ملی‌گرایی سلطنت‌طلبان با چاشنی افتخار به جدایی بحرین
سلطنت‌طلبان که بعد از جنگ دوازده روزه، نقاب ملی‌گرایی خود را افتاده بر زمین می‌بینند، بیشترین حمله را به کشورمان بابت برنامه رونمایی از مجسمه زانو زدن والریانوس در مقابل شاه ساسانی انجام دادند.
خلاصه خبر
ملی‌گرایی سلطنت‌طلبان با چاشنی افتخار به جدایی بحرین
سلطنت‌طلبان که بعد از جنگ دوازده روزه، نقاب ملی‌گرایی خود را افتاده بر زمین می‌بینند، بیشترین حمله را به کشورمان بابت برنامه رونمایی از مجسمه زانو زدن والریانوس در مقابل شاه ساسانی انجام دادند.
گروه فارس‌پلاس: شاپور ساسانی و اثر ماندگار او، یعنی سنگ‌نگاره پیروزی‌اش بر رومیان ،دشمنان سرسخت کشورمان، این روزها بیش از پیش بر سر زبان‌ها افتاده و هر کس و جریانی از ظن خود، به این موضوع می‌پردازد. در این میان سلطنت‌طلبان که بعد از جنگ دوازده روزه، نقاب ملی‌گرایی خود را افتاده بر زمین می‌بینند، بیشترین حمله را به شهرداری تهران بابت برنامه رونمایی از مجسمه شاه ساسانی انجام دادند.از این‌رو جا دارد مقایسه‌ای خلاصه، بین شاه دوم سلسله ساسانی با شاه دوم حکومت پهلوی انجام داد.همانطور که در تاریخ ثبت شده است، ایرانیان در دوره شاپور اول، دومین شاه ساسانی، چندین بار با رومیان درگیر شدند و آنها را مغلوب ساختند و در مهمترین نبرد آن دوران، یعنی نبرد ادسا، والریانوس پادشاه رومی شکست سختی خورد و اسیر شد. همچنین در جریان این جنگ‌ها، مساحت تحت قدرت ایرانیان، گسترش بسیاری یافت و شهرهای زیادی به ایران ضمیمه شد.
محمدرضا پهلوی چه آثاری از خود برجای گذاشت؟
یکی از مهمترین نقش‌نگاره‌های دوران پهلوی، تصویر تبریک محمدرضا شاه به حاکم غاصب بحرین است، آن‌هم بابت استقلال از ایران. تاسف‌بار آنکه، ایران اولین کشور دنیا بود که پیغام تبریک فرستاد و روزنامه های حکومتی نیز، با افتخار این موضوع را در تاریخ ثبت نمودند!
اسدالله علم، مهمترین یار و محرم شاه نیز، این واقعه تلخ را در یادداشت‌هایش که پیش از انقلاب به نگارش درآورده بود، چنین روایت می‌کند: «شورای امنیت به اتفاق آرا میل مردم بحرین را در داشتن استقلال کامل تصویب کرد. نماینده ایران هم فوری آن را پذیرفت خنده ام گرفته بود؛ گوینده رادیوی تهران طوری با غرور این خبر را می‌خواند که گویی بحرین را فتح کرده‌ایم.»!
چندماه بعد از استقلال بحرین هم، محمدرضا پهلوی در جشن‌های 2500 ساله، حاکم غاصب بحرین را به ایران دعوت و به‌صورت ویژه از او استقبال و پذیرایی کرد.
