افشاگری «دایره‌المعارف کشاورزی ایران» از پشت پرده گرانی غذا

عباس کشاورز در گفت‌وگوی تفصیلی با فارس از آمارسازی‌هایی گفت که با واقعیت سفره مردم نمی‌خواند، دولت به جای «حکمرانی»، «تاجر» شده و بذر فساد در انحصار واردات نهاده دامی کاشته است، همچنین از تولیدات کشاورزی سخن به میان آورد که بر مدار «هوسِ بازار» نه «استراتژی ملی» انجام می‌شود.

این خبر حاوی محتوای صوتی یا تصویری است. برای جزییات بیشتر به منبع خبر مراجعه کنید
خلاصه خبر
گروه اقتصادی خبرگزاری فارس، در حالی که نوسانات قیمتی در بازار محصولات پروتئینی و لبنی، فشار مضاعفی بر معیشت دهک‌های پایین جامعه وارد کرده است، تریبون‌های رسمی دولت‌ها همواره از رکوردهای جدید در تولید سخن می‌گویند. اما چرا ثمره این آمارها در بازار دیده نمی‌شود؟: قیمت گوشت، مرغ و برنج سر به فلک کشیده و سفره مردم روزبه‌روز کوچک‌تر می‌شود. وزرا می‌آیند و می‌روند، وعده «خودکفایی» می‌دهند و با آمارهای رنگارنگ از «رشد تولید» سخن می‌گویند؛ اما واقعیت در بازار چیز دیگری است. مشکل کجاست؟ آیا دست‌هایی در کار است که نمی‌گذارند قیمت‌ها پایین بیاید؟ یا ساختار معیوب وزارت جهاد کشاورزی، خودِ مانع تولید شده است؟ برای پاسخ به این پرسش، میزبان مردی بودیم که او را «دایرةالمعارف زنده کشاورزی ایران» می‌نامند. عباس کشاورز، سرپرست سابق وزارت جهاد کشاورزی، با بیش از نیم قرن تجربه میدانی و مدیریتی که از کارمندی تا سرپرستی وزارت جهاد کشاورزی طی کرده در گفتگویی صریح با فارس، از ساختارهای معیوبی پرده برداشت که امنیت غذایی کشور را به «واردات» و «رانت» گره زده است.
۱۷ MB
بخش اول: چرا همه‌چیز گران شده است؟ کشاورزی بر مدار «هوسِ بازار» نه «استراتژی ملی»فارس: آقای کشاورز خیلی خوش آمدید. مستقیم برویم سراغ اصل مطلب؛ مردم از گرانی‌ها خسته شده‌اند. لبنیات به گواه متولیان صنایع لبنی در یکسال گذشته 80 درصد گران شده، گوشت از سفره‌ها پر کشیده. شما که ۵۰ سال در این بخش بوده‌اید، بگویید چرا با وجود این همه ادعای خودکفایی، قیمت‌ها مهار نمی‌شود؟کشاورز: بسم‌الله الرحمن الرحیم. خوشحالم که در خبرگزاری فارس هستم. ببینید، نقد یک‌طرفه و تکرار نارسایی‌ها دردی را دوا نمی‌کند. ما باید ریشه را بشناسیم. در ۳۶ سال گذشته، اتفاقی که در کشاورزی ما افتاده، «بی‌برنامگی استراتژیک» است. تولید ما نه بر مبنای سیاست‌های کلان، نه بر مبنای احکام برنامه‌های توسعه و نه حتی بر مبنای امنیت غذایی واقعی، بلکه صرفاً بر مبنای «تقاضای لحظه‌ای بازار» شکل گرفته است.وقتی تولید تابع بازارِ رها شده باشد، پایداری از بین می‌رود. هر وزیری می‌آید، برای رای گرفتن در مجلس می‌گوید گندم و روغن و شکر را به ۹۰ درصد خودکفایی می‌رسانم، اما عملکردها نشان می‌دهد ما دچار «حرکت‌های زیگزاگی» هستیم. بزرگترین آفت یک کار اقتصادی، عدم پایداری است. اگر شما حرکت ضعیف اما مستمر داشته باشید، موفق می‌شوید؛ اما ما با آمارهای مقطعی، خودمان را گول می‌زنیم.
