چرا پروژه ۱۰ ساله غرب در ۹ دی عقیم ماند؟
فتنه ۸۸ نه یک دعوای انتخاباتیِ هیجانی، بلکه عملیاتیترین فازِ پروژه براندازی نرم در بستر دموکراسی بود که با الگوبرداری دقیق از متدولوژی جین شارپ و انقلابهای رنگی طراحی شد.
خلاصه خبر
خبرگزاری فارس؛ شیراز: بازخوانی وقایع سال ۸۸ بدون در نظر گرفتن پیوستِ خارجی و عقبه تئوریک آن، تقلیل دادن یک توطئه امنیتی به یک رقابت سیاسی است. اسناد و اعترافاتِ پس از فتنه نشان داد که کلیدواژه تقلب، اسم رمز آشوپی بود که هدفش نه جابجایی دولتها، بلکه استحاله قانون اساسی و حذفِ ولایت فقیه به عنوانِ ستون خیمه نظام بود. اتاق فکر فتنه با تکیه بر مدلهای کلاسیک براندازی، تصور میکرد با تداومِ اردوکشی خیابانی از خرداد تا آذر، هزینه حاکمیت را بالا برده و نظام را وادار به باجدهی (ابطال انتخابات) میکند. استراتژی آنها فرسایشی کردن اعتراضات بود. اما خطای استراتژیک در روز عاشورا رخ داد.جریان فتنه با تقدسزدایی آشکار در عاشورای ۸۸، ناخواسته وارد مینی شد که کار گذاشته بود. توهین به عزاداری سیدالشهدا(ع)، ماهیت سیاسی اعتراضات را کنار زد و ماهیت ضد دینی آن را عریان کرد. اینجا بود که حتی بدنه اجتماعی منتقد صف خود را از براندازان جدا کرد. ۹ دی، محصولِ این ریزشِ بدنه اجتماعی فتنه و رویشِ غیرت دینی بود.
پارادوکسِ جامعه مدنی و دیکتاتوری اقلیت
فتنه ۸۸ یک درس بزرگ علوم سیاسی داشت: مدعیان دموکراسی و جامعه مدنی، خود به بزرگترین دیکتاتورها تبدیل شدند. آنها با نپذیرفتن سازوکار قانونی انتخابات و تلاش برای وتو کردن رأی اکثریت (جمهوریت) توسطِ اقلیتِ شورشگر (اشرافیت سیاسی)، عملاً علیه جمهوریت نظام کودتا کردند.حماسه ۹ دی، در واقع دفاعِ تودههای مردم از حقالناس و صندوق رأی در برابر استبداد مدرن بود. مردمی که به خیابان آمدند، در شعارهایشان نشان دادند که فهمیدهاند دعوا بر سر احمدینژاد یا موسوی نیست؛ دعوا بر سرِ این است که آیا قانون فصلالخطاب است یا اردوکشی خیابانی؟
خواص؛ از مردودی تا سکوتِ خیانتبار
آنالیز رفتارِ نخبگان در ۸ ماه فتنه، بخشِ تاریکِ تاریخ سیاسی ماست. ۹ دی در شرایطی رقم خورد که بسیاری از خواصِ باسابقه، در مردابِ تحلیلهای غلط گرفتار شده بودند. برخی با سکوتِ دوپهلو و استراتژیِ یکی به نعل، یکی به میخ عملاً به ماشینِ فتنه سوخترسانی میکردند.گزارشهای میدانی ۹ دی نشان میدهد که بصیرت عوام و تودههای کف جامعه کیلومترها جلوتر از تحلیل خواص بود. مردم منتظر بیانیه احزاب و تشکلها نماندند؛ آنها خطر را با غریزه انقلابی خود حس کردند و آتش را خاموش کردند. این پدیده، شکستِ تئوریهای نخبگانی بود که فکر میکردند مردم بدون آنها قدرت تشخیص ندارند.
۹دی؛ پایانِ فتنه یا تغییرِ فاز؟
اگرچه ۹ دی ۸۸ بساطِ فتنه خیابانی را جمع کرد، اما سادهلوحانه است اگر تصور کنیم دشمنی پایان یافته است. تحلیلگران امنیتی معتقدند پس از شکست در ۸۸، استراتژی دشمن از جنگ سخت و نیمهسخت به جنگ شناختی و تروریسم اقتصادی تغییر فاز داد.تحریمهای فلجکننده که دقیقاً پس از فتنه ۸۸ تشدید شد، نشان داد که گرایِ تحریمها از داخلِ خیابانهای تهران به واشنگتن مخابره شده است.نهم دیماه ۸۸ پیامی صریح به غرب فرستاد که ساختارِسیاسی ایران شاید متأثر از فشارهای اقتصادی یا مدیریتی باشد، اما پیوند ایدئولوژیکِ امت و امامت، گسستنی نیست.آن روز ثابت کرد که در بزنگاههای تاریخی، این تکنوکراتها و تئوریسینهای توسعه غربی نیستند که کشور را نجات میدهند، بلکه همان پابرهنهها و سینهزنهای عاشورایی هستند که سنگر را حفظ میکنند. پرونده ۸۸ بسته شد، اما عبرتهای آن همچنان چراغ راهِ آینده سیاسی ایران است.
۹
08:04 - 9 دی 1404
نظرات کاربران







