بهناز عسگری - ضمیمه جامعه روزنامه اطلاعات| آخرین نمونه آن، خودسوزی یک جوان در اهواز در پی اقدام مأموران شهرداری برای تخریب دکه پدرش و دیگری، خودکشی «فواد شمس»، یک روزنامه نگار ۴۰ساله بود که به صورت قراردادی در شهرداری کرج فعالیت داشت. با وجود این،کمتر از زوایای کارشناسی و فرابخشی به این پدیده هولناک پرداخته شده است؛ این بحران خاموشی که ریشه در تار و پود پیچیده مسائل روانی، اجتماعی و اقتصادی دارد، نهتنها جان انسانها را میگیرد، بلکه بنیان خانوادهها و آرامش جامعه را نشانه رفته است.
آستانه تحمل جامعه در حال کاهش است
حسینعلی دهقانیزاده، مشاور خانواده در گفتگو با اطلاعات میگوید: خودکشی صرف نظر از دلایل زمینهای، یک معضل پیچیده روانشناختی، اجتماعی و سلامت عمومی است که آثار ویرانگری بر خانوادهها و ساختار جامعه بر جای میگذارد. در حالی که سازمان بهداشت جهانی بر لزوم سرمایهگذاری دولتها در برنامههای پیشگیری از این موضوع تأکید دارد، تحلیلهای روانشناختی در ایران نشان میدهد که نسبت به این موضوع باید توجه بیشتری داشت.
در حالی که نرخ اقدام به خودکشی زنان، حدود سهبرابر مردان است متأسفانه نرخ خودکشیهای منجر به فوت در مردان بالاتر است. این پدیده که در سطح جهانی نیز مشاهده میشود، اغلب به دلیل استفاده مردان از روشهای پرخطرتر و خشنتر است که مجال مداخلات اورژانسی را از بین میبرد. این تفاوت جنسیتی، ضرورت طراحی پروتکلهای مداخلهای متمایز را برای هر دو گروه سنی و جنسیتی گوشزد میکند.
وی میافزاید: در کنار عوامل روانپزشکی کلاسیک مانند افسردگی، اختلال دوقطبی و اختلالات مصرف مواد، عوامل اجتماعی- اقتصادی به عنوان محرکهای اصلی تصمیم به خودکشی عمل میکنند. رکود اقتصادی، بیکاری مزمن، فقر و نابرابریهای اجتماعی، فشار مضاعفی بر سلامت روان جامعه وارد کرده و آستانه تحمل افراد در معرض خطر را پایین میآورد. درک این ریشههای ساختاری، لزوم مداخلات فرابخشی و نه صرفا درمانی را تأیید میکند.
دهقانیزاده میگوید: سازمان بهزیستی بهعنوان متولی اصلی ارائه خدمات اورژانس اجتماعی، نقشی حیاتی در مدیریت بحران خودکشی ایفا میکند. این خدمات در دو سطح فوری و بلندمدت ارائه میشوند؛ خط ۱۲۳ اورژانس اجتماعی، سنگر اول مقابله با بحرانهای رواناجتماعی است، در سطح پیشگیری، بهزیستی تمرکز خود را بر حوزه آموزش های ارتقایی و مهارتی مثل مهارتهای زندگی قرار داده است.
تدوین استراتژیهای پیشگیری بدون تمرکز بر آسیبپذیرترین بخشهای جامعه، ناکارآمد خواهد بود. آقای دهقانیزاده با بیان این موضوع میافزاید: مهمترین گروهی که باید در کانون توجه بهزیستی و سایر نهادهای مرتبط قرار گیرد، شامل افراد دارای سابقه اقدام قبلی است که بالاترین ریسک تکرار را دارند و نیازمند پیگیری فعال، خدمات روانپزشکی و رواندرمانی طولانیمدت هستند.
همچنین افراد مبتلا به اختلالات روانی شدید بهویژه افسردگی مقاوم به درمان، اختلال دوقطبی و سوءمصرفکنندگان مواد، گروه دیگری هستند که همپوشانی بالای مصرف مواد و اختلالات روانپزشکی، آنها را به شدت آسیبپذیر میسازد.
نوجوانان و جوانان هم به دلیل بحرانهای هویتی، فشارهای اجتماعی و تحصیلی و الگوبرداریهای نادرست، نیازمند برنامههای حمایتی در محیطهای آموزشی و مشاوره فردی در دسترس هستند. این مشاور خانواده میگوید: در مواجهه با نرخ نگرانکننده خودکشی در ایران، استراتژیهای پیشگیری باید جامع، شبکهای و چندلایه باشند. سرمایهگذاری در خطوط اورژانسی مانند ۱۲۳، طراحی پروتکلهای درمانی مبتنی بر شواهد برای گروههای پرخطر (بهویژه متأهلان و جوانان) و اجرای مستمر برنامههای کاهش داغ اجتماعی، ستونهای اصلی یک برنامه موفق پیشگیری هستند. بحران خاموش خودکشی، نیازمند یک پاسخ عمومی قاطع و یک تعهد پایدار از سوی تمام نهادها و افراد جامعه برای حفظ ارزشمندترین دارایی، یعنی جان انسانها است.
سند ملی پیشگیری از خودکشی
اعظم عربی، رییس گروه سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی در گفتگو با اطلاعات میگوید: در خصوص پیشگیری از خودکشی، اقدامات پیشگیرانه در سه سطح ارائه خدماتی انجام میشود.