۱۴ MB
بخش دوم: شعبده‌بازی با آمار؛ جابجایی «دانه» با «علوفه»!فارس: مسئولان فعلی و قبلی مدام می‌گویند تولید از ۴۸ میلیون تن به ۱۳۰ میلیون تن رسیده است. شما این رشد را قبول ندارید؟کشاورز: (با لبخند) اجازه بدهید این عددها را کالبدشکافی کنیم. بله، در ظاهر عدد بالا رفته، اما «ماهیت تولید» تغییر کرده است. در دهه ۸۰، حدود ۳۵ درصد ذرت دانه‌ای مورد نیاز کشور را در داخل تولید می‌کردیم. اما به خاطر بحران آب و تقاضای شدید دامداران برای شیر، کشاورز به سمت تولید «ذرت علوفه‌ای» رفت.امروز تولید ذرت دانه‌ای ما به زیر ۹ درصد سقوط کرده، یعنی وابستگی مطلق! اما در مقابل، ۱۴ میلیون تن ذرت علوفه‌ای تولید می‌کنیم. وزیر می‌آید این ۱۴ میلیون تن علوفه تر (که بخش عمده‌اش آب است) را با تولیدات اساسی جمع می‌زند و می‌گوید تولید کل بالا رفته! در حالی که ما دانه را از دست داده‌ایم و وابستگی‌مان به روغن و خوراک دام بیشتر شده است. ما محصولات اساسی (گندم، جو، برنج، حبوبات و دانه‌های روغنی) را فدای محصولاتی کردیم که یا بازار تقاضا کرده یا دولت در قیمت‌گذاری‌اش دخالتی نداشته است.افزایش تولید در محصولات غیر ضرور و کم اهمیت‌تر اتفاق افتاده در حالی که در محصولات اساسی رشد معنی داری را تجربه نکرده‌ایم، کشور در گوشت، برنج،‌نهاده، روغن، شکر وارد کننده عمده است در حالی که این افزایش‌ها در محصولاتی مانند سبزی و صیفی که عمدتا آب بر هم هستند شکل گرفته است.قانون‌های بالادستی به افزایش تولید محصولات اساسی تاکید دارد اما استراتژی تولید به محصولات دیگر تمرکز دارد.حتی در بخش باغبانی که هر جا بخش کشاورزی کم می‌آورد از افتخارات این بخش می‌گوید نیز در دو دهه اخیر رشدی نداشته است.
۱۵ MB
بخش سوم: فاجعه در گندم؛ وقتی «مساحت» جای «علم» را می‌گیردفارس: شما در جایی فرمودید که افزایش سطح زیر کشت گندم، لزوماً به معنای پیروزی نیست. چرا؟کشاورز: این یک خطای استراتژیک است که دولت آقای پزشکیان هم ظاهراً در همان مسیر است. من پارسال در فرهنگستان علوم هم گفتم؛ هر کجا ما مساحت کشت گندم را بالا بردیم، در نهایت «واردکننده» شدیم! چرا؟ چون وقتی زمین نامناسب را زیر کشت می‌برید، منابع آب، پول، کود و هزینه را تلف می‌کنید اما عملکرد پایین می‌آید.مثال عینی‌اش استان خوزستان است. در سال‌های ۹۲ تا ۹۹، حدود ۳۶۰ هزار هکتار گندم آبی داشتیم با عملکرد ۴.۶ تن در هکتار. اما آقایان به خیال خودکفایی، مساحت را به ۷۶۰ هزار هکتار رساندند! نتیجه چه شد؟ عملکرد به ۲.۶ تن سقوط کرد. یعنی دو برابر هزینه کردیم، دو برابر آب دادیم، اما محصول نهایی با کیفیت پایین‌تر و هزینه تمام‌شده بالاتر تولید شد. این یعنی قیمت گندم ۱۷ هزار تومان می‌شود اما جو ۴ هزار تومان؛ چون ما پلیس‌بازی راه انداختیم و بازار را سرکوب کردیم.سیاست کشاورزی پایدار اساس و نقطه قوت تامین امنیت غذایی کشور است که در سیاست‌های بخش کشاورزی مغفول مانده،‌ این تنها کلید واژه نیست بلکه تضمین کننده آینده غذایی 90 میلیون جمعیت است، آینده غذایی که آینده سیاسی دولت‌ها را رقم می‌زند، امروزه غذا عامل فشار و نقطه قوت چانه‌زنی های سیاسی بدل شده نمی‌توان با گرسنگی خواسته‌های بین المللی را پیش برد.
