واقعیت آن است که محیط زیست کشور با بحرانی چندلایه مواجه است که تنها یکی از مولفه‌های آن به کاهش بارش مربوط می‌شود و به نظر می‌رسد اشتباهات مدیریتی و سیاستگذاری اصلی‌ترین لایه این بحران است.  همچنین به نظر می‌رسد این موضوع از یک مساله صرفا محیط‌زیستی فراتر رفته و تبدیل به یک معضل اجتماعی شده‌ است و به بیشتر شدن نابرابری‌های اجتماعی و تبعیض در دسترسی افراد به منابع آبی انجامیده ‌است.  با توجه به عمق بحران و از بین رفتن بسیاری از آبخوان‌های کشور و در نتیجه از دست رفتن توان کشور در ذخیره آب، به نظر می‌رسد بازگشت به شرایط اقلیمی گذشته چندان واقع‌بینانه نیست و کشور ناگزیر به سازگاری با وضعیت جدید و در پیش ‌گرفتن سیاست‌هایی است که بتواند توان تاب‌آوری محیط‌زیستی کشور را تقویت و به گذر از بحران فعلی کمک کند.