عبدالله، جوانی ۱۹ ساله که در جستجو برای غذا در غزه کشته شد

- نویسنده, جرمی بوئن
- شغل, برنامه پانورامای بیبیسی
دیا، پدری میانسال، در خانهاش در یکی از اردوگاههای پناهجویان در مرکز غزه میزبان محترمی بود. اما درد و رنج در چهرهاش پیدا بود.
او گفت: «بفرمایید، این اتاق عبدالله است.»
عبدالله، پسر ۱۹ ساله و فرزند ارشد او، دوم اوت در حالی که منتظر باز شدن یکی از مراکز توزیع غذای «بنیاد بشردوستانه غزه» بود، هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.
این بنیاد در ماه مه در غزه آغاز به کار کرده بود؛ بنیادی که به ابتکار اسرائیل و آمریکا ایجاد شد و ارتش اسرائیل و نگهبانان مسلح آمریکایی، که همگی از نیروهای ویژه پیشین بودند، از آن محافظت میکنند.
در اتاق خالی عبدالله، دیا، کولهپشتی مدرسه پسرش را در دست گرفت و گفت: «پسر عزیزم… بویش هنوز روی آن مانده. خدا به تو رحم کند پسرم، تو را ببخشد و در بالاترین مراتب بهشت بپذیرد، انشاءالله، در کنار پروردگار جهانیان.»
دیا خودش را سرزنش میکند: «شب قبلش به من گفت که بابا، میخواهم بروم.»
به او گفتم: «به خاطر خدا، نمیخواهم فردا بروی، خواهش میکنم نرو.»
او گفت: «انشاءالله همه چیز خوب خواهد بود، بابا.»
«طبیعتاً احساس وحشتناکی است، انگار من بودم که پسرم را کشتم، انگار من بودم که او را به سوی مرگ فرستادم.
اما به آن کمک نیاز داشتیم. از بزرگترین پسرم گذشتم تا بتواند خواهر و برادرها و پدر و مادرش را سیر کند.»

غزه گرفتار قحطی ناشی از محدودیتهای اسرائیل بر واردات غذا و دیگر اقلام حیاتی است. تنها زمانی که نهادهای امدادرسان و شرکتهای تجاری توانستند به اندازه کافی تدارکات وارد کنند، در دوره آتشبسی بود که از ۱۹ ژانویه امسال آغاز شد. این روند بهطور ناگهانی در دوم مارس، هنگامی که اسرائیل محاصره کامل را اعمال کرد، متوقف شد و دو هفته بعد جنگ از سر گرفته شد.
سامانه یکپارچه طبقهبندی امنیت غذایی، آیپیسی (IPC) در تازهترین گزارشش در ماه اوت اعلام کرد که قحطی به شهر غزه رسیده است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، قحطی در غزه را انکار کرده و شواهد قاطع ارائهشده از سوی این نهاد را «دروغ محض» خوانده است.
«سامانه یکپارچه طبقهبندی امنیت غذایی» در سطح جهانی به عنوان نهادی بیطرف و متخصص مورد احترام است. بنیامین نتانیاهو میگوید اسرائیل مسئول هیچ «کمبودی» نیست.
او تقصیر را به گردن ناکارآمدی نهادهای سازمان ملل در غزه میاندازد و بارها این سازمان را متهم کرده که در برابر سرقت سیستماتیک مواد غذایی توسط حماس هیچ کاری نکرده است. سازمان ملل با رد این اتهامات میگوید، محمولههایش دارای بارکد و قابل رهگیری هستند. این سازمان میگوید، اسرائیل تاکنون به رغم درخواستهای مکرر سازمان ملل، هیچ مدرکی درباره ادعاهای مربوط به سرقت سازمانیافته ارائه نکرده است.
قحطی، فلسطینیهای غزه، از جمله عبدالله را وادار کرده است که برای به دست آوردن غذا در مراکز بنیاد بشردوستانه جان خود را به خطر بیندازند.