۱۴ MB
فارس: یعنی شما می‌گویید خودکفایی گندم در سال‌های اخیر واقعی نبوده است؟کشاورز: من می‌گویم آمارها باید با واردات سنجیده شود. وقتی شما ۷.۷ میلیون تن گندم وارد می‌کنید، چطور ادعای خودکفایی ۹۰ درصدی دارید؟ در سال‌های خشک (مثل سال ۱۴۰۰ یا سال ۷۸)، تولید ما به شدت افت می‌کند اما مدیران سیاسی ما می‌خواهند بگویند همه چیز خوب است. وزیر می‌گوید ۳.۵ درصد رشد داشتیم؛ آقا با بارندگی ۱۳۷ میلی‌متری امکان ندارد رشد داشته باشیم! مرکز آمار و بانک مرکزی هم متاسفانه گاهی همین آمارهای خوش‌باورانه را تکرار می‌کنند. مدیر کلان نباید خوش‌باور باشد؛ باید بداند وقتی آب نیست، تولید نیست.بخش چهارم: مافیای واردات و انحصار در نهاده‌ها/ چرا مرغدار گروگان است؟فارس: برویم سراغ حساس‌ترین بخش؛ نهاده‌های دامی. چرا روغن و خوراک دام همیشه بحرانی است؟ آیا دست شرکت‌های خاص در کار است؟کشاورز: بله، ریشه گرانی گوشت و مرغ همین‌جاست. ما سالانه میلیاردها دلار ارز ترجیحی خرج می‌کنیم، اما نهاده به دست دامدار واقعی نمی‌رسد. چرا؟ چون در تدارک نهاده، «انحصار» ایجاد کردیم. ببینید، ۷۰ درصد ذرت وارداتی و ۶۵ درصد سویای وارداتی مصرفِ مرغدار است. سوال من این است: این مرغداران که تشکل دارند، چرا خودشان واردکننده نیستند؟ دولت می‌گوید دستشان را باز گذاشته‌ایم، اما در عمل، وقتی یک شرکت خصوصی یا اتحادیه می‌خواهد کشتی بیاورد، آن‌قدر فشار می‌آورند، آن‌قدر در تخصیص ارز و نوبت‌دهی در بنادر بازی در می‌آورند که کشتی ۳ ماه روی آب می‌ماند و جریمه دموراژش کمر واردکننده مستقل را می‌شکند.
در مقابل، ارز به «آدم‌های اصلی» و شرکت‌های خاص می‌رسد. وقتی بازار می‌بیند ذرت کم است، شروع می‌کند به بازی کردن. بازار را دست‌کم نگیرید؛ بازار هوشمند است. وقتی انبارها خالی است، واردکننده عمده، نهاده را به مرغدار نمی‌فروشد یا خارج از شبکه می‌فروشد. دولت هم چون خودش «تاجر» شده، نمی‌تواند ناظر خوبی باشد.فارس: راهکار شما برای شکستن این انحصار چیست؟کشاورز: راهش این است که دولت از تجارت خارج شود. وزارت جهاد کشاورزی باید «سیاست‌گذار» باشد، نه «بنگاه‌دار». ما باید انحصار تکنولوژی را هم بشکنیم. چرا کشاورز ما باید کود اوره تولید داخل را ۳ برابر قیمت رسمی از بازار سیاه بخرد؟ چون دولت بخش عمده‌اش را صادر می‌کند تا ارز بگیرد و چاله خودش را پر کند، اما کشاورز برای تقویت خاکش محتاج می‌ماند.بخش پنجم: بحران تکنولوژی؛ ما در عصر حجر کشاورزی مانده‌ایم؟فارس: شما به تفاوت کشاورزی ما با ترکیه اشاره کردید. واقعاً فاصله اینقدر زیاد است؟کشاورز: فاجعه است! کشاورز ترکیه ۱۷ برابر بیشتر از کشاورز ایرانی به ارقام جدید بذر دسترسی دارد. ما در بذر جو، فقط ۱۰ درصد نیازمان را از ارقام استاندارد تامین می‌کنیم و انتظار معجزه داریم. در بحث کمباین، 7 درصد ریزش داریم! که رقم بسیار زیادی است، تکنولوژی کمباین‌های ما مال مزارع ۲ تنی است، وقتی می‌بریم در مزرعه ۵ تنی، نیمی از محصول را روی زمین می‌ریزد. چرا؟ چون اجازه نمی‌دهیم تکنولوژی روز دنیا بیاید؛ به بهانه حمایت از یک شرکت داخلی که توان تولید ندارد، کشاورزی ملی را به گروگان گرفته‌ایم.
