[جمیله کدیور] شناسایی «دولت فلسطین» کافی است؟

به رسمیت شناختن فلسطین اگر نسل کشی، ریشه‌کن کردن مردم و خشونتی که به یک واقعیت روزمره تبدیل شده است را نادیده بگیرد، پوچ و بی معنا است.

۰
۳ ساعت پیش etelaat
خلاصه خبر

جمیله کدیور- روزنامه اطلاعات: طی هشتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۲۵،  یازده کشور جدید رسماً اعلام کردند که «دولت فلسطین» را به‌رسمیت می‌شناسند. تا به امروز ۱۵۷کشور از ۱۹۳کشور عضو سازمان ملل متحد، کشور فلسطین و حق مشروع مردم فلسطین را برای تأسیس کشوری آزاد، مستقل و دارای حاکمیت خود به رسمیت شناخته‌اند.

در بین کشورهایی که امسال دولت فلسطین را به رسمیت شناخته اند، کشورهایی با وزن بالای اقتصادی و روابط تجاری گسترده با اسرائیل که ارزش تبادل تجاری بین آنها و تل آویو سالانه به میلیاردها دلار می‌رسد، قرار دارند؛ از جمله این کشورها فرانسه، بریتانیا، کانادا، استرالیا و پرتغال هستند.

سال ۲۰۲۴هم کشورهای مهمی چون اسپانیا، ایرلند و نروژ، فلسطین را به رسمیت شناختند. بریتانیا با حجم تجارت ۵.۸میلیارد پوند ، فرانسه با حجم تجارت ۳.۱۷میلیارد دلار، اسپانیا با حجم تجارت تقریباً ۲.۷۳میلیارد دلار، بلژیک با حجم تجارت تقریباً ۲.۴۸میلیارد دلار، پرتغال با حجم تجارت تقریباً ۳۹۰.۲میلیون دلار، کانادا با حجم تجارت تقریباً ۱.۳میلیارد دلار و استرالیا با حجم تجارت ۸۰۶میلیون دلار با اسرائیل، از جمله کشورهای مهم غربی هستند که فلسطین را به رسمیت شناخته اند.

با اقدام فرانسه و بریتانیا، فلسطین اکنون توسط چهار کشور از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد، پس از شناسایی کشور فلسطین توسط چین و روسیه از سال ۱۹۸۸، به رسمیت شناخته شده است.

از ۱۹۸۸تا ۲۰۲۵، شمار کشورهایی که فلسطین را به‌رسمیت شناخته‌اند به‌تدریج افزایش یافته است؛ اما موج تازه شناسایی در سپتامبر ۲۰۲۵شدت گرفت. این موج همزمان با تشدید بی سابقه جنگ در غزه و افزایش قربانیان که با حمله زمینی اسرائیل به شهر غزه اوج گرفته و گسترش فشارهای بین‌المللی برای توقف خشونت و تضمین ارسال کمک‌های بشردوستانه در آستانه دومین سالگرد جنگ غزه رخ می دهد.

آنچه امروز شاهد آن هستیم، شکل‌گیری یک آگاهی بی‌سابقه در تاریخ است، از خیابان‌های شرق گرفته تا غرب، از شمال تا جنوب در همه جا نفرت از اسرائیل به یک پدیده رو به رشد جهانی تبدیل شده است. بعد از نزدیک به دو سال جنایت های گسترده رژیم صهیونیستی و بحران انسانی در غزه، دولت‌های مذکور تحت فشار افکار عمومی، رسانه ها، احزاب داخلی و اعتراضات سراسری با شناسایی دولت فلسطین سعی کردند برای ترمیم وجهه خویش، هم به کنش اجتماعی-سیاسی در داخل کشورهای خود پاسخ گویند و هم جایگاه و نقش خود را در معادلات جهانی تقویت کنند و هم نشان دهند همچنان به ارزش های حقوق بشری پایبندند. اسرائیل و ایالات متحده که با وجود تمام قدرت و تلاششان، نتوانستند مانع به رسمیت شناختن کشور فلسطین توسط کشورهای یاد شده شوند،   شکست دیپلماتیک بزرگی را تجربه می‌کنند. این به رسمیت شناختن‌ها علیرغم مخالفت ایالات متحده به عنوان یک ابرقدرت و علیرغم تهدیدها و اتهامات اسرائیل به آن کشورها مبنی بر یهودی ستیزی و حمایت از حماس صورت گرفته است. 

