خبرگزاری مهر - مجله مهر: بعد از منتشر شدن مستند ترانه علیدوستی و وایرال شدن چند ویدئو از آن در فضای مجازی بسیاری گمان کردند که این مستند حتماً به جرقهای میان مخاطب جوان برای بازگشت به اتفاقات تلخ در آشوبهای سال ۱۴۰۱ خواهد بود. این گزاره به قدری در ذهن افراد قوی شد که حتی برخی رسانههای رسمی به تحلیل و نقد آن پرداختند در حالی که بسیاری بر این باور بودند که میزان سرچهای مستند ترانه، باج چندانی به سرچ سریال جدید مدیری که آن هم تازه چند روز است به پخش رسیده، نداده است یا حتی پامپ امیرحسینی قیاسی چیزی بیش از ۳ میلیون بازدید داشته و مستند ترانه ۲.۳ میلیون بازدیدکننده. از همین رو، همه این صحبتها چیزی جز یک هیاهوی رسانهای برای دیده شدن بیشتر این مستند نیست.
در همین فاصله، تهیهکننده مستند ترانه با اتکا به رپرتاژها و تبلیغات گسترده، از «تأثیرگذاری قابل توجه» و «بازتاب گسترده» این اثر در میان مخاطبان البته بهویژه نسل جوان سخن گفت؛ ادعایی که در عمل با واقعیتهای قابل مشاهده همخوانی نداشت. رصد واکنشها در شبکههای اجتماعی، میزان گفتوگوی شکلگرفته پیرامون مستند نشان میداد که برخلاف تصور اولیه، این مستند نه موج هیجانی ایجاد کرد و نه به یک نقطه ارجاع یا گفتوگوی جدی در میان جوانان تبدیل شد. به بیان دیگر، فاصله معناداری میان روایت رسانهای از «جریانسازی» مستند و میزان اثرگذاری واقعی آن در بدنه مخاطب جوان وجود داشت؛ فاصلهای که بیش از هر چیز، از بزرگنمایی تبلیغاتی حکایت میکرد تا یک واکنش اجتماعی ملموس.
اما فارغ از اندازهگیری میزان مخاطبانی که این مستند با خود به همراه داشت عدهای در فضای مجازی به نقد استانداردهای دوگانه خانم بازیگر پرداختند و از این نوشتند که چرا بلندگوی انساندوستانه و مردمی بودن علیدوستی فقط در مواقع و مواضع خاص روشن شده. مهمترین مصداق آنها برای این اتفاق نیز به اتفاقات چند ماه پیش در جنگ ۱۲ روزه برمیگشت اینکه او چرا هیچ ابراز همدردی یا موضعی در برابر جنایت و تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی علیه خونهای ریخته شده شهروندان عادی ایرانی نداشت تاجایی که یکی از کاربران در این باره نوشت: «خانم علیدوستی کاش حداقل یه استوری میذاشتی و کنار ضدیت با دولت و حکومت با اون ۱۲۰۰ نفر انسان بیگناه که خیلیهاشون زن و بچه از همه جا بیخبر بودن ابراز همدردی میکردی…»
علاوه بر این عدهای دیگر هم نوشتند که ای کاش ترانه علیدوستی در همه برهههای تاریخی در صف طرفداری از مردم میایستاد و نسبت به این موضوع سلیقهای رفتار نمیکرد نمونه این تناقض را میشود به ماجرای اختلاس سازندگان شهرزاد از صندوق فرهنگیان نسبت داد تاجایی که این بازیگر نه تنها نسبت به این اتفاق موضعی نگرفت که حتی در فصل ۲ این مجموعه هم حضور پیدا کرد.
با این حال فقدان واکنش گسترده در میان بدنه مخاطب جوان، به معنای سکوت کامل فضای رسانهای نبود. همزمان با انتشار مستند ترانه، بخش قابلتوجهی از واکنشها در سطح رسانهها و چهرههای فرهنگی و هنری شکل گرفت؛ واکنشهایی که دامنهای متنوع، گاه متضاد در فضای رسانهای داشت. آنچه در ادامه میآید، مروری است بر بخشی از این مواضع و روایتها؛ روایتهایی که بیش از آنکه بازتابی از یک کنش اجتماعی فراگیر باشند، نشاندهنده چگونگی خوانش مستند در میان رسانهها و افراد است.
