استان بدخشان واقع در شمالشرق افغانستان، تحت حاکمیت طالبان به کانون چالشهای امنیتی و اقتصادی تبدیل شده و خطر فزاینده تروریسم بینالمللی و تداوم کشت خشخاش، این استان را که از نظر جغرافیایی و ژئوپلیتیکی، یکی از مناطق راهبردی افغانستان به شمار میرود، به یک تهدید امنیتی جدی برای تاجیکستان بدل کرده است. از طرفی طالبان هم با وجود انحصار قدرت شدید در افغانستان، هنوز نتوانستهاند بر این دو چالش اساسی غلبه کنند و این ناتوانی، بدخشان را یکی از آسیبپذیرترین مناطق تحت حاکمیت آنان کرده است.
استان بدخشان با سه کشور پاکستان، چین و تاجیکستان هممرز است و همین موقعیت راهبردی آن را به مکانی مناسب برای تجمع شبکههای قاچاق مواد مخدر و همچنین محل حضور و تحرک گروههای تروریستی منطقهای بدل کرده است. این موقعیت مرزی در کنار جغرافیای کوهستانی منطقه و ضعف نظارت بر جادهها، زمینه را برای فعالیت این گروهها و شبکهها مساعد کرده است.
بدخشان پایگاه اصلی طالبان تاجیکتبار هم محسوب میشود؛ نیروهایی که در سالهای جنگ با حکومت پیشین افغانستان، در نبردها نقش فعالی ایفا کردند. در کنار آنها، استقرار جنگجویان و تروریستهای خارجی در بدخشان، از جمله جنگجویان اویغور که تهدیدی بالقوه برای چین محسوب میشوند و همچنین گروه جماعت انصارالله که تاجیکستان بهعنوان تهدید امنیتی تلقی میکند، بر پیچیدگی وضعیت امنیتی این استان افزوده است.
البته طالبان همواره ادعا میکنند که از خاک افغانستان هیچ تهدیدی متوجه کشورهای همسایه نیست، اما چندین حمله و درگیری مرزی در ماه دسامبر، این ادعا را زیر سوال برد.
کمیته امنیت ملی تاجیکستان سهشنبه دوم دیماه، اعلام کرد که سه عضو «یک گروه تروریستی» از خاک افغانستان وارد این کشور شدند و در منطقه موسوم به «قاووق» در شهرستان شمسالدین شاهین، که با استان بدخشان افغانستان مرز مشترک دارد، با مرزبانان تاجیک درگیر شدند. بر اساس اعلام این نهاد امنیتی، در این درگیری سه «تروریست» و دو مرزبان تاجیک کشته شدند؛ رخدادی که بار دیگر نگرانی دوشنبه را از وضعیت امنیت مرزهای مشترک این کشور با افغانستان تشدید کرد و بدخشان را در کانون توجه نهادهای امنیتی منطقه قرار داد.
کمیته امنیت ملی تاجیکستان پس از این درگیری، از رژیم طالبان خواست به دلیل عبور تروریستها از مرز افغانستان به این کشور، از مردم تاجیکستان عذرخواهی کند و برای تامین امنیت مرزهای مشترک، اقدامهای موثر و عملی انجام دهد.
در حالی که طالبان در ماههای اخیر تلاش کرده بودند روابط دیپلماتیک خود با دوشنبه را بهبود بخشند، این موضعگیری صریح واکنش طالبان را در پی داشت. امیرخان متقی، وزیر خارجه رژیم طالبان، شنبه ششم دیماه ادعا کرد که استان بدخشان، هممرز با تاجیکستان، همانند دیگر نقاط افغانستان «امن» است و تصریح کرد: «ما با همه همسایگان همکاری میکنیم تا خاک ما برای ضرر رساندن به کسی استفاده نشود.»
متقی همچنین مدعی شد که برخی گروههای «مغرض» در تلاشاند روابط میان افغانستان و تاجیکستان را تیره کنند؛ ادعایی که بدون ارائه شواهد مشخص مطرح شد و نتوانست نگرانیهای امنیتی تاجیکستان را کاهش دهد.
