند.
سرمایهگذاری و تولید محصولاتی که در فناوریهای جدید استفاده نمیشوند
متاسفانه کمبود اطلاعات یا ترس از پذیرش فناوریهای جدید موجب میشود، صنایع به تولید محصولات قبلی خود ادامه دهند و تمایلی به نوآوری و تغییر محصولات خود به فناوریهای جدید نداشته باشند. در بیشتر موارد، این مسئله بیشتر به دلیل ناکارآمدی است یا اینکه هزینههای تغییر و تحول بسیار بالا و درنتیجه این موارد مانع بهروزرسانی محصولات میشوند. این رویکرد نه فقط رقابتپذیری را کاهش میدهد، بلکه به از دست دادن بازار و کاهش سودآوری در بلندمدت نیز منجر میشود.
راهکارهایی برای کاهش شکاف بین صنعت و دانشگاه
برای کاهش این شکاف، باید همکاری و تعامل بیشتری بین دانشگاهها و صنایع وجود داشته باشد. دانشگاهها باید پروژههای دانشجویی را بر اساس مشکلات واقعی صنعتی تعریف کنند و صنایع نیز باید از ظرفیتهای دانشگاهها برای حل مشکلات خود استفاده کنند.
پیشنهادات
مورد اول این است که تعریف پروژههای تحقیقاتی بر اساس نیازهای صنعت باشد؛ دانشگاهها میتوانند پروژهها و تحقیقات دانشجویی را بر اساس نیازهای واقعی صنایع تعریف کنند. این امر تضمین میکند که تحقیقات دانشگاهی بهطور موثرتری به مشکلات عملی صنایع رسیدگی کرده و دستاوردهای کاربردیتری به همراه داشته باشد.
مورد دیگر برگزاری دورهها و کارگاههای مشترک است؛ برگزاری دورهها و کارگاههای مشترک بین دانشگاهها و صنایع میتواند تبادل اطلاعات و دانش بین این دو نهاد را تسهیل کند. این کارگاهها میتوانند موضوعاتی مانند فناوریهای جدید، روشهای تولید کارآمد و حل مشکلات عملی صنعتی را پوشش دهند.
ایجاد مراکز تحقیقاتی مشترک و پارکهای علمی، گزینه دیگر است؛ ایجاد مراکز تحقیقاتی مشترک و پارکهای علمی میتواند همکاری بین دانشگاهها و صنایع را بیش از پیش افزایش دهد. این مراکز میتوانند فضایی را فراهم کنند که محققان دانشگاهی و متخصصان صنعت بتوانند با هم کار کنند و دانش و تجربه خود را به اشتراک بگذارند.
ارائه مشوقها و حمایتهای مالی برای صنایع نیز مهم است؛ دولتها میتوانند مشوقها و حمایتهای مالی برای صنایع فراهم کنند تا در دسترسی آسان آنها به فناوریهای جدید کمک شود. این مشوقها میتواند شامل کاهش مالیات، وامهای کمبهره و سایر حمایتهای مالی باشد. مشوقهای ویژه برای صنایعی که در بهروزرسانی محصولات خود با فناوری مدرن موفق میشوند، میتواند صنایع را نیز به پذیرش فناوریهای جدید تشویق کند.
مورد آخر تشکیل کمیتههای تحقیقاتی خاص صنعت در دولت است؛ تشکیل کمیتههای تحقیقاتی تخصصی برای هر صنعت در دولت میتواند به شناسایی و اولویتبندی نیازهای تحقیقاتی صنایع کمک کند. این کمیتهها میتوانند پیشنهادهای پروژههای تحقیقاتی از دانشگاهها را بر اساس اولویت و اهمیت آنها ارزیابی و تایید کنند. این امر نه فقط به حل مشکلات عملی صنعتی کمک میکند، بلکه تخصیص بهینه منابع مالی و انسانی را نیز تضمین میکند.
نتیجهگیری
طبق گزارش سایت ادونستک، کاهش شکاف بین صنعت و دانشگاه نه فقط به توسعه فناوری و نوآوری کمک میکند، بلکه موجب افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها در صنایع نیز میشود. همکاری و تعامل موثر بین این دو نهاد، کلید موفقیت و پیشرفت اقتصادی است. امید است با تلاشهای مشترک و البته حمایت دولتها، به این هدف مهم دست یافت.
انتهای پیام








