همزمان با اعلام رسیدن سطح آلودگی هوای تهران به وضعیت هشدار، مدارس مقطع ابتدایی در تمامی شهرستانهای استان، به جز فیروزکوه، روزهای سهشنبه و چهارشنبه تعطیل شدند. این تصمیم در حالی اتخاذ شد که کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران روز شنبه، بهرغم قرار گرفتن پایتخت در وضعیت قرمز، از تشکیل جلسه برای تعیین تکلیف محدودیتها خودداری کرد؛ تصمیمی که با انتقاد کارشناسان محیطزیست مواجه شد. صبح روز یکشنبه، پس از عبور شاخص آلودگی از عدد ۱۶۰، کمیته ناچار شد به نخستین مرحله تعطیلی مدارس تن دهد؛ اقدامی که بسیاری معتقدند باید دستکم دو روز زودتر اجرا میشد.
گزارشها نشان میدهد کمیته اضطرار جلسه دیگری نیز برگزار خواهد کرد و احتمالا موضوع تعطیلی کامل پایتخت در آن مطرح شود. برخی رسانهها مدعی شدهاند که خروجی این جلسه تعطیلی تهران در روز سهشنبه خواهد بود؛ تصمیمی که با در نظر گرفتن تعطیلی رسمی روز دوشنبه، پایتخت را عملا برای چند روز تعطیل میکند. کارشناسان تاکید دارند که اگر هدف جلوگیری از افزایش بیماریهای تنفسی و کنترل بحران آلودگی است، این تصمیم باید از همان روز شنبه اجرا میشد و هر تاخیری سلامت شهروندان را به خطر میاندازد.
ابهام در تصمیمگیری؛ از اختلاف در کمیته تا تناقض در سیاستها
دبیر کارگروه کاهش آلودگی هوای استان تهران روز شنبه اعلام کرد که علت تعطیلنشدن مدارس مخالفت نماینده وزارت آموزشوپرورش در کمیته اضطرار بوده است. این ادعا واکنشهای گستردهای را برانگیخت، چراکه روز جمعه مهدکودکها و مراکز پیشدبستانی تهران تا پایان هفته تعطیل اعلام شدند. پرسش اصلی منتقدان این بود: اگر وضعیت آلودگی بهحدی خطرناک است که حضور کودکان سه تا شش ساله در محیط بیرون باید ممنوع شود، چگونه کودکان هفت تا ۱۲ ساله میتوانند بدون آسیب در مدرسه حاضر شوند؟
انتقاد دیگری که کارشناسان مطرح کردهاند، دوگانگی در تصمیمگیری دولت چهاردهم است. طی یک سال اخیر بارها دیده شده که تعطیل شدن یا نشدن مدارس، بدون معیار مشخص و گاه در شرایط مشابه، تصمیمهایی متفاوت به دنبال داشته است. مقایسه شرایط سال گذشته با امسال نشان میدهد که سال گذشته تهران در وضعیتی بهمراتب بهتر از روزهای اخیر نیز تعطیل شده بود، حال آنکه اکنون دولت بهشدت از تعطیلی پایتخت پرهیز میکند. این تعلل در تصمیمگیری، از نگاه کارشناسان، بیش از آنکه نشاندهنده واقعگرایی باشد حاکی از اختلاف، سردرگمی و ملاحظاتی جز ملاحظات سلامتی در ساختار تصمیمگیری است.
در همین حال، پیشبینیهای سازمان هواشناسی نیز نگرانیها را دوچندان کرده است. صادق ضیائیان، رئیس مرکز ملی پیشبینی وضع هوا، روز یکشنبه اعلام کرد: «در روزهای آینده پایداری شدید جوی و سکون هوا ادامه دارد. هشدار نارنجی صادر شده و شرایط تهویه اصلا مساعد نیست. روزهای سهشنبه و چهارشنبه نیز همین وضعیت وجود دارد و تهویه مطلوبی برای هوای تهران صورت نخواهد گرفت.»
این اظهارات بهوضوح نشان میدهد پایتخت در شرایطی قرار دارد که شاخص آلودگی بهسادگی میتواند به محدودههای خطرناکتر هم برسد. پزشکان نیز تاکید کردهاند که شهروندان حتی برای فعالیتهای کوتاهمدت در محیط بیرون، باید از ماسکهای استاندارد استفاده کنند.
شاخصها چه میگویند؟ پنهانکاری آماری و نگرانیهای تازه
در حالی که برخی از نمایشگرهای سنجش آلودگی در سطح شهر خاموش شده یا آمار آنها منتشر نمیشود، شرکت کنترل کیفیت هوای تهران گزارش داده است که روز یکشنبه، ایستگاههای میدان فتح و منطقه ۱۱ با شاخص ۱۸۰ آلودهترین نقاط تهران بودهاند. ایستگاههای پیروزی، منطقه ۱۵، پارک سلامت، شادآباد، شهر ری، منطقه ۱۹، منطقه ۲۱ و وردآورد نیز در وضعیت قرمز قرار دارند.
در کنار این اعداد نگرانکننده، گزارشها میگویند که دستکم در هشت ایستگاه هیچ اطلاعاتی منتشر نشده است؛ موضوعی که سبب شده برخی احتمال دهند شاخص آلودگی در آن مراکز بهقدری بالا بوده که انتشار عمومی آن، عملا دولت را مجبور به صدور حکم تعطیلی کامل پایتخت میکرده است.
