شوت سه دلیل اصلی برای مخالفت خود برمیشمارد: «نخست اینکه حذف بخشهای اصلی یک کتاب، دایره واژگان کودک را محدود میکند و فرصت آشنایی با زبان غنیتر را از او میگیرد.» او به نقل از اس. دی. اسمیت، نویسنده مجموعه Green Ember، تاکید میکند که باید «برای بچهها توضیح داد، نه اینکه متن را تنزل داد». به باور او، واژگان قوی تخیل را گسترش میدهند و ظرفیت درک را بالا میبرند.
دلیل دوم شوت این است که کتابهای خلاصهشده خواندن را به یک «کار اداری» تبدیل میکنند؛ اینکه کودک فقط بتواند بگوید کتابی را خوانده است، بدون آنکه تجربه واقعی داستان را درک کند. او مینویسد اگر کودکی هنوز برای یک کتاب دشوار آماده نیست، باید صبر کرد نه اینکه نسخه تقلیلیافتهای به دستش داد.
شوت کوتاهکردن آثاری را که در اصل برای کودکان نوشته شدهاند از «تام سایر» تا «هایدی» کاملا بیمعنی میداند. به باور او، چنین کارهایی هم زبانی سادهتر عرضه میکنند و هم کودک را از تجربه کامل و اصیل داستان محروم میسازند. او در پایان تاکید میکند کودکان باید نسخه کامل داستانها را در زمان مناسب و متناسب با توانایی خود بخوانند، یا اینکه خانواده آنها را با صدای بلند برایشان بخواند. نسخههای خلاصهشده از کلاسیکهای بزرگ مثل «کنت مونتکریستو» یا «آخرین موهیکان»، از نظر او چیزی جز سایهای از اثر اصلی نیستند. شوت توصیه میکند والدین و معلمان این بخش از کتابخانه را کنار بگذارند و به کودکان فرصت دهند تا از لذت تمامعیار ادبیات بهرهمند شوند.









