پول برای تلویزیون مخاطب نمی‌آورد

هر روز صبح که کرکره صدا و سیما بالا می‌رود، چند میلیارد تومان از پول مردم وارد این سازمان می‌شود و اگر دغدغه‌ها و سلایق مردم در آن بازتاب نداشته باشد، این هزینه در جای درست مصرف نشده است.

خلاصه خبر

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از قدس، هر روز صبح که کرکره صدا و سیما بالا می‌رود، چند میلیارد تومان از پول مردم وارد این سازمان می‌شود و اگر دغدغه‌ها و سلایق مردم در آن بازتاب نداشته باشد، این هزینه در جای درست مصرف نشده است.
در فصل بودجه‌نویسی ۱۴۰۵، یکی از بحث‌برانگیزترین نهادهای رسانه‌ای و فرهنگی که معمولاً بودجه آن زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد صدا و سیماست. سازمانی که به باور منتقدانش یکی از پرهزینه‌ترین نهادهای کم‌مخاطب ایران باقی مانده است. سازمان صدا و سیما که سال جاری را با بودجه ۲۹.6 همتی به پایان می‌رساند با پیشنهاد افزایش ۲۰درصدی در انتظار تخصیص بودجه ۳۳.5 همتی برای سال آینده است.
اگرچه سهم فرهنگ در بودجه کل کشور رقم ناچیزی است و هر چقدر خرج فرهنگ شود، کم است اما در شرایط فعلی اقتصاد مقاومتی، مدیریت درست بودجه و بالا بردن بهره‌وری، اولویت دارد و سازمان صدا و سیما را در برابر چنین پرسش مهمی قرار می‌دهد که این سرمایه ملی صرف ساخت چه آثاری می‌شود؟ در حالی که استقبال کم مردم از برنامه‌ها و سریال‌های تلویزیونی نشان‌دهنده ریزش مخاطبانش در این سال‌هاست و درباره آمار ۷۰ درصدی تماشاگرانش هم تشکیک وجود دارد.
منتقدان بر این باورند که ضریب نفوذ و تماشای سریال‌های تلویزیون به شدت کم شده است و این بودجه به جای آنکه صرف ارتقای استانداردهای فنی و محتوایی شود، صرف فربه کردن بدنه‌ اداری سازمان و تولید آثاری می‌شود که خیلی به سلیقه مخاطب امروز نزدیک نیست.
البته تلویزیون تلاش‌هایی هم برای بازگرداندن چهره‌ها و برندهای محبوبش داشته است و استقبال از سریال نوروزی «پایتخت» گامی در این راستا بوده یا ساخت سریالی مانند «سلمان فارسی» که سال آینده پخش آن آغاز می‌شود، مردم را پای آنتن می‌نشاند اما با چند گل نمی‌توان باغ بزرگ‌ترین رسانه تصویری کشور را پر کرد.

این افزایش بودجه دور از انتظار نیست

مهدی آذرپندار که سابقه مدیریت گروه فیلم و سریال شبکه۳ سیما و قائم‌مقامی خانه تولیدات جوان صدا و سیما را داشته، درباره افزایش ۲۰درصدی بودجه سازمان صدا و سیما برای سال آینده معتقد است این ماجرا از دو منظر قابل بررسی است.
به گفته او، با توجه به افزایش تورم که هم حوزه تولید محتوا را دربرمی‌گیرد و هم مسئله پرداخت حقوق و دستمزد را، چنین افزایش بودجه‌ای اصلاً پیچیده و دور از انتظار نیست و فارغ از اینکه به مدیریت فعلی صدا و سیما انتقاد وارد است یا نه، با توجه به افزایش قیمت دلار، عملاً ۲۰درصد افزایش یعنی کاهش بودجه نسبت به امسال. حال اینکه چه بخشی از افزایش بودجه صرف تولید می‌شود و با چه کیفیتی، بحث دیگری است.
آذرپندار با بیان اینکه بسیاری از انتقادها متوجه مدیران فعلی سازمان است تا نفس این افزایش بودجه، ادامه می‌دهد: به خصوص که در نقدها معمولاً به مدیران بیش از ساختارهای مدیریتی اهمیت داده می‌شود، در حالی که ساختارها مهم‌تر از مدیرانشان هستند و مدیران میهمان این ساختارها محسوب می‌شوند. بنابراین در قضاوت این موضوع، باید این فرض را هم در نظر گرفت که مثلاً سال بعد در پایان مأموریت پنج ساله آقای جبلی، حکم ایشان از سوی رهبر معظم انقلاب تمدید نشود. خب در این صورت، اگر همین افزایش ناچیز بودجه اتفاق نیفتد، مدیر بعدی می‌ماند و یک سازمان رسانه‌ای فلج شده که در پرداخت حقوق نیروهایش درمانده است، بنابراین نباید بر اساس مدیران در چنین موضوعاتی نظر داد.
مدیرعامل سابق انجمن سینمای جوانان ایران معتقد است: مهم‌تر از مسئله افزایش بودجه، ضرورت تغییر رویکردها به خصوص در حوزه سرگرمی است؛ به طور مثال، در حوزه سریال‌سازی، سازمان اصرار بر تولید سریال‌های کمدی دارد ولی به جز معدود سریال‌هایی مانند «پایتخت» و «نون‌خ» که مخاطب از آن‌ها سابقه ذهنی دارد، باقی آثار کمدی در جذب مخاطب شکست خورده‌اند؛ چرا که در کمدی، اگر همه عناصر درست چیده شوند، اما کمدین مناسب در اختیار پروژه قرار نگیرد، سریال موفق نخواهد بود. بنابراین سؤال اینجاست امروز در شرایطی که عمده استارهای کمدی ترجیح می‌دهند با تلویزیون کار نکنند و تلویزیون در جذب بازیگر دچار مشکل است، چه اصراری بر تولید این میزان سریال کمدی و ورود به یک زمین بازی از پیش شکست خورده است؟

