سعید ستایشی، در نشست دوم «نظریه کوانتومی و هوش مصنوعی» که سهشنبه ۲۷ آبان در دانشگاه امام رضا برگزار شد، به تبیین نسبت میان دو حوزه فیزیک کوانتومی و هوش مصنوعی پرداخت و اظهار کرد: این نشست تلاش دارد یک زبان تلفیقی برای حوزههای نوین فراهم کند و این بحث سفری کوتاه به دوران احتمال، درهمتنیدگی و جهان یادگیری است. در قرن بیستم، مکانیک کوانتیک کلیدی برای فهم جهان تلقی میشد و در قرن بیستویکم، هوش مصنوعی نقش کلیدی در حوزه شناخت و محاسبات یافت. سوال اینجاست که این دو حوزه چگونه میتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند؟ نقطه تلاقی زمانی شکل میگیرد که آیا یک ماشین سریعتر ساخته میشود یا پارادایم شناختی تازهای مطرح میگردد.
این استاد دانشگاه با اشاره به نخستین تجربههایش در حوزه هوش مصنوعی که به بیش از سی سال پیش بازمیگردد، تأکید کرد: هوش مصنوعی همه مباحث تکوینی خود را تجربه کرده است و اینکه امروز به ما رسیده و برخی مباحث آن مطرح شده است، شاید کوتاهی تاریخی جامعه علمی ما باشد. مباحث کوانتوم نیز سالها قبل از سوی چهرههای برجسته فیزیک شکل گرفته و امروز جامعه علمی جهان از کوانتیک و از هوش مصنوعی عبور کرده است؛ یعنی هوش مصنوعی شاید اکنون حرف جدیدی برای جامعه علمی دنیا نداشته باشد.
وی با تأکید بر اینکه با این حال یافتن یک زبان مشترک بین فیزیک و هوش مصنوعی همچنان میتواند رویکردی تازه در علم ایجاد کند، بیان کرد: باید به این نکته بپردازیم که آیا رویکردهای مبتنی بر هوش مصنوعی زمانی که در فضای اینترنت مطرح میشوند ارزشمندند یا زمانی که برای ما معنا را تداعی میکنند. چالش اصلی در این مسیرگذار دادهها، نویز و تعمیمپذیری سیستماتیک است.
ستایشی با بیان اینکه مسیر امروز ما از مبانی ریاضی و فیزیک آغاز میشود و به قلمرو هوش و فیزیک مدرن ورود میکند، اظهار کرد: ارائه یک نقشه راه ملی میتواند پرسشهای مربوط به آینده همگرایی هوش مصنوعی و کوانتوم را وارد عرصه اجرایی کند.
وی با اشاره به اینکه هدف، مرور این مسیر و نگاه به آینده کارکرد مشترک این دو حوزه است، افزود: باید تلاش کنیم هوش مصنوعی در یک قالب واقعی وارد کوانتوم شود؛ یعنی بتواند به لحاظ ساختاری و بر اساس قابلیت مشاهدهپذیری روی هندسه کوانتومی مشتقشده از فیزیک ایفای نقش کند. نقشه راه باید بتواند ارتباط منطقی میان این دو حوزه را بسازد و در صورتی که برتری کوانتومی مفید تشخیص داده شود و ورود به فضای اینترپین تجویز گردد، سازگاری زمانی میان تمام مولفههایی که در حوزه کوانتوم در اشتراک هستند باید فراهم شود.
استاد دانشگاه صنعتی امیرکبیر با تأکید بر اینکه ایجاد سازگاری ساختاری برای دستیابی به برتری کوانتومی، هنگام کار در فضای اینترپین و با هندسه مورد نیاز برای عملیات، بسیار دشوار است، تصریح کرد: اگر نتوانیم دادهها را با یک نگاشت از فضای رخداد به فضای کوانتومی منتقل کنیم و نگاشتی از بیت داشته باشیم، با ناسازگاری ساختاری مواجه میشویم و تمام دستاوردها از بین میرود؛ این ناهمخوانی هندسی هم سرعت را زیر سوال میبرد و هم برتریهای تدوینی مورد انتظار را مخدوش میکند.