از زمانی که حماس ۱۱۹۵ نفر را در جنوب اسرائیل کشت و ۲۵۱ نفر را به گروگان گرفت نزدیک به دو سال میگذرد. هنوز ۴۸ اسرائیلی در غزه هستند که گمان میرود تنها ۲۰ نفرشان زنده باشند. این رویداد همچنان بزرگترین ضربه روحی اسرائیل از زمان استقلالش در سال ۱۹۴۸ تاکنون به شمار میرود.
در پاسخ، اسرائیل بزرگترین ضربه هشت دهه گذشته را بر فلسطینیان وارد کرده است. مقامهای اسرائیلی همچنان میگویند، اقداماتشان در غزه، نواری باریک که اکنون به ویرانهای تبدیل شده، دفاع از خود است. طبق اعلام وزارت بهداشت تحت کنترل حماس، اسرائیل تاکنون دستکم ۶۵ هزار نفر را کشته است که بیش از ۱۸ هزار نفرشان کودک بودهاند. اسرائیل این آمار را رد میکند، اما سازمانهای بینالمللی عموما آنها را قابل اتکا میدانند.
عبدالله جوانی باهوش بود. بالای میز کارش یادداشتهایی دیده میشد که خود را برای کسب ۹۵ درصد در امتحانات تشویق میکرد. با قضاوت از روی عکسهایی که پدرش نشان میدهد، او همیشه ظاهر آراستهای داشت، موهایش مرتب بود و لبخندی امیدوارانه بر لب داشت.
حتی در غزه، جایی که زندگی پیش از جنگ هم دشوار بود، او به آینده امیدوار بود اما حالا زندگی به نبردی برای زنده ماندن در برابر حملات اسرائیل و قحطی بدل شده است.

معاذ، همسایه عبدالله، که از کودکی دوستش بود، ماجرای روز مرگ او را روایت میکند. آنها باهم به مرکز شماره چهار بنیاد بشردوستانه غزه رفتند؛ تنها مرکزی که در قلب غزه قرار دارد.
آنها مسیر را طبق دستور سربازان ارتش اسرائیل طی کردند. بسیاری از فلسطینیها برای پیشی گرفتن در این رقابت مرگبار بر سر غذا، مدتها پیش از سپیدهدم به مراکز بنیاد بشردوستانه غزه میرسند. معاذ و عبدالله نزدیک یک خانه ویرانشده و در فاصله کمتر از ۵۰۰ متری از مرکز منتظر بودند.
سپس عبدالله گفت که باید برای رفع حاجت برود و به گفته معاذ حدود ۳۰ متر از محل دور شد. همانجا بود که هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد. معاذ گفت که زیر آتش سنگین خود را به دوستش رساند. عبدالله حدود ۱۰ دقیقه دیگر زنده ماند.
دیا برای ما از پسرش گفت و از این که در غزه زندگی کردن و زنده ماندن چقدر دشوار است.
او گفت: «ما در غزه مردمی صلحجو هستیم. عبدالله جوانی بود مثل همه جوانان دیگر. خدا، او را رحمت کند. هیچ فرصتی برای رسیدن به رویاهایش پیدا نکرد.»
ارتش اسرائیل به پرسش ما که بهطور مشخص درباره مرگ عبدالله بود، پاسخی نداد، اما اعلام کرد که «به عمد به غیرنظامیان بیگناه شلیک نمیکند.» وکلای بنیاد بشردوستانه غزه نیز میگویند، پیمانکاران امنیتی این بنیاد هرگز شلیک نمیکنند. آنها تأکید دارند هیچ نمونه مستند و معتبری وجود ندارد که نشان دهد چنین کاری کرده باشند و اینکه هیچکس در مراکز بنیاد بشردوستانه غزه یا حتی در محدوده دید آنها هدف گلوله قرار نگرفته و کشته نشده است.
ماجرای عبدالله در فیلمی روایت شده که بهتازگی پخش کردهایم: «غزه؛ جان دادن برای غذا»؛ ساخته بخش پانوراما و بیبیسی آی، بخش تحقیقی بیبیسی. این فیلم تحقیقی درباره گرسنگی در غزه و کشتار اطراف مراکز توزیع غذای بنیاد بشردوستانه غزه است.
