خبرگزاری مهر، گروه استانها: دهم دیماه نقطهعطفی است که مشهد را از جغرافیای صرف به فاعلی تاریخی تبدیل کرد. در این روز، قیام مردمی مشهد علیه رژیم ستمشاهی، ظرفیتهای عمیق سیاسی و اجتماعی این شهر را آشکار ساخت و آن را به یکی از کانونهای مؤثر انقلاب اسلامی بدل کرد. این رویداد نشان داد که مشهد شهری با پیشینهای ریشهدار در کنشگری است، کنشی که از دل معنویت و اعتقادات دینی مردم برآمده و هرگز به انفعال نینجامیده است.
از منظر مطالعات فرهنگی، دهم دی یک «لحظه هویتساز» است. در این روز، مردم بر پایه باورهای دینی خود، اعتراض و مطالبه عدالت را از حوزه فردی به عرصه عمومی کشاندند، به یکدیگر پیوستند و هویت جمعی نوینی را شکل دادند. این تاریخ حامل پیامی تمدنی است: در مشهد، معنویت همواره محرک مسئولیتپذیری اجتماعی و قیام علیه ظلم بوده است. از همین رو، انتخاب دهم دی به عنوان «روز ملی مشهد» انتخابی معنازا و تولیدکننده معنا برای هویت معاصر این شهر است.
هویت شهری را نمیتوان صرفاً در میراث تاریخی یا نمادهای کالبدی جستوجو کرد. هویت نیازمند روایتهای مشترک و الهامبخشی است که برای نسلهای گوناگون قابل فهم و تجربه باشد. روز مشهد، با تکیه بر قیام دهم دی، این امکان را فراهم میآورد که هر شهروند خود را جزئی از یک سنت فعال و پویا ببیند نه صرفاً ساکنی در یک شهر، بلکه بازیگری در صحنه اجتماعی و اخلاقی آن.
در الگوی توسعه فرهنگی، شهرهایی موفقترند که بتوانند هویت خود را به روایتی زنده و قابل زیست تبدیل کنند. روز مشهد اگر بهدرستی سیاستگذاری شود، میتواند سه لایه اساسی را به هم پیوند دهد: لایه زیارت، لایه انقلاب و لایه زندگی شهری. این پیوند، روایت مشهد را از مناسک صرف فراتر برده و زیارت را به جایگاه واقعی خود به عنوان محرک معنویت و کنش اجتماعی بازمیگرداند.
با این حال، چالش اصلی نه در کمرنگ بودن معنا، که در ضعف نهادینهسازی است. آموزش رسمی کمتر به تاریخ محلی پرداخته، رسانهها روایت پیوستهای ارائه ندادهاند و مدیریت شهری غالباً نگاهی مقطعی و مناسکی دارد. برای آنکه روز مشهد از یک مناسبت تقویمی به سازوکاری هویتساز و مطالبهگر تبدیل شود، باید از نامگذاری عبور کرده و به نهادسازی فرهنگی با برنامه میانمدت، بودجه مشخص و هماهنگی بیننهادی دست یازید.
«روز مشهد» اگر نهادینه نشود، به یک مناسبت بیاثر تقویمی تبدیل میشود
محمدجواد استادی، پژوهشگر مطالعات فرهنگی و سیاستگذاری هنر در گفتگو با خبرنگار مهر با نگاهی تحلیلی به چرایی انتخاب این روز به عنوان «روز ملی مشهد»، اظهار کرد: این نامگذاری تنها زمانی معنا و اثر واقعی خواهد داشت که از سطح مناسک و مراسم عبور کرده و به یک سازوکار هویتساز، روایتمحور و نهادینه در زندگی اجتماعی شهروندان بدل شود.