این کشورها با نگاهی به آینده أحزاب خود برای کسب رای در انتخابات پیش رو، نمی‌توانند خشم رأی‌دهندگان را در قبال فاجعه انسانی و کشته شدن غیرنظامیان و شدت بحران در غزه همچون دو سال گذشته نادیده بگیرند. وضع  غزه به حدی وخیم شده است که نمی‌توان از آن به عنوان یک وضع  عادی سیاسی گذشت و ساکت ماند. وقتی چند کشور بزرگ اقدام به شناسایی می کنند، فشار برای کشورهای دیگر هم افزایش می‌یابد و روند شناسایی تسهیل می‌شود. این اثر دومینو وار از عوامل تشدید موج اخیر است.

طبیعی است که شناسایی این دولت ها اگر صرفاً نمادین باقی بماند  و هیچ اقدام عملی برای تغییر سیاست ها رخ ندهد، کم هزینه ترین اقدام است که هیچ اثری در عالم واقع ایجاد نخواهد کرد و در حد یک ژست سیاسی برای آبروداری باقی می ماند و کنترل اسرائیل بر مرزها، تردد، امنیت و بخش‌های مختلف قلمرو فلسطینی ادامه می یابد. 

شناسایی اگر بخواهد موثر واقع شود، تنها نقطه شروع است، نه نقطه پایان و باید با تحریم تسلیحاتی، فشار اقتصادی، وضع قوانین علیه اقدامات رژیم، بازبینی روابط سیاسی و دیپلماسی قوی توسط کشورهایی که تا امروز نسل‌کشی را نادیده گرفته‌اند، همراه باشد تا تبدیل به عامل تغییر واقعی شود.  با چنین اقداماتی، شناسایی فلسطین می تواند به عنوان استفاده از اهرم‌های فشار بر اسرائیل به منظور پایان دادن به عملیات نظامی و نشانه ای برای الزام به تغییر رفتار سیاسی آن به کار رود. اگر بازیگران منطقه‌ای، خصوصا کشورهای کلیدی عرب، همراستا با دولتهای شناسایی کننده شوند و اقدامات مقتضی انجام دهند، ترکیب فشارها می‌تواند زمینه‌ساز یک بازآرایی دیپلماتیک بزرگتر علیه اسرائیل و آمریکا شود و جایگاه فلسطین را تقویت کند. در این صورت شناسایی فلسطین تأثیرات مثبت بالقوه خواهد داشت. از جمله:

یکم. افزایش هزینه سیاسی برای اسرائیل: هر کشوری که فلسطین را به رسمیت بشناسد، فشار بیشتری بر اسرائیل ایجاد می‌کند و سیاست‌هایش را در معرض نقد قرار می‌دهد. چنین اقدامی شاید باعث شود که اسرائیل جنایت هایش   در غزه و سیاست‌هایی مانند الحاق کامل کرانه باختری را با هزینه بیشتری دنبال کند.

دوم.افزایش اعتبار بین‌المللی فلسطین: شناسایی گسترده نشاندهنده پذیرش جهانی حق تعیین سرنوشت فلسطینیان است. افزایش شمار کشورها می‌تواند مشروعیتِ سیاسی فلسطینیان را در صحنهٔ بین‌المللی تقویت کند و در عرصه‌های دیپلماتیک نمود یابد. این امر پیام سیاسی قدرتمندی ارسال می‌کند و می‌تواند دسترسی فلسطین را به توافقات دوجانبه، کمک‌ها و همکاری‌های بین‌المللی افزایش دهد و راه را برای عضویتِ در سازمان‌های بین‌المللی و کنوانسیون‌ها تسهیل‌کند. شناسایی همچنین می‌تواند موجب گشودن راه برای مکانیسم‌های حقوقی بین‌المللی شود و موقعیت فلسطین را برای استفاده از نهادهایی مثل دیوان کیفری بین‌المللی تقویت کند و امکان شکایت علیه اشغالگری، جرایم جنگی یا اعمال فشار از مسیر حقوق بین‌الملل شود.