این وضعیت در حالی رخ میدهد که شاخص آلودگی در برخی نقاط تهران و کرج طی روزهای گذشته حتی به بالای ۲۲۰ و ۲۳۰ نیز رسیده است؛ عددی که بهطور رسمی در محدوده «بسیار ناسالم» طبقهبندی میشود و سلامت همه گروهها، نه فقط گروههای حساس، را تهدید میکند.
تفاوت معیارهای اعلام تعطیلی در دولت چهاردهم نیز به یکی از اساسیترین پرسشهای کارشناسان بدل شده است. بر اساس گزارشهای رسمی، طی پاییز سال گذشته، دولت در شرایطی بهمراتب بهتر، پایتخت را تعطیل کرده بود. این تفاوت آشکار در سیاستگذاری، به تعبیر منتقدان، نشان از غلبه ملاحظات اقتصادی و سیاسی بر سلامت عمومی دارد.
دو عاملی که منتقدان بیش از همه بر آن تاکید میکنند عبارتاند از نگرانی دولت از افزایش میزان سفر بهویژه در آستانه روزهای تعطیل، در شرایطی که کشور با بحران ذخیره بنزین روبهرو است، و بسته بودن بخشی از جادههای اصلی مازندران به دلیل آتشسوزی جنگلهای هیرکانی، که تعطیلی تهران میتواند بار تردد در مسیرهای جایگزین را افزایش دهد و عملیات امداد و خاموشسازی آتش را با مشکل روبهرو کند.
در همین حال، تصاویر منتشرشده از ایستگاه توچال نیز نشان میدهد که لایهای ضخیم دود و ذرات معلق بر فراز تهران نشسته و چشمانداز پایتخت را بهطور کامل مسدود کرده است؛ تصویری که به گفته بسیاری از محققان، «نشان واضح ورود پایتخت به یک وضعیت فوقبحرانی» است.
بحران گستردهتر از تهران؛ موج تعطیلی در استانها
آلودگی هوا تنها محدود به تهران نیست. کارگروه مدیریت اضطرار آلودگی هوا در آذربایجان شرقی نیز مدارس، دانشگاهها و ادارات شهرستانهای تبریز، اسکو، آذرشهر، عجبشیر، بناب و شبستر را روز یکشنبه تعطیل اعلام کرد.
در اصفهان نیز مدارس و مراکز دانشگاهی شهرستانهای فلاورجان، نجفآباد، خمینیشهر، شاهینشهر، برخوار، مبارکه و لنجان تعطیل شدند. در مشهد نیز با اینکه اعلام شد تعطیلی مدارس به علت شیوع آنفولانزا بوده است، اما الگوی مشابه تعطیلی در سیستانوبلوچستان نشان میدهد که آلودگی هوا در کشور ابعاد گستردهای یافته است.
تعطیلی مدارس اراک، ساوه و شازند برای دومین روز متوالی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. طی روزهای اخیر گزارشهایی منتشر شده که نشان میدهد سوزاندن مازوت در نیروگاههای این مناطق افزایش یافته است؛ موضوعی که برخلاف وعدههای دولت چهاردهم مبنی بر کاهش استفاده از این سوخت خطرناک است و شاخص آلودگی در شهرهای مجاور را نیز بهشدت افزایش داده است.
مازوتسوزی و خودروهای فرسوده؛ حلقه گمشده بحران آلودگی
براساس آمارهای رسمی منتشرشده در تاریخ ۲۳ آبان، میزان مصرف مازوت در نیروگاههای کشور به بیش از ۲۱ میلیون لیتر در روز رسیده است. نیروگاههای مفتح، سلیمی و شازند در صدر مصرفکنندگان این سوخت قرار دارند و رابطه مستقیم افزایش مصرف مازوت با افزایش آلودگی هوا در شهرستانهای مجاور بر هیچ کارشناسی پوشیده نیست.
این وضعیت در حالی رقم میخورد که تنها چند هفته پیش، محمدجعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهوری، اعلام کرده بود: «امسال گازوئیل تقریبا سه برابر سال گذشته ذخیره شده است و امیدواریم با این حجم ذخیره، هم در تامین انرژی و هم در کاهش آلودگی ناشی از مازوتسوزی موفقتر باشیم.»
اما این وعده همانند بسیاری از وعدههای دیگر دولت چهاردهم عملی نشده و در عمل آلودگی هوا در ماههای اخیر به سطحی بیسابقه رسیده است. کاهش بارندگی، تشدید خشکسالی و سرد شدن تدریجی هوا، احتمال استفاده گستردهتر از مازوت در نیروگاهها و صنایع را افزایش داده و نگرانیها درباره افزایش مرگومیر ناشی از آلودگی هوا را جدیتر کرده است.
از سوی دیگر، وجود چند میلیون خودرو و وسیله نقلیه فرسوده در کشور نیز یکی از مهمترین عوامل تشدید آلودگی هوا بهخصوص در شهرهای بزرگ است که در کنار نابودی بخشی از فضای سبز و تشدید بیابانیشدن کشور عملا وضعیت را به نقطه بنفش به لحاظ آلودگی هوا رسانده است.