پژوهشگر مطالعات فرهنگی و سیاستگذاری هنر، در تشریح دلایل انتخاب دهم دیماه به عنوان روز ملی مشهد، این انتخاب را مبتنی بر یک رخداد اجتماعی مردمپایه دانست و گفت: به طور کلی در سیاستگذاری فرهنگی معاصر، انتخاب روز یک شهر زمانی واجد معناست که بر اساس یک واقعه اجتماعی شکل گرفته باشد؛ واقعهای که شهر را از حالت یک جغرافیای صرف خارج کرده و به واسطه حضور و کنش مردم، آن را به یک فاعل تاریخی تبدیل کند.
وی با تأکید بر اینکه انتخاب روز شهر نباید صرفاً نمادین یا تزئینی باشد، افزود: در مورد مشهد نیز دقیقاً چنین اتفاقی رخ داده است. دهم دیماه روزی است که ما شاهد قیام مردم مشهد علیه رژیم ستمشاهی هستیم؛ رویدادی که باعث شد مشهد به یکی از کانونهای مؤثر انقلاب اسلامی تبدیل شود و ظرفیتهای عمیق این شهر در کنشهای سیاسی و اجتماعی آشکار شود.
استادی ادامه داد: این قیام نشان داد که مشهد شهری با پیشینه کنشگری ریشهدار است؛ کنشگریای که پیوندی پیوسته با سنت فکری، دینی و اعتقادی مردم دارد و اتفاقاً از دل همان معنویت شکل گرفته است.
این پژوهشگر مطالعات فرهنگی، دهم دی را یک «لحظه هویتساز» توصیف کرد و گفت: اگر از منظر مطالعات فرهنگی به این روز نگاه کنیم، دهم دی ماه لحظه برساخت هویت جمعی است؛ لحظهای که مردم بر پایه اعتقادات دینی خود، اعتراض و مطالبه عدالت را از حوزه فردی به عرصه عمومی میآورند، به یکدیگر پیوند میخورند و آن را در فضای اجتماعی بروز میدهند.
وی افزود: این تاریخ حامل یک پیام تمدنی و فرهنگی مهم است؛ پیامی که میگوید در مشهد، معنویت هرگز منجر به انفعال نشده، بلکه به مسئولیت اجتماعی و قیام علیه ظلم انجامیده است. از همین رو، انتخاب دهم دی به عنوان روز مشهد، انتخاب یک تاریخ معنازا و تولیدکننده معنا برای هویت معاصر این شهر است.
استادی در ادامه با اشاره به مفهوم هویت شهری تصریح کرد: هویت شهری را نباید به شکل تقلیلگرایانه فقط در میراث تاریخی یا نمادهای کالبدی جستوجو کرد. هویت شهری نیازمند روایتهای مشترک و الهامبخش است؛ روایتهایی که برای نسلهای متنوعی که در شهر حضور دارند، قابل فهم و قابل تجربه باشد.
پژوهشگر مطالعات فرهنگی و سیاستگذاری هنر تأکید کرد: وقتی از روز مشهد صحبت میکنیم، این روز با تکیه بر قیام مردمی دهم دی، این امکان را ایجاد میکند که هر شهروند معاصر، خود را جزئی از یک سنت فعال و پویا بداند؛ نه صرفاً فردی که در یک شهر زندگی میکند.
وی با بیان اینکه چنین نگاهی میتواند خودآگاهی تاریخی شهروندان را تقویت کند، گفت: در این چارچوب، مردم مشهد شهر خود را نه فقط بهعنوان محل زندگی، بلکه بهعنوان صحنهای برای ایفای نقشهای اجتماعی و اخلاقی میبینند. این نگاه، سرمایه اجتماعی را افزایش میدهد و حس تعلق و مسئولیتپذیری را در میان شهروندان تقویت میکند.
استادی افزود: در این حالت، هویت از سطح یک انتساب مکانی صرف، به سطح تعهد هویتی ارتقا پیدا میکند و این دقیقاً همان نقطهای است که سیاستگذاری فرهنگی باید به آن برسد.
پژوهشگر مطالعات فرهنگی و سیاستگذاری هنر در ادامه درباره تأثیر روز مشهد بر توسعه فرهنگی و هویتی شهر گفت: در الگوهای پیشرفت و توسعه فرهنگی، شهرهایی موفقترند که بتوانند هویت خود را به روایت قابل تجربه تبدیل کنند؛ یعنی هویت نه فقط گفته شود، بلکه زیسته شود.