یکی از کاربران در جواب پست علی شریفی زارچی که نوشته بود: «خانم ترانه علیدوستی، شهامت شما مایه مباهات است.» عکس مادر شهیدی را گذاشته و نوشته ولی شهامت رو این مادر داشت که ۹ فرزندش رو فدای خاک ایران کرد نه ترانه علیدوستی که باعث کشته شدن جوانان ایرانی برای تجزیه ایران شد. کاربر دیگری هم نوشت گشت ارشاد رو کی آورد؟ خاتمی! کی واسه خاتمی تبلیغ کرد؟ سلبریتیهای مثل علیدوستی کیا الان معترضند؟ ترانهها و خاتمیها. واکنش یکی دیگر از کاربران هم این بود که تو مستند ترانه علیدوستی یجوری سیس گرفته بود انگار مثلاً چارتا میدون مبارزه رو پیروز شده، بابا یه روسری برداشتی و یه استوری گذاشتی ژن ژیان… این اداها واسه چیه!»
کاربران دیگر هم نوشتند، «یهویی بی بی سی یه مستند از ترانه علیدوستی منتشر میکنه یهو سلبریتیها براش کف و خون قاطی میکنن خیلی یهویی همه اینا با امثال زراعتی که تو اسراییله و علینژاد فتنهگر همسو شدن و دارن از هنرپیشهای که به خاطر بیماری ارثیاش خونه نشین شده قهرمان میسازن، دشمن با همه ایادیش وارد میدان شده»
رائفی پور هم در پستی در شبکه ایکس نوشته، هر کسی جز تو میتواند این حرفها را بزند خانم علیدوستی با دزدان از پول معلمان بیچاره عکس یادگاری میگیرد و در پروژه پولشویی مفسدان اقتصادی مشارکت دارد. نظرات دیگر کاربران هم این بود که، به ترانه علیدوستی میگید قهرمان خندهتون نمیگیره؟ قهرمان اونی بود که پشت پدافند نشسته بود و میدونست که هر لحظه ممکنه شهید بشه ولی یک لحظه هم دست و پاش نلرزید.
علینژاد نوشته «مستند جدیدی از زندگی ترانه علیدوستی… لحظه به لحظهاش زیباییست. او میگوید دیگر تن به حجاب اجباری نخواهد داد و در هیچ شرایطی دیگر با حجاب بازی نخواهد کرد.»
از دیگر کاربران گفتند، «اینها عادت دارند روغن ریخته را نذر امامزاده کنند گوگوش دچار فلج حنجره شده نمیگوید لال شدهام به طرز فرصت طلبانه ناتوانی در خواندنش را اکت مبارزاتی انقلابی جلوه میدهد ترانه علیدوستی صورتش دچار عارضه پوستی و تقریباً شبیه دستهایش شده و ناتوانیاش را اکت مبارزاتی و انقلابی جا میزند.
هوشنگ گلمکانی» روزنامهنگار سینما، نوشت: «مستند ترانه فکرشده و دارای ساختار است بسیاری از واکنشهای تند و افراطی به این مصاحبه ریشه در موضعگیری سیاسی و قضاوتهای جناحی دارد، وگرنه حرف ترانه همان است که همیشه گفته و همچنان میگوید.»
ولی کاربری دیگر با هشتگ پهلوان پنبه از او گفته بود که سربالا گرفتن رو مبل جلوی حکومتی که کاری به مخالفانش ندارد.
در ادامه واکنش رسانهها نسبت به این مستند است.
*روزنامه فرهیختگان در دو مطلب مجزا به این مستند پرداخت و نوشت: «در ظاهر تلاشی است برای ثبت تجربه زیسته یک چهره مشهور، اما در عمل، بیش از آنکه واجد خصیصههای یک مستند حرفهای باشد، به پروژهای برای بازسازی پسینی یک کنش سیاسی شباهت دارد.» این روزنامه تأکید کرد: «فیلم از همان آغاز، با یک پیشفرض تثبیتشده حرکت میکند: ترانه علیدوستی بهمثابه قهرمان.» و افزود: «چنین رویکردی، مستند را از امکان کشف تهی میکند و آن را به بیانیهای تصویری فرو میکاهد.» فرهیختگان همچنین نوشت: «اینجا با انقلاب بی هزینه طرفیم، کنشی که نه برنامه دارد، نه تحلیل، نه پذیرش تبعات تصمیم حداقلیاش را.»
*روزنامه جوان در تحلیلی با عنوان «واکنشهای ناموزون به یک ترانه رانتی» با اشاره به بازدید گسترده مستند نوشت: «هر ساختارشکنی آن هم اگر از طرف کسانی باشد که سالها داخل چارچوبهای قانونی کار کردهاند، معمولاً دیده میشود.» و افزود: «این ساختارشکنی نیز در امتداد همان رانت قرار میگیرد و رانتی است. این یعنی ابزارشدن نه آزادشدن و آزادبودن و زنبودن.»
