به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، نام مبارک حضرت زهرا(س) در طول تاریخ، همواره یکی از پربسامدترین و محبوبترین مفاهیم برای هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی بوده است؛ از خوشنویسی و کتیبهنگاری گرفته تا نقاشی و نگارگری. بسیاری از هنرمندان دینی معتقدند که نام ایشان، خود حامل نوعی قدسیت بصری است؛ بهگونهای که در سنت خوشنویسی اسلامی، ترکیببندیهای گوناگون از «فاطمه»، «زهرا» یا «امابیها» از زیباترین نمونههای خط دینی به شمار میآیند و همواره الهامبخش هنرمندان بودهاند.

بر اساس روایتهای تاریخی، فضای خانواده حضرت زهرا(س) با نوشتن، کتابت و زیباییشناسی خط آمیخته بود. گفته شده است حسنین(ع) از کودکی به خطاطی اشتغال داشتند و داوری درباره زیبایی و استواری خط آنان را پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) بر عهده داشتند. این نکته نشان میدهد که فرهنگ نوشتن و آراستگی کلام مکتوب، بخشی از تربیت خانوادگی آنان بوده است.

از سوی دیگر، منابع تاریخی به دستنوشتهای اشاره میکنند که امیرالمؤمنین(ع) پس از وداع با حضرت زهرا(س) در کنار بستر ایشان یافتند؛ سندی که بعدها بهعنوان وصیتنامه حضرت شناخته شد. این شواهد، حضور پررنگ عنصر «نوشتن» را در سیره حضرت و خاندانشان تأیید میکند؛ امری که امروز در هنرهای تجسمی با محوریت خط و متن، نمود گستردهای یافته است.

کارشناسان هنر دینی بر این باورند که پرداختن به زندگی و سیره حضرت زهرا(س) باید فراتر از سوگواریهای معمول ایام فاطمیه باشد. هنرهای تجسمی این ظرفیت را دارند که ارزشها و حقایق تاریخی را به زبانی تازه، قابل فهم و اثرگذار برای نسل نوجوان و جوان بازگو کنند. در فضایی که تصویر بر ذهن انسانها چیرگی دارد، تصویرسازی از مفاهیم فاطمی میتواند پیوندی عاطفی و معرفتی میان مخاطب و معارف اهل بیت(ع) شکل دهد؛ پیوندی که صرفاً با نقل تاریخی به دست نمیآید.

هنرمندان میگویند که «هنر مذهبی»، اگر با عمق معرفتی همراه باشد، توانایی آن را دارد که گذشته تاریخی را با زندگی امروز مردم گره بزند و مفاهیمی مانند ایثار، پاکی، شجاعت و مادری را به شیوهای ملموس و تأثیرگذار روایت کند.
هنرمندان فعال در حوزه نگارگری و نقاشی دینی، تلاش میکنند با بهرهگیری از رنگ، حرکت فیگور و فضای نمادین تابلوها، روح و شخصیت حضرت زهرا(س) را بازتاب دهند. به باور آنان، هنر تجسمی باید نه تنها روایتگر تاریخ، بلکه حامل تجربهای ایمانی باشد؛ تجربهای که در آن، بیننده بدون نیاز به ترسیم چهره معصوم، حضور ایشان را احساس کند.

در این میان، مجموعه «مهر و ماه» اثر علی بحرینی از جمله تجربههای شاخص هنر معاصر در بازنمایی زندگی و فضایل حضرت زهرا(س) است. این مجموعه شامل هشت تابلو درباره حضرت زهرا(س) و دوازده تابلو درباره امام علی(ع) است که با رویکردی تلفیقی از نگارگری ایرانی و بیانگری معاصر خلق شدهاند.
بحرینی درباره برخی آثار این مجموعه چنین میگوید: تابلوی «میلاد یاس» با پیچشهای نگارگری و ساختاری شاعرانه، تلاش میکند حضرت زهرا(س) را هم بهعنوان شخصیتی زمینی و هم تجلییافتهای آسمانی نشان دهد. در مقابل، تابلوی شهادت یکی از تلخترین و اثرگذارترین بخشهای مجموعه است؛ جایی که هنرمند میکوشد حادثه هجوم به بیت وحی و آسیبهایی را که بر حضرت وارد شد، نه با خشونت تصویری، بلکه با بیانی استعاری و معنوی بازتاب دهد.
بحرینی تأکید میکند که استفاده از شیوه نگارگری به او امکان داده تا «معنای فاطمی» را از طریق نور، حرکت و رنگ القا کند، نه از طریق نمایش مستقیم چهره.

یکی از بحثهای مطرح در حوزه هنر دینی، حدود و ضوابط بازنمایی اهل بیت(ع) است. از منظر فقهی، ترسیم چهره معصوم نیازمند احتیاط جدی است؛ بر همین اساس بسیاری از هنرمندان به جای بازنمایی مستقیم، از زبان نمادها، نور، فضاهای مینوی و نشانههای زیباشناختی بهره میبرند.
در نگاه زیباییشناختی، هدف آن است که «معنا» بر «ظاهر» غلبه داشته باشد. در الگوهای معاصر جهان نیز، این معناست که شخصیت را میسازد. هنرمندان ایرانی معتقدند همانگونه که هنر مسیحی توانست با رویکردی معنایی، شخصیت حضرت مریم(س) را در ذهن مخاطبان تثبیت کند، هنر اسلامی نیز باید بتواند «مادر بشریت» را در سیمای حضرت زهرا(س) با زبان نور و رحمت روایت کند.

بازتاب نام و سیره حضرت زهرا(س) در هنرهای تجسمی، تنها یک موضوع هنری نیست؛ بلکه نوعی مسئولیت فرهنگی و راهی برای تبیین سبک زندگی فاطمی است. آثاری که امروز با الهام از آن بانوی بزرگ تولید میشوند، میتوانند پیونددهنده نسل جوان با تاریخ، ایمان و اخلاق اسلامی باشند؛ پیوندی که بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم.
منبع: شبستان