به گفته وی اگر روز مشهد بهدرستی سیاستگذاری شود، میتواند سه لایه مهم را به هم متصل کند: یک لایه زیارت، یک لایه انقلاب و یک لایه زندگی شهری. این پیوند باعث میشود روایت مشهد از سطح مناسک زیارتی صرف فراتر رود و زیارت به جایگاه واقعی خود بهعنوان محرک معنویت و کنش اجتماعی بازگردد.
استادی خاطرنشان کرد: در چنین چارچوبی، روایتهای تاریخ انقلاب، نقش مردم، نقش مساجد، محلات و فضاهای شهری که همگی متأثر از فرهنگ زیارت بودهاند، در تحولات اجتماعی پررنگتر میشود و این امر به تنوعبخشی مخاطبان و زائران مشهد نیز کمک میکند.
پژوهشگر مطالعات فرهنگی و سیاستگذاری هنر با اشاره به تقویت برند هویتی مشهد افزود: این روند میتواند برند مشهد را بهعنوان «شهر زیارت و قیام» تثبیت کند؛ نه شهری که صرفاً ارائهدهنده خدمات اقتصادی و اقامتی است، بلکه شهری با هویت تمدنی، معنوی و مسئولیتمحور.
وی در بخش دیگری از سخنان خود، به کمرنگ بودن شناخت عمومی نسبت به دهم دی پرداخت و گفت: مشکل اصلی، ضعف معنا نیست؛ بلکه ضعف در نهادینهسازی است. آموزش رسمی ما کمتر به تاریخ محلی و هویت شهری پرداخته و رسانهها نیز نتوانستهاند روایت پیوسته و جذابی از این روز ارائه دهند.
استادی افزود: از سوی دیگر، مدیریت شهری معمولاً نگاهی مقطعی و مناسکی به این موضوع دارد و فاقد رویکرد جامع سیاستگذارانه است؛ در حالی که حافظه جمعی زمانی شکل میگیرد که یک مناسبت در زندگی روزمره مردم رسوخ کند.
پژوهشگر مطالعات فرهنگی و سیاستگذاری هنر تأکید کرد: اگر روز مشهد صرفاً به یک مراسم محدود تقلیل یابد، بهتدریج کارکرد نمادین خود را از دست میدهد. ما باید از نامگذاری عبور کنیم و به نهادسازی فرهنگی برسیم؛ نهادسازیای که شامل برنامه میانمدت، بودجه مشخص و هماهنگی بیننهادی باشد.
وی در ادامه با اشاره به چالشهای شهری مشهد گفت: روز مشهد نباید از مسائل واقعی زندگی مردم جدا باشد. این مناسبت باید به فرصتی برای بازاندیشی در مفاهیمی مانند عدالت، ظلمستیزی، کرامت انسانی، زیستپذیری اخلاقی و کیفیت زندگی شهری تبدیل شود.
استادی افزود: شهری که در تاریخ معاصر ایران برای عدالت قیام کرده، امروز نیز باید نسبت خود را با مطالبات اجتماعی شهروندان روشن کند. اگر چنین پیوندی برقرار شود، روز مشهد میتواند گذشته انقلابی را به دغدغههای امروز متصل کند.
پژوهشگر مطالعات فرهنگی و سیاستگذاری هنر تصریح کرد: در الگوی سیاستگذاری فرهنگی پیشرو، مناسبتها بهمثابه سکوهای گفتوگوی اجتماعی دیده میشوند. روز مشهد این ظرفیت را دارد که هر سال به نقطه مکثی برای طرح پرسشهای جمعی درباره وضعیت شهر، سیاستها و آینده آن تبدیل شود؛ بستری برای گفتوگو میان مردم، نخبگان، رسانهها و مدیران.