*همشهری مستند را «تلاشی برای تطهیر ناجنبش پاییز ۱۴۰۱» دانست و نوشت: «این رپرتاژ فرمایشی در نظر داشت از آن شکست بزرگ تحت عنوان انقلاب یاد کند؛ واژهای که خود براندازان هم زیر بارش نمیروند. سیاست دوقطبیسازی حول حجاب یکی از نقاط اتکای مهم براندازان برای تنشآفرینی در ایران است.»
*خبرگزاری فارس نیز این مصاحبه را «نشانه آغاز یک پروژه سیاسی جدید علیه جمهوری اسلامی ایران» توصیف کرد و نوشت: «وقتی دشمن نتواند بر واقعیتها سوار شود، به کشتهسازی و سناریوسازی روی میآورد.» فارس هشدار داد: «خطر طعمه شدن چهرههایی مانند ترانه علیدوستی کاملاً جدی و قابل پیشبینی است» و تأکید کرد: «حفاظت از جان او یک ضرورت امنیتی و حفاظتی مهم است.»
*در مقابل، روزنامه خراسان با ادبیاتی متفاوت نوشت: «علیدوستی بیش از آنکه تصویری از بلوغ فکری یک هنرمند تجربهدیده ارائه دهد، نشان داد همچنان در همان ایستگاه ذهنی ۱۵ سالگی متوقف مانده است. این نوع نامگذاری، تحمیل یک چارچوب تفسیری است. این منطق دوقطبی، نه واقعبینانه است و نه منصفانه.»
*روزنامه قدس نیز با طرح این پرسش که «روایت وقایع ۱۴۰۱ برای ۱۴۰۴ ایران چه دستاوردی به همراه دارد؟» نوشت: «تلاش برای بازخوانی وقایع ۱۴۰۱ را باید اقدامی در راستای زنده نگه داشتن آتشی دانست که اگرچه سرد شده است.»
*وطن امروز مستند «ترانه» را «روایت قانونگریزی» دانست و نوشت: «مخالفت علنی با حجاب، تقابل نمادین با بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی جامعه ایرانی تلقی میشود.» این روزنامه تأکید کرد: «سلبریتیها مکلف به رعایت قواعد زیست جمعی هستند.»
*در میان این واکنشها، روزنامه شرق هم نوشت: ««این مستند روایت چند سال از زندگی یک چهره مشهور را بازگو کرد؛ روایتی که شبیه بسیاری از مردم بود.»
همچنین همزمان با انتشار مستند برخی افراد در فضای مجازی نظرات متفاوتی داشتند. جعفر پناهی کارگردان در اینستاگرام نوشت: «ترانه این راه سخت را به قیمت سلامتیش پیمود و بر قلهی افتخار ایستاد. قلهای که از آن بالا همه چیز کوچکتر است، اما حقیقت جلوهی دیگری دارد.»
همایون غنیزاده فیلمساز، در اینستاگرام نوشت: «ترانه علیدوستی مهم است. چون زیبا و قهرمانانه هزینه داد و این انقلاب را در حوزه فرهنگ… یک تنه فرسنگها حرکت داد. ترانه مهم است و این اهمیت را درک میکرد و میدانست با این اهمیت باید چه کند.»
صابر ابر با انتشار تصویری از ترانه علیدوستی و پگاه آهنگرانی خطاب به دخترانشان نوشت: «خوشبه حالتان چه مادرهایی، ترانه و پگاه! … سربالا و پُر از زیبایی. همین خود عاقبت به خیریست.»
حسین دهباشی مستندساز، درباره اثرگذاری فیلم نوشت: حتی باند صدای مستند ترانه علیدوستی آنقدر پُر و دقیق و تازه… است که میتوانی به تنهایی و بارها و بارها گوش کنی.»
حسین ماهینی کاپیتان پیشین پرسپولیس، با ارجاعی کوتاه نوشت: «من حسین، ۳۹ سال دارم.»
حسین باستانی هم در شبکه ایکس نوشت: شدت استقبال از مستند «ترانه» غافلگیرکننده بود. قابل انتظار بود که این روایت، مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد. اما چنین حدی از تأثیرگذاری، فراتر از تصورات بود. به وضوح با یک «پدیده» روانشناختی اجتماعی مواجهیم که نیاز به فهم دقیق ترش داریم.