وی گزاره بعدی را رفع جامع گلوگاهها در رسیدن ایدههای یادگیری به مرحله کاربردی در حوزه کوانتومی عنوان کرد و گفت: در بارگزاری دادهها، نویز و دکورنس با مشکل مواجه میشویم و اگر هر یک از این موارد در فرآیند کوپلینگ یا تجویز میان دو حوزه دچار اختلال شود، ناچار به رفع آن هستیم. در چنین شرایطی باید در یک فضای سهبعدی، الگوریتمهای کوانتومی را به الگوریتمهای هوشمند پایدار تبدیل کرد.
ستایشی در ادامه به رویکرد ملی در مقیاس راهبردی در شرایط پایداری اشاره کرد و گفت: تولید علم زمانی اثرگذار است که بتواند وارد حوزه تولید ثروت شود، در غیر این صورت پیامدهای منفی آن به بدنه ساختاری کشور منتقل میشود. این پیامدها بر نیروی انسانی، زیرساخت، سیاستگذاری هوشمند و اخلاق علمی تاثیر میگذارد و لازم است الزامات اجرایی و سلسلهمراتب در فرآیند پیادهسازی رعایت شود. سیاستگذاری علمی باید یکپارچه باشد تا کشور در حوزه هوش مصنوعی کوانتومی دچار همان مشکلات قبلی هوش مصنوعی نشود.
وی ورود ایران به حوزه هوش مصنوعی را تجربهای ناموفق دانست و تصریح کرد: شکل کنونی استفاده از هوش مصنوعی در کشور به جای کمک به مردم آسیب زده است. استفاده از هوش مصنوعی ساخته غرب علاوه بر ایجاد اعتیاد، باعث از بین رفتن خلاقیت شده است. این درحالی است که عمر این نوع هوش مصنوعی در دنیا به پایان رسیده است.
استاد دانشگاه صنعتی امیرکبیر با اشاره به اینکه ورود به هوش مصنوعی کوانتومی نیازمند درک درست از مبانی کوانتوم است، افزود: برخی مراکز ادعای انجام محاسبات کوانتومی هوشمند دارند، اما اگر نتوانند مبانی کار خود را بهصورت بنیادی توضیح دهند و تناقضهای آن را رفع کنند، گرفتار خطایی میشوند که گریز از آن ممکن نیست. آموزش همزمان ریاضی کوانتومی، یادگیری ماشین و فلسفه علم در دوره کارشناسی باید در دستورکار قرار گیرد و دانشگاههای منتخب باید از مسیر کسانی که در حوزه مدل کوانتومی کار میکنند، فعال شوند به نحوی که وقتی که این مهره وارد محور بهرهبرداری شد، مجبور به زانو زدن در مقابل آن نباشند.
وی بر ضرورت ایجاد زیرساخت و زنجیره فناوری تأکید و بیان کرد: در این حوزه نمیتوان آن را به یک دستگاه محدود کرد و کشور باید به سمت ایجاد یک معماری سختافزاری ملی حرکت کند. همراهی این معماری با یک بستر نرمافزاری همفاز ضروری است و شبکه دادهای کوانتومی ملی باید جزء اهداف اصلی باشد. آموزش و گسترش این دانش باید به گونهای انجام شود که جامعه به دلیل ناآگاهی دچار ضعف نشود. هوش مصنوعی کوانتومی باید همچون یک سیستم زنده دیده شود؛ سیستمی که در یک فرآیند غیرخطی و تنیده، با تکیه بر قابلیتهایی که در اختیار دارد قادر باشد به همه نیازهایی که در انواع شبیهسازیها مطرح میشود، پاسخ بدهد.
