تقریظهای آیتالله خامنهای و تقویت حافظه تاریخی ایرانیان
به مناسبت رونمایی از سه تقریظ جدید حضرت آیتالله خامنهای، «خط رهبری» در گزارشی تحلیلی به اثرات این تقریظها در رونقبخشی ادبیات دفاع مقدس و تقویت ابعاد هویتی ملت ایران پرداخته است.
خلاصه خبر
تقریظهای آیتالله خامنهای و تقویت حافظه تاریخی ایرانیان
به مناسبت رونمایی از سه تقریظ جدید حضرت آیتالله خامنهای، «خط رهبری» در گزارشی تحلیلی به اثرات این تقریظها در رونقبخشی ادبیات دفاع مقدس و تقویت ابعاد هویتی ملت ایران پرداخته است.
از ستایش مکتوب تا جریانسازی فرهنگی
فارس - خط رهبری: در یک صبح پاییزی هنگامی که نسخه تازهچاپشده خانوم ماه همراه با تقریظ رهبر معظم انقلاب بر روی میز تحریریهها جا گرفت، جملهای در نخستین صفحهاش برق زد و آرامآرام موجی تازه در فضای فرهنگی ایجاد کرد: «این کتاب یکسره عشق و ایمان است. نگارنده تا توانسته با ادبیات شیوا و سلیقهی رنگین خود، از این عشق و ایمان پرده برداری کرده است. ولی هرچه گویم عشق را شرح و بیان / چون به عشق آیم خجل باشم از آن.» چند سطر کوتاه اما لبریز از معنا؛ امضایی از آذر ۱۴۰۱، در کنار تقریظ دو کتابِ «تب ناتمام» و «همسفر آتش و برف»، که بار دیگر نگاهها را متوجه یکی از پرنفوذترین جریانهای فرهنگی امروز ایران کرد: تقریظهای رهبر انقلاب بر آثار دفاع مقدس.
تقریظ در لغت، به تعبیر دهخدا، «ستودن مکتوب کسی» است؛ یادداشتی که صاحبنامی در ستایش یک اثر مینویسد، اعتباری بر کتاب مینهد و چراغی برای خواننده روشن میکند. در روزگار ما تقریظنویس کسی است که اشتهار و جایگاه فکریاش وزنی بیش از هر مقدمه رسمی برای معرفی یک کتاب دارد.
سنت تقریظنویسی در شکل امروزی آن از اواخر دهه شصت، با قلم رهبر انقلاب جان تازهای گرفت. ایشان که سالها پیش از انقلاب بهعنوان چهرهای ادیب، کتابخوان و نکتهنویس شناخته میشدند، از جوانی عادت داشتند حاشیۀ کتابها را با تاریخ مطالعه، نکات و برداشتهای شخصی پُر کنند: «بنده کتابهایى که میخوانم، پشت آن معمولاً یادداشتى، تقریظى مینویسم. یک چیزى به ذهنم آمده، یادداشت میکنم پشت آن.» ۱۳۷۰/۰۴/۲۵ همین علاقه و انس دیرینه با کتاب بود که بعدها به یکی از مهمترین جریانهای فرهنگی پس از انقلاب تبدیل شد.
اعتماد و دیدهشدن: اثر تقریظ رهبر انقلاب بر آثار ادبی
وقتی مراسم رونمایی از یک کتاب دفاع مقدس برگزار میشود، معمولاً نگاهها به سمت میز سادهای جلب میشود که روی آن یک قاب شیشهای قرار دارد؛ قابی که درونش چند خط دستنویس رهبر انقلاب دیده میشود. آن چند خط برای بسیاری از مخاطبان فقط یک یادداشت نیست؛ جریانی است که توانسته مسیر ادبیات دفاع مقدس را دگرگون کند و به آن عمق، هویت و مخاطب تازه ببخشد. سالها گذشته و نسلهایی آمده و رفتهاند، اما تقریظها آرام و بیصدا، فرهنگ روایت جنگ را از یک مجموعه کتاب محدود به پدیدهای ملی و بازتابیافته در وجدان عمومی جامعه تبدیل کردهاند. در دل هر کتابی که تقریظ گرفته، یک قصه انسانی جریان دارد؛ اما انتشار آن تقریظ سبب شده این قصهها از محدوده روایتهای شخصی بیرون بیایند و وارد حافظه مشترک ملت شوند.
بسیاری از این کتابها پیش از تقریظ، فقط در دایره محدود مخاطبان خاص شناخته میشدند؛ اما وقتی تقریظ منتشر شد، ناگهان نام کتاب در تیتر خبرها نشست، صفهای طولانی برای خرید نسخه جدید شکل گرفت و نویسندگانی که شاید گمنام و بیصدا بودند، به چهرههایی اثرگذار در عرصه ادبیات تبدیل شدند. این اتفاق نه تنها به دیدهشدن آثار، بلکه به باز شدن دریچهای تازه برای چرخه نشر کمک کرده است؛ چرخهای که سالها با رکود، کمتیراژی و بیمیلی مخاطب دستوپنجه نرم میکرد.