«جان دادن برای غذا»، تنها بخشی از فاجعه انسانی غزه را روایت میکند. ما نشان دادیم که چگونه شمار زیادی از فلسطینیها هنگام جستوجو برای کمک کشته میشوند. موضوعی که برای یک فیلم نیمساعته تلویزیونی ارزشمند است اما برای بیان کامل و همهجانبه آن از زوایای مختلف، به یک مجموعه تلویزیونی نیاز است.
گزارشگری و تولید این فیلم چالش بزرگی بود. دلیلش این است که اسرائیل اجازه نمیدهد بیبیسی یا هیچ رسانه دیگری آزادانه تیمهایی را برای پوشش خبری به غزه بفرستند. روزنامهنگاران فلسطینی در داخل غزه کار قهرمانانهای انجام دادهاند؛ بدون آنها ما از آنچه در دو سال گذشته رخ داده، بسیار کمتر میدانستیم. به گفته دفتر حقوق بشر سازمان ملل، اسرائیل دستکم ۲۴۸ نفرشان را کشته است.
در فیلم «جان دادن برای غذا» من گزارشگر بودم؛ چهره عمومی یک تیم بزرگ روزنامهنگاران. متن را نوشتم اما مصاحبه با دیا و معاذ درباره قتل عبدالله را من انجام ندادم.
زمانی هم که صحنههای مرگ و جاندادن در بخشهای اورژانس بیمارستانها، ویرانی کیلومترها شهر و فلسطینیهای ناامید برای بهدست آوردن کمی غذا فیلمبرداری میشد، یا وقتی گفته میشد ارتش اسرائیل و نیروهای مسلح آمریکایی کارمند بنیاد بشردوستانه غزه به مردم شلیک کردهاند، من حضور نداشتم. تنها توانستم با کسانی گفتوگو کنم که در غزه نبودند، چه رودررو و چه از طریق ویدئو.
این شیوهای نیست که بیبیسی یا هیچ گروه دیگری از خبرنگاران و مستندسازان برای کار انتخاب کند. یکی از قواعد بنیادین روزنامهنگاری این است که فاصله میان خبرنگار و داستان را کم کنید. این نکته بارها زمانی که بهعنوان کارآموز بیبیسی در زمستان ۱۹۸۴-۱۹۸۵ در بحبوحه ناآرامیها، به تحریریه بلفاست فرستاده شدم، به من یادآوری میشد.
یک سردبیر خبر تندخو، با لحنی که شاید امروز برایش دردسر درست میکرد، به من گفت باید از ساختمان بیرون بروی، با چشم و گوش خودت ببینی و بشنوی و با مردم حرف بزنی.

برای یک خبرنگار خارجی غیرممکن است که بتواند از جنگ در غزه به شکل مستقیم گزارش دهد، چرا که اسرائیل دروازههای نوار غزه را کاملاً بسته نگه داشته است. ارتش اسرائیل تنها به برخی تیمهای خبری اجازه بازدیدهای کوتاه و تحت نظارت شدید میدهد. خودم یکبار در نخستین ماه جنگ، حدود سه تا چهار ساعت، چنین بازدیدی داشتم. این فرصت باعث شد ویرانیها را از نزدیک ببینم و با سربازان صحبت کنم.
یکی از افسران ارتش اسرائیل صحبتش را با این جمله آغاز کرد که آنها تلاش میکنند تا جان غیرنظامیان حفظ شود. حتی در همان هفتههای نخست جنگ، اسرائیل متهم میشد که تعهدات قانونی خود برای حفاظت از غیرنظامیان را نادیده گرفته است. سپس افسر حرفش را نیمهکاره رها کرد و با دلخوری گفت نه فقط نیروهای حماس که حملات هفتم اکتبر را هدایت کرده بودند، بلکه همه فلسطینیها گناهکارند. به گفته او، اگر بیگناه بودند، راهی برای سرنگون کردن حماس پیدا میکردند.
برای دور زدن ممنوعیت اسرائیل در ورود به غزه، ما با روزنامهنگاران آزاد محلی همکاری میکنیم که هنوز میتوانند در صحنه فعالیت کنند.
تیم ما با آنها گفتوگوهای طولانی درباره محل فیلمبرداری، مصاحبهشوندگان و پرسشها داشت. ما باید درباره پیشینه افراد مصاحبهشونده و نقش آنها در داستان و نیز میزان خطری که فیلمبرداری در هر مکان دارد اطلاع کاملی داشته باشیم؛ مکانی در جنگ که هیچ نقطه امنی ندارد.