۱۴ MB
بخش ششم: قانون انتزاع؛ وقتی وزیر هم تولیدکننده است و هم بازرگانفارس: قانون تمرکز (انتزاع) وظایف بازرگانی در وزارت کشاورزی را چطور می‌بینید؟ خیلی‌ها می‌گویند این قانون باعث شد وزیر جهاد مسئول گرانی‌ها شناخته شود.کشاورز: این قانون ذاتاً دارای تناقض است. وزیر جهاد کشاورزی از مجلس برای «تولید» رای می‌گیرد. ساختار وزارتخانه، کارشناسِ «تولید» دارد، نه کارشناس «بازرگانی و تجارت». شما وظایف وزارت بازرگانی را انداختید روی دوش وزارتخانه‌ای که ساختارش برای مزرعه است. نتیجه چه می‌شود؟ وزیر به جای اینکه تمرکزش روی بهره‌وری آب و خاک باشد، باید مدام نگران قیمت مرغ و پیاز در میدان میوه و تره‌بار باشد. این دو وظیفه با هم تداخل دارند و در نهایت هر دو بخش ضربه می‌خورند.بخش هفتم: راهکارها؛ چگونه سفره مردم را نجات دهیم؟فارس: آقای کشاورز، اگر امروز به شما اختیارات کامل بدهند، برای نجات بخش کشاورزی و مهار گرانی چه می‌کنید؟کشاورز: من سه اقدام کلیدی را بدون فوت وقت انجام می‌دهم:۱. شفاف‌سازی و واگذاری واردات نهاده به مصرف‌کننده: ارز نهاده باید مستقیماً در اختیار اتحادیه‌های تولیدی قرار بگیرد. دولت باید فقط ناظر باشد. اگر مرغدار خودش واردکننده باشد، نهاده را با بهترین کیفیت و کمترین قیمت می‌آورد چون نفعش در تولید ارزان است.۲. توقف توسعه مساحت و تمرکز بر «خلاء عملکرد»: ما نباید دیگر حتی یک وجب به زمین‌های کشاورزی اضافه کنیم. پتانسیل سیب‌زمینی ما ۹۰ تن است اما ۴۴ تن برداشت می‌کنیم. پتانسیل گندم ما ۹ تن است اما ۴ تن برداشت می‌کنیم. باید با تزریق تکنولوژی و بذر، این خلاء را پر کنیم، نه با مصرف آب بیشتر.
۱۴ MB
۳. آزادسازی قیمت‌ها همراه با حمایت هدفمند: قیمت‌های دستوری را باید کنار گذاشت. قیمت دستوری یعنی سرکوب تولید. باید اجازه دهیم قیمت رقابتی باشد اما از طرف دیگر، قدرت خرید مصرف‌کننده را با کارت اعتباری پروتئین یا یارانه‌های مستقیمِ کالایی تقویت کنیم.اگر ما به جای احساس و سیاست، بر مدار «علم» حرکت کنیم، ایران با همین منابع محدود آب هم می‌تواند شکوفا شود. اما با آمارسازی و پنهان کردن واقعیت‌ها، فقط بحران را به سال بعد منتقل می‌کنیم. امسال اگر غفلت کنیم، سال آینده بزرگترین واردکننده خواهیم بود.فارس: ممنون از صراحت و وقتی که گذاشتید.کشاورز: من هم از شما ممنونم. امیدوارم این حرف‌ها به گوش کسانی برسد که دلشان برای این آب و خاک می‌سوزد.#عباس_کشاورز#انحصار#مداخله_دولت#وابستگی_واردات_روغن#واردات_نهاده#قیمت‌_بازار
14:10 - 9 دی 1404
نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