ادعای طالبان مبنی بر «امن بودن بدخشان» با واقعیتهای میدانی این استان آشکارا در تضاد قرار دارد؛ واقعیتهایی که از درگیریهای مرزی با تاجیکستان و حضور گروههای مسلح خارجی گرفته تا افزایش کشت خشخاش، همگی از شکنندگی امنیت و ضعف کنترل حکایت دارند. این شکاف جدی میان ادعاهای رسمی و واقعیت اوضاع، به یکی از اصلیترین نقاط آسیبپذیر حاکمیت طالبان بدل شده و اعتماد همسایگان افغانستان به تضمینهای امنیتی این گروه را زیر سوال برده است.
در این میان، هر مورد حمله گروههای «تروریستی» از بدخشان به سمت کشورهای همسایه، بهویژه تاجیکستان، میتواند جایگاه قاری فصیحالدین فطرت، رئیس ستاد ارتش طالبان، را نیز تضعیف کند؛ چرا که بدخشان حوزه اصلی نفوذ و پایگاه قدرت او به شمار میرود و تحولات امنیتی این استان مستقیم به کارنامه نظامی و مدیریتی او گره خورده است.
اغلب مناطق بدخشان کوهستانی و صعبالعبورند و مرزهای آن با تاجیکستان نیز همین ویژگی را دارند. بخش عمده این مرز در امتداد رود پنج شکل گرفته است که یکی از شاخههای اصلی آمودریا به شمار میرود، اما در نواحی بالادست، بهویژه در مناطق شمالی و شمالشرقی بدخشان، مرزها کاملا کوهستانی، درهای و دشوارگذرند؛ ویژگیهایی که اگرچه مرزها را صعبالعبور کردهاند، به دلیل طولانی بودن و نظارت ناکافی، همچنان از نظر امنیتی حساس و آسیبپذیرند.
در کنار تهدید تروریسم، قاچاق مواد مخدر نیز یکی دیگر از نگرانیهای جدی تاجیکستان در ارتباط با بدخشان است. بر اساس نظرسنجی تازه دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرائم سازمان ملل متحد که دوشنبه هشتم دیماه منتشر شد، سطح زیر کشت خشخاش در استان بدخشان، با وجود فرمان رهبر طالبان مبنی بر ممنوعیت کشت آن، افزایش یافته است.
در این گزارش آمده هرچند حدود ۹۵ درصد کشاورزان بدخشانی که قبلا خشخاش میکاشتند، اعلام کردهاند که به دلیل ممنوعیت، کشت این محصول را متوقف کردهاند، سطح کلی زیر کشت خشخاش در این استان همچنان بالا است که نشاندهنده تداوم کشت و رونق اقتصاد غیرقانونی مواد مخدر است.
سال گذشته، رژیم طالبان تلاش کرد مزارع کشت خشخاش بدخشان را تخریب کند، اما این اقدام با اعتراض گسترده روستانشینان مواجه شد. آخرین درگیری میان روستانشینان بدخشان و نیروهای طالبان در تیرماه ۱۴۰۴ بود؛ زمانی که ساکنان محلی مانع تخریب بیشتر مزارع کوکنار شدند. اعتراضهایی که آشکار میکند حذف کشت خشخاش، بدون ارائه جایگزین معیشتی پایدار، میتواند به نارضایتیهای محلی و حتی درگیریهای خشونتآمیز منجر شود.
مجموع این تحولات نشان میدهد که بدخشان، تحت حاکمیت طالبان، کانون سه بحران بههمپیوسته و همزمان تبدیل شده است؛ خطر تروریسم بینالمللی، تداوم کشت و قاچاق مواد مخدر و ناتوانی ساختاری طالبان در اعمال کنترل موثر بر این استان راهبردی.
کوهستانی بودن منطقه، در قدرت بودن طالبان تاجیکتبار در بدخشان، استقرار گروههای ستیزهجو و تروریستی غیربومی و وابستگی معیشتی بخشی از جمعیت به کشت خشخاش، سبب شده است که طالبان، با وجود تمرکز قدرت در کابل، نتوانند بدخشان را به طور کامل در کنترل داشته باشند و این ناتوانی حالا نهتنها یک چالش داخلی برای طالبان است، بلکه بر امنیت منطقه هم تاثیر گذاشته است.