وی بیان کرد: روز مشهد، با تکیه بر قیام دهم دی، این ظرفیت را دارد که از یک مناسبت تقویمی به یک سازوکار هویتی، روایتساز و مطالبهگر در فرهنگ شهری مشهد تبدیل شود؛ مشروط بر آنکه با نگاهی سیاستگذارانه و نه صرفاً آئینی به آن پرداخته شود.
خدمت در مشهد عبادت محسوب میشود
شهرام تدین، مجری امور فرهنگی در گفتگو با خبرنگار مهر با تأکید بر هویت معنوی، فرهنگی و ملی شهر مشهد اظهار کرد: مشهد شهری است که همه ساکنان و مسافرانش زائر امام رضا (ع) هستند و هر خدمتی در این شهر، خدمتی به زائران و همسایگان حضرت است.
مجری امور فرهنگی با اشاره به جایگاه ویژه مشهد در فرهنگ و هویت ایرانی اسلامی بیان کرد: مشهد قطعهای از بهشت است؛ شهری که دلهای شکسته، حاجتمندان و عاشقان را به سمت خود میکشد. اینجا شهری است که چه در قالب همسایه و چه مسافر، همه زائر امام رضا علیهالسلام هستند.
وی افزود: در مشهد هر کسی در هر جایگاهی که خدمت میکند؛ از مشاغل شخصی و خصوصی گرفته تا مجموعههای خدمتی مانند شهرداری، فرمانداری و استانداری، باید نگاهش این باشد که در حال خدمت به زائران و همسایگان امام رضا (ع) است.
تدین با اشاره به سخن حجتالاسلام قرائتی گفت: ایشان جمله زیبایی دارند که میفرمایند هر کسی که در مشهد نفس میکشد، در حال عبادت است؛ چون در میان زائران امام رضا (ع) نفس میکشد. این نگاه باید در ذهن همه ما حک شود.
مجری امور فرهنگی با بیان اینکه «روز مشهد» فرصتی برای توجه به جایگاه این شهر است، عنوان کرد: مشهد شهری است که هویت آن فراتر از یک شهر یا حتی یک استان است؛ هویت مشهد، هویت ایران است. ما ولینعمت تمام ایرانیها را در شهر خود داریم و این موضوع، مسئولیت خدمتگزاری را سنگینتر میکند.
وی ادامه داد: فرقی نمیکند در کدام شهر یا استان ایران باشیم؛ همه ما عاشق امام رضا (ع) هستیم و هر مسئولی که برای مشهد تصمیم میگیرد حتی اگر در تهران باشد باید بداند تصمیم او میتواند اثر عمیق یا لطمه جبرانناپذیری بر آبرو و جایگاه این شهر داشته باشد.
تدین با اشاره به تاریخ ایستادگی مردم مشهد تصریح کرد: مشهد نشان داده که کوفه نیست؛ از واقعه مسجد گوهرشاد تا شهدای مدافع حرم، لشکر فاطمیون و شهدای غیرت، مردم مشهد در همه حوادث ثابت کردهاند که علیِ زمان تنها نخواهد ماند.
مجری امور فرهنگی با تأکید بر ولایتمداری گفت: اگر واقعاً مسلمان هستیم، باید بدانیم نایب برحق امام زمان (عج)، رهبر امت اسلامی است و این انقلاب قرار است به دست صاحب اصلیاش حضرت مهدی (عج) برسد؛ بنابراین باید گوش به فرمان ولایت باشیم.
وی خاطرنشان کرد: کمکاریهایی وجود دارد، اما با همدلی مسئولان شهر مشهد میتوان برای آنها چارهاندیشی کرد و مسیر خدمترسانی به زائران و مجاوران امام رضا (ع) را هر روز بهتر از قبل ساخت.