ستایشی با اشاره به ابزارهای اجرایی مورد نیاز، تشریح کرد: کشور باید دارای شورای عالی هماهنگی برای مطالعات هوش مصنوعی کوانتومی باشد. ایجاد محیط آزمایش ملی و تدوین شاخص ملی حکمرانی از نیازهای جدی است و نبود این شاخصها باعث شده ایران زمانی وارد حوزه هوش مصنوعی شود که جهان در حال عبور از آن است. ایجاد سازمان و ستادهای تخصصی برای ساماندهی این حوزه ضروری است و اگر مفاهیم بنیادی بهدرستی آموزش و تبیین نشود، جامعه ناچار به تسلیم در برابر آن خواهد شد.
وی چهار فاز تکاملی برای عصر پساهمگرایی برشمرد و ادامه داد: فاز نخست به تحول ویژگیهای کلیدی، مکانیزمهای دسترسی و حل رابطه میان مشاهدهگر و موضوع مشاهده مربوط میشود. ورود به سامانههای خودتکوین مستلزم عبور از مراحل برداشت داده، حذف مرز میان طراحی و طراح و حفظ پویایی سامانه است.
وی افزود: اگر سیاستگذارانی که باید درباره هوش مصنوعی تصمیم بگیرند خود وابسته به ابزارهایی مانند چتجیپیتی باشند، امکان تصمیم درست وجود نخواهد داشت. فردی که شناخت کافی از این حوزه ندارد نباید چارچوبهای قانونی و اخلاقی آن را تعیین کند و نباید اجازه داد ضعف زیرساختی کشور بهانهای برای تحمیل هزینههای غیرواقعی شود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه زیرساخت واقعی زمانی حاصل میشود که کشور بتواند بر پایه سختافزار مناسب و با اتکا به نیازهای بومی کار کند، نه با دادههایی که دیگران تولید کردهاند، تشریح کرد: استفاده از مدلهایی مانند چتجیپیتی نمیتواند نتایج مورد انتظار کشور را تأمین کند، زیرا این مدلها بر اساس دادههای غرب آموزش دیدهاند و زندگی و خواستهای ما متفاوت است.
برتریهای کوانتومی یکی از ابزارهای مهم در امور محاسباتی است
وی با اشاره به پیوند میان کوانتوم، آگاهی و اخلاق اظهار کرد: آینده این حوزه نیازمند معرفی رویکردهای جدید است. برتریهای کوانتومی یکی از ابزارهای مهم در امور محاسباتی است و به موازات آن باید بلوغ انسانی و حکمرانی اخلاقی تقویت شود تا این سامانهها در مسیر درست به کار گرفته شوند. ساختار جهانی غرب با نیازها و سبک زندگی ایران سازگار نیست و نباید کشور را در چارچوب دادههای آن قرار داد.
ستایشی دانش را پدیدهای زنده توصیف کرد و گفت: دانش ناظر بر صرف بستری که از آن استفاده میکنیم نیست؛ خود بالذات یک موقعیت است. برای اینکه به این پارادایم دست پیدا کنید، توسعه میانرشتهای، نهادینهسازی اخلاق و ایجاد آزمایشگاههای اخلاقمدار از الزامات ورود به این پارادایم است. نباید اجازه داد جامعه دوباره در برابر فناوری، به دلیل ناآگاهی، فریب بخورد.
وی جهان پساکلاسیک را جهانی مبتنی بر آگاهی دانست و تصریح کرد: در این جهان میتوان برای خروج از بنبستهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی راهحل ارائه کرد. کشور نیازمند مرکزی متمرکز برای کنترل و نظارت بر مطالعات هوش مصنوعی کوانتومی است تا این پژوهشها بتوانند به نتیجه عملی برسند. تولید مقاله ارزشمند است، اما نمیتواند آیندهای بسازد که این فناوری را وارد زندگی مردم کند.
انتهای پیام