عده‌ای این افزایش بودجه را برنمی‌تابند

به گفته آذرپندار، عجیب‌تر اینکه ساخت ملودرام در تلویزیون متوقف شده و سریال‌های کمدی و امنیتی جای این گونه پرمخاطب را در تلویزیون گرفته‌اند. در حالی که این ژانر، درصد ریسک بسیار کمتری برای جذب مخاطب نسبت به سایر گونه‌ها دارد. تا جایی که نازل‌ترین ملودرام‌ها نسبت به کمدی‌های متوسط، شانس موفقیت بیشتری در شرایط امروز تلویزیون دارند؛ چرا که درصد وابستگی ملودرام به بازیگر، کمتر از کمدی است و بسیاری از ملودرام‌ها بدون چهره شاخص موفق به جذب مخاطب شده‌اند. سریال‌هایی مثل بانوی عمارت و لحظه گرگ و میش مثال‌های خوبی از این موضوع‌اند که بدون استار و بازیگران تازه‌کار، موفق به جذب مخاطب شدند.
او اضافه می‌کند: اگر از ۱۰ سریال کمدی که تلویزیون می‌سازد، ۹ تایش شکست می‌خورد، پس باید سیاست‌ها را تغییر داد. امیدوارم در کنار این افزایش بودجه، تغییر سیاست و رویکرد هم رخ دهد وگرنه ۲۰ درصد افزایش بودجه چندان رقم عجیب و زیادی نیست ولی رویکردهای سازمان موجب می‌شود که عده‌ای همین میزان افزایش بودجه را هم برنتابند.
آذرپندار با تأکید بر اینکه بودجه فرهنگی باید افزایش پیدا کند چون این حوزه کمترین بودجه را از سهم کل بودجه کشور دارد، می‌گوید: در کشور ما به مسئله مدیریت اهمیت داده شده، اما موضوع ساختار نادیده گرفته می‌شود در حالی که اگر متخصص‌ترین آدم در حوزه سریال‌سازی به صدا و سیما بیاید ولی قرار باشد که سیمافیلم برای همه شبکه‌ها سریال بسازد، اوضاع همین است، بنابراین گاهی ساختار بر مدیریت ارجحیت دارد.
او با دفاع از افزایش بودجه سازمان صدا و سیما در لایحه بودجه پیشنهادی سال بعد خاطرنشان می‌کند: در کشوری که سهم فرهنگ از بودجه کل کشور زیر ۵درصد است، اتفاق بدی است که رسانه‌ها نگران افزایش بودجه‌های فرهنگی باشند در حالی که باید درخواست کنند بودجه‌ حوزه فرهنگ افزایش یابد اما نگرانی از بد مصرف شدن این بودجه‌ها، درست است چون گاهی بدیهیات ساختاری و مدیریتی در صرف بودجه‌های دولتی رعایت نمی‌شود.