البته موانع حقوقی و سیاسی جدی بر سر راه وجود دارد؛ مثلاً عضویت در سازمان ملل به رأی شورای امنیت و اعضای دائم وابسته است. اگرچه ۸۱ درصداز کشورهای عضو سازمان ملل اکنون فلسطین را به رسمیت شناخته اند، اما این گام به تنهایی به معنای عضویت کامل آن نیست. این امر مستلزم تائید شورای امنیت سازمان ملل است که به طور قطع با وتو  ایالات متحده روبرو خواهد شد.

در این مرحله، به رسمیت شناختن فلسطین توسط غرب ممکن است یک پیروزی نمادین برای فلسطینیان و یک شکست دیپلماتیک برای اسرائیل باشد، اما تشکیل دولت فلسطین همچنان گروگان قدرت وتو  ایالات متحده در شورای امنیت است. به این ترتیب، حتی اگر همه کشورهای جهان دولت فلسطین را به رسمیت بشناسند، ایالات متحده می‌تواند جلو این خواسته بایستد و سازوکاری که می‌تواند به رسمیت شناختن را به تشکیل دولت تبدیل کند، با وتو  آمریکا برچیده می‌شود.

علاوه بر این، حتی اگر  کشور های زیادی  دولت فلسطین را شناسایی کنند، تا وقتی که کنترلِ واقعی بر اراضی، مرزها، منابع و ... در دست فلسطینیان نباشد  و خواست  مردم فلسطین ملحوظ نشود، «دولت فلسطین» صرفا جوهری بر ورق خواهد بود. از همین رو، لازم است مجموعه‌ای از اقداماتِ پیوسته و هماهنگ سیاسی، حقوقی، اقتصادی، امنیتی اجرا   شود تا شناسایی‌ها واقعاً از حالت نمایش خارج و به نفعِ فلسطینیان تمام شود. اگر این به‌رسمیت‌شناسی‌ها تنها یک عمل نمادینِ انفردی بماند، اثرات عملی محدود یا صفر خواهد بود؛ اما اگر با اقدام‌های هماهنگِ بین‌المللی و منطقه‌ای همراه شود، می‌تواند تغییر قابل‌توجهی برای حل قضیه فلسطین ایجاد کند. اثربخشیِ واقعی بستگی به پیوستِ عملیاتی پیگیری‌های دیپلماتیک، هماهنگی منطقه‌ای، حمایت مالی و اداری برای نهادسازی فلسطینیان و مقابله با زیاده خواهی های آمریکا و اسرائیل دارد.    

این اقدام، هرچند اقدامی مثبت، اما خیلی دیر و ناکافی است که باید با اقدامات مشخصی برای تغییر واقعی دنبال شود. تا به اینجای کار، غرب در حال انجام یک بازی دوگانه بوده است - از یک سو، نمایش به رسمیت شناختن کشور فلسطین در مجمع عمومی سازمان ملل را اجرا کرده و از سوی دیگر، به تأمین سلاح برای اسرائیل ادامه داده، به طولانی شدن جنگ و کشتار مردم بی گناه کمک کرده است.

اگر آنها با این فکر که با به رسمیت شناختن دولت فلسطین، همچنان می‌توانند به سیاست‌های خارجی معمول خود ادامه دهند و وجهه خود را حفظ کنند، دچار اشتباه جدی اند. این کشورها اگر در اقدام خود صادق باشند، باید نسل‌کشی در غزه را محکوم کنند، به همدستی خود در جنایات اسرائیل علیه بشریت پایان دهند، از ارسال تسلیحات به رژیم صهیونیستی دست بردارند و به عنوان قدرت های خارجی نخواهند آینده را به فلسطینیان دیکته ‌کنند و برای روز بعد از جنگ در غیاب فلسطینیان نقشه های خود را تحمیل و پیاده سازند.

