ملا هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان، در سال ۲۰۲۵ افزون بر گسترش انحصار قدرت در درون ساختار این گروه، به نام آنچه آن را «اجرای شریعت اسلامی» جلوه میدهد، فشار بر شهروندان افغانستان را هم افزایش داد.
در این سال طالبان نهتنها ممنوعیت تحصیل و اشتغال زنان را لغو نکردند، بلکه شماری از دختران و زنان در شهر کابل، پایتخت افغانستان، به دلیل آنچه «رعایت نکردن حجاب طالبانی» خوانده شد، بازداشت شدند.
در سپتامبر ۲۰۲۵، به دستور رهبر طالبان، سرویس اینترنت وایفای در سرتاسر افغانستان به مدت ۴۸ ساعت قطع شد؛ اقدامی که به اختلال جدی در سیستم بانکداری، گمرکها، ارتباطات و تجارت انجامید و به دلیل پیامدهای گسترده آن، پس از دو روز لغو شد، اما طالبان توضیح روشنی در این مورد ارائه نکردند.
در سال ۲۰۲۵، رهبر طالبان برگزاری نشستها با مقامهای ارشد طالبان و روحانیون همسو با این گروه را در استان قندهار، محل اقامتش، افزایش داد. او از طریق این نشستها تلاش کرد با مقامهای رژیم طالبان مستقیم و بدون واسطه ارتباط برقرار کند. در هر یک از این جلسات، از شرکتکنندگان بیعت گرفته و از آنها خواسته میشد تعهدشان را به اطاعت کامل از فرمانها و دستورهای ملا هبتالله آخوندزاده اعلام کنند. این روند بخشی از تلاش او برای تحکیم اقتدار شخصی و حذف هرگونه امکان نافرمانی در ساختار قدرت طالبان به شمار میرود.
رهبر طالبان در این سال، همچنان از دیدار با مقامهای خارجی خودداری کرد و در هیچ یک از مناسبتهای عمومی حضور نیافت. طالبان بارها فایلهای صوتی منتسب به او را منتشر کردند، اما غیبت فیزیکی رهبر طالبان از صحنه عمومی و دیپلماسی خارجی به یکی از شاخصههای ثابت رهبری او تبدیل شد.
یکی دیگر از اقدامهای رهبر طالبان در سال ۲۰۲۵، تقابل با اقتدار سراجالدین حقانی، وزیر داخله طالبان و رهبر شبکه حقانی، بود. به دلیل مداخله جناح قندهار در امور وزارت داخله و تغییر مقامهای نزدیک به شبکه حقانی، سراجالدین حقانی در فاصله ماههای فوریه تا آوریل ۲۰۲۵، به مدت حدود سه ماه به وزارت داخله نرفت. این غیبت در شرایطی رخ داد که همزمان، نام او از برنامه «پاداش برای عدالت» وزارت خارجه ایالات متحده امریکا حذف شد و افبیآی نیز جایزه ۱۰ میلیون دلاری تعیینشده برای بازداشت او بهعنوان «تروریست بینالمللی» را لغو کرد.
این نزدیکی برخی مقامهای ارشد طالبان به کشورهای غربی نگرانی جدی رهبر طالبان را برانگیخته است. ملا هبتالله آخندزاده به طور کلی خواستار انزوای افغانستان از جامعه بینالمللی است و به مقامهایی از طالبان که با کشورهای غربی در تماس دارند، اعتماد چندانی ندارد. در دوران حاکمیت طالبان، یکی از درخواستهای اصلی رهبر این گروه از همه اعضا اطاعت مطلق از او و تبعیت بیچونوچرا از فرمانهایش است.
سراجالدین حقانی که هوادارانش او را با لقب «خلیفه» خطاب میکنند، رهبری شبکه حقانی را بر عهده دارد؛ شبکهای که در دوران نظام جمهوری، مرگبارترین و خونینترین حملات انفجاری و انتحاری در افغانستان را اجرا کرد. او در سالهای اخیر خواستار بهره برداری بیشتر از قدرت سیاسی و اقتصادی در چارچوب حاکمیت طالبان بوده است. با این حال، رهبر طالبان در برابر خواستههای سراجالدین حقانی کوتاه نیامده و تلاش کرده است توازن قدرت را به نفع جناح قندهار حفظ کند. آخندزاده تا این مرحله هم موفق شده اقتدار خود را در برابر شبکه حقانی و شخص سراجالدین حقانی حفظ کند و نشان دهد که در ساختار حاکمیت طالبان، این او است که حرف اول و آخر را میزند.
در کنار این تحولات سیاسی و درونگروهی، فقر و گرسنگی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان در سال ۲۰۲۵ همچنان بسیار گسترده بود و میلیونها شهروند افغانستان به کمکهای بشردوستانه فوری نیازمند بودند. با این حال، رهبر طالبان در خطبه نماز عید فطر در شهر قندهار، از مردم خواست که بابت فقر شکرگزار باشند و از ثروتمندان خواست به فقرا کمک کنند. آن هم در حالی که طالبان برای استخراج معادن افغانستان، از جمله معادن طلا، سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی و نفت قراردادهای متعددی بستهاند و روند استخراج این منابع و کسب درآمد آنها در جریان است. هرچند میزان دقیق درآمد طالبان از گردآوری مالیات، دیگر منابع درآمدی حکومتی و همچنین استخراج معادن و منابع زیرزمینی مشخص نیست.
شواهد نشان میدهد بخش عمدهای از این درآمدها صرف امور نظامی و فعالیتهای امنیتی میشود. افزون بر این، یگان محافظتی از رهبر طالبان با شمار قابلتوجهی نیرو و تجهیزات نظامی پیشرفته تجهیز شده است؛ فعالیتهایی پرهزینه که با وضعیت معیشتی شهروندان عادی افغانستان آشکارا در تضاد قرار دارد.
در مجموع، بررسی کارنامه رهبری ملا هبتالله آخندزاده در سال ۲۰۲۵ نشان میدهد که طالبان بیش از هر زمان دیگر به سمت تمرکز مطلق قدرت، انزوای سیاسی و امنیتیسازی حکومت حرکت کردهاند؛ الگویی که در آن «شریعت» به مثابه ابزاری برای کنترل جامعه، حذف زنان از عرصه عمومی و سرکوب نارضایتیها به کار گرفته میشود.
بدین ترتیب، طالبان در سال ۲۰۲۵ مدلی از حکومتداری را تثبیت کردند که بقای آن بیش از هر چیز بر زور، انضباط ایدئولوژیک و اولویت دادن به نظامیگری و سرکوب استوار است؛ مدلی که پیامدهای آن بیش از همه متوجه مردم عادی افغانستان شده است.