خبرنگاران بیبیسی تیمهایی را که در غزه به کار گرفته بودیم،از راه دور هدایت کردند. ما مطالب دریافتی را بازبینی و راستیآزمایی کردیم و دادههای ثبتشده در ویدیوها را که زمان و مکان ضبط را نشان میدهد، به دقت بررسی کردیم. برقراری ارتباط با مردم در غزه بسیار دشوار است. ارتباطات دیجیتال مملو از اختلال است. چند روز طول کشید تا داستان عبدالله پس از فیلمبرداری به لندن برسد.
ارتباطات در غزه اغلب ضعیف یا غیرممکن است، زیرا اسرائیل دکلهای تلفن همراه و مراکز اینترنت را بمباران کرده است. تهاجم کنونی اسرائیل در غزه نیز رفتوآمد را بسیار دشوار و بهشدت خطرناک کرده است. یکی از فیلمسازانی که در شهر غزه با او همکاری میکردیم، برای چند روز امکان تماس نداشت، چون خانوادهاش را به جایی که امیدوار بود امنتر باشد، منتقل میکرد.
ما همچنین برای فیلمبرداری در مراکز بنیاد بشردوستانه غزه درخواست مجوز دادیم، اما با آن مخالفت شد.
گزارشگری از راه دور شیوهای نیست که بخواهیم کار کنیم اما با توجه به محدودیتهایی که اسرائیل اعمال کرده است، معتقدیم بهترین روش ممکن برای روایت زندگی و مرگ مردم غزه را پیدا کردهایم.

علاوه بر گفتوگو با پدر داغدار و درعینحال باوقار عبدالله و دوستش معاذ، که شاهد مرگ او بود، در فیلم «جان دادن برای غذا» با ریم هم صحبت کردیم؛ مادری که برای سیر کردن فرزندان گرسنهاش ناامیدانه به دنبال غذا بود.
شوهرش در اوایل جنگ کشته شد. او هم برای به دست آوردن غذا بیرون رفته بود؛ غذایی که آن زمان بیشتر یافت میشد اما همچنان بیرون رفتن برای پیدا کردن آن خطرناک بود، زیرا اسرائیل در حال حمله و بمباران غزه بود.
گفتوگو با ریم در چادری در شهر غزه انجام شد. در یک هفته اخیر نتوانستهایم با او تماس بگیریم. به نظر ما ریم احتمالا همراه دو فرزندش از شهرغزه به سمت جنوب رفته باشد تا از حمله گستردهای که اسرائیل برای تصرف این منطقه آغاز کرده، فرار کند. اگر چنین باشد، این ششمین بار است که آنها آواره شدهاند. بیشتر از دو میلیون غیرنظامی غزه بارها و بارها آواره شدهاند.
وقتی امکان حضور فیزیکی وجود ندارد، یکی از راههای دسترسی به اطلاعات، گفتوگو با شاهدان است. من با یک پزشک نظام سلامت بریتانیا (اناچاس) مصاحبه کردم که تازه از غزه برگشته بود: دکتر توفیق عمر، جراح عروق در کاونتری.
او مصری است و در غزه به تفصیل با بیماران و خانوادههایشان صحبت کرده است. جراحان عروق بیش از هر کس خون میبینند اما دکتر توفیق از بوی شدید خون در بیمارستانهایی که پر از مجروحان و جانباختگانی بود که در نزدیکی مراکز کمکرسانی هدف گلوله قرار گرفته بودند، شوکه شده بود.
او به من گفت: «مردم محلی که از مراکز بنیاد بشردوستانه غزه میآیند، به روشنی میگویند که ما با چشم خودمان میبینیم نگهبانان امنیتی بنیاد یا نیروهای ارتش اسرائیل مستقیما به سوی جمعیت شلیک میکنند.»
