

سومالیلند کجاست و چرا تنها اسرائیل آن را به عنوان کشور مستقل به رسمیت شناخته است؟
سومالیلند، یک سرزمین نیمهبیابانی، در سال ۱۹۹۱ استقلال خود را اعلام کرد. سومالیلند، بیش از ۳۴ سال پس از آن اعلام پرتنش، از سوی هیچ کشوری به جز اسرائیل به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته نشده است.
سومالیلند کجاست و چرا تنها اسرائیل آن را به عنوان کشور مستقل به رسمیت شناخته است؟
منبع تصویر، Getty Images
سومالیلند، یک سرزمین نیمهبیابانی، در سال ۱۹۹۱ استقلال خود را اعلام کرد. سومالیلند، بیش از ۳۴ سال پس از آن اعلام پرتنش، از سوی هیچ کشوری به جز اسرائیل به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخته نشده است.
عبدالرحمن محمد عبداللهی، رییسجمهور سومالیلند، بیانیه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل مبنی بر شناسایی را «لحظهای تاریخی» توصیف کرده است. با این حال، این تصمیم با محکومیت سومالی، مصر، ترکیه و جیبوتی روبهرو شد.
به رسمیت شناخته شدن سومالیلند از سوی اسرائیل میتواند کشورهای دیگر را نیز به پیروی از این مسیر ترغیب کند و جایگاه دیپلماتیک این منطقه جداییطلب و دسترسی آن به بازارهای بینالمللی را تقویت کند.
سومالیلند با مساحت ۱۳۷ هزار و ۶۰۰ کیلومتر مربع و جمعیتی حدود ۳ و نیم میلیون نفر در شاخ افریقا قرار دارد.
منبع تصویر، Getty Images
خاستگاه
سومالیلند میان اتیوپی و سومالی( کشوری که به طور رسمی بخشی از آن محسوب میشود) قرار دارد و تا پیش از استقلال سومالی در ۲۶ ژوئن ۱۹۶۰ تحتالحمایه بریتانیا بود.
اما این خودمختاری دوام چندانی نداشت، تنها پنج روز بعد ازکار با سومالیلند ایتالیا که آن هم تازه استقلال یافته بود ادغام شد. اتحادی که بسیاری از مردم سومالیلند تقریبا بلافاصله پس از شکلگیری از آن پشیمان شدند.
اختلافها با همسایگان جنوبی بلافاصله پس از تصویب قانونی که جمهوری سومالی را بنیان گذاشت آغاز شد.
در ۲۰ ژوییه ۱۹۶۱، یک سال پس از تاسیس کشور جدید، همهپرسی برای تدوین قانون اساسی برگزار شد. با وجود مخالفت اکثریت مردم سومالیلند، این متن تصویب شد و به قانون اساسی جمهوری تازهتاسیس تبدیل شد.
کمتر از یک دهه بعد، کشور دچار فروپاشی شد.
در سال ۱۹۶۷ عبدالرشید علی شرمارکی به ریاستجمهوری رسید و محمد حاجی ابراهیم ایگال از اهالی سومالیلند را به عنوان نخستوزیر منصوب کرد.
دو سال بعد، رییسجمهور به دست محافظ شخصی خود کشته شد و در پی آن کودتایی به رهبری ژنرال محمد زیادباره رخ داد و او قدرت را در دست گرفت.
به این ترتیب سومالی به جمهوری دموکراتیک سومالی تبدیل شد.
منبع تصویر، Getty Images
«ساختمانها را باقی میگذارم، اما مردم را نه»
حکومت محمد زیادباره نارضایتی را در سومالیلند تشدید کرد و تمایل بسیاری از مردم این منطقه را برای انتخاب مسیری متفاوت افزایش داد.
این نظامی جنجالی با گرایش مارکسیستی لنینیستی نه فقط در سومالیلند بلکه در سراسر کشور نارضایتی گسترده ایجاد کرده بود و همین نارضایتی به انقلاب انجامید.
محمد زیادباره در اواخر دهه ۱۹۸۰ گفته بود: «وقتی سومالی را ترک کنم، ساختمانها را باقی میگذارم، اما مردم را نه.»
گزارشی که به سفارش سازمان ملل تهیه و در آغاز قرن حاضر منتشر شد، اعلام کرد که «جنایت نسلکشی توسط دولت سومالی علیه مردم قبیله اسحاق در شمال سومالی در فاصله سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۸۹ طراحی، برنامهریزی و اجرا شده است.»
در همان دوره، نیروی هوایی سومالی بمبارانهای گستردهای علیه هرجیسا، پایتخت سومالیلند، انجام داد که به کشته شدن هزاران غیرنظامی و ویرانی بخش بزرگی از شهر انجامید.
پس از چند سال نبرد خونین، در سال ۱۹۹۱ محمد زیادباره سرنگون شد و پس از آن جنگ داخلی آغاز شد.
منبع تصویر، Getty Images
نبود بهرسمیتشناسی بینالمللی
پایان حکومت نظامی باعث شد سومالیلند به صورت یکجانبه استقلال خود را اعلام کند. در آن زمان و تا امروز، این منطقه همچون واحهای از آرامش نسبی در یکی از ناآرامترین مناطق جهان توصیف میشود.
بیش از سه دهه بعد، سومالیلند عملا مانند یک کشور مستقل عمل میکند، اما دستکم به طور رسمی چنین جایگاهی ندارد.
