آنگونه که والاستریت ژورنال نوشته است، انتخابات همواره بازتاب تحولات فناوری بوده است؛ از دوران روزنامهها و سفرهای انتخاباتی تئودور روزولت با قطار گرفته تا سخنرانیهای رادیویی، فیلمهای خبری و مناظره تاریخی نیکسون و کندی در سال ۱۹۶۰. مناظرهای که نیکسون بعدها درباره آن گفت: «شرمآور است که یک نفر مجبور میشود برای انتخاب شدن از چنین ابزارهایی استفاده کند.»
مناظرهها هنوز نقش دارند، اما امروز این تکجملههای بُرنده و لحظههای طعنهآمیزند که در یوتیوب دستبهدست میشوند و فضا را تغییر میدهند. ممدانی نیز با موجی از ویدئوهای وایرال سراغ رایدهندگان رفت.
کارزارهای انتخاباتی همیشه پلهپله پیش میروند؛ داوطلبها همچنان در خانهها را میزنند، بروشور پخش میکنند، تابلوهای تبلیغاتی در حیاطها زیاد میشود و آگهیهای تلویزیونی بالا میرود. اما این فناوریهای تازهاند که نتیجه را میچرخانند. وقتی گاوین نیوسام، فرماندار کالیفرنیا، برای تبلیغ طرح بازترسیم حوزههای انتخاباتیاش به تلویزیون میرفت همزمان دست به دامن نویسندگان ساباستک، یوتیوبرهایی مثل برایان تایلر کوهن با ۴.۹میلیون دنبالکننده و البته ستاره تیکتاک، فرزلد با ۱۰۰میلیون لایک هم شد. نتیجه این ترکیب رای مثبت قاطع ۶۴ به ۳۶ درصد بود.
همزمان تلاشهایی برای بازآفرینی رسانههای سنتی نیز در جریان است. اما واقعیت این است که مخاطبان زیر ۵۰ سال بهسختی بیننده ثابت شبکههای تلویزیونی ملی هستند و بیشتر به کلیپهایی که روز بعد در فضای مجازی میچرخد مراجعه میکنند. در چنین شرایطی پرسش اصلی محل مصرف خبر است. طبق نظرسنجی مرکز پیو در سپتامبر تقریبا نیمی از جوانان ۱۸ تا ۲۹ سال بهطور منظم اخبار را در تیکتاک دنبال میکنند و در گروه ۳۰ تا ۴۹ سال نیز یکچهارم افراد همین عادت را دارند.
اما اینکه این دریافت خبر واقعا چقدر کامل و بیطرف است محل تردید است. پژوهش زیچنگ چنگ در دانشگاه آریزونا روی ۱۶میلیون ویدئوی تیکتاک از ۱۶۰ هزار حساب کاربری نشان میدهد کاربران عمدتا حسابهایی را دنبال میکنند که با باورهای سیاسیشان هماهنگ باشد. در این شرایط نگرانی درباره تبدیلشدن رسانههایی مثل سیانان یا فاکسنیوز به اتاق پژواک چندان معنای روشنی ندارد، زیرا شبکههای اجتماعی خود به شکل گستردهتری همین الگو را بازتولید میکنند.
البته نگرانکنندهتر هم خواهد شد. بهزودی بخش بزرگی از اخبار از مسیر هوش مصنوعی به دست مخاطبان میرسد. پژوهشی از اتحادیه رادیو و تلویزیون اروپا نشان میدهد پاسخهای خبری ابزارهای هوش مصنوعی مانند چتجیپیتی، کوپایلوت، جمنای و Perplexity مشکلات جدی دارند. ۴۵درصد پاسخها حداقل یک ایراد مهم داشتهاند؛ ایرادهایی مربوط به منبع، نبود زمینه، یا مخلوط کردن نظر و واقعیت. علاوه بر این ۲۰ درصد پاسخها شامل خطاهای اساسی دقت بودهاند.
اما نامزدهای انتخاباتی مجبورند همانجایی با رایدهندگان روبهرو شوند که آنها حضور دارند و برای نسل جوان فعلا آن جا تیکتاک است. البته این وضعیت همیشگی نخواهد بود و چشمانداز آنلاین با سرعتی تغییر میکند که حتی از تعویض لباسهای سابرینا کارپنتر در یک کنسرت هم سریعتر است.
اما پرسش اصلی این است که گام بعدی چیست، پاسخ نیازمند نگاهی آیندهنگرانه به رسانههاست؛ کاری نه ساده و نه قطعی. آیا نوبت چتباتهاست، عینکهای واقعیت افزوده، پادکستهای مصنوعی یا شاید نسخهای تازه از همان رسانههایی که امروز میشناسیم؟
بهنظر میرسد سرنخ اصلی از سرویس تازهای میآید که اوپنایآی در اواخر سپتامبر معرفی کرد است، یعنی چتجیپیتی پالس. این سرویس هر شب دادههای مربوط به حافظه، سابقه گفتوگو و بازخوردهای کاربر را ترکیب میکند تا بفهمد چه چیزهایی برای او مهمتر است. امکان اتصال ایمیل و تقویم گوگل نیز وجود دارد و احتمالا در آینده چتهای درون سازمانها و بسیاری دادههای دیگر هم به آن افزوده خواهد شد. در نهایت هر روز یک یادداشت کاملا شخصی شده درباره علایق و حوزههای مورد توجه کاربر ارسال میکند. اگر قرار باشد آینده را تصور کنیم شاید شعارش چنین باشد که تو را بهتر از خودت میشناسد.
چنین چیزی چشمانداز رسانه را دگرگون میکند. رسانهای شخصیسازیشده، نه یکسانسازی شده. در آینده چتباتها فقط به این بسنده نخواهند کرد که شما چه تماشا میکنید یا چه میخرید، بلکه تشخیص میدهند گرایشهای سیاسیتان چیست؛ لیبرالید یا محافظهکار، پیشرویید یا راستگرا، میانهرویید یا بیتفاوت. این سطح از شناخت ابزاری طلایی برای کمپینهایی است که میخواهند بودجه تبلیغاتیشان را هدفمند خرج کنند. تاثیرگذاری هیچوقت تا این اندازه آسان نبوده است.
در حال حاضر چتجیپیتی پالس فقط برای کاربران نسخه ۲۰۰دلاری پرو در دسترس است. بعید است در انتخابات میاندورهای سال آینده به جریان اصلی تبدیل شود، اما پیشبینی میشود تا نوامبر ۲۰۲۸ تمام سرویسهای هوش مصنوعی نسخهای مشابه پالس را شاید حتی بهصورت رایگان ارائه کنند.