فیلم «جان دادن برای غذا» همچنین شامل شهادت دو افشاگر است که نخواستند هویتشان فاش شود. یکی از آنها راننده کامیون یک پیمانکار تدارکاتی بنیاد بشردوستانه غزه بود. ما او را «جان» نامیدیم و هویتش را مخفی کردیم، زیرا نگران بود اگر مشخص شود که صحبت کرده، امنیتش به خطر بیفتد. او به من گفت فرد دیگری که قصد افشاگری داشت، با تهدید همکاران سابقش وادار به سکوت شد.
اکنون فقط سه مرکز کمکرسانی بنیاد بشردوستانه غزه وجود دارد، در حالی که در زمانی که سازمان ملل کمکرسانی را برعهده داشت، ۴۰۰ مرکز وجود داشت.
جان میگوید، این مراکز بیشتر شبیه پایگاههای نظامی در خط مقدم بودند تا مکانهایی برای رساندن کمک به نیازمندان. او گفت هر شب در حین انجام وظیفه، صدای شلیک سنگین در پسزمینه وجود داشت. جان از آنچه دیده بود چنان شوکه شد که پنهانی با تلفن همراهش ویدیو ضبط کرد.
ویدیوهای جان، بخشی از شواهدی بودند که ما برای اثبات الگوی استفاده ارتش اسرائیل از گلوله جنگی برای کنترل جمعیت به کار گرفتیم؛ روشی که ذاتاً مرگبار است.
در روزی که بیش از ۲۰ نفر در نزدیکی تنها مرکز کمکرسانی بنیاد بشردوستانه غزه در مرکز غزه کشته شدند، ما توانستیم از ویدیوی جان که همان شب ضبط شده بود، استفاده کنیم تا بفهمیم چه اتفاقی رخ داده است.
این ویدیو تیراندازی سنگین از یک موقعیت ارتش اسرائیل درست پشت مرکز شماره چهار را نشان میدهد. ما ثابت کردیم که گلولهها به طرف منطقهای شلیک میشدند که هزاران نفر گرسنه معمولا در آنجا تجمع میکردند؛ محلی نزدیک یک پل بر فراز بستر خشکشده رودخانهای که به ورودی مرکز میرسید.
گرچه بهطور فیزیکی در غزه حضور نداشتیم، اما تیم ما ویدیوهای جان (و بسیاری دیگر) را با استفاده از اطلاعات متنباز تحلیل کرد؛ روشی که با بهرهگیری از تازهترین فناوریها و نرمافزارهای پیشرفته، امکان بررسی رویدادها و تایید شهادتها را با استفاده از حجم عظیمی از دادهها و ویدئوهای آنلاین فراهم میکند.
ما با پنج کارشناس بالستیک گفتوگو کردیم و از نرمافزاری استفاده کردیم که صدای تیراندازی در ویدیوها را تحلیل میکند تا مسیر حرکت گلولهها را مشخص کند.
ما همچنین از تصاویر ماهوارهای استفاده کردیم که دیگر فقط در انحصار نهادهای اطلاعاتی نیستند. ما جزئیات دیدهشده در این تصاویر را با ویدیوها تطبیق دادیم. تصاویر ماهوارهای بهصورت تجاری در دسترس هستند و در نوار غزه، که در امتداد ۴۰ کیلومتر از ساحل مدیترانه کشیده شده و معمولا ابری نیست، بسیار ارزشمندند.
ویدیوهایی که با موبایل ضبط میشوند، دارای فراداده (متادیتا) هستند که شامل زمان، تاریخ و مکان ضبط هستند. ما تاریخ ضبط ویدیوهای افشاگر خود را میدانیم اما آنها را فاش نکردهایم تا هویت جان ناشناس بماند.
دادههای مربوط به شمار کشتهشدگان در مراکز بنیاد بشردوستانه غزه از نهادی به نام «پایگاه داده رویدادها و مکانهای درگیریهای مسلحانه» (ACLED) به دست آمده است. این نهاد، دادههای مناطق جنگی را گردآوری و تحلیل میکند و از سوی سازمان ملل، اتحادیه اروپا، آمریکا و شماری از کشورهای اروپایی از جمله بریتانیا، تأمین مالی میشود.
