گلبهخودی مهدی نصیری، سلطنتطلبان را به دردسر انداخت
مهدی نصیری اخیراً در اظهاراتی کوشیده است تا از رضا پهلوی حمایت کند؛ اما از وی تصویری ارائه کرده که چندان به نفعش نبوده و حتی میتوان گفت که موجب تخریب رضا پهلوی نیز شده است.
خلاصه خبر
گروه فارس پلاس: بعداز شکلگیری برخی تجمعات بازاریان تهران در واکنش به افزایش قیمت ارز، چهرهها، رسانهها و جریانهای اپوزیسیون ـ بهویژه سلطنتطلبان ـ نیز به میان آمدهاند و به ماهیگیری از این آب گلآلود مشغول شدهاند.
اما یکی از جالبترین اظهاراتی که از سوی اردوگاه سلطنتطلب دیده شده، تناقضگوییهای مهدی نصیری است. وی در بین صحبتهای اخیرش، مطالبی را عنوان میکند که هیچ ارتباطی با یک دیگر ندارند.
اولاً نصیری به منظور حمایت از رضا پهلوی ـ بدونِ تکیه بر هیچ نظرسنجی و آمار واقعی ـ ادعا میکند که یکی از اساسیترین خواستههای مردم ایران، بازگشت پهلوی است.
۱ MB
همچنین، مهدی نصیری ـ که اکنون در صف سلطنتطلبان و حامیان نظام پادشاهی است ـ سعی دارد رابطهای میان «رضا پهلوی» و «صندوق رأی» ترسیم کند و مدعی است: «تنها فرد شایسته برای راهبری کشور و ملت به پای صندوقهای رأی، رضا پهلوی است».
اما جدا از تلاش نصیری برای ایجاد پیوند میان پهلوی و صندوق رأی، میتوان مواجهه شاهان پهلوی به ویژه رضاشاه با مقولهای تحت عنوان دموکراسی را مورد بررسی قرار داد.
برای نمونه میتوان اسناد و منابع تاریخی گوناگونی را یکی پس از دیگری قرار داد و نشان داد که رضاشاه و محمدرضاشاه در مقابل گزارههایی مانند انتخابات، رأیگیری و یا دموکراسی چه رویکردی را اتخاذ کردهاند.
ارتشبد فردوست، رئیس دفتر ویژه اطلاعات محمدرضا پهلوی، درباره رضاخان چنین میگوید: «رضاخان به حزب و تحزب اعتقادی نداشت و بنا بر تربیت قزاقی خود، تنها به ارتش متکی بود. از ارتش نیز آنچه برایش مهم بود، پادگان تهران بود. استانداران و همه مقامات استانها تابع شخص فرمانده لشکر بودند و با این شرط، استاندار و فرماندار میشدند. مقامات کشوری استانها فقط نامی بود و همه کاره، افسران عالیرتبه بودند.
رضاخان عادت نداشت افسران عالیرتبه خود را عوض کند؛ بنابراین در تمام مدت سلطنتش آنها را در مشاغل حساس کشوری و لشکری گمارد. هیچ فردی حق نداشت از نظامیها شکایت کند، وگرنه شاکی تحت تعقیب و مؤاخذه قرار میگرفت. یک بار شخصی از کریم بوذرجمهری نزد مادر محمدرضا شکایت کرد و او نیز شکایت را به رضاخان داد و تقاضای رسیدگی کرد. رضاخان عصبانی شد و با خشونت از اتاق بیرون رفت و گفت: به هیچ فردی اجازه نمیدهم از افسران من، نزد من شکایتی بیاورد. آنها اشتباه نمیکنند». (ظهور و سقوط پهلوی، جلد ۱، خاطرات حسین فردوست، ص ۷۶ - ۷۸.)
گفتنی است که رضاخان ـ در دورانی که وزیر جنگ بود ـ در نامهای در تاریخ ۱۳۰۲/۴/۳ درباره انتخابات با لحن تهدیدآمیزی مینویسد: «ایالات جلیله فارس، شخصاً کشف فرمایید مقتضی است در عوض ضياءالواعظين و ضیاءالادبا (نمایندههای دوره ۴ و ۵ مجلس شورای ملی) اقدام فرمایید حاجی آقا و سلطانالعلما، رئیس اداره معارف (حاج سید محمد سلطانی) انتخاب شوند و الّا خاتمه خوشی ندارد». (فرهاد رستمی، پهلویها، جلد ۱، ص۲۸.)
با این اوصاف، اگر مهدی نصیری واقعاً بخواهد رضا پهلوی را با دموکراسی و صندوق رأی پیوند بزند، شاید بهتر باشد که نامی از رضاخان به زبان نیاورد و اینگونه سلطنتطلبان را به دردسر نیاندازد.
گفتنی است که مهدی نصیری که سابقه بسیار کوتاهی در سلطنتطلبی دارد، چندی پیش اذعان کرده بود که با تماشای مستندهای شبکه منوتو با تاریخ پهلوی آشنا شده و یا به عبارتی دیگر، با مطالعه وقایع تاریخی به این جایگاه نرسیده است.
با دنبال کردن صفحه فارس پلاس، از بهروزترین تحلیلها در حوزه سیاست داخلی و خارجی باخبر شوید.
15:26 - 10 دی 1404
نظرات کاربران







