زهرای مرضیه؛ الگوی جهاد همهجانبه
فاطمه زهرا سلام الله علیها، از نخستین ایام طفولیت تا پایان عمر مبارکشان، یک زندگی پر از هیجان، کار، تلاش و مجاهدت را سپری کردهاند.
خلاصه خبر
زهرای مرضیه؛ الگوی جهاد همهجانبه
فاطمه زهرا سلام الله علیها، از نخستین ایام طفولیت تا پایان عمر مبارکشان، یک زندگی پر از هیجان، کار، تلاش و مجاهدت را سپری کردهاند. یک. در بحرانیترین سالهای نبوت، در دوران شعب ابیطالب، آنگاه که هنوز دختری شش یا هفت ساله بود، هم مادر خود را از دست داد و هم بزرگترین حامی و پشتیبان پدرش، یعنی ابوطالب را، رسالت اصلی زهرا از اینجا شروع میشود. او وظیفه دارد که جای خالی آن دو نیروی پشتیبان را برای پیامبر اکرم(ص) پر کند. به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب: «فاطمه زهرا مثل یک مادر، مثل یک مشاور، مثل یک پرستار برای پیامبر بوده است. آنجا بوده که گفتند فاطمه «ام ابیها» - مادر پدرش- است.»دو. دو یا سه سال بعد با امیرمؤمنان علیه السلام ازدواج میکند؛ افزون بر وظیفهای که در ارتباط با پیامبر اکرم(ص) داشت، وظیفه حمایت و پشتیبانی از همسر مجاهدش نیز بر دوش او آمد. سه. او تلاش میکند، نمونهای تحققیافته از زن اسلامپسند را در همه ابعاد زیست انسانی به همگان نشان دهد: در ابعاد «دینی و معنوی»، «معرفت و خردورزی»، «مجاهدت و فعالیت اجتماعی و سیاسی»، «خدمات علمی و رفاهی به مردم»، «همسرداری»، «تربیت فرزند»، «همسایهداری»، «کمک به مستمندان» و «گرهگشایی از کار مردم و نیازمندان». بیتردید در همه این ابعاد به مثابه یک الگوی کامل و بینقص نمایان شد.
چهار. او توانست در خانهای محقر، فرزندانی مثل حسن و حسین و زینب را تربیت کند؛ خانه محقر خود را به خانه امید همه مستمندان تبدیل کند؛ خانه گلین خود را به خانه علم و معرفت و پاسخگویی به پرسشهای دینی و معرفتی زنان و بعضاً مردان تبدیل کند. او توانست با رفتار و کردار خود کاری کند که پیامبر اکرم (ص) هر صبح و شام به درب آن خانه بیاید و بر اهل خانه سلام دهد: «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ». او توانست کاری کند که نیروهای خیر و فرشتگانی مثل جبرئیل و ملائکه الهی به صورت مستمر به آن خانه محقر رفت و آمد کنند و با او گفتگو کنند و به همین دلیل هم به «محدَّثه» نامیده شد. پنج. او از نظر معنوی به مقام و جایگاهی فوق عصمت رسیده است. به منزلتی دست یافت که پیامبر اکرم(ص) در شأن او گفت، خشنودی و ناخشنودی خداوند نسبت به کسی یا چیزی، دائرمدار خشنودی یا ناخشنودی زهرای مرضیه نسبت به آن است: «إِنَّ اللَّهَ لَيَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا.» شش. خیرخواهی و دیگرخواهی آن بانوی مکرم تا آنجا بود که امام حسن مجتبی علیه السلام میگوید شبی از شبها دیدم که مادرم از سر شب تا صبح به عبادت و دعا و تضرع به درگاه الهی مشغول بود و عجیب این بود که در این دعاها چیزی برای خود نخواست و تماماً همسایگان و دیگر مؤمنان را دعا میکرد و مصالح عمومی امت اسلام را از خداوند میخواست. و صبحهنگام وقتی از او پرسیدم «مادر جان! چرا همانطور که برای دیگران دعا میکردی، برای خودت دعا نکردی؟!» او در پاسخ گفت: «فرزند عزیزم! اول دیگران و بعد خود ما»