تقریظها فراتر از دیدهشدن، نوعی اعتماد به روایتها ایجاد کردهاند. در زمانهای که روایتهای تاریخی گاه دچار تحریف میشوند و برخی قلمها آگاهانه یا ناآگاهانه از مسیر حقیقت فاصله میگیرند، مردم نیاز دارند بدانند کدام روایتها اصیل، درست و بیکموکاستاند. اینکه رهبر انقلاب کتابی را کامل مطالعه کردهاند و درباره آن با دقت و ظرافت چند خط نوشتهاند، در ذهن مخاطب نوعی اطمینان ایجاد میکند. خواننده احساس میکند وارد جهانی میشود که پیشتر محک خورده و ارزش واقعیاش شناخته شده است. همین اعتماد باعث شده نسل جوان که دیگر صدای آژیرهای قرمز و دود باروت را تجربه نکرده، با امنیت خاطر بیشتری سراغ این کتابها برود و روایتها را نه بهعنوان گذشتهای دور بلکه بهعنوان بخشی زنده از هویت امروز خود ببیند.
تقریظ، صدای روایتهای گمنام جنگ
اما ارزش تقریظها فقط در تقویت اطمینان عمومی نیست. برخی از مهمترین روایات جنگ، روایتهایی بودهاند که در سکوت مانده یا بهخاطر گمنامی راویان هیچگاه در مرکز توجه قرار نگرفتهاند. بسیاری از کتابهایی که مورد تقریظ قرار گرفتهاند، روایتهایی از پشتصحنه جنگاند: مادرانی که سالها چشمبهراه بازگشت فرزند بودند، امدادگرانی که آرامش را از دل آوار بیرون میکشیدند، خانوادههایی که جنگ را از پنجره خانهای ویرانشده زندگی کردند، یا جانبازانی که سالها خاموش ماندند تا مبادا روایتشان رنجی تازه بر دلها بگذارد. تقریظها این سکوتها را شکستند و به صداهایی که سالها شنیده نشده بودند، امکان دیدهشدن دادند. از دل همین توجه، حوزه ادبیات دفاع مقدس نیز از تکصدایی خارج شد.
پیشتر روایتها محدود به محورهای رسمی و شناختهشده بود، اما امروز بهواسطه تقریظها، طیف گستردهای از موضوعات در کانون توجه قرار گرفته است. از زندگی اسرای جنگ تا نقش زنان در مقاومت، از روایت رزمندگان گمنام تا تجربه نوجوانان رزمنده، از زندگی مردم شهرهای بمبارانشده تا خاطرات مدافعان حرم. این تنوع، نفس تازهای به ادبیات مقاومت داد و نشان داد جنگ فقط در خط مقدم خلاصه نمیشود؛ بلکه در دل خانوادهها، بیمارستانها، شهرها و حتی قلب انسانهایی جریان داشته که شاید هرگز پایشان به جبهه نرسیده بود.
انگیزهبخشی در چند خط
هر بار که یک تقریظ منتشر میشود، نویسنده آن کتاب احساس میکند که روایتش شنیده شده، ارزش یافته و جای خود را میان مخاطبان پیدا کرده است. برای بسیاری از این افراد، تقریظ فقط یک تشویق نیست؛ نوعی نیروی معنوی است که آنها را مطمئن میکند روایتشان مهم است و باید ادامه پیدا کند. این احساس، موجی از انگیزه را در دل نویسندگان ایجاد کرده و باعث شده افراد بیشتری سراغ روایتگری بروند. بسیاری از کتابهایی که امروز در حوزه ادبیات دفاع مقدس میخوانیم، نتیجه همین انگیزه است. تقریظها برای سیاستگذاری فرهنگی نیز معنایی تازه آفریدهاند؛ اما نه از جنس دستور و ابلاغیه.
آنها با لحنی آرام با اشارههایی کوتاه و ظریف، مسیر آینده ادبیات را نشان میدهند. وقتی در تقریظی به اهمیت نقش زنان در دفاع مقدس، روایتهای کمتر شنیدهشده، ضرورت ثبت خاطرات یا عمق معنوی بعضی روایتها اشاره میشود، همین چند جمله کافی است تا موجی در فضای فرهنگی کشور شکل بگیرد. ناشران به دنبال آثار مشابه میروند، پژوهشگران روی موضوعات مغفولمانده کار میکنند، نویسندگان دست به قلم میشوند و رسانهها توجه بیشتری نشان میدهند. این هدایت آرام، یکی از مؤثرترین شیوههای جریانسازی فرهنگی در سالهای اخیر بوده است.