دادههای «پایگاه داده رویدادها و مکانهای درگیریهای مسلحانه» نشان میدهد که از زمان آغاز به کار بنیاد بشردوستانه غزه، دستکم ۱۳۰۰ فلسطینی در این مراکز یا اطراف آنها، عمدتاً بر اثر شلیک ارتش اسرائیل، کشته شدهاند.
در سراسر غزه، در سال پیش از ورود این بنیاد، بهطور میانگین ماهانه ۳۰ نفر از فلسطینیهایی که در جستوجوی کمک بودند، کشته میشدند اما از زمان آغاز به کار این مراکز، این عدد به ۵۰۰ نفر در ماه افزایش یافته است.
ارتش اسرائیل این کشتارها را انکار میکند. آنها گفتند که «از صدها مورد مرگ که توسط نیروهای ما در مراکز توزیع رخ داده باشد، بیاطلاع هستیم.» و این آمارها را «بزرگنماییشده و نادرست» توصیف کردند.

منبع تصویر، Reuters
افشاگر دیگری که با او گفتوگو کردیم، یک سرباز ارتش اسرائیل بود. او نیز خواست ناشناس بماند، چرا که همچنان یک نیروی ذخیره فعال است، هرچند مانند بسیاری از اسرائیلیهای دیگر نسبت به اخلاقی بودن مأموریتهایی که به او سپرده شده، تردید دارد.
زمانی که پس از حملات هفتم اکتبر، به خدمت فراخوانده شد، مانند هزاران سرباز دیگر مطمئن بود که برای حفاظت از کشورش میجنگد. اما اکنون نگران است که برای حفظ جنگی میجنگد که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، برای ماندن در قدرت به آن نیاز دارد.
ما هویت این سرباز را محفوظ نگه داشتیم و او را «مایکل» نامیدیم. او از طریق گروه اسرائیلی «شکستن سکوت» پا پیش گذاشت. این گروه با اشغال سرزمینهای فلسطینی مخالف است و از سربازان ارتش اسرائیل که میخواهند درباره تجربههایشان حرف بزنند، حمایت میکند. مایکل از میزان درماندگی و گرسنگی که در غزه دیده بود، شوکه شده بود.
او گفت: «فهم این که چطور ما مردم عادی و بیگناه را برای دستیابی به غذا، به چنین سطحی از گرسنگی و وحشت رساندهایم، واقعا سخت است.»
مایکل میگوید، به آنها دستور داده شده بود برای عقب نگه داشتن جمعیت تیرهای هوایی شلیک کنند. آنها زمانی آتش میگشودند که جمعیت از «خطوط فرضی» در منطقه عبور میکرد. این سیستم به فلسطینیها اطلاع داده نشده بود.
او گفت: «یک خط سبز هست، یک خط قرمز. در خط سبز یک تیر هشدار شلیک میکنید تا آنها بفهمند این منطقه ممنوعه است و باید برگردند. در خط قرمز، فاصله خیلی نزدیک و بسیار خطرناک است، و در آنجا از نیروی مرگبار استفاده میکنید.»
مایکل به من گفت، از این که سربازان ارتش اسرائیل تنها با شلیک گلوله واقعی با هزاران فلسطینی ارتباط برقرار میکنند، بهشدت نگران است: «بله، این موضوع خیلی نگرانم میکرد. چون لحظهای که آنها به تیرها توجه نکنند و شروع به دویدن به سمت ما کنند، باید تصمیم بگیریم که با هزار نفری که به سمت پایگاه میآیند چه کنیم.»
مایکل میگوید، عملیات امدادرسانی بنیاد بشردوستانه غزه بینظم و بسیار بد طراحی شده بود. به گفته او، واحدش فلسطینیهایی را که دنبال کمک غذایی بودند «تصادفی» نکشته است.
ارتش اسرائیل به پرسشهای ما درباره روایت مایکل از خطوط سبز و قرمز پاسخی نداد و تنها گفت که پس از «گزارشهایی از آسیب به غیرنظامیان» در مراکز کمکرسانی «درسهایی آموخته شده» و «دستورالعملهای تازهای به نیروهایش منتقل کرده است.»

ولکر ترک، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، نیز با ما گفتوگو کرد.