فقط بحث بودجه نیست

رضا اورنگ، منتقد و کارشناس فرهنگی نیز معتقد است: گاهی این اختصاص بودجه‌ها بحق است و گاه نابحق. او می‌گوید: متأسفانه عمده بودجه سازمان صدا و سیما هدر می‌رود و جایی که نباید، خرج می‌شود. الان صدا و سیما آن قدر گسترش یافته که بخش زیادی از این بودجه برای پرداخت حقوق کارمندان و مدیران و هزینه‌های خدماتی صرف می‌شود و درصد کمی به بخش‌های تولیدی و هنری اختصاص می‌یابد.
به گفته او، اینکه صدا و سیما به دلیل کمبود بودجه نمی‌تواند کار خوب بسازد، بهانه است در حالی که بهترین کارهای صدا و سیما به ویژه در دهه ۶۰ و حتی پس از آن، با کمترین بودجه و امکانات ساخته شده‌اند.
او اضافه می‌کند: پس فقط بحث بودجه نیست، مدیریت باید کارآمد باشد تا تولید آثار به تیم‌های قوی سپرده شود ولی الان سریال‌هایی در تلویزیون ساخته می‌شود که نه مخاطب دارد و نه کیفیت. حتی من به عنوان منتقدی که برای تلویزیون هم کار ساختم، تحمل تماشای ۵دقیقه از برخی سریال‌ها را ندارم. برنامه‌های سیاسی، اجتماعی و هنری شبکه‌ها شبیه هم شده‌اند و اتفاق تازه‌ای نمی‌افتد.
به گفته او، گاهی ممکن است موضوع خوبی برای سریال‌سازی باشد ولی آن ایده با اجرای بد نابود می‌شود چون جای بسیاری از کارگردان‌ها، تهیه‌کننده‌ها و نویسنده‌های بزرگ در تلویزیون خالی است و کار را به کسانی می‌سپارند که در خدمت خودشان باشند نه در خدمت هنر و مردم.
اورنگ با تأکید بر اهمیت مدیریت هزینه‌ها و و جلوگیری از هدر رفتن بودجه در صدا و سیما خاطرنشان می‌کند: فرض اینکه چند درصد هم به بودجه سال بعد سازمان اضافه شد چه اتفاقی می‌افتد؟ جز اینکه میزان حقوق کارکنان سازمان بالا می‌رود یا این بودجه جای دیگری جز تولید خرج می‌شود. متأسفانه قسمتی از بودجه‌های سازمان در بخش هزینه‌های جاری و پرداخت حقوق کارکنان است و قسمت دیگر بودجه هم روی سریال‌ها و برنامه‌هایی سرمایه‌گذاری می‌شود که کیفیت و مخاطب ندارند.
به باور این منتقد، اگر صدا و سیما، شوراهای درست و آدم‌های دلسوز و کاربلد داشته باشد، آن‌ها جلو این تولیدات بی‌کیفیت را می‌گیرند و اجازه نمی‌دهند که هر کسی سریال و برنامه بسازد و توضیح می‌دهد: اگر صدا و سیما به جای این همه شبکه، کمتر از ۱۰شبکه خوب و تماشایی داشت با بودجه بسیار کمتر از این می‌توانست بهترین برنامه‌ها و سریال‌ها را بسازد ولی این همه شبکه‌های اضافی فقط به تعداد کارکنان سازمان افزوده است. وقتی شبکه یک که جزو شبکه‌های اصلی سیماست برنامه خوب و تماشایی ندارد چرا باید شبکه دیگری تأسیس شود؟
اورنگ می‌گوید: این گسترش، اشتباه بود و برخی از این شبکه‌ها آنتن‌شان را با تولیدات شبکه‌های دیگر پر می‌کنند. گاهی آن قدر فیلم‌های تکراری پخش می‌شود که این حد از بازپخش مورد تمسخر مردم قرار می‌گیرد.
او با بیان اینکه گاهی بودجه سازمان خرج جایی می‌شود که کارایی مورد انتظار را ندارد، عنوان می‌کند: تصویب عجولانه طرح‌های غیرکارشناسی از اقدام‌های عجیب سازمان است مثلاً مرکز سیمرغ به مشکل بزرگی برای سازمان تبدیل شده چون تولیدات بی‌کیفیت و کم‌مخاطبی را روی آنتن می‌برد.

این وضعیت برازنده صدا و سیما نیست

این کارشناس فرهنگی با تأکید بر ضرورت مدیریت درست هزینه‌کردها، از انفعال مدیران سیما برای کسب درآمد از محل آگهی‌ها انتقاد کرده و می‌گوید: به جز بودجه مصوب، تلویزیون از محل پخش آگهی‌ها هم کسب درآمد دارد ولی کجا خرج می‌کند؟ الان شرایط طوری شده که اسپانسر برای تلویزیون، تعیین تکلیف می‌کند به طوری که وسط برنامه زنده ورزشی، مجری تبلیغ مستقیم کالای غیرمرتبط می‌کند! این وضعیت برازنده صدا و سیما نیست.
او معتقد است: عملکرد صدا و سیما و هزینه‌کردهایش باید بررسی شود و گزارش آن به مجلس برود تا در زمان بررسی لایحه بودجه، بتوان از افزایش بودجه صدا و سیما دفاع کرد و می‌افزاید: با این وضعیت، بودجه صدا و سیما را باید کم کرد تا خودشان را بازیابی کنند چون بودجه دولتی و بدون زحمت، تنبلی و فساد می‌آورد. صدا و سیما یک رسانه درآمدزاست و باید به خودکفایی مالی برسد. این همه امکانات و اختیارات دارند که برایشان تولید پول می‌کند هم از محل آگهی‌ها و هم با فروش سریال به کشورهای همسایه.
به گفته اورنگ، صدا و سیما باید به سمتی برود که ریالی از دولت بودجه نگیرد ولی ریزش مخاطب، این سازمان را به سمت ورشکستگی می‌کشاند و تزریق پول جلو ورشکستگی را نمی‌گیرد بلکه طرح کارشناسی و مدیرت درست مانع ورشکستگی می‌شود ولی به این مسائل توجه نمی‌شود چون بودجه مصوب دولتی، تفکر و خلاقیت را از بین می‌برد.

59243

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