آب؛ آغاز توسعه پایدار

 فشار فزاینده بر رودخانه‌ها، سفره‌های آب و اکوسیستم‌ها نشان می‌دهد الگوی فعلی مدیریت آب پاسخگوی شرایط نیست. هم‌زمان، نهادهای رسمی از جمله وزارت نیرو هشدار داده‌اند که پوشش برفی کشور به پایین‌ترین حد دو دهه اخیر رسیده و حجم آب تجدیدپذیر از حدود ۱۳۰ به کمتر از ۹۰‌میلیارد مترمکعب کاهش یافته است؛ موضوعی که دولت را به صدور دستور «آماده‌باش شرایط سخت آبی» واداشته است. این داده‌ها تصویری نگران‌کننده از آینده آب کشور ترسیم می‌کنند.

بااین‌حال، همین بحران می‌تواند نقطه آغاز اصلاحاتی باشد که بهره‌وری، عدالت توزیعی و تاب‌آوری را در مرکز حکمرانی آب قرار دهد. این مقاله با تکیه بر داده‌های اقلیمی و مدیریتی، ابعاد وضعیت موجود و نقش سیاستگذاری، جامعه و فناوری را در عبور از این شرایط بررسی می‌کند. پیام روشن است: آینده توسعه پایدار ایران وابسته به تصمیم‌هایی است که امروز درباره آب گرفته می‌شود.

تحلیل وضع موجود

شواهد نشان می‌دهد که بسیاری از منابع سطحی و زیرزمینی ایران مدت‌هاست تحت فشار کم‌سابقه قرار گرفته‌اند. رودخانه‌هایی چون زاینده‌رود، کارون و کرخه و حتی سرچشمه‌های آنها که زمانی نقشی اساسی در تامین آب کشاورزی، صنعت و شرب داشتند، امروز با کاهش جدی آورد و دوره‌های طولانی خشکی مواجه‌اند. در منابع زیرزمینی نیز بیش از ۳۰۰ دشت کشور با افت مستمر ذخایر روبه‌رو هستند و پدیده فرونشست در استان‌هایی مانند اصفهان، تهران، یزد و کرمان به مرحله «فوق بحرانی» رسیده است. این مجموع تحولات نشان می‌دهد که بحران آب در ایران صرفا یک بحران موضعی نیست، بلکه مساله‌ای ساختاری است که امنیت زیست‌محیطی، شهری و کشاورزی کشور را تهدید می‌کند. در کنار نقش تغییرات اقلیمی، ضعف در حکمرانی آب، ساختار چندپاره مدیریتی و نبود هماهنگی میان بخش‌های آب، انرژی، کشاورزی و محیط‌زیست در تشدید این وضعیت موثر بوده‌اند. نمونه‌های روشن این وضعیت شامل خشکی زاینده‌رود و تعارضات اجتماعی در اصفهان، افت ۲۰ تا ۵۰متری سفره‌های زیرزمینی در کرمان و وابستگی کامل سیستان‌ و بلوچستان به آورد هیرمند است. این موارد نشان می‌دهد که مدیریت آب در ایران بدون رویکرد یکپارچه، حوضه‌محور و بلندمدت امکان اصلاح ندارد.

پیوند بحران آب با توسعه پایدار

بحران آب ایران به‌طور مستقیم با چندین هدف توسعه پایدار مرتبط است، به‌ویژه SDG۶ (آب پاک و بهداشت)، SDG۱۱ (شهرها و جوامع پایدار) و SDG۱۳ (اقدام اقلیمی)؛ گزارش‌های UN-Water ۲۰۲۴ و WWDR ۲۰۲۴ نشان می‌دهند کشورهایی که با کاهش بارش و افت منابع زیرزمینی مواجه‌اند، فاصله بیشتری با تحقق SDG۶ دارند. در ایران نیز فشار بر منابع سطحی و زیرزمینی، تاب‌آوری شهری، خدمات بهداشتی و کیفیت محیط‌زیست را تضعیف کرده است. علاوه بر این، طبق «گزارش جهانی منابع آب ۲۰۲۴» سازمان جهانی هواشناسی (WMO)، ایران در دسته کشورهایی با تنش آبی بسیار بالا قرار داشته و نیازمند تصمیم‌های فوری و ساختاری است. ارتباط بحران آب با توسعه شهری، امنیت غذایی و تغییرات اقلیمی نیز بسیار عمیق است. افزایش دمای ایران که طبق ششمین گزارش ارزیابی هیات بین‌دولتی تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد، حدود ۱.۵ تا ۲ برابر میانگین جهانی بوده، موجب افزایش تبخیر و وقوع خشکسالی‌های شدیدتر شده است.

این شرایط در استان‌های اصفهان، کرمان و مشهد به فرونشست، ناپایداری شبکه و مهاجرت روستایی منجر شده است؛ روندی که گزارش برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد در سال ۲۰۲۳ آن را از تهدیدهای اصلی پایداری شهری می‌داند. کاهش ورودی تالاب‌هایی مانند گاوخونی و‌ هامون نیز تحقق SDG۱۵ (حیات در خشکی) را با چالش مواجه کرده است.