صیانت فرهنگی از مشهد نیازمند هماهنگی نهادی و نظارت صنفی است
سید مهدی صابری فتحی، مدیر گروه جهادی شهدای خدمت شهید رئیسی در گفتگو با خبرنگار مهر با تأکید بر جایگاه ویژه مشهد بهعنوان پایتخت معنوی ایران، اظهار کرد: حفظ حرمت فرهنگی، مذهبی و اجتماعی این شهر نیازمند نگاه یکپارچه، نظارت دقیق صنوف، تقویت بودجههای فرهنگی و همراهی مردم و دستگاههای اجرایی است.
مدیر گروه جهادی شهدای خدمت شهید رئیسی در سخنانی با اشاره به هویت خاص مشهد بیان کرد: مشهد شهری معمولی نیست؛ این شهر به برکت وجود بارگاه مطهر امام رضا علیهالسلام و پیوند تاریخی با فرهنگ شاهنامه و فردوسی، جایگاهی ملی و بینالمللی دارد و همین شاخصهها مسئولیت ما را در حفظ ارزشهای فرهنگی دوچندان میکند.
وی با اشاره به نقش آستان قدس رضوی در مدیریت فرهنگی و اجتماعی شهر افزود: آستان قدس در حوزههای مختلف از جمله بهداشت محیط، نظافت اطراف حرم، خدمات عمومی و حفظ شأن زائران، عملکرد قابلتقدیری داشته است، اما برای اثرگذاری پایدار، این اقدامات باید با همراهی سایر دستگاهها گسترش یابد.
صابری فتحی یکی از دغدغههای جدی در مشهد را نابسامانی در حوزه صنوف و قیمتها دانست و گفت: نبود نظارت واحد در برخی صنوف، بهویژه در اطراف حرم مطهر، موجب نارضایتی زائران و ایجاد تصویر منفی از شهر و حتی از جایگاه امام رضا علیهالسلام میشود؛ تفاوتهای غیرمنطقی قیمتها، شأن شهر زیارتی را آسیبپذیر میکند.
مدیر گروه جهادی شهدای خدمت شهید رئیسی ادامه داد: سازمانهایی مانند صنعت، معدن و تجارت، تعزیرات حکومتی، شهرداری و اتحادیههای صنفی باید با حساسیت بیشتری وارد میدان شوند تا هم حرمت مردم حفظ شود و هم عدالت اقتصادی در فضای زیارتی برقرار بماند.
وی با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب درباره فتنههای فرهنگی و اجتماعی تأکید کرد: موضوعاتی مانند عفاف و حجاب، سبک زندگی، کافیشاپها و فعالیتهای صنفی، صرفاً مسائل فردی نیستند، بلکه مستقیماً با هویت فرهنگی مشهد گره خوردهاند و نیازمند اقدام هوشمندانه و غیر هیجانی هستند.
صابری فتحی همچنین بر ضرورت تقویت بودجههای فرهنگی تصریح کرد و گفت: سازمان برنامهوبودجه و نهادهای مرتبط باید نگاه ویژهتری به مشهد داشته باشند؛ هزینهکرد فرهنگی در این شهر یک خرج عادی نیست، بلکه سرمایهگذاری برای حفظ جایگاه معنوی ایران اسلامی است.
مدیر گروه جهادی شهدای خدمت شهید رئیسی خاطرنشان کرد: مشارکت مردم، احترام به شهروندان بهویژه سالمندان، توسعه میزهای خدمت در ادارات و هماهنگی نهادی، میتواند به حفظ چهره واقعی مشهد بهعنوان شهر امام رضا علیهالسلام کمک کند؛ شهری که باید الگوی اخلاق، عدالت و معنویت باشد.
وی با اشاره به پیشرفت دستگاههای دولتی در حوزه هوشمندسازی و الکترونیکیکردن خدمات اظهار کرد: طی سالهای اخیر، بسیاری از خدماتی که مردم ناچار بودند برای آن بارها به ادارات مراجعه کنند، بهخوبی به بستر الکترونیک منتقل شده و این مسئله موجب کاهش هزینهها، افزایش سرعت و شفافیت در ارائه خدمات شده است.