سطح اول شامل ارتقای سواد سلامت عموم جامعه و ارتقای سطح تابآوری و آموزش مهارت زندگی به منظور این که موارد افکار به خودکشی کاسته شود و سطح دوم شامل ارائه خدمات سلامت روان در قالب پیشگیری، غربالگری اولیه توسط جمعیت تحت پوشش سامانه «سیب» و شناسایی زودهنگام افراد در معرض خطر و ارجاع به پزشک و روانشناس در مراکز جامع سلامت جهت مداخلات درمانی و کنترلکننده و پیگیری افراد دارای افکار خودکشی یا سابقه اقدام و خانواده بازماندگان فوت ناشی از اقدام به خودکشی است.
مداخلات تخصصی سطح سوم شامل خدمات تخصصی سرپایی و بستری است. موارد حاد یا به مراکز سراج (سلامت روانی) سطح استان ارجاع داده میشوند تا خدمات تخصصی روانشناختی و روانپزشکی و دارویی را بهصورت رایگان و سرپایی دریافت کنند یا از طریق این مراجع به بیمارستان یا مرکز جامع روانپزشکی استان برای بستری ارجاع داده میشوند و تا زمان بهبود نهایی، تحت پوشش روانشناس نزدیکترین مرکز جامع سلامت به منزل خود قرار میگیرند.
واکنش معاون اول رییس جمهوری
اخبار تلخ مربوط به مرگ خودخواسته یک روزنامهنگار در کرج و خودسوزی یک جوان ۲۰ ساله در اعتراض به اقدام مأموران شهرداری اهواز در تخریب دکه اغذیهفروشی پدرش، جامعه را چنان متأثر کرده که شهردار اهواز و چند تن از مسئولان بلندپایه آن استعفا داده یا برکنار شده اند.
این اخبار چنان تکاندهنده بود که معاون اول رییسجمهوری را هم به واکنش واداشت. محمدرضا عارف در دیدار با عدهای از استادان روانشناسی با تأکید بر این که دولت چهاردهم به نگاه علمی برای حل مسائل کشور باور دارد، گفت: خودسوزی یک جوان یا خودکشی یک روزنامهنگار، یک مسأله شخصی نیست، بلکه نشانه بحرانی اجتماعی است که باید ریشههای آن را شناسایی و درمان کرد. این حوادث، پیام و سیگنالی جدی برای جامعه و حاکمیت دارد که اگر به آن بیتوجهی شود، دامنگیر همه خواهد شد.
وی افزود: در فرهنگ ما خودکشی عملی قبیح است، اما وقتی جوانی دست به این کار میزند، باید پرسید چه شرایطی او را به این نقطه رسانده است؟ ما در حوزههای روانشناسی و جامعهشناسی با چالشهایی جدی روبهرو هستیم و باید زبان مشترکی میان متخصصان این حوزهها و مسئولان دولتی ایجاد شود. اگر این چالشها حل نشود، به بحرانهای اجتماعی تبدیل خواهند شد. البته توقع دانشگاهها از دولت باید متناسب با امکانات و واقعیتهای کشور باشد، اما دولت نیز خود را متعهد به بهرهگیری از نظرهای علمی میداند.
دانشگاه ها چه می کنند؟
سعیده میرحسینی، رییس اداره مشاوره و سلامت روان دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی یزد در گفتگو با اطلاعات در خصوص پیشگیری از خودکشی در دانشگاه میگوید: آموزش و آگاهسازی بهصورت برگزاری کارگاهها و نشستهای آموزشی برای دانشجویان، استادان، کارکنان و والدین در طول ترم درباره علائم هشداردهنده خودکشی، راههای حمایت از افراد در بحران و مهارتهای زندگی مانند تابآوری، کنترل استرس و حل مسأله ارائه میشود.
پویشها و کمپینهای آگاهیرسانی در هفته سلامت روان یا مناسبتهای خاص، پیامهای آموزشی و محتوای روانافزایی در سطح دانشگاه منتشر میکنند. همچنین مشارکت با نهادهای دانشجویی مانند کانون «همتایاران» برای گسترش پیامهای پیشگیرانه و غربالگری سلامت روان با انجام آزمونهای روانشناختی دورهای در ابتدای هر ترم برای شناسایی زودهنگام دانشجویان در معرض خطر و ارجاع به خدمات تخصصی مشاورهای و درمانی انجام میشود.
همچنین در صورت اضطرار، امکان استفاده از خدمات تلفنی و آنلاین در ساعات غیراداری و استفاده از نظر متخصصان مربوطه جهت مداخله فوری در بحران وجود دارد. اگر خطر فوری وجود داشته باشد، مرکز با اورژانس اجتماعی (۱۲۳) تماس گرفته و ضمن اطلاعرسانی، درخواست اعزام تیم مداخله در بحران میکند. در خصوص پیگیری بعد از بحران هم مددکار اجتماعی و روانشناس مرکز، طی جلسات پیگیری، وضعیت فرد را تا بازگشت به ثبات روانی و اجتماعی رصد میکنند.
مددکار مرکز علاوه بر حمایت هیجانی، عوامل زمینهساز بحران مانند مشکلات اقتصادی، تعارض خانوادگی، شکست عاطفی یا فشار تحصیلی را بررسی و برای حل آنها از منابع حمایتی داخل و بیرون دانشگاه استفاده میکند. برنامههای حمایتی مداوم شامل تشکیل پرونده روانی، اجتماعی، پیگیری مستمر مددکار اجتماعی و دعوت به جلسات منظم مشاوره است. در صورت ضرورت، مددکار اجتماعی با خانواده تماس گرفته و برای افزایش حمایت خانوادگی و کاهش تنشها اقدام میکند.