او گفت: «شواهد روشنی داریم که صدها نفر هنگام تلاش برای دسترسی به این مراکز کشته شدهاند و بیشتر آنها را ارتش اسرائیل هدف گرفته است. این اقدام کاملا غیرقابل قبول است و نقض بسیار جدی نه فقط قوانین بشردوستانه بینالمللی، بلکه حقوق بشر بینالمللی است.»
«بسیار مهم است کسانی که مرتکب جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت شدهاند، پاسخگو شوند. آنها باید به دست عدالت سپرده شوند.»
مصاحبه با ولکر ترک از طریق ارتباط تصویری از دفترش در ژنو انجام شد. من با افشاگر اول، «جان»، بهصورت حضوری مصاحبه کردم و گفتوگو با افشاگر دوم، «مایکل»، به شکل آنلاین انجام شد.
ما برای مصاحبهشوندگانی که از راه دور گفتوگو میکردند، تهیهکننده و گروه فیلمبرداری فرستادیم تا نماهای متنوعی بگیریم و مصاحبه در تدوین حرفهای باشد.
اطلاعات متنباز، مصاحبههای از راه دور، فناوری دیجیتال و هدایت تیمهای محلی در غزه از راه دور میتوانند نتایج خارقالعادهای داشته باشند. اما برای درک ارزش ارتباط انسانی مستقیم با دیگران، دیدن زندگی واقعی مردم و گاهی شیوهای که جان میدهند، لازم نیست سنتان به اندازهای باشد که دوران تماس تلفنی با سکه از داخل باجههای عمومی در دهه ۱۹۸۰ را به یاد بیاورید.
اسرائیل همه اتهامات مربوط به جنایات جنگی را انکار میکند و ریشه این اتهامات را یهودستیزی میداند. سفیر اسرائیل در لندن از مصاحبه با برنامه ما خودداری کرد. سفارت اسرائیل ما را به ارتش اسرائیل ارجاع داد که آنها هم از مصاحبه امتناع کردند، اما پاسخهای کتبی ارائه دادند که ما آنها را در این برنامه و در این مقاله گنجاندهایم.

منبع تصویر، Reuters
چشماندازی برای آتشبس در غزه دیده نمیشود و حتی رویای دوردستی از صلح هم وجود ندارد. جنگی که با حملات حماس در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد، یکی از لحظات مهم و تعیینکننده در تاریخ این مناقشه است؛ مشابه لحظات مهم سال ۱۹۴۸، زمانی که اسرائیل برای استقلال خود جنگید و پیروز شد؛ و سال ۱۹۶۷، زمانی که اسرائیل کرانه باختری، از جمله بیتالمقدس شرقی و نوار غزه را تصرف و اشغال کرد و کنترل کامل سرزمین را به دست گرفت.
جنگ غزه این مناقشه را به اصول و پایههای آن تقلیل داده است. متحدان اروپایی که پس از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ حمایت قوی از اسرائیل نشان دادند، اکنون به این نتیجه رسیدهاند که تنها راه ارائه چشماندازی بهتر از جنگ دائمی، به رسمیت شناختن یک فلسطین مستقل است؛ اقدامی که بریتانیا، فرانسه و دیگران همین هفته در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک انجام دادند.
اسرائیل و حامیانش، به رهبری آمریکا، این اقدام را به عنوان پاداشی برای «تروریسم حماس» محکوم کردهاند. استدلال مخالف این است که بهترین راه برای پایان دادن به حملات مسلحانه علیه اسرائیلیها، ایجاد شرایط برای استقلال فلسطین و اجازه دادن به فلسطینیها برای تشکیل یک کشور در غزه و کرانه باختری، از جمله پایتختی در بیتالمقدس شرقی است. بر اساس نظر دیوان بینالمللی دادگستری، اشغال سرزمینهای فلسطینی غیرقانونی است.
مخالفت قاطع اسرائیل، همراه با حمایت آمریکا، تحقق چشمانداز تشکیل کشور فلسطین را دور از دسترس کرده است. حضور بیش از ۷۰۰ هزار شهرکنشین یهودی در کرانه باختری، از جمله بیتالمقدس شرقی، بر روی زمینی که بریتانیا و دیگر کشورها اکنون آن را «کشور فلسطین» مینامند، این چشمانداز را دشوارتر میکند اما نخستوزیر بریتانیا، کییر استارمر و امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه، معتقدند که باید همین حالا اقدام کنند تا امید به صلح از طریق راهحل دوکشوری حفظ شود.