صابری فتحی سامانههای نظارتی را از نقاط قوت این روند دانست و افزود: سامانههای نظارتی مانند «سو» نقش مؤثری در تسهیل نظارت، کاهش تخلفات و افزایش پاسخگویی دستگاهها داشتهاند و از ابزارهای مهم در تحقق عدالت اداری محسوب میشوند.
مدیر گروه جهادی شهدای خدمت شهید رئیسی تأکید کرد: مشهد بهواسطه جایگاه ملی و بینالمللی خود، باید در الکترونیکیکردن خدمات دولتی پیشرو و الگو برای سایر استانها باشد؛ شهری با حجم بالای زائر و شهروند، ناگزیر است خدمات سریع، شفاف و غیرحضوری را بهصورت کامل و یکپارچه ارائه دهد.
وی خاطرنشان کرد: توسعه دولت الکترونیک در مشهد، نهتنها رضایت عمومی را افزایش میدهد، بلکه با کاهش بروکراسی، زمینهساز حفظ کرامت مردم و ارتقای چهره مدیریتی پایتخت معنوی کشور خواهد بود.
صیانت فرهنگی از مشهد نیازمند هماهنگی نهادی و نظارت صنفی دقیق است
روز مشهد فرصتی است برای بازتعریف جایگاه این شهر در نقشه تمدنی ایران. مشهد تنها قطعهای از بهشت نیست؛ شهری است که دلهای شکسته، حاجتمندان و عاشقان را به سمت خود میکشد و هر خدمتی در آن، خدمتی به زائران و همسایگان امام رضا (ع) محسوب میشود. این نگاه، مسئولیت همه ساکنان و مدیران را سنگینتر میکند و ایجاب میکند که هر تصمیم و اقدام، با حساسیت نسبت به آبرو و جایگاه معنوی شهر همراه باشد.
صیانت فرهنگی از مشهد نیازمند هماهنگی نهادی و نظارت صنفی دقیق است. نابسامانی در قیمتها، تفاوتهای غیرمنطقی در خدمات و ضعف نظارت واحد در اطراف حرم، نهتنها موجب نارضایتی زائران میشود، که تصویری خدشهدار از شهر و جایگاه امام رضا (ع) ارائه میدهد. سازمانهای مرتبط باید با حساسیت بیشتری وارد میدان شوند تا عدالت اقتصادی و حرمت مردم در فضای زیارتی برقرار بماند.
توسعه دولت الکترونیک و هوشمندسازی خدمات در مشهد، گامی ضروری برای حفظ کرامت مردم و ارتقای چهره مدیریتی پایتخت معنوی کشور است. سامانههای نظارتی مانند «سو» نقش مؤثری در کاهش تخلفات و افزایش پاسخگویی داشتهاند، اما این روند باید با سرعت بیشتری پیش رود تا مشهد به الگویی پیشرو در ارائه خدمات سریع، شفاف و غیرحضوری تبدیل شود.
روز مشهد نباید از مسائل واقعی زندگی مردم جدا باشد. این مناسبت باید به فرصتی برای بازاندیشی در مفاهیمی چون عدالت، ظلمستیزی، کرامت انسانی و کیفیت زندگی شهری بدل شود. شهری که در تاریخ معاصر ایران برای عدالت قیام کرده، امروز نیز باید نسبت خود را با مطالبات اجتماعی شهروندان روشن کند و گذشته انقلابی را به دغدغههای امروز پیوند زند.
روز مشهد با تکیه بر قیام دهم دی، ظرفیت آن را دارد که از یک مناسبت تقویمی به سازوکاری هویتی، روایتساز و مطالبهگر در فرهنگ شهری تبدیل شود. شرط تحقق این امر، نگاهی سیاستگذارانه و فراتر از آئینهای مقطعی است، نگاهی که مردم، نخبگان، رسانهها و مدیران را حول پرسشهای جمعی درباره وضعیت شهر و آینده آن گرد هم آورد. تنها در این صورت است که مشهد میتواند روایت «شهر زیارت و قیام» را نه در گفتار، که در زیست روزمره خود تجسم بخشد.