جرقهای برای کتابخوانی و تقویتِ حافظه تاریخی ملت
در کنار همه اینها، تقریظها کتابخوانی را در جامعه تقویت کردهاند. تجربه نمایشگاههای کتاب و فروشگاههای نشر نشان میدهد که خانوادهها برای خرید کتابهای دارای تقریظ اشتیاق ویژه دارند. نوجوانان با دیدن همان چند خط دستنویس در صفحه اول، با انگیزه بیشتری وارد کتاب میشوند. این پدیده باعث شده افراد زیادی که شاید هیچگاه به ادبیات جنگ علاقه نداشتند، وارد دنیای کتاب شوند و کمکم به مطالعه انس بگیرند. سهم تقریظها در افزایش سرانه مطالعه را نمیتوان نادیده گرفت؛ زیرا این تقریظها ادبیات دفاع مقدس را از حوزهای تخصصی و محدود به تجربهای عمومی، خانوادگی و قابل لمس میان مردم تبدیل کردهاند.
اما شاید مهمترین نقش تقریظها چیزی فراتر از همه اینها باشد: کمک به تثبیت حافظه تاریخی ملت ایران. جنگ هشت ساله تحمیلی فقط یک رویداد سیاسی ـ نظامی نبود؛ تجربهای عمیق و چندلایه بود که سرنوشت مردم، فرهنگ کشور و ساختار جامعه را برای همیشه تغییر داد. اگر روایتهای جنگ در سینهها بماند و ثبت نشود، اگر خاطرات رزمندگان خاموش بماند، اگر تجربه مادران و پدران شهدا در کتابها نیاید، نسلهای آینده با فقر تاریخی و گسست فرهنگی مواجه خواهند شد. تقریظها به این روند شتاب و عُمق بخشیدهاند. آنها موجب شدهاند روایتها ثبت شوند، خاطرات از گمنامی نجات یابند و تاریخ شفاهی جنگ، سطر به سطر در حافظه جمعی ملت حک شود.
چراغ راه ادبیات مقاومت
تقریظها فقط مجموعهای از جملات کوتاه نیستند؛ نوعی نقشه فرهنگیاند. نقشهای که مسیر ادبیات مقاومت را مشخص میکند. آنها نشان میدهند کدام روایتها باید شنیده شوند، کدام زخمها باید التیام یابند، کدام صداها نباید در سکوت بمانند و کدام بخشهای تاریخ نیازمند بازخوانیاند. در این میان، هر کتابی که تقریظ گرفته، نه تنها یک اثر ادبی بلکه یک قطعه از پازل حافظه تاریخی ایران است؛ پازلی که هرچه کاملتر شود، نسلهای آینده تصویری روشنتر از گذشته خواهند داشت. امروز اگر در هر گوشه کشور کتابخانهای را ورق بزنیم، کتابهایی را میبینیم که با تقریظ رهبر انقلاب جان تازه گرفتهاند؛ کتابهایی که توانستهاند فاصله میان نسلها را پر کنند، اشک و لبخند را در دل مخاطبان برانگیزند، روایتهایی را از فراموشی نجات دهند و هویت فرهنگی ما را عمق ببخشند.
این آثار نشان میدهند که تقریظها فقط یک سنت فرهنگی نیستند؛ سرمایهایاند برای آینده، چراغی برای مسیر روایتگری و پلی میان گذشتهای پرحادثه و آیندهای که برای فهمیدن امروز، نیازمند شنیدن صدای آن سالهاست. در این میان، باید پذیرفت که ادبیات دفاع مقدس تنها ثبت وقایع نیست؛ روایت جانهایی است که با ایمان زیستند و با اخلاص ایستادند. بنابراین تأیید رهبر انقلاب بر چنین آثاری چیزی بیش از آنکه صرفا تحسین ادبی است؛ مُهری معنوی است که به کتاب جان دوباره میدهد و به نویسنده انگیزه ادامه مسیر میبخشد. تاکنون بیش از 70 تقریظ بر کتابهای مختلف نوشته شده که هرکدام چراغی بر گوشهای از تاریخ مقاومتاند؛ از خرمشهر و دوکوهه تا سوریه و مدافعان حرم، از روایتهای مادران شهدا تا یادداشتهای رزمندگان گمنام.
ارزش واقعی این تقریظها در آن است که روایتسازند، کتابسازند و آیندهساز. آنها صرفاً چند سطر تمجید نیستند بلکه نقشه راهی برای حفظ ادبیات مقاومت و انتقال آن به نسلهای آیندهاند. امروز نیز با انتشار تقریظهای تازه، جامعه فرهنگی ایران دوباره میداند که این یادداشتها نه پایان یک مسیر، بلکه دعوتی به ادامه روایتهایی هستند که هنوز ناتمام ماندهاند.#خط_رهبری #تقریظ #حافظه_تاریخی #ادبیات_مقاومت
19:39 - 28 آبان 1404
نظرات کاربران