محمدرضا پهلوی: سرنوشت خود را با سرنوشت غربی‌ها گره می‌زنیم
تصویر دیگری که حکومت پهلوی با افتخار آن را به ثبت رساند، جمله عجیب محمدرضا پهلوی بود. او در فروردین 1341 به آمریکا می‌رود و با تواضع و خشوع در برابر آمریکایی‌ها سخنرانی می‌کند و می‌گوید: «ایران برای بهبود وضع قسمتی از مردم کشور خویش احتیاج به سرمایه و کمک فنی خارجی دارد. ما همواره به مردم و دولت آمریکا علاقه و حسن تفاهم داشته‌ایم. ما می‌خواهیم در دنیای کنونی و به خصوص در دنیای آینده یعنی دنیایی که عدالت اجتماعی تفوق خواهد داشت زندگی کنیم.برای اجرای برنامه‌های خویش به پول کافی نیازمندیم. ما تصمیم راسخ داریم که برای رسیدن به هدف مشترک با متحدین غربی خویش همکاری کنیم...تصمیم گرفتیم به طور رسمی و آشکار سرنوشت خود را با سرنوشت ملل غربی گره بزنیم و با آنها متحد شویم. مللی که در آینده در کنار آنها برای بهره‌مند شدن از سرنوشت بهتری گام برخواهیم داشت».جالب آنکه شاه با افتخار اعلام می‌کند که این تصمیم را به طور رسمی و آشکار اتخاذ کرده است! »
اسدالله علم، درباره وابستگی افراطی و خفت‌بار شاه پهلوی نیز خاطره مهمی دارد: «صبح خیلی زود کاردار سفارت آمریکا به من تلفن کرد که کار فوری دارم. ساعت ۸ به او وقت دادم. پیام نیکسون را برای شاهنشاه آورد، که تصمیم خودشان را در مورد مین‌گذاری آب‌های ویتنام شمالی و بمباران ویتنام شمالی و قطع مذاکرات پاریس به اطلاع شاهنشاه رسانده بود.من پیام او را وقتی شرفیاب شدم، به عرض رساندم و عرض کردم شاهنشاه باید جواب مثبتی مرحمت فرمایید. فرمودند: آخر ما همه جا گفته‌ایم باید مقررات کنفرانس ژنو اجرا شود... چطور جواب مثبت بدهم؟ عرض کردم با کمال تاسف شیشه عمر ما هم در دست آمریکاست، یعنی اگر آمریکا این‌جا شکست بخورد، دیگر فاتحه دنیای آزاد خوانده شده. فرمودند: درست است، ولی با این گردن‌کلفت شمالی چه کنم؟ عرض کردم: من جوابی تهیه خواهم کرد و به عرض مبارک می‌رسانم.»
مورد بعد، تصاویر تعظیم شاه ایران دربرابر دو ملکه اروپایی و دستبوسی آنها است! (ملکه دانمارک و ملکه هلند)
پاداش به اشغالگران ایران
یادگاری بعدی محمدرضا، نصب اسم سه رهبر خارجی بر خیابان‌های تهران است. سه رهبری که در سال 1320 به ایران حمله و کشورمان را اشغال کردند و باعث شدند تا چندین سال ایرانیان دچار مرگ، قحطی، بیماری و مشکلات فراوان شوند.
اقدام دیگر و عجیب دومین شاه پهلوی که با جزئیات فراوان در کتاب قطور تاریخ این مرز و بوم ثبت شد، مبارزه با ملی شدن مهمترین ثروت مادی ایرانیان یعنی نفت بود. بعد از چندسال مبارزه دولت دکتر مصدق و مردم با انگلیس، بالاخره ابرقدرت آن‌زمان شکست خورد و نفت، ملی شد. اما شاه با همکاری آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها، هم دولت مصدق را با کودتا سرنگون کرد و هم نفت ملی شده را مجددا به خارجی‌ها بخشید.
تصاویر نمادین دیگر که از آخرین شاه پهلوی به یادگار در تاریخ ماند، فرار او از کشور بود.احمدعلی مسعودانصاری از اعضای دربار پهلوی و رئیس دانشگاه ملی(شهید بهشتی) در دوران شاه، در خاطراتش می‌گوید زمانی که شاه در مراکش بود، علت خروج وی از ایران را پرسیدم و شاه پاسخ داد: «اگر ایران می‌ماندم مرا می‌کشتند!»هرچند مسعودانصاری از جواب شاه قانع نمی‌شود و با خود می‌گوید: «همانطور که از یک افسر، درجه‌دار و سرباز انتظار می‌رود که تا پای جان بایستد، این انتظار از فرمانده کل قوا که شاه بود این است که ایستادگی می‌کرد».
با دنبال کردن صفحه فارس پلاس از به‌روزترین تحلیل‌ها در حوزه سیاست داخلی و خارجی باخبر شوید.#شاپور_ساسانی#شاه#محمدرضا_پهلوی#خیانت#بحرین#تمامیت_ارضی#سلطنت_طلبان#رضا_پهلوی#فرار_شاه#مصدق#ملی_شدن_نفت
21:42 - 25 آبان 1404
نظرات کاربران