از نگاه کلان، مدل پیوند آب - انرژی - غذا نشان می‌دهد که بحران آب ایران یک مساله صرفا محیط‌زیستی نیست و سه نظام حیاتی کشور را به‌طور هم‌زمان درگیر کرده است. طبق گزارش FAO کشاورزی حدود ۸۸درصد مصرف آب را به خود اختصاص داده است، همچنین نیروگاه‌های حرارتی به آب وابسته‌اند و هرگونه اختلال در یکی از این سه بخش، دو بخش دیگر را نیز به خطر می‌اندازد. گزارش‌های بانک جهانی (WICER ۲۰۲۴) و مجمع جهانی اقتصاد (Water Futures ۲۰۲۵) تاکید می‌کنند که یکپارچه‌سازی سیاست‌های آب، انرژی و غذا شرط اصلی عبور از تنش‌های آبی است. تجربه کشورهایی مانند اسپانیا و استرالیا نیز نشان می‌دهد که داده‌محوری، مشارکت عمومی و نوآوری فناورانه، سه رکن اساسی مدیریت پایدار آب هستند.

راهکارها و سیاست‌های پیشنهادی

بحران آب در ایران، از کاهش منابع زیرزمینی تا تخریب اکوسیستم‌ها، نیازمند یک رویکرد چندبعدی، هماهنگ و پیش‌نگر است. شواهد بین‌المللی نشان می‌دهد کشورهایی که موفق به عبور از تنش آبی شده‌اند، ابتدا ساختار حکمرانی و نظام پایش خود را اصلاح کرده‌اند. بر همین اساس، راهکارهای پیشنهادی زیر بر تحول حکمرانی آب و حرکت از مدیریت واکنشی به مدیریت پایدار و داده‌محور تاکید دارد:

الف) حکمرانی و سیاستگذاری: ایجاد نهاد یکپارچه مدیریت حوضه آبریز، اجرای تعرفه‌گذاری عادلانه و پلکانی، شفافیت داده‌ها و پایش مستمر منابع و توقف توسعه کشت‌های آب‌بر در مناطق خشک

ب) فناوری و نوآوری: توسعه آب‌شیرین‌کن‌های مبتنی بر انرژی تجدیدپذیر، سامانه‌های هوشمند آبیاری، نشت‌یابی دیجیتال و کاهش هدررفت و بازچرخانی آب خاکستری در ساختمان و صنعت

ج) فرهنگی - اجتماعی: آموزش مصرف بهینه آب، کمپین‌های آگاهی‌بخشی، مشارکت مردمی در پایش و گزارش‌دهی

د) ساختمان‌های سبز و معماری پایدار: جمع‌آوری آب باران، طراحی ساختمان‌های Zero Water، مدل‌سازی مصرف و بهینه‌سازی الگوی مصرف

آخرین ارزیابی بنیاد آب جهانی (Global Water Partnership) از وضعیت ایران

بر اساس تازه‌ترین پروفایل منتشرشده توسط بنیاد آب جهانی  (Global Water Partnership) در سال ۲۰۲۵، ایران در شاخص مدیریت یکپارچه منابع آب یا (Integrated Water Resources Management(IWRM که بخشی از هدف توسعه پایدار شماره ۶ سازمان ملل است، امتیاز ۴۰از ۱۰۰ را به دست آورده است؛ رقمی که ایران را در سطح «متوسط رو به پایین» قرار می‌دهد و نشان می‌دهد که با وجود قوانین و ساختارهای مرتبط با آب، کارآمدی و انسجام لازم در نظام حکمرانی آب شکل نگرفته است. این ارزیابی بیان می‌کند که چهار بُعد اصلی مدیریت آب در ایران -محیط نهادی، ساختار و مشارکت سازمانی، ابزارهای مدیریتی و تامین مالی - همگی نیازمند بازنگری جدی هستند. 

نبود هماهنگی میان نهادهای متولی، محدودیت دسترسی عمومی به داده‌های دقیق منابع آب، ضعف مدل‌های تامین مالی پایدار و سهم بسیار بالای وابستگی به بودجه دولتی از جمله چالش‌هایی است که GWP برای ایران برشمرده است. نکته قابل‌توجه آن‌که این نهاد تاکنون گزارش تحلیلی مستقل و مفصلی درباره ایران منتشر نکرده و تنها خروجی رسمی موجود همان «پروفایل کشوری» است؛ موضوعی که اهمیت پرداختن به مدیریت پایدار آب و تولید دانش بومی در این حوزه را دوچندان می‌کند.  این ارزیابی به‌روشنی نشان می‌دهد که ایران برای عبور از تنش آبی کنونی، به حکمرانی یکپارچه، داده‌محور و مشارکتی نیاز دارد؛ رویکردی که سنگ‌بنای عبور از بحران و حرکت به سمت توسعه پایدار به شمار می‌رود. تدوین «سند ملی توسعه پایدار آبی» می‌تواند نقشه راه منسجمی برای سیاستگذاری، سرمایه‌گذاری و اقدام جمعی ایجاد کند. تجربه‌های جهانی نشان می‌دهد که ایران - حتی با اقلیم خشک - می‌تواند با اصلاح ساختارها، بهره‌گیری از فناوری‌های نوین و فرهنگ‌سازی اجتماعی، این تهدید را به فرصتی برای توسعه پایدار تبدیل کند.

توسعه پایدار در ایران، از آب آغاز می‌شود؛ اگر امروز تصمیم بگیریم.

* محقق و پژوهشگر توسعه پایدار و انرژی‌های پاک

این مطلب برایم مفید است 0 نفر این مطلب را پسندیده اند