آنها هشدار دادهاند اگر اسرائیل استقلال فلسطینیها را نپذیرد، بیش از پیش منزوی خواهد شد؛ چون میلیونها نفر را تحت سلطه دارد و حقوق سیاسی آنها را انکار میکند.
هدف تهاجم کنونی وادار کردن تا یک میلیون نفر به ترک شهر غزه است. این اقدام با طرحی که همپیمانان تندروی نتانیاهو برای تصرف نوار غزه به نفع شهرکنشینان یهودی و بیرون راندن فلسطینیها دنبال میکنند، هماهنگ است. یکی از رهبران افراطی در کابینه اسرائیل حتی «رونق بازار املاک» را پیشبینی کرده است.
شواهد قوی از ارتکاب جنایات جنگی در هر دو طرف وجود دارد. حماس زمانی که دو سال پیش از خطوط دفاعی مرزی اسرائیل عبور کرد و در ماههای پس از آن نیز با شلیک مداوم موشک به شهرهای اسرائیل، مرتکب جنایات جنگی شد. نگه داشتن گروگانها در شرایط وحشتناک و تهدید جان آنها نیز یک جنایت محسوب میشود.
اسرائیل با اتهام نسلکشی علیه فلسطینیهای غزه روبهرو است؛ نه فقط با گلوله و مواد منفجره قوی، بلکه با استفاده از غذا بهعنوان سلاح جنگی. سامانه یکپارچه طبقهبندی امنیت غذایی (آیپیسی) میگوید قحطی ناشی از محاصره اسرائیل بر غزه وجود دارد و در حال گسترش است.
اگر ثابت شود که اسرائیل با قصد نابودی کامل یا بخشی از فلسطینیهای غزه این اقدامات را انجام میدهد، نسلکشی به فهرست جنایات جنگی اضافه خواهد شد، جنایاتی که «جان» و بسیاری دیگر شاهدش بودهاند.
اسرائیل ارتشش را «اخلاقیترین ارتش جهان» میداند که مرتکب جنایات جنگی نشده و جنگی عادلانه را در دفاع از شهروندانش پیش میبرد. بنیامین نتانیاهو اصرار دارد که تهاجم کنونی با هدف تصرف شهر غزه، پیروزی کامل و نهایی بر حماس را که بارها وعده داده، محقق خواهد کرد. او همچنین میگوید، این عملیات باعث نجات گروگانهای اسرائیلی باقیمانده در غزه خواهد شد.
بریتانیا میگوید، حمله ارتش اسرائیل به غزه کاملا بیپروا و تکاندهنده است. وزیر خارجه این کشور، ایوت کوپر، در پیامی نوشت: «این حمله فقط خونریزی بیشتری بهبار خواهد آورد، غیرنظامیان بیشتری را خواهد کشت و جان گروگانهای باقیمانده را به خطر خواهد انداخت. ما به یک آتشبس فوری، آزادی همه گروگانها، کمکهای انسانی بدون محدودیت و مسیری برای دستیابی به صلح پایدار نیاز داریم.»
زمانی که سامانه یکپارچه طبقهبندی امنیت غذایی در ماه اوت گزارش خود را منتشر کرد و گفت قحطی به شهر غزه هم رسیده است، اسرائیل در حال برنامهریزی برای یکی از بزرگترین حملات جنگ با هدف تصرف شهر و وادار کردن حدود یک میلیون غیرنظامی به فرار به جنوب بود.
اسرائیل درباره برنامههای خود آشکارا صحبت کرد؛ اقدامی که باعث شد سامانه یکپارچه طبقهبندی امنیت غذایی درباره چشمانداز ماه سپتامبر هشدار دهد. این نهاد اعلام کرد، تشدید عملیات نظامی و جابهجایی اجباری جمعیت غیرنظامی که پیشتر هم بسیار آسیبپذیر بودند، قحطی در غزه را «بهطور قابل توجهی شدیدتر» خواهد کرد.
این همان خطری است که اکنون وجود دارد.