این شناسایی، بدون این اقدامات ملموس، خطر باقی ماندن در حد یک ژست نمایشی استعماری و عاری از تأثیر عملی را به همراه دارد که  فلسطین همچنان در وضع  یک «کشور ناظر غیرعضو» در سازمان ملل متحد باقی می‌ماند و قادر به اعمال حقوق حاکمیتی خود نخواهد بود. محدود کردن شناسایی دولت فلسطین به حرکات نمادین، تنها توجه را از مشکلات ریشه‌ای عمیق‌تر منحرف می‌کند و به جای تلاش برای محو سلطه، استعمار، اشغالگری و آپارتاید، آنها را تعمیق می‌بخشد؛ یک نمایش با دقت طراحی شده که نسل‌کشی در نوار غزه، اشغال نظامی در کرانه باختری و سلطه بر بیت المقدس را پنهان می‌کند و به تثبیت و تحکیم همان نظم استعماری پیشین می انجامد.

در همان روزی که ۱۱کشور فلسطین را به رسمیت شناختند، قتل و اخراج با شدت همیشگی ادامه یافت و نتانیاهو در پاسخ به این به رسمیت شناختن های دولت فلسطین در بیانیه‌ای کوتاه گفت: «تسلیم شدن شرم‌آور برخی رهبران در برابر تروریسم فلسطینی به هیچ وجه اسرائیل را ملزم نخواهد کرد. کشور فلسطین تشکیل نخواهد شد.» ترامپ  هم در سخنانش در مجمع عمومی اقدام این کشورها را «جایزه‌ای بزرگ برای تروریست‌های حماس و جنایت‌هایش» خواند.

در حالی که نسل‌کشی در غزه جریان دارد و زمین‌های فلسطینیان در کرانه باختری دزدیده می‌شوند و شهرک های صهیونیستی در سرزمین فلسطینی ها ساخته می شود و صهیونیست ها از کشورهای مختلف وارد اراضی اشغالی می شوند و سرزمین های باقیمانده فلسطینی همچون جزیره های جدا مانده، دور از هم و محصورند، نمی‌توان به بیانیه‌های رسمی که دم از کشور مستقل فلسطینی می زنند و همچنان روابط تجاری و تسلیحاتی و سیاسی و اقتصادی خود را با اسرائیل حفظ کرده اند، چندان دل خوش داشت.

به رسمیت شناختن فلسطین اگر نسل کشی، ریشه‌کن کردن مردم و خشونتی که به یک واقعیت روزمره تبدیل شده است را نادیده بگیرد، پوچ و بی معنا است. البته این سئوال جدی باقی است که آیا دولت هایی که طی دو سال گذشته قدرت یا اراده باز کردن یک گذرگاه و ارسال کمک های بشردوستانه و جلوگیری از کشتار افراد غیر نظامی نداشتند، می توانند اسرائیل را وادار به عقب نشینی از سرزمین های اشغالی و پایان اشغالگری کنند و دولت فلسطین را به واقعیتی ملموس  بر روی زمین در کرانه باختری، بیت المقدس و غزه کنند؟

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ
۰
۱۴۰۴/۰۷/۰۴ independent
۰
۱۴۰۴/۰۷/۰۴ khabaronline
۰
۱۴۰۴/۰۷/۰۴ sharq
۰
۱۴۰۴/۰۷/۰۴ sharq
۰
۱۴۰۴/۰۷/۰۴ irintl
۰
۱۴۰۴/۰۷/۰۴ varzesh3
۰
۱۴۰۴/۰۷/۰۴ sharq
۰
۱۴۰۴/۰۷/۰۴ varzesh3
۰
۱۴۰۴/۰۷/۰۴ varzesh3
۰
۱۴۰۴/۰۷/۰۴ isna