این منطقه نظام سیاسی مستقل، پارلمان، نیروی پلیس، پرچم، واحد پول و گذرنامههای خاص خود را دارد.
کمبود حمایت بینالمللی با بحران دیپلماتیک با سومالی تشدید شد؛ بحرانی که پس از توافقی در ژانویه ۲۰۲۴ میان اتیوپی و سرزمین سومالیلند به وجود آمد؛ توافقی که به آدیس آبابا اجازه دسترسی به دریا از طریق بندر بربره را داد و راه را برای به رسمیت شناختن احتمالی هموار کرد.
موگادیشو این توافق را نقض حاکمیت خود دانست، چون سومالیلند را بخشی جداییناپذیر از خاک سومالی میداند.
اگرچه اسرائیل اکنون نخستین کشوری است که سومالیلند را به طور رسمی به عنوان کشوری مستقل به رسمیت شناخته، اما بخش عمده جامعه جهانی از جمله سازمان ملل، اتحادیه افریقا و اتحادیه عرب همچنان استقلال آن را به رسمیت نمیشناسند.
منبع تصویر، Getty Images
مقایسه با تایوان
پرونده سومالیلند اغلب با تایوان مقایسه میشود. هر دو در عمل دولتهایی کارآمد دارند و با صراحت از استقلال خود در برابر همسایگان بزرگترشان یعنی سومالی و چین سخن میگویند؛ کشورهایی که تاکید دارند این مناطق بخشی از قلمرو آنهاست.
با توجه به این شباهت، هرجیسا و تایپه روابط خود را گسترش دادند و در سال ۲۰۲۰ به طور رسمی روابط دیپلماتیک برقرار کردند؛ اقدامی که خشم همسایگانشان را برانگیخت.
آلن چنهوا لو، نماینده تایوان در سومالیلند، ماه گذشته در گفتوگو با بیبیسی این رابطه را «سودمند برای همه» توصیف کرد.
او گفت: «ما در حال حاضر نیازی نداریم دنبال استقلال بدویم، چون عملا مستقل هستیم. چیزی که هر دو به آن نیاز داریم، بهرسمیتشناسی است. هر دو این وضعیت دشوار را تجربه میکنیم.»
واحهای از ثبات
فراتر از بحث سیاسی و استقلال نهادی، سومالیلند از نظر ثبات داخلی نیز بسیار باثباتتر از دیگر بخشهای سومالی است.
کارشناسان آن را نمونهای نسبی از دموکراسی در منطقه میدانند. رهبران آن از طریق انتخابات رقابتی به قدرت میرسند و نتایج حتی در صورت پیروزی مخالفان پذیرفته میشود.
با وجود فقر گسترده و نرخ بالای بیکاری، هرجیسا یکی از امنترین شهرهای منطقه به شمار میرود.
مری هارپر، خبرنگار بیبیسی، در سال ۲۰۱۶ و همزمان با بیستوپنجمین سالگرد اعلام استقلال نوشت: «سومالیلند از صلح و ثبات نسبی برخوردار است.»
منبع تصویر، Getty Images
او افزود: «گاهی در یک روز بین سومالی و سومالیلند سفر میکنم و تفاوت آنها چشمگیر است. در سومالی، به عنوان خبرنگار غربی بدون شش محافظ مسلح نمیتوانم رفتوآمد کنم، اما در سومالیلند حتی شبها هم به تنهایی راه میروم.»
فرحان جمال، روزنامهنگار سومالیایی، توضیح میدهد که این آرامش نسبی نتیجه تلاشهایی است که از دهه ۱۹۹۰ آغاز شد.
او میگوید: «ریشسفیدان محلی نقش میانجی را ایفا کردند. آنها همه جوامع محلی را گرد هم آوردند و دولتی محلی شکل دادند که در آن قدرت تقسیم میشود.»
دیدگاه سومالی
سومالی، سومالیلند را بخشی جداییناپذیر از خاک خود میداند.
در ده سال گذشته، هرجیسا و موگادیشو گفتوگوهای صلح داشتهاند، اما به گفته فرحان جمال، تمامیت ارضی برای سومالی موضوعی غیرقابل مذاکره است.
او میگوید: «با این حال، سومالی سومالیلند را به عنوان منطقهای میپذیرد که نهادهای محلی خود را توسعه داده است.»
در سالهای اخیر، اگرچه دولت فدرال سومالی توانسته کنترل خود را بر موگادیشو و چند شهر بزرگ دیگر تقویت کند، اما گروههای اسلامگرا مانند شباب همچنان تهدیدی فعال به شمار میروند و در برخی مناطق دوباره نفوذ یافتهاند.
اگر سومالی به صلح پایدار دست یابد، دلایل کمتری برای بهرسمیتشناختن استقلال سومالیلند وجود خواهد داشت.
به گفته فرحان جمال، «استدلال اصلی استقلالطلبان سومالیلند این است که سومالی باید ابتدا خودش را سامان دهد و سپس دو طرف پای میز گفتوگو بنشینند.»
با این حال، اگر این کشور همچنان در وضعیت شدید ناامنی باقی بماند، مبارزه برای استقلال متوقف نخواهد شد.
در نهایت، به نظر میرسد تصمیم نهایی درباره استقلال سومالیلند باید از موگادیشو گرفته شود؛ همانگونه که در مورد جدایی سودان جنوبی رخ داد، زمانی که دولت سودان سرانجام پس از برگزاری همهپرسی، جدایی را پذیرفت.