هفت. حضرت زهرا سلامالله علیها در امور سیاسی و اجتماعی حضوری بسيار فعال و بينظير داشت. «معنويت فاطمي» عين «سياست» و دخالت در مسائل اجتماعي و مديريتي و اقتصادي و امثال آن است. حضرت زهرا(س) دربرابر مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه نه تنها دلنگران بود و حساس، بلکه در کنار «جهاد تبیینی» و روشنگریهای علمی و نظری، برای اصلاح امور تا پای جان به اقدام عملی هم پرداخت. او بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص)، از هیچ کوششی در جهت بازگرداندن «مدیریت جامعه» به ریل و مسیر اصلی خود یعنی «ولایت»، دریغ نکرد. عالمانه و مستدل از جایگاه «امامت» و ولایت دفاع کرد. در جمع صحابه پیامبر سخن گفت و روشنگری کرد. عدم لیاقت خلیفه اول و دوم برای جانشینی پیامبر اکرم(ص) را اثبات کرد. چنین نبود که بگوید جرح و تعدیل امور اجتماعی و سیاسی و مدیریت جامعه ربطی به من ندارد و من فقط وظیفه دعا و دعاگویی برای مسلمین را برعهده دارم! آن حضرت، در ضمن «خطبة فدکيه» به تبيين جايگاه ولايت و نقش اهل بيت در نظام خلقت ميپردازد و ميفرمايد: «فَنَحْنُ وَسِيلَتُهُ فِي خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ آلُ رَسُولِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّةُ غَيْبِهِ، وَ وَرَثَةُ أَنْبِيَائِهِ»دربارة نقش ولايت در نظام اجتماعي ميفرمايد: فَفَرَضَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ ... طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ، وَ إِمَامَتَنَا لَمّاً لِلْفُرْقَةِ. دربارة نقش نبوت و ولايت در تربيت انسانها ميفرمايد: أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ، يُقِيمَانِ أَوَدَهُمْ وَ يُنْقِذَانِهِمْ مِنَ الْعَذَابِ الدَّائِمِ إِنْ أَطَاعُوهُمَا، وَ يُبِيحَانِهِمُ النَّعِيمَ الدَّائِمَ إِنْ وَافَقُوهُمَا.
زماني که شخصي از او سؤال ميکند که آيا پيامبر دربارة امامت علي وصيتي کرده بود يا نه، آن حضرت با تعجب ميفرمايد: «وَا عَجَبَاهْ أَ نَسِيتُمْ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ؟!» وقتي آن شخص ميگويد پس چرا علي جلوتر از ديگران خود را مطرح نکرد تا به او رأي دهيم! آن حضرت ميفرمايد: پيامبر اکرم فرمودند: «مَثَلُ الْإِمَامِ مَثَلُ الْكَعْبَةِ إِذْ تُؤْتَى وَ لَا تَأْتِي»هشت. او در متن حوادث اجتماعی و سیاسی بود. در هر زمانی درست در همان جایی بود که باید باشد؛ درست همان کاری را میکرد که باید انجام گیرد. در زمان پیامبر اکرم(ص) به عنوان یک نیروی محوری در پشتیبانی معنوی و مادی از رزمندگان بود. در جنگ احد به آبرسانی و مداوای مجروحان مشغول بود؛ در جنگ خندق، با همه وجود در رساندن غذا به پیامبر و یاران او فعالیت کرد. در وقایع فتح مکه حضوری کامل داشت. بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) نیز همه تلاش خود را برای دفاع از میراث نبوت به کار گرفت. چهل شبانهروز یکه و تنها و با زخم بازو و پهلو، به درب خانههای انصار میرفت و درباره سکوت آنان نسبت به غصب خلافت و انحراف عظیم ایجاد شده در مسیر نبوت با آنان گفتگو کرد. روزها در قبرستان بقیع مینشست و با گریههای جانکاه خود برای سرنوشت امت اسلامی، مظلومیت ولایت و آثار غفلت و جهالت سیاسی یاران اولیه پیامبر را تا همیشه تاریخ به عالمیان نشان داد. و سرانجام جان پاک خود را نیز در راه دفاع از ولایت و روشنگری برای امت فدا کرد.به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب او «نشاندهندهی جهانبینی اسلام در مورد زن است»
16:27 - 2 آذر 1404
نظرات کاربران









